شنبه ۱ دی ۱۴۰۳ , 21 Dec 2024
تاریخ انتشار :چهارشنبه ۷ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۴۴
کد مطلب : 24404
سخنرانی آقای دکتر الکساندر شاتیلوف در بنیاد مطالعات قفقاز

فرسودگی اخلاقی حکومت به عنوان عامل تشدید انقلاب های رنگی

پیوند دو عامل بیرونی و درونی منجربه وقوع انقلاب رنگی در یک کشور می شود که در این میان فرسودگی اخلاقی در داخل کشورها، فاکتوری بسیار مهم و تاثیرگذار در سرنگونی یک حکومت محسوب می گردد. در واقع آمریکا به منظور آنکه بتواند منافع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خود را حفظ کند به اینگونه اقدامات نیاز دارد.
فرسودگی اخلاقی حکومت به عنوان عامل تشدید انقلاب های رنگی
آقای دکتر الکساندر شاتیلوف، رئیس دانشکده علوم سیاسی و جامعه‌شناسی دانشگاه دارایی مسکو  طی نشستی با عنوان «فرسودگی اخلاقی حکومت به عنوان عامل تشدید انقلاب های رنگی؛ مطالعه موردی کشورهای پساشوروی» در بنیاد مطالعات قفقاز به تشریح: «علل و ریشه های بروز پدیده انقلاب رنگی»، «نقش کشورهای غربی در بروز انقلاب رنگی» و «روش های مقابله با انقلاب های نرم» پرداخت.

