پنجشنبه ۶ دی ۱۴۰۳ , 26 Dec 2024
تاریخ انتشار :پنجشنبه ۶ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۲۱:۳۷
کد مطلب : 15083

اصرار ترکیه و انکار عراق

محمدحسین امیر اردوش
اصرار ترکیه و انکار عراق
ترکیه اصرار دارد که در عملیات آزاد سازی موصل مشارکت داشته باشد و عراق تاکید دارد که نمی بایست داشته باشد! این گزاره غریب، که پیش از ساعت صفر عملیات آزاد سازی موصل، در صدر خبرها جای گرفته و موضوع تحلیل های مختلف گردیده بود، با رسیدن ساعت صفر این عملیات، نه تنها به ذیل نرفت، بلکه در کنار اخبار نبرد موصل، همچنان جایگاه خود را در صدر اخبار و تحلیل ها حفظ کرده است!
به راستی چرا ترکیه بر حضور خود در عملیات آزاد سازی موصل تا بدین حد تاکید می نماید و چرا عراق تا بدین حد امتناع می ورزد؟
این نوشتار کوتاه، در صدد پاسخ به این پرسش که جواب های متعدد و متفاوتی بدان داده شده، نیست. چکیده ای از دست مایه های انکار عراق و اصرار ترکیه، ارائه می شود و در نهایت، پرسشی دیگر مطرح می گردد. پرسشی که متاسفانه گویا توفیق صدر نشینی مانند پرسش پیشین را ندارد!
عراق مدعی است حضور نیروهای نظامی ترکیه در شمال عراق، مخل استقلال این کشور است و این کشور به هیچ روی مشارکت ترکیه در عملیات آزاد سازی موصل را برنمی تابد.
همچنین این کشور ادعا می کند که ترکیه به خاک و نفت عراق طمع دارد و حداقل چشم داشت ترکیه به عراق، سهم گیری از قدرت، با یارگیری در حاکمیت عراق است. ادعایی که از سوی تمامی مخالفین مشارکت ترکیه در عملیات آزاد سازی موصل تکرار می گردد.
از سوی دیگر، ترکیه که خود یکی از کشورهایی است که در معرض حملات تروریستی داعش قرار گرفته و در ماه های اخیر نقشی فعال در نبرد با داعش در سوریه و عراق ایفا کرده است، بر حفظ استقلال و تمامیت ارضی عراق تاکید داشته و می گوید چنانچه حکومت مرکزی عراق قادر به اعمال حاکمیت خود در گستره این کشور بود، حضور نیروهای نظامی ترکیه در عراق، لزومی نداشت. ولیکن با توجه به وضعیت کنونی عراق، نمی تواند نسبت به آتش و آتش افروزان در خانه همسایه اش، بی تفاوت بماند. ترکیه با سوریه و عراق همسایه و دارای صدها کیلومتر مرز مشترک است و سلف این کشور، یعنی امپراطوری عثمانی، برای چند صد سال، تا دهه سوم قرن بیستم میلادی، با این دو کشور و بسیاری از دیگر کشورهای امروزین، نه فقط همسایه که هم خانه بوده است.
ترکیه مدعی است حضور نیروهای نظامی این کشور با هماهنگی حاکمیت عراق در دوره دولت پیشین انجام گرفته است. شایان ذکر است که دولت ترکیه حتی در دوران نظام سابق عراق،هر از گاهی با هدف تعقیب جنگ جویان حزب کارگران کردستان یا پ. ک. ک. و گوشمالی دادن ایشان، با هماهنگی یا بی هماهنگی با دولت صدام حسین، از هوا و زمین به شمال عراق لشکر کشی می کرد. روشن است که نگرانی ترکیه از حزب مسلح مارکسیست و استقلال طلب کردِ پ. ک. ک. در پی فقدان حاکمیت مقتدر مرکزی در عراق و سپس سوریه تشدید گردیده است.
ترکیه می گوید در سال های اخیر، حضور و نفوذ  پ. ک. ک. در شمال عراق افزایش یافته است و ای بسا در پی تبعات نبرد موصل و تحولات نامعلوم پس از آزاد سازی این شهر، بر حضور و نفوذ  این حزب مسلح در شمال عراق به نحو بی سابقه ای افزوده شود. وضعیتی که  می تواند برای ترکیه و منطقه، بسیار خطر آفرین باشد.
ترکیه مدعی است اقلیت قومی ترک در عراق و سوریه (که "ترکمن" خوانده می شوند) که در دوران صلح و ثبات این دو کشور نیز حقوقشان تضییع می گردید، در دوران جنگ آسیب پذیر تر گردیده اند و نمی تواند نسبت به وضعیت مبهم و خطرناک ایشان و درخواست حمایتشان از ترکیه بی تفاوت بماند. جالب آن است که بیشتر ترکان عراق شیعی مذهب و بیشتر ترکان سوریه سنی مذهب می باشند.
ترکیه همچنین مدعی است که با حضور این کشور در عملیات آزاد سازی موصل، احتمال بروز تسویه حساب های مذهبی از سوی جریان ها و افراد خود سر کاهش می یابد و تبعات آزاد سازی این شهر بزرگ، بهتر می تواند مدیریت شود.
