ماهیت سیاسی این همایش از اهمیت بالایی برخوردار است. حضور در قفقازشمالی برای ما فرصت سیاسی قابل توجهی است که میتواند ما را بیشتر به عمق استراتژیک کشورمان واقف کند و ما را با فضای دیگری از روابط کشورمان با همسایگان آشنا سازد. در چنین فضایی، بدون نقد یا ورود به بحث سیاست خارجی کشورمان که به شدت خاورمیانهای شده است، فرصت جدیدی را در کنار مرزهای خودمان نشان میدهد.
قدم زدن در کنار رودخانه ترک ( Terek) که زمانی در سرزمین ایران جاری بود، شنیدن اذان شامگاهی مسجد مختاروف، به نظاره نشستن مسجد در بسته شیعیان شهر، رفتن به خیابان گورکی که بیش از یک قرن قبل کنسولگری ایران و مدرسه ایرانی نوروز در آن قرار داشت و بالاخره دیدن روی گشاده و آمیخته با احترام و محبت اهالی شهر که وقتی میشنوند ایرانی هستی و پاسخ میشنوی که از یک ریشه هستیم احساس غریبی را در تمام وجود آدمی شعلهور میسازد. نمیدانی چه بگویی، ترجیح میدهی که چیزی نگویی، فقط بشنویی تا گرمی احساس وجودت را محاسبات بهظاهر عقلانی به سردی نکشاند.
فرصتي دست داد تا از شهری و دیاری دیدار کنم که مردمانش تاریخ تاریخی دارند و با وجود کمی تعداد جمعیتشان در دو جمهوری از هم جدای اوستیای شمالی و جنوبی که کمتر از یک میلیون نفر است، هویت خود را در سیل حوادث بنیانکن تاریخ حفظ کردهاند و اجازه ندادهاند فاتحان سرزمینشان تغییردهنده هویتشان شود. اوستها پس از هر تهاجمی که به سرزمینشان شده قوقنوسوار از خاکستر خویش برخاسته و ملت خود را برهویت خویش باز ساخته است.
اوستها خود را آریایی دانسته و به خود ایرونی میگویند و تاریخدانان از آنها به نام بازماندگان اقوام آریایی سکاها، سرمتها و آلانها یاد میکنند. زبانشناسان زبان اوستی را از شاخه زبانهای فارسی میدانند و اسطورهشناسان سکاها را همان قوم تور یا توران اساطیری و سرمتها را بازماندگان سرم اسطورهای میدانند که در نوشتههای متاخر به صورت سلم آمده است. آسی، ایرستان، ایرانستان، آلان یا آریاییان دیگر نامهایی است که برای اوستها و اوستیا به کار میرود.
شامگاه 20 آذر 96 (11 دسامبر 2017) وارد ولادی قفقاز مرکز جمهوری خودمختار اوستیای شمالی شدم و شامگاه 22 آذرماه (13 دسامبر 2017) این شهر را با خاطراتی فراموش نشدنی و انبوهی از سوالات برای نادانستههای خود ترک کردم. بهانه دیدار از اوستیا شرکت در کنفرانس بینالمللی "ایران- قفقازشمالی: تاریخ و چشماندازهای همکاری" که به ابتکار سفارت کشورمان در مسکو و دولت جمهوری خودمختار اوستیای شمالی و با همکاری دانشگاه علامه طباطبایی، دانشگاه دولتی اوستیای شمالی، مرکز آموزش و پژوهش وزارت خارجه، وزرات صنعت و معدن جمهوری اسلامی ایران و اتاق بازرگانی ایران و روسیه تشکیل شده بود.
ساعت 10 صبح روز سه شنبه 21 آذر کنفرانس با حضور و سخنرانی ویاچسلاو بیتاروف رئیس جمهور اوستیا آغاز شد و با سخنرانی دیگر مقامات روسی و ایرانی از جمله سنایی سفیرکشورمان در مسکو و مجتبی خسروتاج معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت ادامه یافت.
صحبتهای خوب در تعریف از یکدیگر و همکاریهای ایران و روسیه همچنین همکاری ایران با جمهوریهای قفقاز شمالی زیاد بود که باید آرزو کنیم این صحبتهای خوب نتایج عملی خوبی هم درپی داشته باشد.