زمینه های شکل گیری انقلاب های رنگی             
به منظور ریشه یابی و جلوگیری از وقوع انقلاب رنگی، ابتدا باید زمینه های شکل گیری آن را تحلیل نمود. پدیده انقلاب رنگی، از ابزارهای مهم غرب برای ایجاد تغییرات در کشورهای هدف است که عمدتاً کشورهای غیر همسو با سیاست های خارجی واشنگتن می باشند و امروزه به عنوان یک تکنولوژی سیاسی در جهان پذیرفته شده است. در این چارچوب، فدراسیون روسیه و کشورهای پسا شوروی در اولویت اهداف غرب به منظور راه اندازی انقلاب رنگی قرار دارند. چرا که علاوه بر فاکتور نارضایتی نسبی مردمی دارای فاکتور سیاست خارجی غیر همسو با ایالات متحده هستند.
در این راستا طی سال های اخیر، اندیشکده های روسیه بر روی علل و عوامل شکل گیری نارضایتی های اجتماعی و روش های کشورهای غربی به منظور سو استفاده از فاکتور نارضایتی و ایجاد انقلاب رنگی، تحقیقات گسترده ای انجام داد اند که در ادامه به نتایج تحقیقات اندیشکده های سیاسی روسیه در خصوص علل و عوامل ظهور این پدیده اشاره می گردد:
پررنگ جلوه دادن کاستی ها: پیدا کردن نقاط ضعف، پررنگ جلوه دادن آن ها و دامن زدن به نارضایتی های مردمی از روش های متداول غرب به منظور راه اندازی انقلاب رنگی می باشد. به عنوان مثال در یوگوسلاوی از جنگ های بالکان، در مصر پروژه های ناموفق حسنی مبارک، در سوریه از اختلافات میان شیعه و سنی استفاده کردند.
فرسودگی اخلاقی: برخی کشورها دچار فرسودگی اخلاقی در میان جبهه های متفاوت هستند. غرب با استفاده از تمایل داخلی کشورها و بکارگیری ابزار انقلاب رنگی به عنوان یک کاتالیزور سیاسی منجربه تسریع در تحولات و افزایش نارضایتی مردم می شود.
طولانی بودن عمر حکومت: از فاکتورهایی که منجربه فرسودگی اخلاقی می شود طولانی بودن عمر حکومت می باشد. دولت می تواند برای پیشگیری از این امر به طور متناوب اعضای خود تغییر دهد و منجربه ایجاد امید در میان مردم شود و مردم گمان کنند تغییرات در حال انجام است. در این خصوص مهم نیست تغییرات منفی باشد یا مثبت، حتی ممکن است تغییرات منفی باشد اما مهم این است که تغییرات رخ دهد و تصور شود، تغییرات در حال رخ دادن است. مثلا در اوکراین تغییرات منفی روی داد اما مردم آرام شدند و از موج اعتراضات کاسته شد.
سناریوهای از پیش طراحی شده: گاهی در یک کشور زمینه های وقوع انقلاب رنگی وجود ندارد اما غرب با ایجاد سناریوهای از پیش طراحی شده، اقدام به ایجاد نارضایتی می کند. به عنوان مثال اوکراین علی رغم آنکه دارای رشد اجتماعی و اقتصادی مناسبی بود اما سناریوهایی که توسط غرب طراحی شدند منجربه ایجاد پروژه میدان در برابر یانکویچ گردیدند. در مورد ونزوئلا علاوه بر طراحی سناریو، مشکلات مختلف از قبیل بحران اقتصادی و فرسودگی حکومت نیز وجود داشت. در بلاروس نیز طولانی بودن عمر حکومت و عدم کارآمدی نخبگان، مشکلات جوانان و مشکلات اقتصادی از عوامل موثر بودند. در این خصوص لوکاشنکو با کمک روسیه توانست بر اعتراضات فائق آید اما اکنون مسئله بلاروس آتش زیر خاکستر است و احتمال شعله ور شدن مجدد آن وجود دارد که موج دوم به مراتب وسیع تر از موج اول خواهد بود.
نقش نخبگان سیاسی: نخبگان سیاسی نقش بسیار تاثیرگذاری دارند. در دوران یلتسین نخبگان نخواستند و نتوانستند که حکومت حفظ شود در چین نخبگان نقش مهمی در وقوع انقلاب مخملی داشتند در سوریه نیز نخبگان نقش بسزایی در ماندن بشار اسد بر مسند قدرت ایفا کردند آنها در سخت ترین شرایط حامی اسد باقی ماندند و پشت او را خالی نکردند.
جداسازی جبهه ها: اختلافات داخلی و جداسازی جبهه های متحد از یکدیگر از عوامل کلیدی در وقوع انقلاب رنگی می باشد. در دوران حکومت یانکویچ، حسنی مبارک و فروپاشی شوروی این موضوع منجربه وقوع انقلاب رنگی گردید.
ایدئولوژی: ایدئولوژی ها و قومیت های متفاوت، از عوامل بسیار تاثیرگذار در ایجاد انقلاب رنگی می باشند. اگر حکومت نتواند از نژادها و قومیت های مختلف حمایت کند، غرب می تواند جایگزینی برای آن ایدئولوژی شود و خواسته های خود را تحمیل کند.
کاهش کمک های دولت: منافع، کمک هزینه ها و رانتی که به بخش خاصی از جامعه توسط حکومت تعلق می گیرد در ابتدا خوشایند است اما کم کم و با رشد توقعات، حکومت دیگر نمی تواند جوابگوی نیازها باشد و این موضوع باعث ایجاد نارضایتی فرقه های مختلف می شود. در این خصوص می توان به سرنگونی حکومت قذافی اشاره نمود.
شکاف میان نخبگان و دولت: جدا شدن تدریجی نخبگان از دولت و عدم فهم متقابل همدیگر و نداشتن مذاکره با یکدیگر، منجربه ایجاد شکاف میان نخبگان و دولت می شود و نخبگان به مخالفان دولت تبدیل می شوند مانند ارمنستان در دولت پاشینیان. برای پیشگیری از این اتفاق، روسیه سال هاست تمهیداتی اندیشیده است. از مهمترین این تمهیدات مسکو، جلوگیری از تحقیر ارباب رجوع در ادارات دولتی است به عنوان مثال اگر کارمندی با ارباب رجوع برخورد نامناسبی داشته باشند، آن کارمند تنبیه و حتی اخراج می شود چرا که مردم عادی، سیستم یک اداره و حتی کارمندان را به عنوان بخشی از دولت و حکومت تلقی می کنند. در نتیجه نارضایتی مردم از کارمندان ادارات منجربه ایجاد نارضایتی از دولت می شود.
روش های حکومت به منظور مقابله با انقلاب رنگی:
بر اساس نتایج تحقیقات مراکز سیاسی روسیه و استفاده از تجربه های رخ داده در کشورهای مختلف می توان روش های ذیل را برای خنثب یاری موج انقلاب رنگی تجویز نمود:
سرکوبگری شدید اعتراضات: در زمان وقوع اعتراضات مردمی بر اثر پدیده انقلاب های رنگی، استفاده حکومت از قدرت به صورت جز به جز و دوزبندی شده، تاثیر ندارد و باعث تحریک جامعه و رشد بیشتر اعتراضات می شود.
ایجاد اصلاحات: در مرحله بعد و پس از اقدام کوبنده، دولت باید سیاست خود را تغییر دهد. بنابر این اصلاحات و برقراری دیالوگ سازنده با مردم، مرحله بعدی و اصلی جلوگیری از وقوع مجدد اعتراضات می باشد. در غیر اینصورت اعتراضات دوباره و شدیدتر تکرار خواهد شد. در میدان تیانا، دولت چین ابتدا مردم سرکوب شدید کرد و سپس پیشنهادات مختلفی مطرح کرد. لوکاشنکو نیز اکنون پس از سرکوب شدید باید وارد فاز اصلاحات شود. در زیمباوه ابتدا اعتراضات سرکوب شد اما چون سیاست های قبلی ادامه یافت و اصلاحات صورت نگرفت، در موج های بعدی اعتراضات حکومت سرنگون گردید. اعتراضات اخیر 2021 روسیه با رهبری الکسی ناوالنی، قشر جوان را هدف قرار داده بود و خواسته ها عمدتاً اقتصادی بود. ابتدا دولت با قدرت وارد صحنه شد و پس از سرکوب، دولت پیشنهادات خوبی مطرح نمود.
دور کردن ذهن جامعه از مسئله: در هنگام وقوع اعتراضات گسترده، دولت به منظور دور کردن مردم از مسئله اصلی، روش های مختلفی را استفاده می کند در این راستا راه انداختن جنگ های کوچک و زود تمام شونده و پروژه هایی که باعث تشدید روحیه وطن پرستی میان مردم می شود یکی از اقدامات متداول می باشد. به عنوان مثال در آرژانتین دولت پس از سرکوب مردم با راه اندازی جنگ به منظور بازپس گیری جزایر مورد مناقشه توانست ذهن مردم را از مسئله اصلی دور کند. یا ساکاشویلی که با مشکلات اقتصادی فراوانی روبرو بود جنگ اوستیای جنوبی را آغاز نمود.
در نهایت می توان اذعان داشت: پیوند دو عامل بیرونی و درونی منجربه وقوع انقلاب رنگی در یک کشور می شود که در این میان فرسودگی اخلاقی در داخل کشورها، فاکتوری بسیار مهم و تاثیرگذار در سرنگونی یک حکومت محسوب می گردد. در واقع آمریکا به منظور آنکه بتواند منافع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خود را حفظ کند به اینگونه اقدامات نیاز دارد. می توان گفت، واشنگتن در بسیاری از کشورهای دنیا بدون راه اندازی انقلاب رنگی قادر نیست پیشرفت خود را تضمین کند.

  https://ccsi.ir//vdcdoo0x.yt0oz6a22y.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

عضويت در خبرنامه