پنجشنبه ۶ دی ۱۴۰۳ , 26 Dec 2024
تاریخ انتشار :جمعه ۳ خرداد ۱۳۹۲ ساعت ۱۹:۴۰
کد مطلب : 6585
سیر تحولات آتش‌بس پ.ک.ک از 1993 تاکنون
مصطفی کاراسو عضو شورای اجرایی «اتحاد جوامع کردستان (ک.ج.ک)» در مصاحبه با «فرات نیوز» و «ینی اوزگور پلیتیکا» روند آتش‌بس پ.ک.ک از سال ۱۹۹۳ تاکنون را مورد ارزیابی قرار داده است.

به گزارش پایگاه تحلیلی – خبری ایران بالکان (ایربا) کاراسو گفت: حزب عدالت و توسعه درباره حل مسئله کردی دارای افکار مغشوشی است و نمی‌تواند پ.ک.ک را سرکوب و نابود کند. لذا دو راه در پیش دارد یا باید به سیاست فریب روی آورد و یا آنرا حل کند. حکومت حزب عدالت و توسعه معتقد به حل مسئله کردی نیست و صادقانه چنین سیاستی را اجرا نمی‌کند. ما حزب عدالت و توسعه و دولت ترکیه رابرای حل مسئله کردی وادار خواهیم کرد که وارد روند سیاست دمکراتیک شود و ما از چنین قدرتی برخوردار هستیم. ما تابع کامل طرح حل مسئله کردی تدوین شده توسط عبدالله اوج‌آلان هستیم.

پ . ک . ک در سال ۱۹۸۴ مبارزات مسلحانه را آغاز کرد و برای اولین بار ۱۷ مارس ۱۹۹۳ آتش‌بس یک‌جانبه را اعلام کرد. زیرا در دهه ۹۰ میلادی عملیات چریکی و سرحیلدان (قیامهای شهری) گسترش یافت. دولت ترکیه تحت فشار شدیدی قرار گرفت. تورگوت اوزال، چنگیز چاندار، روزنامه نگار و جلال طالبانی و دیگران را برای میانجیگری و آتش‌بس اعزام نمود. اوج‌آلان نیز از همان ابتدا گفته بود که آماده مذاکره برای حل دمکراتیک مسئله کردی می‌باشد. لذا فراخوان تورگوت اوزال برای آتش‌بس را پذیرفت. 


سوال: در سال ۱۹۹۶ قدرت‌های منطقه‌ای برای ایجاد یک بلوک قدرت متحد تلاش کردند. در چنین شرایطی اجازه داده شد که نجم‌الدین اربکان نخست‌وزیر ترکیه شود. آیا این مجوز ارتباطی با مسئله کردی و پ.ک.ک داشت ؟

مصطفی کاراسو: در آن دوران اتحاد شوروی متلاشی شده و آمریکا به قدرت بزرگ جهانی تبدیل شده بود. ولی در خاورمیانه بعد از سقوط اتحاد جماهیر شوروی خلاء قدرت پر نشده بود. آمریکا تلاش می‌کرد بر کل خاورمیانه تسلط کامل داشته باشد. ولی با مقاومت روسیه و چین و برخی از دول کلاسیک منطقه روبرو شد. شرایط خاورمیانه اجازه نمی‌داد آمریکا بر اساس طرح جدیدش که می‌خواست برای تامین امنیت گردش سرمایه و نیروی انسانی و نظم نوین جهانی خاورمیانه را به مرکز قدرت خود تبدیل کند، موفق شود. لذا با موانع قدرت‌های بین‌المللی و منطقه‌ای روبرو شد.

بدین سبب برای رفع موانع تلاش کرد که ترکیه عضو ناتو را مورد بهره‌برداری قرار دهد. نجم الدین اربکان رهبر اسلام‌گرا و دشمن صهیونیسم بود. ولی مسئله حیرت‌آور و عجیب اینست که در دوره حکومت وی بزرگترین قراردادهای همکاری با اسرائیل در تاریخ ترکیه امضاء شد. بین ترکیه و اسرائیل قراردادهای نظامي، فنی و سیاسی در دوره حکومت اربکان امضاء شد. هدف از آن برقراری همگرایی با سیاست‌های منطقه‌ای آمریکا، سازش با اسرائیل و انجام اقدامات مشترک با اسرائیل برای جلب حمایت آمریکا برای سرکوب نهضت آزادی کرد بود.