ترکیه بروز جنگ مذهبی در عراق را آغازی بر جنگ مذهبی بزرگ و خانمان سوز در منطقه می داند  و دولت اسلام گرای این کشور علاوه بر اینکه لزوم پیشگیری از  بروز چنین جنگی را وظیفه خود و هر مسلمان دیگری دانسته،  بر این باور است که این کشور در شمار کشورهایی است که بیشترین آسیب را از این جنگ محتمل خواهد دید.
ترکیه می گوید چگونه است که کشورهای دیگر مانند امریکا و فرانسه در این نبرد مشارکت دارند و دولت عراق از مشارکت ایشان استقبال می کند ولی ترکیه با توجه به تمامی مدعیات پیش گفته نمی بایست در عملیات آزاد سازی موصل مشارکت داشته باشد.
به هر روی، مسلم آن است که مشارکت ترکیه در نبرد موصل، آزاد سازی این شهر را تسهیل و تسریع می کرد و از گرانی بار این عملیات بر عراق می کاست و از آن مهم تر، مجال طوفان تبلیغاتی به راه افتاده در جهان و بالخصوص در عالم اهل سنت، مبنی بر مظلومیت مردم سنی مذهب موصل و گرفتار آمدن ایشان میان چکش داعش و سندان الحشد الشعبی ( بسیج مردمی) از میان می رفت و دیگر سناریوی جنگ مذهبی قابل طرح نیز نمی شد تا چه رسد به قابلیت اجرا.
 و اما پرسش در نهایت! که گویا پاسخ دادن به آن، بسیار روان تر است از پرسیدن آن:
به راستی احتمال وقوع جنگ مذهبی در منطقه، به سود کیست؟!
به جای پاسخ به این پرسش که آن را همگان می دانند ولی کمتر می پرسند! گوشه ای از زندگى نامه‌ى خود نوشت جالب و مهم عالم بنام شیعی، آیت‌الله سید محمدحسن نجفى، معروف به آقا نجفى قوچانى (متوفى 1363هـ.ق)، از شاگردان و رهروان مرجع بزرگ شیعه و از بلندنام‌ترین رهبران معنوی نهضت مشروطیت ایران؛ آیت‌الله العظمی آخوند ملا محمد کاظم خراسانى، آورده می شود. نامبرده در جایى پیرامون وقایع جنگ جهانى اول در عراق چنین مى نویسد:
«... عرب‌هاى بى غیرت و جلف و ننگین و رنگین داخل خانه هاشان شدند خیال کردند که عثمانى که چندان ید تسلط و تصرفى بر آن ها نداشت و مالیاتى از آنها و نظام وظیفه نمى گرفت حتى آذوقه ى ساخلوى عراق و بغداد را از اسلامبول مى فرستاد خیال کردند، مع ذلک بدتر از انگلیس است و انگلیس آن ها را راحت و آسوده خواهد گذاشت و این خیالى بود فاسد» [سید محمدحسن آقانجفى قوچانى، سیاحت شرق یا زندگى‌نامه‌ی آقانجفى قوچانى، تصحیح ر.ع. شاکرى، تهران: مؤسسه ی انتشارات امیرکبیر، 1378، ص 567 ].
آقا نجفى قوچانى در جایى دیگر، خشمناک از عافیت‌طلبان ‌و ساده‌لوحانى که پس از شکست عثمانیان از نیروهاى انگلیسى، جذب چرب و شیرین و فریب کارى هاى امپراطوری بریتانیا، گردیده بودند، چنین می‌نویسد:
«خر مقدسین، بلکه کافرین، بلکه منافقین، بلکه میکروب و حشرات الارض دیدند انگلیس عجب مقدس است، دست بالاى دست بسیار است و این یقیناً از اهل رحمت است و عثمانى ملعون که دین نداشت تا به مقدسى چه رسد، به یک لا اله الا الله خشک و خالى مى خواست خود را به جرگه‌ى مسلمین داخل کند، اما جناب انگلیس ملتفت است پول خرج مى کند. جهات اسلامیه ی ما را که خراب شده بود و کسى به فکر نبود دارد تعمیر و ترمیم مى کنند. شب و روز کانّه در فکر اسلام است. از تعمیرات زوایاى مسجد کوفه و سهله و سوخت و خدمه ى آنجا را موظف داشتن و ترویج مجالس روضه، حتى نفت سیاه دادن جهت مشاعل سینه زن ها و آجان ها را واداشت که تا صبح همراه دسته ها گردیدن، خدا لعنت کند عثمانى ها را بلکه طلاب مشروطه و دموکرات را که متصل مذمت از انگلیس مى کردند و ما را به شبهه انداخته بودند. الحمدالله از شبهه بیرون شدیم. حرف آنان را بعد از این گوش نمى دهیم و غیبت او را حرام مى دانیم، خدا سایه اش را بر ضعفا مستدام بدارد» [همان، صص 577 - 578].
 
 
ماخذ: پايگاه تحليلي خبري ايران بالكان (ايربا)
http://www.iranbalkan.net/view-24274.html
  https://ccsi.ir//vdcgwz9q.ak9n74prra.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

عضويت در خبرنامه