بیتاروف رئیس جمهور اوستیای شمالی در سخنان خود با تاکید بر نقش مهم قفقاز در تاریخ روابط ایران و روسیه ، ریشههای تاریخی ، فرهنگی و تمدنی مشترک ایران و ملتهای قفقاز را بستر مناسبی برای گسترش روابط ایران و منطقه قفقاز شمالی دانست و آمادگی خود را برای همه گونه همکاری برای گسترش روابط اعلام داشت. اهمیت روابط ایران و روسیه، روابط ایران و اوستیا و دیگر جمهوریهای قفقاز شمالی ، توجه به گسترش تجارت و روابط افتصادی ، راه و ترانزیت ، همکاریهای علمی و دانشگاهی و فرهنگی فصل مشترک همه سخنرانیهای جاسه افتتاحیه بود.
بعد از جلسه افتتاحیه، جلسات تخصصی کنفرانس به صورت همزمان برگزار شد. چهار موضوع محوری برای جلسات تخصصی کنفرانس در نظر گرفته شده بود:
۱- ویژگیهای تاریخی روابط قفقاز و ایران
۲- قفقاز در تاریخ ارتباطات ایران و روسیه
۳- ارتباطات فرهنگی و زبانی قفقاز و ایران
۴- ناحیه فدرال قفقاز شمالی: تکیهگاه توسعه تعامل تجاری و اقتصادی روسیه و اتحادیه اقتصادی اوراسیا.
همزمانی جلسات تخصصی کنفرانس برای برگزارکنندگان صرفه جویی در زمان بود ولی برای شرکت کنندگان از دست دادن فرصت بهره گیری از مطالب دیگران . بخصوص وقتی برنامه کنفرانس را مطالعه می کنیم و مجموعه قابل توجهی از مباحث علمی و نتایج تحقیقات و پژوهشهای انجام شده را در موضوعات مرتبط به فرهنگ و تاریخ و تمدن مشترک ایران و اوستیا و دیگر ملتهای قفقاز را در آن برنامه ها می بینیم بیشتر به از دست دادن فرصت شنیدن آنها حسرت می خوریم . شاید اینجا هم اگر آرزو کنیم مجموعه مقالات این کنفرانس روزی منتشر شود آرزوی خوبی باشد.
البته دراینجا لازم می دانم اشاره بسیار کوتاه به محتوای مقاله خودم در این کنفرانس داشته باشم. عنوان مقاله من "فراتاریخ روابط ایران و ملتهای قفقاز" بود. مدعای من در این مقاله آن است که حوادث تاریخی و نوع نگرش تاریخ نگاران به تاریخ و تحولات اجتماعی باعث شده است که علیرغم وجوه مشترک تاریخی بین ایران و ملل قفقاز در تحلیل و تفسیر تاریخ فهم متفاوتی از تاریخ خصوصا تاریخ معاصر داشته باشیم و در آنجا که لازم است از تاریخ درسهایی برای آینده بگیریم با آن که تاریخ مشترک است درسهای تاریخی متفاوت میگیرند. دراین مقاله تلاش کردم با توجه به مکاتب و نظریه های مختلفی که تاریخ نگاران تاریخ را در آن مکاتب و به کمک آن نظریه ها به نگارش در می آورند بر این نکته تاکید کنم که هیچ متن تاریخی سند نهایی حقیقت نیست بلکه تنها روایتی است از یک رخداد که می تواند روایتهای مختلفی داشته باشد. این مقاله با اشاره به نظریه پایان تاریخ فوکویاما، برخورد تمدنهای هانتیگتون و نظریه چهارم سیاست الکساند دوگین به پایان رسید و این پیام را ارائه کرد که تاریخ اگر برای گذشته باشد فراتاریخ برای آینده است و ما وظیفه داریم روایتی را که بسترساز اینده خوبی برای همکاریهای ایران و ملل قفقاز باشد به عنوان نظریه مناسب برای تاریخ نگاری پیدا کنیم.
چون عادت دارم نوشته های خود را به نانوشته هایی که کمتر نوشته می شوند اختصاص دهم اینجا هم به برخی از مطالب خاص این کنفرانس می پردازم. اشتباه نشود نمی خواهم به حواشی بپردازم و متن را فراموش کنم. نانوشته ها پرداختن به حواشی بجای متن نیست بلکه پرداختن به هرمنوتیک متن است.