امضاء قرار داد همکاری گسترده با اسرائیل برای جلب همکاری و حمایت گسترده آمریکا برای مبارزه با پ.ک.ک و اکراد بود. به عبارت صحیح‌تر دولت پنهان ترکیه اربکان را مورد سوءاستفاده قرار داد و اربکان قراردادهای همکاری با اسرائیل را امضاء کرد. سپس با اسارت اوج‌آلان تلاش شد که ترکیه برای مداخلات آمریکا در منطقه به سکوی پرش آمریکا تبدیل شود. البته اربکان و حزب وی دارای منطق و اعتبار خاصی بود و تلاش می‌کرد که سیاست اسلام‌گرایی را اجرا و سیاست نسبتا" مستقل از قدرت‌های بیگانه را اجرا کند ولی ناچار شد با اسرائیل قرارداد امضاء کند. چون مهمترین مسئله ترکیه، مسئله کردی بود و هیچکس نمی‌توانست خلاف سیاست‌های دولت ترکیه اقدام کند. اربکان از قبل از انتخابات ۱۹۹۵ میلادی به پ.ک.ک پیام فرستاد که اگر آتش‌بس اعلام شود سازش و نرمش در قبال مسئله کردی بوجود خواهد آمد.

پ.ک.ک نیز در سال ۱۹۹۵ آتش بس اعلام کرد. البته اربکان انسان معتقدی بود و نسبت به تورگوت اوزال مترقی‌تر بود و می‌توانست نسبت به حل مسئله کردی اقدام موثرتری انجام دهد. اربکان و حزبش، مانند حزب عدالت و توسعه و حکومتش وابسته به قدرت‌های بیگانه و تحت کنترل و حمایت آنها نبود و ریشه در اسلام‌گرایی ترکیه داشت.

در ترکیه یک جناح طبقه متوسط و سرمایه بومی ظهور پیدا کرده بود. اربکان از سرمایه بین‌المللی دوری می‌گزید و حامی سرمایه ملی بود و به ارزشهای سنتی و ملی و سیاسی اهمیت می‌داد. مانند اسلام‌گرایان سیاسی فعلی مجری سیاستهای سرمایه‌داری مدرن و بین‌المللی نبود. اسلامگرایان سیاسی فعلی مانند جاسوسان سرمایه‌داری مدرن در خاورمیانه عمل می‌کنند. اربکان صادقانه مخالف سرمایه‌داری و سیاست‌های امپریالیستی بود و می‌خواست که از دید خود مسئله کردی را حل کند. ولی دولت پنهان اجازه نداد که اربکان سیاست حل مسئله کردی خاص خود را اجراء کند.

کودتای ۲۸ فوریه ۱۹۹۷ کودتا علیه اربکان بود. زیرا نه تنها دولت پنهان ترکیه، بلکه آمریکا و اتحادیه اروپا نگران و مخالف سیاست‌های اربکان بودند. کودتای مزبور راه را برای حاکمیت جناح نوگرا به رهبری اردوغان و عبدالله گل گشود . دول غرب برای ساماندهی یک ترکیه جدید متکی بر جریان اسلام‌گرایی سیاسی وابسته و مزدور وارد عمل شدند. آمریکا طراح کمربند سبز بود. بر اساس این طرح می‌بایست یک نظام اسلامی وابسته بوجود می‌آمد. زیرا بدون اسلام‌گرایی وابسته نمی‌توانستند در ترکیه و خاورمیانه جناح‌های اسلامی را به همکاری با خود وادارند و در جهت اهداف خود خاورمیانه و ترکیه را تحت مدیریت و کنترل خود قرار دهند. اربکان مانع اجرای چنین طرحی بود. لذا از سال ۱۹۸۰ میلادی و کودتای ۱۲ سپتامبر ۱۹۸۰ تلاش شد که جریان اسلام‌گرایی وابسته و معتقد به اسلام غربگرا و ارزش‌های سرمایه‌داری بوجود آید و ساماندهی شود. لذا اربکان و حزبش با حمایت قدرت‌های داخلی و بیگانه با کودتای نظامی ۲۸ فوریه ۱۹۹۷ از دور خارج شدند. علاوه بر آن یکی دیگر از دلایل برکناری اربکان، تلاش وی برای حل مسئله کردی بود. برخی از جناح‌های دولت پنهان ترکیه و بخشهایی از ارتش ترکیه از طریق دادستان‌ها و یا حقوقدانان و غیره از طریق کانالهای پ.ک.ک در اروپا و یا افراد بازداشتی در زندانها از سال ۱۹۹۷ تلاش کردند که با پ.ک.ک رابطه برقرار و مذاکره کنند .

