روابط بین روسیه و ایران تنها یک رابطه دو جانبه نیست، بلکه ابعاد و آثار ژئواستراتژیکی دارد که در سایه متغیرات در دو صحنه بین المللی ومنطقه ای محل اهتمام تحلیلگران است.
پس از پیروزی انقلاب ایران، روابط ان با روسیه سه مرحله را طی کرده است؛ اول پیش از فروپاشی اتحاد شوروی، دوم، دوره بوریس یلتسین و سوم، عصر ولادیمیر پوتین.
با شروع عصر سوم، روابط وارد مسیری متفاوت شد و به مرور، ایران جایگاه ممتازی را در سیاست خارجی روسیه به خود اختصاص داد.در این راستا، روسیه برای اولین بار ایران را دولتی ویژه برای همکاری در منطقه نامید؛ آنچه که در سند چشم انداز سیاست خارجی روسیه در دسامبر ۲۰۱۶ مطرح شد.
با شروع عصر سوم، روابط وارد مسیری متفاوت شد و به مرور، ایران جایگاه ممتازی را در سیاست خارجی روسیه به خود اختصاص داد.در این راستا، روسیه برای اولین بار ایران را دولتی ویژه برای همکاری در منطقه نامید؛ آنچه که در سند چشم انداز سیاست خارجی روسیه در دسامبر ۲۰۱۶ مطرح شد.
پیش از پرداختن به عوامل تقویت کننده مسیر نزدیکی بین این دو کشور، باید بر این نکته تاکید کرد که موانعی در این راه وجود دارد که در رأس آنها بی اعتمادی تهران به سیاست روسیه است، بویژه آنکه در حافظه ایران ثبت شده است که روسیه هم پیمانانش را در لحظات اخیر تنها می گذارد و این به نوعی اثری منفی در ناخودآگاه ایرانیها نسبت به روسیه داشته است.
مانع دوم، سیاست توازنی است که روسیه در روابطش در خاورمیانه از آن پیروی می کند، که گهگاه به نفع ایران نیست. روسیه تلاش می کند برای جلوگیری از تاثیرگذاری فراوان یک دولت در منطقه و قدرت گرفتن آن، با دولتهای مختلف ارتباط داشته باشد.
سوم، منافعی که بین دو کشور را در میدانهای منطقه ای جمع می کند، انگیزه های مختلفی دارد، این مساله می تواند تهدیدی در آینده روابط آنها داشته باش، برای مثال، روسیه و ایران هر دو از نظام سوریه بعنوان منفعت مشترک خود حمایت می کنند، اما انگیزه های متفاوتی از این حمایت دارند.
در این جا می توان همکاری مقطعی روسیه با اسرائیل در صحنه سوریه را درک کرد. در ادامه نیز بعید نیست که انگیزه ها در یک لحظه بر منافع موقّت غالب آید.
چهارم، اختلافات قدیمی بین دو طرف وجود دارد که برخی به نظام حقوقی دریای خزر باز می گردد، چرا که روسیه ایران را از توافق های دو جانبه با دولتهای مشرف به این دریا استثنا کرده است.
در مقابل، عواملی وجود دارد که موجب تقویت پیوندها بین روسیه و ایران می شود:
۱-عامل اقتصادی:
اهمیت این عامل از حجم مبادلات تجاری بین این دو کشور سرچشمه نمی گیرد، بلکه در زمینه هایی بروز می یابد که ارتباط محکمی با اقتصاد دارند:
-زمینه حمل و نقل:هر دو دولت در پی تکمیل طرح حمل و نقل بین المللی تحت عنوان گذرگاه شمال/جنوب هستند، که اقیانوس هند و منطقه خلیج را به دریای خزر مرتبط می کند، از ایران می گذرد، به روسیه می رسد و از آنجا به شمال اروپا راه می یابد و سالیانه ۱۰ میلیون تن مبادلات خواهد داشت.
ایران اهمیت استراتژیک زیادی به این طرح می دهد؛ چرا که علاوه بر عایدات اقتصادی آن، این کشور را قادر به حضور در حلقه وصلی بین آسیا و اروپا می کند.
-در زمینه انرژی:ایران و روسیه ذخایر عظیمی از نفت و گاز دارند، از بزرگترین منابع این دو انرژی محسوب می شوند و برای تقویت همکاری های خود در این زمینه تلاش می کنند.
دخالتهای آمریکا و دولتهای غربی در بازارهای انرژی جهانی طی سالهای گذشته، تهران و مسکو را بر آن داشته است که همکاری مطمئن تری را برای تنظیم قیمتها داشته باشند، به نحوی که منافع آنها حفظ شود.
۲-عامل منطقه ای و بین المللی:
همکاری منطقه ای بین ایران و روسیه منحصر به خاورمیانه نمی شود، بلکه تا مناطق مهمتری در آسیای میانه، قفقاز و دریای خزر نیز گسترده است. این مناطق به شکل مستقیم بر امنیت ملی روسیه تاثیر می گذارد، که در پی آن است تا کمربند امنی را در اطراف خود ایجاد کند؛ همین نکته همکاری محکمی را از سوی ایران به حکم داشتن مرزهای مشترک با مناطق سه گانه مذکور، می طلبد.