به نظرمن ماهیت سیاسی این همایش ازاهمیت بالایی برخوردار است. حضور در قفقاز شمالی برای ما فرصت سیاسی قابل توجهی است که می تواند ما را بیشتر به عمق استراتژیک کشورمان واقف کند و ما را با فضای دیگری از روابط کشورمان با همسایگان آشنا سازد. در چنین فضایی ، بدون نقد یا ورود به بحث سیاست خارجی کشورمان که به شدت خاورمیانه ای شده است ، فرصت جدیدی را در کنار مرزهای خودمان نشان می دهد.
فرصت اقتصادی موجود در گسترش روابط با همسایگان بطور عام و با کشورهای قفقاز جنوبی و جمهوریهای قفقاز شمالی بطور خاص موضوعی است که در شرایط کنونی کشور باید مورد توجه ویژه مقامات کشور خصوصا مسئولین اقتصادی باشد. اقتصاد کشورمان بدون ورود به بازارهای خارجی از بحران خارج نخواهد شد و در جهانی که فرصتهای ورود به بازارهای جهانی به شدت برای اقتصاد ما محدود است بازارهای همسایگان تنها فرصتهای قابل توجه در مقابل ما هستند. بازارهای قفقاز شمالی برای صادرات کالاهای ساخته شده ما و وارادات اقلام مورد نیاز خصوصا در بخش مواد غذایی ( گوشت ، غلات ، میوه ) بازارهای مناسبی هستند که با توجه به نوع همکاریهای رو به گسترشی که با روسیه خصوصا در بخش همکاریهای بانکی داریم همکاریهای افتصادی سود آوری برای هر دو طرف خواهد بود . چه دلیلی دارد که ارزهای حاصل از فروش نفت خود را صرف واردات گوشت از آن سوی جهان کنیم در حالی که می توانیم در یک مجموعه مبادلات تجاری به همسایگان نزدیک و با واسطه خود منافع کشورمان را بیشتر تامین کنیم؟
درسهای تاریخی این همایش از نظر من فوق العاده است. همه ما از تاریخ جنگهای ایران و روسیه و نتایج آن جنگها اطلاع کافی داریم ولی شاید کمتر کسی به این نکته توجه کرده باشد که در آن سالها علی رغم جنگهای رخ داده و از دست دادن سرزمین، روابط ایران و روسیه به جهت حضورایرانیان در شهرهای مختلف قفقاز جنوبی و شمالی روابط گسترده ای بوده است . فعالیت کنسولگریهای مختلف ایران از جمله فعالیت کنسولگری ایران در ولادی قفقاز که تا وقوع انقلاب بلشویکی ادامه داشت از جمله نشانه های مهم این روابط است. بیش از یکصد سال پیش در ولادی قفقاز مدرسه ایرانی نوروز برای فرزندان ایرانیان وجود داشت و مساجد شیعیان توسط تجار ایرانی در شهرهای مختلف قفقاز از جمله در ولادی قفقاز ساخته می شد.
امروز وقتی بیتاروف رئیس جمهور اوستیای شمالی دریک کنفرانس بین المللی رسما اعلام می کند سوابق تاریخی و فرهنگی ایران و ملتهای قفقاز شمالی بستر مناسبی برای گسترش همکاریهای اقتصادی ایران و روسیه و ایران با ملتهای قفقاز شمالی است ، چنانچه ما اهمیت این پیام را نادیده بگیریم در آینده بر فرصتهای از دست داده افسوس خواهیم خورد.
جهان امروز جهان ارتباطات است. بحثهای زیادی در کشور ما در خصوص کریدور شمال - جنوب وجود دارد. باید بطور اساسی با واقعیتهای موجود در روی زمین توجه کنیم .کریدور شمال - جنوب از ولادی قفقاز می گذرد و ولادی قفقاز مرکز انشعاب تمامی راههای مرتبط با دیگر جمهوریهای قفقاز شمالی مانند داغستان ، چچن ، اینگوش ، کاباردینو بالکار ، قره چای چرکس و خاک اصلی روسیه است . فاصله ولادی قفقاز تا مرزهای ما کمتر از 1000 کیلومتر و فاصله ولادی قفقاز تا مسکو بیشتر از 2000 کیلو متر است. در اهمیت اقتصادی این اعداد نیازی به توضیح بیشتر نمی بینم.