مثلا" با صبری اوک و برخی از افراد زندانی که بعدا" صفوف خود را از پ.ک.ک جدا کردند، پیام دادند که می خواهند با پ.ک.ک مذاکره کنند. آن‌ها نیز پیامها را به کوهستان قندیل منتقل کردند. حتی من (مصطفی کاراسو) در سال ۱۹۹۷ در خارج از تركيع بود و در حد امکان با برخی از محافل دولت ترکیه ارتباط برقرار می‌کردم. ‌آن‌ها نیز از طریق "اشبر یا غمورلودره" دوست صمیمی من ارتباط برقرار می‌کردند. من هم به رهبری (اوج‌آلان) اطلاع دادم که بخشهایی از نظامیان می‌خواهند با پ.ک.ک ارتباط برقرار کنند. وی نیز آنرا پذیرفت، ولی ارتباط برقرار نش . ولی بعدا" معلوم شد که ارتباط بین رهبری با بخشهایی از ارتش برقرار شده بود. البته هدف نظامیان حل مسئله پ.ک.ک و مسئله کردی نبود. بلکه می‌خواستند مبارزات را به سازش کشانده و پاکسازی کنند. رهبر ما اوج آلان نیز در آن دوره گفته بود این اقدامات زمینه سازی برای اجرای طرحهای توطئه جدید است. رهبری برای حل مسئله کردی از سال ۱۹۸۸ راه حل دمکراتیک را تدوین کرده و در سال ۱۹۹۸ نیز آتش بس گسترده ای اعلام کرد.

ولی همه این اقدامات بی نتیجه بود. رهبری پ.ک.ک قبل از سال ۲۰۰۰ میلادی استراتژی تاسیس دولت مستقل کردستان را اعلام و دنبال می کرد. اگر گفته شود که این نوع گفتمان مانع حل مسئله کردی از طریق سیاست دمکراتیک بود، ادعای صحیحی نیست. ولی مسئله ای که صحت دارد اینست که ما برای آماده سازی راه حل سیاسی دمکراتیک دچار ضعفهایی بودیم. ما بطور عمده بر جنگ مسلحانه و حل مسئله از طریق جنگ متمرکز شده بودیم. لذا از قدرت تاثیر گذاری بر جامعه ترکیه و شرایط پذیرش این مسئله از سوی جامعه ترکیه بطور کامل محروم و دچار نقض بودیم.

البته از سوی دیگر از تاسیس حزب سیاسی حمایت و نیروهای چپ گرا و دمکراسی طلب را برای حمایت از خود فرا خواندیم. ولی تلاش ما برای ایجاد نرمش و حل دمکراتیک مسئله بسیار محدود و ناقص بود. اگر دولت ترک واقعا" بدنبال حل مسئله کردی بود و براساس طرح خودمختاری دمکراتیک و تامین وحفظ حقوق اکراد در درون مرزهای ترکیه طرح موردنظر ما را می پذیرفت، در آنصورت نهضت ما و رهبری ما قبل از سال ۲۰۰۰ نیز آماده حل مسئله بود. 


سوال: بعد از اسارت اوج‌آلان، پ.ک.ک دچار چه تحولاتی شد؛ این تحولات و تغییرات چه تاثیری بر حل سیاست دمکراتیک مسئله کردی داشت؟

