پرسش: همزمان با مذاکرات اتمی، دیمیتری راگوزین، معاون نخستوزیر روسیه در امور دفاعی و فضایی وارد تهران شده و با حسن روحانی رئیسجمهور ایران دیدار کرد، این همزمانی با مذاکرات هستهای و حضور این مقام نظامی روسیه در ایران موید چه دیدگاهی از طرف روسیه بوده و روسیه چه هدفی را دنبال میکند؟
كولايي: در سالهای اخیر روسیه توجه ویژهای به مسایل خاورمیانه نشان داده، که برای بسیاری از کارشناسان این کشور یادآور توجه ویژه اتحاد شوروی به این منطقه بوده است. حجم روابط گسترده با کشورهای بزرگ منطقه، از ترکیه تا عربستان تا شیخنشینان حوزه خلیج فارس و نوع این روابط به ویژه تلاش روسیه پیدا کردن بازارهای فروش سلاح در این منطقه از ابعاد قابل توجهی است که در کنار حساسیت ویژه روسیه به مقوله انرژی و انتقال آن، از حوزه دریای خزر یا از خود این کشور به بازارهای جهانی باید مورد توجه قرار بگیرد. بنابراین روسیه به طور فزایندهای در منطقه خاورمیانه علایق سنتی خود را مورد توجه قرار داده و در این چارچوب در متن توجه ویژه روسیه به خاورمیانه به دلیل امنیتی و اقتصادی، جمهوری اسلامی ایران از جایگاه ویژهای برخوردار بوده است. با وجود فراز و نشیبهایی که در سالهای گذشته در روابط روسیه با ایران وجود داشته همواره سایه ملاحظات روسیه - آمریکا بر این روابط افتاده است. درواقع بررسی روابط روسیه و ایران فارغ از روابط روسیه با آمریکا چندان کارساز و واقعگرایانه به نظر نمیرسد.
پرسش: چرا روسها در چنین برههای به فکر ایجاد یک پیمان و نزدیکی بیشتر با ایران هستند؟ آیا این نشات گرفته از احتمال توافق ایران با غرب به خصوص آمریکاست؟
كولايي: روسها به طور کاملا مشهودی در تنظیم روابط خود با ایران عامل آمریکا را در نظر داشتهاند و تلاش برای بهرهگیری از چگونگی روابط ایران با آمریکا و میزان خصومت موجود در روابط دو کشور، همواره سیاست این کشور نسبت به ایران را تحت تاثیر قرار داده است. در مواقع مختلف ما شاهد تغییرهای آشکاری در سیاست خارجی روسیه در تعیین رفتار در برابر ما، مانند نحوه فروش یا عدم تحویل موشک اس – ۳۰۰ بودهایم و حتی اینکه به تازگی اعلام شد که سامانه اس - ۳۰۰ از فهرست سفارشهای جمهوری اسلامی ایران به روسیه خارج شده است. از سوی دیگر ایران در مسایل خاورمیانه از تاثیر و نفوذ گسترده و عمیقی برخوردار است، برای روسیه این توانایی و ظرفیت بسیار حایز اهمیت است. در شرایطی که منطقه با موج افراطگرایی مواجهه شده، سیاست جمهوری اسلامی در مهار این موج یا به گون ای تاثیرگذاری بر آن برای روسیه مهم بوده، به ويژه اينكه روسيه با این دشواری در درون مزرهای خود همچنان رو به رو است. بنابراین چگونگی رابطه ایران با آمریکا و کشورهای غربی از هر جهت برای روسیه حایز اهمیت است. لذا هم میتوانیم نگرانی روسیه را به چشماندازهای مثبت این روابط مربوط بدانیم و هم نگرانی روسیه را به جنبههای منفی و احتمالا هر نوع شکاف بین ایران و کشورهای قدرتمند غربی که در مذاکرات اخیر دنبال شده و مورد توجه قرار گرفته است. این سفری که به آن اشاره شد در واقع نشاندهنده حساسیتی است که روسیه به همکاری خود با ایران نشان میدهد. در ضمن سفر مقامات بلندپایه اسراییل به روسیه و روابط ویژه روسیه با اسرائیل را در نظر داشته باشید. یک – پنجم جمعیت اسرائیل را روستبارها و اتباع پیشین شوروی تشکیل میدهند. در نظر داشته باشید که بازرگانان و صنعتگران با نفوذی در اسرائیل نقش پیشبرد منافع روسیه در این کشور و منافع اسرائیل در روسیه را برعهده گرفتهاند. در کنار موضوع روابط روسیه با آمریکا باید به روابط روسیه با اسرائیل هم توجه داشته باشیم. به نظر میرسد با در نظر گرفتن دغدغههای مقامهای روسیه نسبت به آینده روابط ایران با غرب به ویژه کشورهای اروپایی و آمریکا، تلاش موجود از عزم روسیه برای بهرهگیری از تواناییها و ظرفیتهای ایران در پیشبرد اهداف آن در منطقه خاورمیانه حکایت دارد.
