آذريها: اگر بخواهیم همسایگی را یکی از دلایل تاثیر زبان فارسی در دربار عثمانی قلمداد کنیم، این سوال پیش می آید که چرا زبان فارسی؟ ترکیه با کشور های دیگر هم همسایه است که تاثیر شان بر زبان ترکی بسیار کم است.
پالچين بالاطه: علاقه بسیاری از ترک ها به ادبیات فارسی و عربی یکی از دلایل ورود زبان فارسی به ترکیه بود و تاثیر بسیاری بر این سرزمین گذاشت. از آنجایی که ترکیه هم یک کشور مسلمان بود، دین باعث ورود زبان عربی به ترکیه شد. اما در مقایسه با زبان فارسی، تاثیر زبان عربی محدود است. بسیاری از واژه هایی که در نوشتن شعر و نثر ترکی به کار برده می شوند از فارسی گرفته شده است. آن هم شاید به دلیل آسانی زبان فارسی بود. عربی به نسبت فارسی، زبانی دشوارتری است.
ما عربی را فقط از جنبه دینی آن گرفتیم. فارسی را هم از جهت ادبیات این زبان. نسل قدیم بیشتر از ما به ادبیات علاقه داشت. آنها هنگام نوشتن از اوزان عروضی استفاده می کردند و به همین دلیل در دیوان ادبیات ما کلمات فارسی بسیار زیاد است. فارسی تاثیر مستقیم بر زبان ما دارد و عربی تقریبا در امور دینی خلاصه می شود.
آذريها: زبان فارسی در دربار عثمانی در دوره ای به زبانی دیوانی بدل شده، علت آن چیست؟
پالچين بالاطه: منشا آن را می توان در دولت ترک تبار سلجوقی دانست که در ایران تاسیس شد. آنها هم فارسی حرف می زدند. در دربار آنها هم زبان گفت و گو، فارسی بوده است. زبان دربار عثمانی هم ادامه زبان گفتاری دربار سلجوقی و فارسی بوده است.
آذريها: پس نتیجه می گیریم امپراتوری عثمانی خودش را به ایران و زبان فارسی نزدیک تر می دیده تا دیگر کشورهای همسایه؟
پالچين بالاطه: بله چون زبان فارسی راحت تر و آهنگین است مردم زبان خودشان را به کلمات فارسی نزدیک تر دیده اند و از آن تاثیر پذیرفته اند. ایران را ميتوان در گذشته سرچشمه آزادی ناميد. شعرهای رودکی را چه کسی می تواند بسراید. شعرهای حافظ و سعدی نشان دهنده ظرفیت های اجتماعی در آن مملکت بوده است. آثار آنها فوق العاده است. این همه آزادی در کجای دنیا وجود داشت؟ فقط در سرزمین شما.
آذريها: شما زبان فارسی را در ترکیه یاد گرفتید؟
پالچين بالاطه: من فارسی را در عرض یک ماه در ترکیه آموختم. در استانبول یک مکتب ایرانی وجود داشت که به صورت رایگان کلاس برگزار می کرد. در ابتدا یک کلاس سی نفره بودیم که در عرض چند روز فقط من ماندم. بعد از مدتی در همان مکان من کلاس های زبان فارسی برگزار کردم.
من زبان فارسی را با تمام فرهنگ ایرانی آموختم. می خواهم بگویم ما بیشتر از اینکه به عرب ها نزدیک باشیم، خودمان را به فرهنگ ایرانی و کشور شما نزدیک می بینیم. فرهنگ هایمان بسیار به هم نزدیک است.
آذريها: عاقبت زبان فارسی در عثمانی پس از تشکیل جمهوری در این کشور چه شد؟ با دامنه نفوذ بالا بالاخره چرا به یکباره در ترکیه از بین رفت و کنار گذاشته شد؟
پالچين بالاطه: بعد از اعلام جمهوریت در ترکیه زبان در این کشور تغییراتی زیادی کرد و حتی خط و الفبا هم عوض شد و الفبای لاتین جایگزین الفبای قدیمی شد.
در این شرایط با تشویق دولت آرام آرام از به کار گیری کلمات با ریشه فارسی هم خودداری شد. البته فقط خواست دولت نیست این ارتباط مستقیم به مردمان یک کشور دارد. مردم اگر بخواهند کلمه ای را به کار ببرند کسی جلودار آنها نیست. بسیاری از کلمات به دلایل متعددی در طول زمان فراموش می شوند و یا جایگزین دیگر پیدا می کنند.