مصطفی کاراسو: بعد از سال ۲۰۰۰ میلادی رهبری آپو و جامعه و نهضت کردی از لحاظ فکری و پارادایم دچار تحول شد. بنا به دفاعیات جدید آپو (عبدالله اوج‌آلان)، نهضت ما براساس پارادایم جدید آموزشهای جدید را آغاز کرد. بر اساس این اصول و دیدگاه جدید علیرغم اینکه جنگ دفاع مشروع چریکی با حمایت جامعه سازماندهی شده و ادامه یافت، "سرحیلدانها" آغاز شد. ولی پارادایم، مبارزات در چارچوب دمکراسی و سازماندهی دمکراتیک "جامعه کرد" بر اساس اصول دمکراتیک را انتخاب کردیم. هم در کردستان و هم درترکیه مبارزات دمکراتیک را آغاز و نیروهای دمکراتیک درترکیه را نیز به کمک و یاری فراخوانده و با مشارکت آنها سیاست جدید حل مسئله کردی بصورت دمکراتیک را اجراء نمودیم. در این دوره کردها التماس می کردند که صلح و دمکراسی و راه حل دمکراتیک آغاز شود. در بین سالهای ۲۰۰۰ الی ۲۰۰۴ برخی از محافل تاکید اکراد بر صلح‌طلبی و دمکراسی‌خواهی را مورد سوء استفاده قرار دادند. البته انتقاد آنها صحیح بود ولی تاکید صلح طلبی و دمکراسی خواهی اقدامی درست بود. انتقادات غیر منطقی بود. ولی دولت ترکیه درباره عقب نشینی نیروها و آتش‌بس و سکوت بین سالهای ۱۹۹۹ الی ۲۰۰۴ را نتوانست بخوبی مورد ارزیابی صحیح قرار دهد و آنرا ضعف پ.ک.ک تلقی کرد.

سیاست صلح طلبی و دمکراسی خواهی ما را بعنوان ضعف پ.ک.ک و عدم توان جنگی و به التماس افتادن تلقی کردند. در حالیکه جامعه کردی آماده پذیرش راه حل دمکراتیک شده بود. ولی دولت ترکيه آماده پذیرش آن نبود و نمی خواست موجودیت کردی را برسمیت بشناسد. بلکه می‌خواست کردها را "ترک کرده" و کردستان را به میدان توسعه طلبی خود تبدیل کند. حتی دولت ترکيه ادعا کرد پ.ک.ک و کردها شکست خوردند و نمی توانند قیام کنند. لذا لحظه بازپروری کردها فرا رسیده است.
 

سوال: حزب عدالت و توسعه تحت چه شرایط سیاسی به حکومت دست یافت؟

مصطفی کاراسو: در سال‌های قبل از اسارت رهبرمان آپو، بعلت جنگ، اقتصاد ترکیه بشدت ضربه دیده بود. بعد از اسارت آپو، دولت ترکیه برای جبران ضعف اقتصادی در دوره حکومت ائتلافی "بلنت اجویت - مسعود یلماز و دولت باغچه‌لی - بار سنگین جنگ بیست ساله را بر دوش مردم ترکیه گذارد. سیاست اجرایی ضد دمکراتیک دوره جنگ نیز صبر مردم را لبریز کرده و اقتصاد جنگی نیز بشدت بحرانی شده بود.

بار سنگین هزینه جنگ بر مردم تحمیل شده بود. لذا حزب عدالت و توسعه که بعنوان جناح نوگرا از حزب اربکان منشعب شده بود، در شرایطی که اوضاع اقتصادی وخیم بود، رهبرمان آپو بازداشت شده و نیروهای مسلح پ.ک.ک از ترکیه خارج شده و جنگ متوقف شده و اوضاع آرام شده بود، در انتخابات شرکت کرد.

اوضاع در خاورمیانه نیز وخیم بود. آمریکا می‌خواست وارد جنگ با عراق شود. لذا اگر در ترکیه جناح اسلا‌مگرای سیاسی حاکم نمی شد، آمریکا نمی توانست حمایت کامل ترکیه را بدست آورد و حتی ترکیه می توانست موانعی بر سر دخالت آمریکا در عراق بوجود آورد. لذا آمریکا یک جناح اسلام‌گرای سیاسی نزدیک به خود را در ترکیه بر سر کار آورده و شرایط دخالت نظامی در عراق را تسهیل کرد زیرا اگر یک حکومت اسلامگرای سیاسی به مداخلات آمریکا در عراق اعتراض نمی‌کرد، سایر دول منطقه نیز در قبال دخالت نظامی آمریکا در عراق سکوت می کردند. لذا تاسیس حکومت اسلام‌گرا درترکیه هنگام دخالت نظامی آمریکا در عراق بنفع آمریکا بود.

