ترجمه صحبتهای آقای کنستانتین زاتولین:
دیروز این فرصت را داشتم با همراه با نمایندگان دومای روسیه در تهران حضور داشته باشم و در جلسه کمیسیون مشترک شرکت کردم. ریاست این کمیته از سوی روسیه بر عهده رئیس دوما، و از سوی ایران بر عهده آقای قالیباف است. این سفر دو روز طول کشید. در هیات دومای روسیه؛ علاوه بر ریاست دوما، روسای چندین کمیته تخصصی دوما از جمله کمیسیون کشاورزی؛ حمل و نقل و روابط خارجی دوما حضور داشتند. این یعنی هیات ترکیب متنوعی داشت. ویژگی دیدار در این سفر آن بود که مذاکرات فقط محدود به موارد مرتبط با پارلمان نبود بلکه نمایندگانی از دولت از جمله چندین معاون وزیر در هیات حضور داشتند. نماینده روس اتم حضور داشت. جلسات بسیار متعددی داشتیم. ما در جریان نشست، بیشتر به مسائل مرتبط با توسعه روابط دو کشور، رفع مواردی که در توسعه روابط مشکل ایجاد می کنند؛ به خصوص در حوزه اقتصاد پرداختیم. مساله امنیت منطقه ای نیز در دیدار رئیس دوما با رئیس مجلس و رئیس جمهور ایران مورد بحث و گفتگو قرار گرفت. مساله همکاری های ایران و روسیه در حوزه نفت و گاز نیز مورد بررسی قرار گرفت. ایران و روسیه هر دو از صادرکنندگان بزرگ انرژی هستند و ما بسیار علاقه مندیم تا ایران و روسیه در یک فضای رقابتی در این عرصه نباشند. مذاکراتی در خصوص ظرفیت های ایران برای ترانزیت نفت روسیه و نیز فراوری نفت روسیه نیز انجام شد. مساله برق نیز مورد مذاکره قرار گرفت. مساله اتصال سیستم انرژی برق ایران؛ روسیه و آذربایجان نیز مورد بحث قرار گرفت. مساله همکاری های کمپانی های کوچک و متوسط در زمینه گاز CNG نیز مورد بررسی قرار گرفت که برای ما مساله کاملا جدیدی بود. مساله ساخت و توسعه نیروگاه بوشهر نیز یکی از مسائل مورد توجه در مذاکرات بود.
گردش تجاری بین دو کشور رشد دو برابری داشته است در دو سال گذشته. ما مشکلات مالی ایران را درک می کنیم. بخش بزرگی از صادرات روسیه به ایران را غله تشکیل می دهد. مساله پرداخت بدهی به شرکت های خصوصی روسیه در این زمینه بسیار مهم است. رئیس جمهور ایران در خصوص پرداخت این بدهی ها دستوراتی را صادر کرده است. روسیه امکان پرداخت وام به ایران تا سقف 15 میلیارد دلار را بررسی می کند. هر دو کشور تحت تحریم هستند و در این بستر اتصال سیستم های میر و شتاب مهم هستند. بانک های مرکزی دو کشور در این خصوص مذاکره می کنند. باید این روند فعالتر شود از جمله از سوی روسیه. مساله ارتباطات و کوریدورها هم بسیار مهم هستند. مساله فقط مالی نیست. کوریدور شمال جنوب برای روسیه بسیار جذاب است. روسیه به شدت با ایران همکاری دارد تا راه آهن 164 کیلومتری ساخته شود و اتصال خط آهن روسیه و ایران برقرار شود. روسیه بر این باور است که همکاری در حوزه راه آهن بسیار آینده دار است. در شرایط امروزی ایران و روسیه احساس نیاز به همکاری می کنند. ما به عنوان کشورهای تحت تحریم باید با هم همکاری کنیم تا بتوانیم فشار تحریم ها را رفع کنیم. ما می خواهیم که غرب از دخالت در امور داخلی ما دست بردارد. رهبران غرب آشکارا می گویند که آنها خواستار تغییر رژیم یا شکست روسیه هستند. ما با ایران در بسیاری از مسائل خاورمیانه از جمله سوریه همکاری داریم. ما براساس یک برداشت مشترک؛ علیرغم اینکه در همه مسائل دیدگاه یکسان نداریم، در قفقاز عمل می کنیم. ما نگران جنگ قفقاز هستیم. افزایش تنش ها به واسطه اقدامات آذربایجان و اقدامات تحریک آمیز این کشور برای شروع مجدد عملیات جنگی در این منطقه برای ما نگران کننده است. تجمعات جعلی به بهانه محیط زیست که کوریدور لاچین را بسته است برای ما نگران کننده است. ما می دانیم که آذربایجان کشور مهمی در منطقه است. ما می دانیم که آذربایجان به عنوان پیروز جنگ قره باغ می خواهد تمام اهداف خود را محقق سازد از جمله ایجاد کوریدور زنگزور. ما با مواضع ایران در این خصوص نیز آشنا هستیم. دیدگاه ایران آن است با استفاده از زور نمی توان در این منطقه صلح ایجاد کرد و مخالف ایجاد کوریدورهای جدید در این منطقه است. نظر من آن است که باید به همکاری در خصوص این مساله با ایران به عنوان یک مساله اولویت دار ادامه بدهیم. غرب تلاش دارد تا از بحران قفقاز برای تغییر جهت گیری کشورهای ماورای قفقاز استفاده کند. این مساله در دیدار رئیس دوما با رئیس مجلس و رئیس جمهور ایران نیز مورد بررسی قرار گرفت. غرب در این برنامه خود موفقیت هایی هم داشته است. از جمله به این دلیل که ما معمولا حاضر نیستیم برای آنچه لازم است صلح در منطقه را به خطر بیاندازیم. ما نمی خواهیم درگیری های دیگری در منطقه داشته باشیم. ولی برخی این مساله را درک نمی کنند و این را نشانه جایز بودن تقویت خود در منطقه می دانند از جمله ترکیه و آذربایجان. من فکر می کنم که کشورهایی که به صورت تاریخی در مساله قفقاز دخیل بوده اند مانند روسیه؛ ایران و ترکیه باید در خصوص بحران قفقاز با هم همکاری کنند چرا که اختلاف بین این کشورها به قدرتهای فرامنطقه ای امکان افزایش نفوذ در منطقه را می دهد.