و در پایان، با آن که عادت ندارم از کسانی که در پست و مقام هستند تعریف کنم ولی در اینجا نمی توانم به دکتر سنایی سفیر کشورمان در روسیه دست مریزاد و خسته نباشید نگویم. برای این کنفرانس خیلی ها زحمت کشیدند ولی ابتکار و حسن توجه ایشان به موضوع حساب دیگری دارد.
منبع: خبرآنلاین
https://ccsi.ir//vdcdof0f.yt0jz6a22y.htmlفرصتي دست داد تا از شهری و دیاری دیدار کنم که مردمانش تاریخ تاریخی دارند و با وجود کمی تعداد جمعیتشان در دو جمهوری از هم جدای اوستیای شمالی و جنوبی که کمتر از یک میلیون نفر است، هویت خود را در سیل حوادث بنیانکن تاریخ حفظ کردهاند و اجازه ندادهاند فاتحان سرزمینشان تغییردهنده هویتشان شود. اوستها پس از هر تهاجمی که به سرزمینشان شده قوقنوسوار از خاکستر خویش برخاسته و ملت خود را برهویت خویش باز ساخته است.
اوستها خود را آریایی دانسته و به خود ایرونی میگویند و تاریخدانان از آنها به نام بازماندگان اقوام آریایی سکاها، سرمتها و آلانها یاد میکنند. زبانشناسان زبان اوستی را از شاخه زبانهای فارسی میدانند و اسطورهشناسان سکاها را همان قوم تور یا توران اساطیری و سرمتها را بازماندگان سرم اسطورهای میدانند که در نوشتههای متاخر به صورت سلم آمده است. آسی، ایرستان، ایرانستان، آلان یا آریاییان دیگر نامهایی است که برای اوستها و اوستیا به کار میرود.
شامگاه 20 آذر 96 (11 دسامبر 2017) وارد ولادی قفقاز مرکز جمهوری خودمختار اوستیای شمالی شدم و شامگاه 22 آذرماه (13 دسامبر 2017) این شهر را با خاطراتی فراموش نشدنی و انبوهی از سوالات برای نادانستههای خود ترک کردم. بهانه دیدار از اوستیا شرکت در کنفرانس بینالمللی "ایران- قفقازشمالی: تاریخ و چشماندازهای همکاری" که به ابتکار سفارت کشورمان در مسکو و دولت جمهوری خودمختار اوستیای شمالی و با همکاری دانشگاه علامه طباطبایی، دانشگاه دولتی اوستیای شمالی، مرکز آموزش و پژوهش وزارت خارجه، وزرات صنعت و معدن جمهوری اسلامی ایران و اتاق بازرگانی ایران و روسیه تشکیل شده بود.
ساعت 10 صبح روز سه شنبه 21 آذر کنفرانس با حضور و سخنرانی ویاچسلاو بیتاروف رئیس جمهور اوستیا آغاز شد و با سخنرانی دیگر مقامات روسی و ایرانی از جمله سنایی سفیرکشورمان در مسکو و مجتبی خسروتاج معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت ادامه یافت.
صحبتهای خوب در تعریف از یکدیگر و همکاریهای ایران و روسیه همچنین همکاری ایران با جمهوریهای قفقاز شمالی زیاد بود که باید آرزو کنیم این صحبتهای خوب نتایج عملی خوبی هم درپی داشته باشد.
بیتاروف رئیس جمهور اوستیای شمالی در سخنان خود با تاکید بر نقش مهم قفقاز در تاریخ روابط ایران و روسیه ، ریشههای تاریخی ، فرهنگی و تمدنی مشترک ایران و ملتهای قفقاز را بستر مناسبی برای گسترش روابط ایران و منطقه قفقاز شمالی دانست و آمادگی خود را برای همه گونه همکاری برای گسترش روابط اعلام داشت. اهمیت روابط ایران و روسیه، روابط ایران و اوستیا و دیگر جمهوریهای قفقاز شمالی ، توجه به گسترش تجارت و روابط افتصادی ، راه و ترانزیت ، همکاریهای علمی و دانشگاهی و فرهنگی فصل مشترک همه سخنرانیهای جاسه افتتاحیه بود.