از نظر دولت پنهان ترکیه، سایر احزاب سیاسی اعتبار خود را از دست داده بودند، اکراد نیز می بایست بازپروری می شدند. حزب جمهوری خلق و حزب حرکت ملی‌گرا توان انجام این کار را نداشتند. تنها یک حزب اسلام‌گرای سیاسی که کمی هم دم از دمکراسی می زد، می‌توانست دین اسلام و اعتقادات اسلامی اکراد را مورد بهر‌ه‌برداری قرار داده و کردها را درون نظام حاکم جذب و هضم کند. لذا حاکمیت حزب عدالت و توسعه هم به نفع قدرتهای داخل ترکیه و هم قدرتهای بیگانه بود. حزب عدالت و توسعه همه ضعفها و بحرانها را بر عهده احزاب حاکم گذارده و با متهم کردن آنها در انتخابات شرکت و حکومت تشکیل داد. نیروهای چپ و دمکراتیک نیز مسئول پیروزی و تاسیس حکومت حزب عدالت و توسعه بودند. زیرا اگر آنها متحد می‌شدند و بر گفتمان دمکراسی برای حل مسئله کردی تاکید می کردند، جبهه متحد دمکراسی را تاسیس و در انتخابات شرکت می کردند، حزب عدالت و توسعه نمی توانست در انتخابات پیروز شود. آمریکا نیز وارد عمل شده و مانع پیروزی جناح دمکراتیک و میانه‌رو در ترکیه شده و حزب عدالت و توسعه نیز پیروز و حاکم گردید.

هنگامی که حزب عدالت و توسعه حکومت تشکیل داد، مسئله کردی از دور خارج شده بود. چنانکه اردوغان در سال ۲۰۰۳ گفت: مسئله‌ای بنام مسئله کردی وجود ندارد. او موظف بود مشکلات ناشی از فعالیتهای پ.ک.ک را رفع و اکراد را بازپروری و تابع نظام حاکم کند. نهضت ما تلاش کرد که مسئله بصورت دمکراتیک حل شود ولی حزب عدالت و توسعه برای حل آن اقدامی انجام نداد. لذا پ.ک.ک از سال ۲۰۰۴ حملات چریکی جدیدی را آغاز کرد. قبل از این حملات حزب عدالت و توسعه تلاش کرد پ.ک.ک را از درون متلاشی کند. بعد از آغاز عملیات چریکی حکومت آنکارا تلاش کرد برای مقابله با حملات چریکی حمایت اتحادیه اروپا را کسب کند. لذا لیلا زانا و سایرین را از زندان آزاد کرد و تلاش نمود جو سیاسی و جامعه را آرام کند و آنها را مورد بهره‌برداری قرار دهد. ولی اقدامات پ.ک.ک و نمایندگان کرد "حزب دمکراسی" باعث شکست طرح گردید.

اردوغان که تحت فشار شدید قرار گرفته بود در سال ۲۰۰۵ در آمد (دیار بکر) اعلام کرد که "مسئله کردی، مسئله من است و در گذشته دچار خطا شده بودیم ." راه حل دمکراتیک و سیاسی را بخشی از ارتش ترکیه آغاز و حکومت حزب عدالت و توسعه آن را ادامه داد. تاسیس کانال ۶، تاسیس بخش کردشناسی در دانشگاهها و کلاسهای زبان کردی با هدف جنگ روانی و کسب حمایت اکراد، تضعیف پ.ک.ک و حزب جامعه دمکراتیک انجام گرفت. ولی این اقدامات شکست خورد. در نوروز سال ۲۰۰۹ انتخابات آرامی برگزار شد.

دولت ترک می‌خواست بعد از انتخابات، کنفرانس کردی برگزار و نهضت آزادی کرد را پاکسازی کند. حکومت حزب عدالت و توسعه حمایت آمریکا و اروپا و کردستان جنوبی را نیز کسب کرده بود. لیبرالها و تعداد زیادی کرد نیز از حکومت آنکارا حمایت می‌کردند. ولی همه این اقدامات نهضت آزادی و مردم کرد را قانع نکرد، حزب جامعه دمکراتیک در انتخابات محلی ۲۹ مارس ۲۰۰۹ در مناطق کردنشین اکثریت آراء را کسب کرده بر حل دمکراتیک مسئله کردی تاکید ورزید . لذا پ.ک.ک ۱۳ آوریل ۲۰۰۹ بار دیگر آتش بس اعلام کرد.

مذاکرات اوسلو بین دولت ترک با پ.ک.ک در سال ۲۰۰۸ با میانجیگری یک نهاد بین‌المللی و تحت حمایت قدر‌ت‌های بین‌المللی آغاز شد. اولین دور مذاکره در سپتامبر ۲۰۰۰ و دومین و سومین دور مذاکرات در مارس و ماه می ۲۰۰۹ برگزار شد. مذاکرات اوسلو در تابستان ۲۰۰۹ همزمان با ارائه نقشه راه حل مسئله کردی از سوی رهبرمان آپو بود. دستیاران میت و سپس هاكان فیدان رئیس فعلی میت در مذاکرات اوسلو شرکت کردند.