بسیاری از کلمات هم بنا به شرایط ایجاد و خلق می شود. سبک مردمان ترکیه بعد از عثمانی تغییرات زیادی داشته است. آنها حتی زبان شعری شان را هم عوض کردند. گفتند که چرا زبان ترکی به کار نبریم. تمایل به کلمات ترکی زیاد شد و البته تحصیلات قدیمی هم تاثیر زیادی داشت. در آن زمان مدارس تحت حکومت عثمانی بود و شیوه درسی خودشان را داشتند. فکر می کنم که آنها بخت این را نداشتند که ما دیگر کلمات گذشته را به کار نمی بریم. کلمات زبان ترکی هم بعد از اعلام جمهوریت اعلام شد.
آذريها: از آنجایی که بخش اعظم از تاریخ ترکیه به زبان عثمانی نوشته شده و به آن زبان برمی گردد، چرا در مدارس یک واحد درسی خاص به این زبان اختصاص نمی دهند؟ به هر حال ترکیه حدود ۸۰ سال است که از حروف لاتین استفاده می کند و ۸۰ سال برای یک تاریخ بسیار زمان کوتاهی است.
پالچين بالاطه: درس های عثمانی که در رشته های تاریخ در دانشکده تدریس می شود برای همین موضوع است. من به دانشجویان می گویم که اگر گذشته تان را ندانید، چطور می توانید در مورد تاریخ خود حرف بزنید؟ کسی که می گوید فقط یک درس عثمانی برای تمام مدارس بگذاریم، یک متعصب است.
آذريها: این تعصب نسبت به زبان فارسی هم وجود دارد نه؟
پالچين بالاطه: زمانی من به شهرداری بورنوا (Bornova) – منطقه ای در ازمیر – مراجعه کردم و درخواست ایجاد دوره های فارسی کردم که آن را خیلی مفید می دانم. ولی شهرداری منطقه که از حزب جمهوری خلق است، جواب رد به من داد و یک سری بهانه آورد و در نهایت اینکه گفتند که به این زبان احتیاج نداریم.
آذريها: این را خیانت و اهانت به آتاتورک تلقی می کنند؟
پالچين بالاطه: البته. البته. حزب جمهوری خلق حزبی است که آتاتورک به وجود آورده است. خیلی حیف است که این افراد این طور با موضوع برخورد می کند. آتاتورک خودش کسی بود که زبان فارسی و عربی و زبان های اروپایی را بلد بود.
آذريها: فارسی هم می دانسته؟
پالچين بالاطه: بله. آیا من که هم فارسی و هم عربی بلد هستم ایرادی دارد؟ دانستن زبان فارسی و عربی در دوره ای ضد ارزش تلقی می شده است.
آذريها: در حال حاضر وضعیت زبان فارسی در دانشگاه ها به چه صورت است؟ آیا نگرانی بابت گسترش این زبان وجود دارد؟
پالچين بالاطه: ما به این زبان نیاز داریم چون بسیاری از نسخ قدیمی ما به این خط و زبان است. تقریبا در ۱۰ دانشگاه دولتی این رشته تاسیس شده است و خود من هم از دانشکده ادبیات فارسی فارغ التحصیل شدم. ما برای مناسبات اقتصادی و تجاری مان هم به این زبان احتیاج داریم.
آذريها: آیا دولت از فراگیری این زبان حمایت نمی کند؟
پالچين بالاطه: به این قضیه کمی با منطق حزبی روبه رو است. به این صورت که اگر الان از این دولت درخواست کمک کنیم، یاری می کند. در آنکارا و استانبول کلاس های زبان فارسی برقرار است. اما همانطور که گفتم در ازمیر با مشکل مواجه شدیم. در استانبول کلاس های زیادی تاسیس شده است اما در شهرهای دیگر وضعیت به گونه ای دیگر است.
آذريها: تغییرات زبانی از کی و چگونه شروع شد؟
پالچين بالاطه: همان طور که گفتم در گذشته مردم فارسی و عربی به کار می بردند. قشری که این ها را به کار می برد قشر تحصیل کرده بود. مردم عادی ترکی به کار می بردند. وقتی یکسری تغییرات ایجاد شد، و زبانی مرسوم شد که مردم عادی هم در فهمیدن آن دچار مشکل نشوند.
برای اینکه درک و فهم زمینه سازی هایی لازم بود. این زمینه سازی هم کمی دوری از زبان فارسی و عربی بود. به همین دلیل کم کم کلمات فارسی و عربی در زبان ترکی کم رنگ شد؛ ولی به رغم این کم رنگی می بینیم که هنوز بسیار کلمه از فارسی در زبان ما وجود دارد.
گفتگو از مژده كلهر
منبع: وبسايت تحليلي خبري آذريها
https://ccsi.ir//vdce.78pbjh8xe9bij.html
ccsi.ir/vdce.78pbjh8xe9bij.html