۳-محوریت مبارزه طلبی و چالش غربی
این دو دولت در برابر چالش نفوذ و حضور نظامی آمریکایی و غربی در منطقه قرار دارند که هدف از آن در درجه اول مهار روسیه است. امروز ناتو در حال بررسی مساله محاصره روسیه در شرق است و در همین جهت به دنبال تقویت روابط خود با ایران و نزدیکی به دریای خزر است.
منطقه خاورمیانه که نقطه آغاز حرکت روسیه برای بازگشتن به جایگاه جهانی اش است، میدان مهمی برای همکاری بین دو طرف است. همانطور که هر دو در میدان سوریه برای دفاع از منافع خود وارد عمل شدند و این مساله فرصت تعمیق روابط را به روسیه و ایران داد.
ایران روسیه را عاملی برای توازن بخشیدن به موضع آمریکا می داند و روسیه تهران را قدرت منطقه ای صاحب نفوذی می داند که در مقابله با واشنگتن می تواند از آن استفاده کند.
ایران و روسیه در کنار چین قصد دارند به نظام تک قطبی جهان پایان داده و جهانی با قطبهای متعدد ایجاد کنند و فشارهایی که واشنگتن به تهران می آورد، به دور از سیاق مقابله آن با روسیه، و هدفش برای چند قطبی کردن جهان، نیست.
اخیرا چند شاخص پدیدار شده است که نزدیکی روز افزون بین ایران و روسیه را نشان می دهد:
۱-حمایت قدرتمند روسیه از دولت ایران در مقابله با دخالتهای آمریکایی در طول اتقاقات اخیر ایران و منتفی کردن جلسه ای در شورای امنیت در این باره که واشنگتن خواستار آن شده بود. نکته جالبه توجه آنکه به عقیده برخی کارشناسان، اظهارات نماینده روسیه در سازمان ملل، در حمایت از ایران، قدرتمندتر و محکمتر از صحبتهای نماینده ایرانی در سازمان ملل بوده است.
۲-استفاده روسیه از حق وتوی خود به نفع ایران در نشست اخیر شورای امنیت، برای اولین بار در تاریخ روسیه، که جایگاه روسیه نزد سیاست گذاران ایرانی را بالا برده و مرحله تازه ای در روابط بین دو کشور را آغاز کرد.
خلاصه آنکه روابط ایران و روسیه نشان استراتژیک متمایزی دارد اما هنوز به درجه ائتلاف استراتژیک نرسیده است. نقاط اشتراک انها در خاورمیانه، آسیای مرکزی و قفقاز، بیش از آن چیزی است که موجب جدایی آنها می شود و تنظیم کننده اصلی این روابط، منافع موقتی و چالشهای مشترک انهاست که در رأس این چالشها، غرب و آمریکا قرار دارند.
به همین جهت همواره نگرانی مشترکی برای هر دو کشور وجود دارد که مبادا طرف مقابل علیه دیگری به غرب نزدیک شود. این نگرانی نزد ایرانی ها بیش از روسهاست؛ پوتین از این نکته آگاه است به همین دلیل در دیدار با با مسئولان ارشد ایران تصریح کرد:«به ایران خیانت نمی کنیم». اما همچنان این سوال باقی می ماند: آیا روسیه به وعده پوتین به ایران وفادار می ماند؟
منبع: انتخاب
مانع دوم، سیاست توازنی است که روسیه در روابطش در خاورمیانه از آن پیروی می کند، که گهگاه به نفع ایران نیست. روسیه تلاش می کند برای جلوگیری از تاثیرگذاری فراوان یک دولت در منطقه و قدرت گرفتن آن، با دولتهای مختلف ارتباط داشته باشد.
سوم، منافعی که بین دو کشور را در میدانهای منطقه ای جمع می کند، انگیزه های مختلفی دارد، این مساله می تواند تهدیدی در آینده روابط آنها داشته باش، برای مثال، روسیه و ایران هر دو از نظام سوریه بعنوان منفعت مشترک خود حمایت می کنند، اما انگیزه های متفاوتی از این حمایت دارند.
در این جا می توان همکاری مقطعی روسیه با اسرائیل در صحنه سوریه را درک کرد. در ادامه نیز بعید نیست که انگیزه ها در یک لحظه بر منافع موقّت غالب آید.
چهارم، اختلافات قدیمی بین دو طرف وجود دارد که برخی به نظام حقوقی دریای خزر باز می گردد، چرا که روسیه ایران را از توافق های دو جانبه با دولتهای مشرف به این دریا استثنا کرده است.
در مقابل، عواملی وجود دارد که موجب تقویت پیوندها بین روسیه و ایران می شود:
۱-عامل اقتصادی:
اهمیت این عامل از حجم مبادلات تجاری بین این دو کشور سرچشمه نمی گیرد، بلکه در زمینه هایی بروز می یابد که ارتباط محکمی با اقتصاد دارند:
-زمینه حمل و نقل:هر دو دولت در پی تکمیل طرح حمل و نقل بین المللی تحت عنوان گذرگاه شمال/جنوب هستند، که اقیانوس هند و منطقه خلیج را به دریای خزر مرتبط می کند، از ایران می گذرد، به روسیه می رسد و از آنجا به شمال اروپا راه می یابد و سالیانه ۱۰ میلیون تن مبادلات خواهد داشت.