پرسش: با توجه به اینکه یک – پنجم جمعیت اسرائیل روستبارها هستند، از طرفی شاهد سفر نتانیاهو به روسیه درباره مذاکرات هستهای و متقاعد کردن مقامات روسی برای رسیدن به توافق هستیم، اما میبینیم که نتانیاهو دست خالی از روسیه باز میگردد و لابی اسرائیلی چندان در روسیه کارساز نمیشود. در همین حال هم وزیر خارجه روسیه در مذاکرات هستهای از ایران حمایت میکند. چه دلیل برای این وجود دارد اگر روابط ویژهای میان روسیه و اسرائیل است، اما نزدیکی و هماهنگی میان روسیه و اسرائیل در مذاکرات هستهای صورت نمیگیرد؟
كولايي: تصور میکنم صحبت از «هماهنگی» چندان مناسب نباشد. در اينجا بحث نفوذ و تاثیری که اسرائیل در سیاستهای روسیه می توانند داشته باشد مطرح است. ضمن اینکه این نفوذ و تاثیرگذاری باید در سلسله مراتب و اولویتهای سیاست خارجی روسیه قرار بگیرد. یادتان باشد که در روابط روسیه با آمریکا و حتی اروپا امروز مسایل و مشکلاتی مطرح است که فضای این روابط با ایران، میتواند در حل و فصل این مسایل به طور آشکاری تاثیرگذار باشد. مشکلاتی که در روابط روسیه با آمریکا چه در سطح منطقه یا جهان وجود دارد، مثلا در مسایل مربوط به دموکراتیکسازی یا مذاکرات خلع سلاح یا مسایل مربوط به جمهوریهای بازمانده از فروپاشی شوروی که روس ها به آن «خارج نزدیک» میگویند و آمریکاییها حاضرند منافع ویژه و حیاتی روسیه را در این حوزهها به رسمیت بشناسند و چالش هایی که این دو کشور در قفقاز یا آسیای مرکزی همچنان با آن رو به رو هستند، ميتواند موضوع روابط با ايران بسيار موثر باشد.
به نظر میآید که جایگاه جمهوری اسلامی را در مجموعه مسایل سیاست خارجی این کشور، همان جنبهای که همواره شاهد بودهایم، همان جنبه ابزاری روابط بسیار برجسته میکند. روسیه از این رابطه میتواند برای حل و فصل دیگر مسایل خود به خوبی بهرهبرداری کند. همانطور که ما این موضوع را به اشکال مختلف شاهد بودیم. حتی در آستانه حل و فصل مسایل هستهای و مذاکرات هستهای، شاهد هستید که نیروگاه بوشهر تحویل کارفرمای ایرانی میشود. نوع رابطه ایران با آمریکا و اروپا تاثیر ویژه بر روابط ایران با روسیه دارد. به ویژه که طی ۳۵ سال گذشته روسها بهرههای بسیار گسترده و بیسابقهای از این وضعیت بردهاند. آنها به اشکال گوناگون و در سطوح سیاسی، امنیتی و اقتصادی از این شرایط بهره های بسیار گسترده بردند. هر نوع تغییر در این وضعیت برای روسیه بسیار حایز اهمیت است. روسها سعی میکنند با استفاده از ابزارها و روشهای گوناگون سهم و منافع خودشان در این زمینه را حفظ کنند. توجه دارید که بهویژه در حوزه انرژی ایران قدرت رقابتی را در برابر روسیه به دلیل وضعیت موجود از دست داده بود و بازیافت قدرت ایران در حوزه رقابتی در برابر روسیه، روند مطلوبی برای این کشور به حساب نمیآید. این تنها یکی از عرصه رقابت میان دو کشور است که به دلیل وضعیت موجود همواره مورد فراموشی قرار گرفته است. طبیعی است که روسها بسیار شتابان در برابر هر نوع تغییر احتمالی در روابط ایران با غرب واکنش نشان دهند و در سطوح مختلف سعی کنند که به گونهای پیش از شکلگیری نهایی تغییرها، زمینههای تامین منافع خود را، بدان گونه که در سال های گذشته شکل گرفته است، پایداری ببخشند.