صحبتهای جعفر خاشع:
بعد از فروپاشی شوروی شاهد شکل گیری نظام تک قطبی در عرصه روابط بین المل بودیم. بعد از گذشت چند دهه از نظام تک قطبی امروزه شاهد تغییر روند از نظام تک قطبی به یک نظام دو -چند قطبی هستیم. در این شرایط آمریکا به عنوان تک قطب این سالها، تمام تلاشش را می کند تا از کاهش قدرت و نفوذ خود در دنیا جلوگیری کند. در این فضا آمریکا از همه ابزارهای در اختیار خود از جمله ناتو برای جلوگیری از قدرت گرفتن رقبای خود استفاده می کند. برای نمونه در اجلاس داووس نماینده نظامی از اتحادیه اروپا گفت که آمریکا به کشورهای اروپایی عضو ناتو فشار می آورد که باید بودجه نظامی خود را افزایش دهند. اما نماینده چین رویکرد کاملا متفاوتی در این اجلاس داشت. نماینده چین در صحبتهای خود سه بار بر لزوم حفظ صلح و قابت تاکید کرد. این به چه معنا است؟ یعنی چین از روند فعلی حاکم بر نظام بین المل راضی است و می خواهد آن را حفظ کند ولی این روند به ضرر آمریکا در حال پیش روی است و آمریکا می خواهد با ابزارهای خود در این روند اختلال ایجاد کند. این تفاوت رویکرد در سطح نظام بین المل، رویکرد متفاوت در مناطق مختلف را نیز به همراه دارد. چند منظقه ای که بسیار مورد توجه رقابت همه ابرقدرت هاست؛ منطقه خزر، قفقاز، دریای سیاه و آسیای میانه است. چرا این مناطق محل رقابت شده است؟ چون این مناطق در جوار مرزهای سه رقیب مهم غرب یعنی ایران، روسیه و چین قرار دارند. منطقه قفقاز هم به عنوان یک منطقه موضوع رقابت راهبردی و به نوعی این روزها موضوع جنگ راهبردی است و هم به عنوان منطقه ارتباطی بین آسیای مرکزی و دریای سیاه محل رقابت است. در این جنگ راهبردی قفقاز و در قفقاز استان سیونیک ارمنستان در تعیین نتیجه این جنگ راهبردی نقش تعیین کننده دارد.
اگر ما به روندهای داخلی قفقاز نگاه کنیم؛ منطقه سیونیک مرکز این بازی بزرگ شده است. در آینده نزدیک هر کدام از کشورها می خواهند تا اهداف خود را دنبال کنند و هر کشوری در به دست آوردن سیونیک پیروز شد می توان این کشور را پیروز بازی بزرگ دانست. می خواهم توجه شما را به این مطلب جلب کنیم که ما باید این روند را زیر نظر داشته باشیم. ما باید برنامه های غرب به رهبری آمریکا با نقش آفرینی ناتو و کنشگران منطقه ای در قفقاز و در سیونیک را تحلیل کنیم.