آپو ۲۲ آگوست ۲۰۰۹ نقشه راه خود را به دولت ترک ارائه داد. رهبری قبل از نقشه راه در سال ۲۰۰۷ یک طرح حل مسئله کردی که ۱۲۵ صفحه بود را به دولت ارائه داده بود.

ولی حکومت بدانها پاسخ نداد. در مذاکرات اوسلو نمایندگان پ.ک.ک متشکل از "سوز دار"، یک عضو knk در اروپا،"آدم اوزون" دیپلمات و زیبر آیدار مسئول روابط خارجی و عضو شورای اجرایی اتحادیه جوامع کردستان KCK، رمزی کارتال و صبری اوک بودند. مذاکرات اوسلو یک متن ۱۴ ماده‌ای حاوی مطالبات ما بود. متن مذاکرات اوسلو را به اطلاع آپو رهبر خلق کرد رساندیم. در مذاکرات اوسلو انگلیسیها و تعدادی از نمایندگان کشورهای دیگر و کشورهای آسیایی نیز شرکت داشتند. ولی نمی‌توان گفت که آیا آنها نمایندگان مستقیم دولتها بودند یا نه؟ البته اروپا و آمریکا از طریق دولت نروژ از روند مذاکرات اطلاع داشتند. ولی هیچ کشوری بعنوان دولت ضامن مذاکرات نبود.

در مذاکرات اوسلو سه پروتکل تدوین و مورد تصویب ما قرار گرفت. سه پروتکل عبارت بود از: را‌ه‌حل بر اساس قانون اساسی، برقراری صلح، و تاسیس کمیته حقیقت‌یاب. کمیته حقیقت‌یاب مسئول بررسی و کشف حقایق درباره جنایات در دوران سابق است. ولی حکومت سه پروتکل رهبری را رد کرد. دولت ترکیه و حکومت حزب عدالت و توسعه بعلت آنکه تحت فشار قرار گرفته بود ناچار شد مذاکرات اوسلو را آغاز کند.

قدرتهای بین‌المللی نیز علیرغم اینکه پ.ک.ک را متهم به تروریسم کرده بودند ولی برای برگزاری مذاکرات بین دولت ترک و پ.ک.ک میانجیگری می‌کردند.

دولت ترک و قدرت‌های بین‌المللی نیز می‌دانند که پ.ک.ک نه تنها در شمال کردستان بلکه در همه بخشهای کردی نفوذ موثر دارد، لذا تغییر موضع داده‌اند. نهضت آزادی کرد در سطح ملی و بین‌المللی به قدرت موثر و مخاطب تبدیل شده است. گروه فتح‌الله گولن که مخالف مذاکرات بود، مذاکرات اوسلو در سال ۲۰۱۱ را افشاء و باعث توقف آن شد. برخی از محافل میت و غیره نیز مخالف مذاکرات هستند. چنانکه امره اسلو نیز گفته بود نیازی به مذاکره با پ.ک.ک نیست. همان محافل می‌خواستند که هاكان فیدان را محاکمه و از کار بر کنار کنند.

این محافل متشکل از گروه فتح‌الله گولن و دشمنان عبدالله او‌ج‌آلان و  پ.ک.ک هستند. آنها معتقدند مذاکرات باید براساس پیش شرط خلع سلاح پ.ک.ک، و تسلیم شدن آنها انجام گیرد نه بر اساس حل مسئله کردی، خودمختاری و برسمیت شناختن هویت ملی کرد و آموزش به زبان کردی و نظایر آن. افشای مذاکرات اوسلو OSLO با هدف پیشگیری از برسمیت شناختن پ.ک.ک بعنوان نماینده اصلی مردم انجام شده بود. لذا تلاش کردند که مذاکرات با پ.ک.ک را بعنوان یک جرم قانونی اعلام کنند؛ ولی شکست خوردند.