ایران اهمیت استراتژیک زیادی به این طرح می دهد؛ چرا که علاوه بر عایدات اقتصادی آن، این کشور را قادر به حضور در حلقه وصلی بین آسیا و اروپا می کند.
-در زمینه انرژی:ایران و روسیه ذخایر عظیمی از نفت و گاز دارند، از بزرگترین منابع این دو انرژی محسوب می شوند و برای تقویت همکاری های خود در این زمینه تلاش می کنند.
دخالتهای آمریکا و دولتهای غربی در بازارهای انرژی جهانی طی سالهای گذشته، تهران و مسکو را بر آن داشته است که همکاری مطمئن تری را برای تنظیم قیمتها داشته باشند، به نحوی که منافع آنها حفظ شود.
۲-عامل منطقه ای و بین المللی:
همکاری منطقه ای بین ایران و روسیه منحصر به خاورمیانه نمی شود، بلکه تا مناطق مهمتری در آسیای میانه، قفقاز و دریای خزر نیز گسترده است. این مناطق به شکل مستقیم بر امنیت ملی روسیه تاثیر می گذارد، که در پی آن است تا کمربند امنی را در اطراف خود ایجاد کند؛ همین نکته همکاری محکمی را از سوی ایران به حکم داشتن مرزهای مشترک با مناطق سه گانه مذکور، می طلبد.
۳-محوریت مبارزه طلبی و چالش غربی
این دو دولت در برابر چالش نفوذ و حضور نظامی آمریکایی و غربی در منطقه قرار دارند که هدف از آن در درجه اول مهار روسیه است. امروز ناتو در حال بررسی مساله محاصره روسیه در شرق است و در همین جهت به دنبال تقویت روابط خود با ایران و نزدیکی به دریای خزر است.
منطقه خاورمیانه که نقطه آغاز حرکت روسیه برای بازگشتن به جایگاه جهانی اش است، میدان مهمی برای همکاری بین دو طرف است. همانطور که هر دو در میدان سوریه برای دفاع از منافع خود وارد عمل شدند و این مساله فرصت تعمیق روابط را به روسیه و ایران داد.
ایران روسیه را عاملی برای توازن بخشیدن به موضع آمریکا می داند و روسیه تهران را قدرت منطقه ای صاحب نفوذی می داند که در مقابله با واشنگتن می تواند از آن استفاده کند.
ایران و روسیه در کنار چین قصد دارند به نظام تک قطبی جهان پایان داده و جهانی با قطبهای متعدد ایجاد کنند و فشارهایی که واشنگتن به تهران می آورد، به دور از سیاق مقابله آن با روسیه، و هدفش برای چند قطبی کردن جهان، نیست.
اخیرا چند شاخص پدیدار شده است که نزدیکی روز افزون بین ایران و روسیه را نشان می دهد:
۱-حمایت قدرتمند روسیه از دولت ایران در مقابله با دخالتهای آمریکایی در طول اتقاقات اخیر ایران و منتفی کردن جلسه ای در شورای امنیت در این باره که واشنگتن خواستار آن شده بود. نکته جالبه توجه آنکه به عقیده برخی کارشناسان، اظهارات نماینده روسیه در سازمان ملل، در حمایت از ایران، قدرتمندتر و محکمتر از صحبتهای نماینده ایرانی در سازمان ملل بوده است.
۲-استفاده روسیه از حق وتوی خود به نفع ایران در نشست اخیر شورای امنیت، برای اولین بار در تاریخ روسیه، که جایگاه روسیه نزد سیاست گذاران ایرانی را بالا برده و مرحله تازه ای در روابط بین دو کشور را آغاز کرد.
خلاصه آنکه روابط ایران و روسیه نشان استراتژیک متمایزی دارد اما هنوز به درجه ائتلاف استراتژیک نرسیده است. نقاط اشتراک انها در خاورمیانه، آسیای مرکزی و قفقاز، بیش از آن چیزی است که موجب جدایی آنها می شود و تنظیم کننده اصلی این روابط، منافع موقتی و چالشهای مشترک انهاست که در رأس این چالشها، غرب و آمریکا قرار دارند.
به همین جهت همواره نگرانی مشترکی برای هر دو کشور وجود دارد که مبادا طرف مقابل علیه دیگری به غرب نزدیک شود. این نگرانی نزد ایرانی ها بیش از روسهاست؛ پوتین از این نکته آگاه است به همین دلیل در دیدار با با مسئولان ارشد ایران تصریح کرد:«به ایران خیانت نمی کنیم». اما همچنان این سوال باقی می ماند: آیا روسیه به وعده پوتین به ایران وفادار می ماند؟
منبع: انتخاب
ccsi.ir/vdceze8w.jh8eei9bbj.html