پرسش: شما صحبت از حجم روابط روسیه از ترکیه تا عربستان کردید، آیا اين نشات گرفته از نوعی رویارویی با غرب نیست. با توجه به حضور کشورهای اروپایی از جمله فرانسه و عقد قراردادهای آنها با کشورهای منطقه از جمله قرارداد نظامی عربستان و فرانسه. آیا نشان از یک شکاف و رویارویی روسیه با غرب نیست که روسیه با نزدیکی بیشتر و عقد قراردادها و پیماننامهها سعی در ثبت سهم خود در منطقه در مقابل دیگر کشورهای غربی دارد؟
كولايي: این رویکرد روسیه برآمده از اقتضاهای ژئوپلیتیکی این کشور در تنظیم روابطش با ایران و اروپا و آمریکا است. رهبران روسیه شاید در یک مقطع کوتاه پس از فروپاشی تحت تاثیر یک نوع رومانتیکگرایی سیاسی، به این الزامات بیتوجه بودند، ولی زود با «آیین پریماکف» کنار گذاشتن این رویکرد توهمآلود را دنبال کردند و سعی کردند از روابط با ایران و کشورهای خاورمیانه بیشتر به نفع خود در تنظیم روابط با آمریکا و اروپا استفاده کنند. بر همین اساس میبینید حتی در دوره قبل از انقلاب و دو دهه پایانی رژیم پهلوی، ایران به عنوان کشور جهان سومی وابسته به اردوگاه غرب روابط بسیار ویژهای را با دولت شوروی کمونیستی شکل میدهد و حتی از این کشور سلاح میخرد و کمکهای بیسابقهای را دریافت میکند. بنابراین جایگاه ژئوپلیتیکی ایران هم باید مورد توجه قرار بگیرد. شکاف برآمده از الزامهای ژئوپلیتیکی در دو دهه اخیر، همواره رو به افزایش بوده است. نباید تصور شود روسها جنگ سردی جدیدی را دنبال میکنند، زیرا به خوبی از تجربه دوران اتحاد شوروی سعی میکنند استفاده کنند، اما آنها حوزههای همکاری، تقابل و رقابت را از هم جدا میکنند و سعی میکنند منافع خود را با در نظر گرفتن این شکافها و رویاروییها، ضمن درنظر گرفتن منافع مشترک با آمریکا و اروپا، دنبال کنند. در این زمینه ایران از موقعیت بسیار ویژهای برخوردار است. بنابراین طبیعی است هر نوع تغییری در روابط ۳۵ سال گذشته وجود داشته، برای بسیار کشورها از جمله روسیه میتواند تغییرهای عمیقی را به همراه آورد.
پرسش: برخی تحلیلگران روس بر این باورند که روسیه میتواند در یک پیمان استراتژیک با ایران علاوه بر گرفتن امتیازهای متعدد از ایران، دو امتیاز هم به ایران بدهد. از نظر آنها امتیازات روسیه به ایران میتواند تضمین حمایت نظامی از ایران در صورت حمله نظامی ایالات متحده یا اسراییل به ایران و نیز کمک برای تجهیز ایران به تکنولوژی هستهای باشد. در مقابل روسیه امکان احداث دو پایگاه نظامی در ایران را مییابد که یکی در آذربایجان (برای کنترل تحرکات نظامی احتمالی غرب و ناتو در گرجستان و جمهوري آذربایجان و ترکیه) و دیگری در جزیره قشم (برای کنترل ناوگان دریایی ایالات متحده در خلیج فارس) خواهد بود؛ یعنی تحقق یافتن همان آرزوی تاریخی حضور نظامی در آبهای گرم خلیج فارس. با در نظر گرفتن این موارد، سخن گفتن از اتحاد استراتژیک ایران و روسیه تا چه حد با واقعیت های تاریخی و ژئوپولتیکی منطقه و جهان همخوانی دارد؟
كولايي: تجربه نشان داده اتحاد استراتژیک میان ایران و روسیه به هیچوجه نميتواند یک اتحاد معنادار باشد. بین دو کشور و دو نظام سیاسی که در ایران و روسیه وجود دارد و شباهتهایی را می توان در این منطقه از جهان در نظر گرفت، ولي در عين حال تفاوتهای بسیار جدی و اساسی وجود دارد. بنابراین میان این دو نظام با این همه تفاوت و شکافهای غیرقابل انکار، چنین اتحادی در اصل منتفی است. به هر حال جمهوری اسلامی ایران بهدلیل موقعیت ویژه و انحصاری جغرافیایی خود در سالهای گذشته، ابزار بسیار کارآمد و بسیار قابل استفاده برای تحقق سیاستهای روسیه، بهویژه از نیمه دهه ۹۰ به اين سو بوده است. روسها به خوبی استفاده از این ظرفیت را مورد توجه قرار دادهاند و همه ظرفیتهای رقابتی ایران در برابر روسیه، به دلیل این رویکرد مورد چشمپوشی قرار گرفته است. بنابراین به نظر نمیرسد که با چنین رابطهای و چنین پیشینهای و نحوه رفتار روسیه در برابر جمهوری اسلامی ایران، مانند مساله نیروگاه بوشهر و دریای خزر و حقوق حاکمیتی در این دریاچه و همچنين با توجه به تجربه مربوط به سامانه دفاعی اس- ۳۰۰، بتوانیم از اتحاد استراتژیک صحبت کنیم.
منبع: ديپلماسي ايراني
گفتگو: حامد شفیعی
https://ccsi.ir//vdcg.39urak933pr4a.html
ccsi.ir/vdcg.39urak933pr4a.html