در ژوئن ۲۰۱۰ سیاست جنگ انقلابی مردم را اعلام کردیم. ولی هدف از آن گشودن راه حل دمکراتیک از طریق مذاکرات اسلو، وادار کردن دولت و جامعه و حزب عدالت و توسعه به پذیرش راه حل تاسیس "جامعه خودمختار دمکراتیک" با تکیه به قدرت مردم کرد و حل مسئله کردی بود. ولی برگزاری رفراندم این روند را متوقف کرد. در سالهای ۲۰۱۱ و در تاریخ نبرد ما، شدیدترین جنگها بوقوع پیوست. زیرا دولت ترک می‌خواست مانند سریلانکا عملیات شدید و پاکسازی کامل را آغاز و  پ.ک.ک را در تابستان ۲۰۱۲ نابود کند. ولی حملات چریکی باعث شد در زاگرس و بوتان، بین گل و سرحات حاکمیت دولت ترک متزلزل شود.

نظامیان نیز قدرت خروج از پاسگاهها را از دست دادند. علیرغم عملیات قتل عام سیاسی و بازداشتهای اعضای اتحاد جوامع کردستان، مردم کرد سرحیلدان (شوروش شهری) گسترده‌ای را آغاز کردند. هم کوهستان هم افراد بازداشتی در زندانها و هم مردم متحد عمل کرده و قیام کردند. لذا دولت ترک و حزب عدالت و توسعه مشاهده کرد نمی تواند نهضت آزادی کرد را از طریق جنگ سرکوب کند. علاوه بر آن در روژاوا (مناطق کردنشین سوریه) نیز مردم انقلاب کردند. نهضت آزادی کرد در کردستان جنوبی و سایر مناطق کردستان نفوذ خود را گسترش داده و به یک قدرت سیاسی موثر تبدیل شد.

ما می خواستیم در سال ۲۰۱۲ برخی از مناطق را آزاد کنیم و دربرخی از مناطق نظام خود مختاری دمکراتیک برقرار کنیم. ولی آمادگی لازم را نداشتیم و تحقق اهداف ما به تاخیر افتاد. ولی بطور کلی در سال ۲۰۱۲ نهضت ما پیروز و حزب عدالت و توسعه شکست خورده و ناچار شد که با اوج‌آلان مذاکره کند. حزب عدالت و توسعه با کمک هواپیماهای آمریکا و هرون اسرائیل و سلاحهای بسیار پیشرفته تلاش کرد پ.ک.ک را نابود کند.

ولی موفق نشد و در اواخر سال ۲۰۱۲ حزب حرکت ملی‌گرا را متهم کرد که چرا اوج‌آلان را اعدام نکردید. اکنون ما می توانیم وی را اعدام کنیم. دلیل سخن گفتن از اعدام اوجالان شکست در نبرد بو . لذا بیش از ده هزار نفر فعال سیاسی و روزنامه نگار و حقوقدان کرد را بازداشت کرد. در نتیجه حمایت جناح دمکرات و لیبرال و اروپا را از دست داد. حزب عدالت و توسعه بعلت اسلامگرایی پیروز نشد، بلکه بعلت سخن گفتن از دمکراسی و تحولات دمکراتیک رای مردم را کسب کرد. اگر در سال ۲۰۱۳ بخواهد به جنگ ادامه دهد سقوط خواهد کرد، لذا دو گزینه در پیش رو دارد: یا اجرای سیاست فریب و وقت کشی و یا حل مسئله کردی.

تحولات روژاوا (کردستان غربی - سوریه) تاثیر زیادی بر منطقه دارد. حکومت حزب عدالت و توسعه در سوریه به بن‌بست رسید. برای پیشگیری از پیروزی کردهای سوریه، به صحنه سوریه وارد شد. برای ورود به سوریه، ایران را طرد و به دشمن سوریه تبدیل شد. تا مدتی قبل برای سرکوب نهضت کرد از حمایت سوریه و ایران برخوردار بود، لذا به دنباله رو آمریکا تبدیل شد. زیرا معتقد است که ایران و سوریه را طرد و سرکوب کرده و در سوریه نفوذ موثر بدست آورده و از طریق سوریه می بایست بر همه خاورمیانه تسلط پیدا کند. هیجان زده شده و در خواست نمود عملیات نظامی علیه سوریه را آغاز کند. همه باندهای فعال در سوریه از جمله القاعده سلفی ها و اسلام گرایان سیاسی افراطی را مورد حمایت خود قرار داد، ولی شکست خورد.
در نتیجه با غرب و آمریکا نیز دچار تنش شد و در "روژاوا" مردم کرد قیام کرده و خود مختاری دمکراتیک را اعلام کردند. حکومت حزب عدالت و توسعه در صحنه سوریه و کردستان سوریه شکست خورد. نفوذ و قدرت پ.ک.ک در خاورمیانه و روژاوا و همه مناطق گسترش یافته و نهضتهای سیاسی تحت تاثیر اندیشه های رهبر ما آپو آغاز گردیده گسترش یافت.