بعد از جلسه افتتاحیه، جلسات تخصصی کنفرانس به صورت همزمان برگزار شد. چهار موضوع محوری برای جلسات تخصصی کنفرانس در نظر گرفته شده بود:
۱- ویژگیهای تاریخی روابط قفقاز و ایران
۲- قفقاز در تاریخ ارتباطات ایران و روسیه
۳- ارتباطات فرهنگی و زبانی قفقاز و ایران
۴- ناحیه فدرال قفقاز شمالی: تکیهگاه توسعه تعامل تجاری و اقتصادی روسیه و اتحادیه اقتصادی اوراسیا.
همزمانی جلسات تخصصی کنفرانس برای برگزارکنندگان صرفه جویی در زمان بود ولی برای شرکت کنندگان از دست دادن فرصت بهره گیری از مطالب دیگران . بخصوص وقتی برنامه کنفرانس را مطالعه می کنیم و مجموعه قابل توجهی از مباحث علمی و نتایج تحقیقات و پژوهشهای انجام شده را در موضوعات مرتبط به فرهنگ و تاریخ و تمدن مشترک ایران و اوستیا و دیگر ملتهای قفقاز را در آن برنامه ها می بینیم بیشتر به از دست دادن فرصت شنیدن آنها حسرت می خوریم . شاید اینجا هم اگر آرزو کنیم مجموعه مقالات این کنفرانس روزی منتشر شود آرزوی خوبی باشد.
البته دراینجا لازم می دانم اشاره بسیار کوتاه به محتوای مقاله خودم در این کنفرانس داشته باشم. عنوان مقاله من "فراتاریخ روابط ایران و ملتهای قفقاز" بود. مدعای من در این مقاله آن است که حوادث تاریخی و نوع نگرش تاریخ نگاران به تاریخ و تحولات اجتماعی باعث شده است که علیرغم وجوه مشترک تاریخی بین ایران و ملل قفقاز در تحلیل و تفسیر تاریخ فهم متفاوتی از تاریخ خصوصا تاریخ معاصر داشته باشیم و در آنجا که لازم است از تاریخ درسهایی برای آینده بگیریم با آن که تاریخ مشترک است درسهای تاریخی متفاوت میگیرند. دراین مقاله تلاش کردم با توجه به مکاتب و نظریه های مختلفی که تاریخ نگاران تاریخ را در آن مکاتب و به کمک آن نظریه ها به نگارش در می آورند بر این نکته تاکید کنم که هیچ متن تاریخی سند نهایی حقیقت نیست بلکه تنها روایتی است از یک رخداد که می تواند روایتهای مختلفی داشته باشد. این مقاله با اشاره به نظریه پایان تاریخ فوکویاما، برخورد تمدنهای هانتیگتون و نظریه چهارم سیاست الکساند دوگین به پایان رسید و این پیام را ارائه کرد که تاریخ اگر برای گذشته باشد فراتاریخ برای آینده است و ما وظیفه داریم روایتی را که بسترساز اینده خوبی برای همکاریهای ایران و ملل قفقاز باشد به عنوان نظریه مناسب برای تاریخ نگاری پیدا کنیم.
چون عادت دارم نوشته های خود را به نانوشته هایی که کمتر نوشته می شوند اختصاص دهم اینجا هم به برخی از مطالب خاص این کنفرانس می پردازم. اشتباه نشود نمی خواهم به حواشی بپردازم و متن را فراموش کنم. نانوشته ها پرداختن به حواشی بجای متن نیست بلکه پرداختن به هرمنوتیک متن است.
به نظرمن ماهیت سیاسی این همایش ازاهمیت بالایی برخوردار است. حضور در قفقاز شمالی برای ما فرصت سیاسی قابل توجهی است که می تواند ما را بیشتر به عمق استراتژیک کشورمان واقف کند و ما را با فضای دیگری از روابط کشورمان با همسایگان آشنا سازد. در چنین فضایی ، بدون نقد یا ورود به بحث سیاست خارجی کشورمان که به شدت خاورمیانه ای شده است ، فرصت جدیدی را در کنار مرزهای خودمان نشان می دهد.
