ديپلماسي ايراني: منشا چالش به وجود آمده میان ارمنستان و جمهوري آذربایجان بر سر منطقه قرهباغ چیست؟
خانلري: قرهباغ یکی از قدیمی ترین استان های ارمنستان است. قدمت آن بیش از ۲۵۰۰ سال و تحت نام آرتساخ همواره جزئی از خاک ارمنستان بوده است، ولی در سال ۱۹۲۱ حکومت شوروی در راستای سیاست های خاصی که داشت، دو منطقه نخجوان و قرهباغ را از ارمنستان جدا کرد و طبق سیاست نگاه به شرق خود، آنها را به جمهوری آذربایجان داد. در حالی که مردم این دو خطه ارمنی بودند. اکثریت مردم قره باغ ارمنی بوده و در طول ۷۰ سال گذشته همواره خواستار بازگشت و پیوستن به سرزمین مادری خود یعنی ارمنستان بودند. این مناقشه نیز بر همین اساس به وجود آمد. از طرفی اسنادی موجود است که حکایت از این دارد چرا حکومت شوروی هم در زمان لنین و هم استالین این دو منطقه را در اختیار آذربایجان گذاشت. این مساله در ابتدای فروپاشی جماهیر شوروی یعنی در سال ۱۹۸۸ بار دیگر به عنوان زخم تاریخی مطرح و به تدریج به یک سری مبارزات آزادیبخش تبدیل شد. در ادامه مردم قره باغ نتوانستند با راه حل های مسالمت آمیز به حل مساله بپردازند، بنابراین همانند همه مبارزات آزادیبخش ملی دیگر دست به سلاح بردند و در نهایت جنگ به وجود آمد و این مناقشه تا الان هم راه حل نهایی پیدا نکرده است.
دیپلماسی ایرانی: تا چه حد ترکیه در مناقشه دخیل بوده است؟
خانلری: نقش ترکیه از همان اوایل مناقشه قره باغ سازنده نبود. بر خلاف جمهوری اسلامی ایران که همواره خواهان صلح و حل مساله از طریق مذاکره بوده، ترکیه به صورت یکجانبه به طرفداری از جمهوری آذربایجان پرداخته است. جمله معروف آقای اردوغان همواره مطرح می شود که گفته است «ما یک ملت در دو دولت هستیم.» این یکی از مسایلی است که باعث بی طرف نبودن ترکیه در مناقشات منطقه ای می شود. با توجه به مساله میانجیگری، هر دو طرف یعنی ارمنستان و جمهوری آذربایجان، حضور ایران را قبول دارند، اما در مورد ترکیه طرف ارمنی به دلایل تاریخی و سیاسی خاص خود آن را قبول ندارد.
دیپلماسی ایرانی: به غیر از مساله هویت، چه مساله ای دیگری موجب اهمیت قره باغ برای ارمنستان شده است؟
خانلری: این یک بحث هویتی است؛ گرچه می توان دلایل سیاسی را نیز مطرح کرد. اما دلیل اصلی هویت است. قره باغ در طول تاریخ هویت ارمنی داشته است. مردم آنجا ارمنی هستند و به لحاظ قومی هیچ فرقی با ارامنه ارمنستان ندارند.
دیپلماسی ایرانی: بحران اوکراین تا چه میزان بر مناقشات قره باغ اثرگذار است؟
خانلری: اتفاق های اوکراین و شبه جزیره کریمه جزو سیاست های اتحاد جماهیر شوروی بود. این اتحادیه برای کنترل امپراتوری وسیع خود که متشکل از اقوام و ملیت های مختلف بود، سیاستی را در زمان تزارها پایه ریزی کرد که به صورت علنی نیز آن را پیش گرفتند آن ایجاد اختلاف بین اقوام همسایه بود. این بخش ها قسمتی از روسیه بودند که در زمان استالین جدا شده و در اختیار اوکراین قرار گرفتند. شبه جزیره کریمه جزو روسیه بود که در دوره خروشچف به اوکراین ملحق شد. منطقه قره باغ و نخجوان نیز به همین صورت و حتی مناطقی که بین ارمنستان و گرجستان وجود دارد. در عین حال مناطقی نیز بین گرجستان و جمهوری آذربایجان هست. در مجموع سیاست شوروی مبتنی بر این بوده که این مناطق نوک تیز پیکان مبارزات را به سمت همدیگر هدایت کنند؛ مساله ای که امروزه هم شاهد آن هستیم.
دیپلماسی ایرانی: عمدتا سعی می شود چنین مناقشاتی با استناد به اسناد تاریخی یا همه پرسی حل شود. چرا در مورد قره باغ اقدامی صورت نمی گیرد؟
خانلری: این موضوع نیز دلایلی سیاسی خود را دارد. برای مثال می دانید که در مورد مساله کوزوو، بسیاری از کشورها سعی در به رسمیت شناختن استقلال آن دارند. همچنین در مورد اوستیای جنوبی و آبخازیا؛ کشورهایی هستند که از طریق مبارزه یا راه حل های سیاسی به استقلال رسیده اند و مجامع بین المللی نیز تا حد زیادی آنها را پذیرفته اند. قره باغ نیز در همین چارچوب قرار می گیرد. برای حل مناقشات این منطقه مذاکرات دو جانبه ای میان جمهوری ارمنستان و جمهوری آذربایجان با میانجیگری اتحادیه اروپا صورت می گیرد. نمی توان مساله قره باغ را از طریق همه پرسی یا در نظر گرفتن ویژگی ها دموگرافی منطقه حل کرد. در اینجا بحث عدالت مطرح می شود که در بسیاری از موازین بین المللی ریشه در حق تاریخی هم دارد. موضوع فقط دموگرافی منطقه و همه پرسی نیست. این دو جزو راه حل ها هستند. راه دیگر اثبات تملک تاریخی یک منطقه بوده که از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. از این منظر است که شاید مواضع جمهوری اسلامی ایران در قبال مناقشه قره باغ یکی از واقع بینانه ترین مواضع به حساب می آید که همواره اعلام کرده مساله باید بر اساس عدالت به صورت صلح آمیز حل شود.
منبع: دیپلماسی ایرانی https://ccsi.ir//vdce.z8objh8oe9bij.html
ccsi.ir/vdce.z8objh8oe9bij.html