در این چارجوب است که صحبت از کریدور جعلی زنگه زور معنی پیدا می کند. ما در ایران این کریدور را کریدور تورانی ناتو می نامیم. چرا که هم اهداف پان ترکیستی ترکیه و جمهوری آذربایجان پشت این طرح است هم اهداف آمریکا با نقش آفرینی ناتو در پشت این کریدور جعلی هست. در چارچوب این رقابت کلان هست که رئیس سازمان سیا اعلام می کند ما نگران همکاری های ایران و روسیه در قفقاز هستیم. این بدان معناست که آنها توجه خاصی به این منطقه کوچک دارند. آنها می دانند که اگر در این منطقه کوچک بازی را ببازند، منافع زیادی را از دست خواهند داد. برای درک بیشتر این رقابت توجه شما را به سخنان یکی از سیاستمداران آمریکایی جلب می کنم: این سیاستمدار آمریکای چندی پیش در مقاله ای نوشته بود جمهوری آذربایجان در رقابت ژئوپلتیکی آمریکا با ایران و روسیه کشور کلیدی است و می تواند به سلاح مخفی برای ما تبدیل شود. ما باید روابط استراتژیک خود با آذربایجان را افزایش دهیم. یک مساله مهم دیگر؛ در یک ماه اخیر ما شاهد بودیم که ناتو یک پایگاه بزرگ در کوههای آرارات تاسیس می کند؛ این پایگاه بسیار به ارمنستان نزدیک است. این پایگاه نظامی چه کاربری دارد؟ روابط ارمنستان و ترکیه در حال عادی سازی است هر روز خبری از برداشته شدن محدودیت ها در روابط دو طرف می شنویم. چرا در این وضعیت ترکیه در مرز خود با ارمنستان پایگاه نظامی احداث کند؟ بله این مربوط به روابط دو کشور نیست این پایگاه نظامی ناتو در نزدیک پایگاه گیومری روسیه در ارمنستان است. این تحولات در چارچوب جنگ راهبردی که در منطقه است معنی و مفهموم پیدا میک ند. غرب به صورت جدا مناطق را نمی بیند؛ آنها برای ایران و روسیه یک برنامه مشترک دارند. ما می بینیم که چه تهدیداتی در برابر ماست. صحبت در خصوص یک کوریدور در جنوب ارمنستان است. کوریدوری که از جنوب ارمنستان برای اتصال آسیای میانه و خزر به غرب مورد استفاده قرار خواهد گرفت. ما باید با هم همکاری کنیم تا این روند را کنترل کنیم. آقای زاتولین گفتند الان زمان همکاری فرا رسیده است. ما محکوم به همکاری هستیم تا بتوانیم تهدیدات را در این منطقه کوچک استراتژیک خنثی کنیم. اما بنیان های همکاری ایران و روسیه در این وضعیت چه می تواند باشد؟ اصلی ترین بنیان همکاری های ما باید ایجاد مکانیزم های دو و چندجانبه برای برقراری توازن در منطقه است. ما باید برای تامین امنیت در این منطقه همکاری کنیم. بازیگرانی هستند که می خواهند توازن در این منطقه را بر هم بزنند. ایران و روسیه باید برای مقابله با این بازیگران برای حفظ توازن در این منطقه با هم همکاری کنند. امروز بسیاری از کارشناسان معتقدند که تمرکز روسیه بر روی اوکراین است و نمی تواند زیاد به قفقاز بپردازد. در چنین بستری ایران می تواند نقش خود را در ثبات این منطقه ایفا کند. ما امروز می بینیم که کوریدور لاچین بسته شده است. مردم آنجا محاصره شده اند و نه نفت دارند و نه برق. در چنین شرایطی نیروهای حافظ صلح ایران در کنار نیروهای روسیه میتوانند نقش موثری در برقراری ثبات ایفا کنند. نیروهای ایارن می توانند برای تامین امنیت بیشتر در مرز ارمنستان و جمهوری آذربایجان مستقر شوند. آقای زاتولین گفتند که ما در سوریه همکاری خوبی داریم، ما می توانیم همین همکاری را در مرزهایمان برای جلوگیری از درگیری نظامی داشته باشیم. این مسائل می تواند موضوع گفتگوی مقامات رسمی ایران و ورسیه باشد. من به عنوان یک کارشناس دانشگاهی پیشنهاد می کنم برای درک بهتر تحولات منطقه و تسهیل همکاری مکانیزم هایی چند جانبه را در دانشگاهها ایجاد کنیم تا این مسائل بررسی شود. مکانیسم 3+3 که در سطح سیاسی مطرح شده است می تواند در سطح علمی و با حضور دانشگاه های این سه کشور قفقاز جنوبی و دانشگاهی ایران، روسیه و ترکیه ایجاد شود و مسائل بررسی شود. در جریان این سفر و گفتگو با کارشناسان روسی ما متوجه شدیم که دو مساله مشترک داریم، تهدیدات مشترک از جانب قفقاز علیه روسیه و ایران و تمامی کارشناسان ایران و روسیه اتفاق نظر دارند که باید با این تهدیدات مقابله کرد. همکاری های دانشگاهی حتی با جذب دانشگاه های کشورهای قفقاز جنوبی باید افزایش یابد.
ادامه دارد...
https://ccsi.ir//vdccoxqi.2bqpm8laa2.html
ccsi.ir/vdccoxqi.2bqpm8laa2.html