فرصت اقتصادی موجود در گسترش روابط با همسایگان بطور عام و با کشورهای قفقاز جنوبی و جمهوریهای قفقاز شمالی بطور خاص موضوعی است که در شرایط کنونی کشور باید مورد توجه ویژه مقامات کشور خصوصا مسئولین اقتصادی باشد. اقتصاد کشورمان بدون ورود به بازارهای خارجی از بحران خارج نخواهد شد و در جهانی که فرصتهای ورود به بازارهای جهانی به شدت برای اقتصاد ما محدود است بازارهای همسایگان تنها فرصتهای قابل توجه در مقابل ما هستند. بازارهای قفقاز شمالی برای صادرات کالاهای ساخته شده ما و وارادات اقلام مورد نیاز خصوصا در بخش مواد غذایی ( گوشت ، غلات ، میوه ) بازارهای مناسبی هستند که با توجه به نوع همکاریهای رو به گسترشی که با روسیه خصوصا در بخش همکاریهای بانکی داریم همکاریهای افتصادی سود آوری برای هر دو طرف خواهد بود . چه دلیلی دارد که ارزهای حاصل از فروش نفت خود را صرف واردات گوشت از آن سوی جهان کنیم در حالی که می توانیم در یک مجموعه مبادلات تجاری به همسایگان نزدیک و با واسطه خود منافع کشورمان را بیشتر تامین کنیم؟
درسهای تاریخی این همایش از نظر من فوق العاده است. همه ما از تاریخ جنگهای ایران و روسیه و نتایج آن جنگها اطلاع کافی داریم ولی شاید کمتر کسی به این نکته توجه کرده باشد که در آن سالها علی رغم جنگهای رخ داده و از دست دادن سرزمین، روابط ایران و روسیه به جهت حضورایرانیان در شهرهای مختلف قفقاز جنوبی و شمالی روابط گسترده ای بوده است . فعالیت کنسولگریهای مختلف ایران از جمله فعالیت کنسولگری ایران در ولادی قفقاز که تا وقوع انقلاب بلشویکی ادامه داشت از جمله نشانه های مهم این روابط است. بیش از یکصد سال پیش در ولادی قفقاز مدرسه ایرانی نوروز برای فرزندان ایرانیان وجود داشت و مساجد شیعیان توسط تجار ایرانی در شهرهای مختلف قفقاز از جمله در ولادی قفقاز ساخته می شد.
امروز وقتی بیتاروف رئیس جمهور اوستیای شمالی دریک کنفرانس بین المللی رسما اعلام می کند سوابق تاریخی و فرهنگی ایران و ملتهای قفقاز شمالی بستر مناسبی برای گسترش همکاریهای اقتصادی ایران و روسیه و ایران با ملتهای قفقاز شمالی است ، چنانچه ما اهمیت این پیام را نادیده بگیریم در آینده بر فرصتهای از دست داده افسوس خواهیم خورد.
جهان امروز جهان ارتباطات است. بحثهای زیادی در کشور ما در خصوص کریدور شمال - جنوب وجود دارد. باید بطور اساسی با واقعیتهای موجود در روی زمین توجه کنیم .کریدور شمال - جنوب از ولادی قفقاز می گذرد و ولادی قفقاز مرکز انشعاب تمامی راههای مرتبط با دیگر جمهوریهای قفقاز شمالی مانند داغستان ، چچن ، اینگوش ، کاباردینو بالکار ، قره چای چرکس و خاک اصلی روسیه است . فاصله ولادی قفقاز تا مرزهای ما کمتر از 1000 کیلومتر و فاصله ولادی قفقاز تا مسکو بیشتر از 2000 کیلو متر است. در اهمیت اقتصادی این اعداد نیازی به توضیح بیشتر نمی بینم.
و در پایان، با آن که عادت ندارم از کسانی که در پست و مقام هستند تعریف کنم ولی در اینجا نمی توانم به دکتر سنایی سفیر کشورمان در روسیه دست مریزاد و خسته نباشید نگویم. برای این کنفرانس خیلی ها زحمت کشیدند ولی ابتکار و حسن توجه ایشان به موضوع حساب دیگری دارد.
منبع: خبرآنلاین
ccsi.ir/vdcdof0f.yt0jz6a22y.html