دولت ترکیه در حال از دست دادن نفوذ خود در منطقه و سوریه و حتی شمال کردستان است. لذا برای پیشگیری از آن تلاش می کند که با پ.ک.ک سازش کرده و در سوریه و شمال کردستان و داخل مرزهای ترکیه آرامش برقرار کند. ما در ۲۳ مارس بعنوان بخشی از طرح حل مسئله کردی آتش بس اعلام کردیم. چریکها در چارچوب طرح مزبور از ترکیه عقب نشینی خواهند کرد. در نتیجه مذاکرات آتش‌بس دوجانبه اعلام و برای حل مسئله کردی شرایط آماده شده است. آپو در نامه خود و مذاکراتش با هیئت دولت تاکید کرده است که باید مجلس ترکیه ضمانت قانونی برای عقب‌نشینی را ارائه دهد. زیرا مسئله اصلی، مسئله کردی و حل آن است. البته می توان درباره مسئله پ.ک.ک و نیروهای مسلح پ.ک.ک مذاکره کرد. پ.ک.ک حاصل مسئله کردی است. اگر مجلس قانون لازم را تصویب کند در آنصورت ثابت خواهد کرد که مسئله عقب نشینی در راستای حل مسئله کردی است نه پاکسازی نهضت کردی و پ.ک.ک.

قدرت کرد و کردستان ناشی از آگاهی کامل نسبت به آزادی و دمکراسی است نه سلاح و پول و تانک و توپ. طی مبارزات چهل ساله جامعه کرد به یک جامعه دمکراتیک و آگاه نسبت به دمکراسی تبدیل شده است. راه حل سه مرحله ای مسئله کردی، در نامه‌های اوج‌آلان متشکل از سه سند می باشد.

دو سند اول بطور کلی نظریه پردازی و تئوریک است.

راه حل سه مرحله ای عبارت است از: 

1-  توقف درگیری ها بر اساس قرار داد. رهبری تاکید کرده است که نهضت آزادی کرد آتش بس اعلام می کند و نیروهایش عقب نشینی خواهند کرد. درباره برخی موضوعات اصلی قرار دادهایی امضا، و مجلس ترکیه قوانینی تصویب خواهد کرد و کمیسیونها تاسیس خواهد شد و سپس نیروها عقب نشینی خواهند کرد.

۲ - کمیسیون حقیقت یاب و کمیسیون صلح و کمیسیون بررسی جنایات سابق تاسیس خواهد شد. بعد از آغاز عقب نشینی و پیشرفت حاصله، قانون اساسی و قوانین تغییرمی یابد. نقشه راه عقب نشینی نیروها تدوین خواهد شد . امنیت گذرگاههای عقب نشینی تامین خواهد شد . حد نصاب ده در صد انتخابات لغو می شود، قانون انتخابات، قانون ضد ترور لغو می شود.

-۳ روند عادی سازی باید آغاز شود و قانون اساسی و قوانین تغییر یافته بمورد اجرا در آید . بدین ترتیب روند نهضت آزادی و دمکراتیک کردها تکمیل و تضمین می گردد . اوضاع افراد خارج از کشور نیز باید مورد بررسی قرار گیرد . البته جامعه کرد و نیروهای چریکی و تشکلهای مردمی و همه کردهای ساکن مناطق کردستان باید به حضور فعال خود ادامه داده و سستی بخرج ندهند وبرای تحقق طرح صلح دولت ترک و حزب عدالت و توسعه را تحت فشار قرار دهند .

زحمتکشان، سوسیالیستها، دمکراتهای چپ، روشنفکران علوی، سریانی ها و ایزدیها و ارامنه و رومیها و چرکزها و لازها و همه اقشار جامعه نیز باید از روند دمکراتیک حمایت کنند. زیرا پ.ک.ک شرایط دمکراتیک را بوجود خواهد آورد. 


برگردان: محمد قائمی
 منبع: پايگاه تحليلي - خبري ایران بالکان (ایربا)


https://ccsi.ir//vdcf.cdviw6dttgiaw.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

عضويت در خبرنامه