این مصاحبه تا حدی از امیال واقعی و نگرانیهای نخبگان حزب عدالت و توسعه که یاکیش خود یکی از بانیان آن است، پرده برمیدارد. آنان نگران هستند بعد از سقوط اسد بازی را به قطر و عربستان سعودی ببازند.
یاکیش، به صراحت در رابطه با رژیمی که بعد از اسد روی کار خواهد آمد این چنین میگوید: عربستان سعودی و قطر امکان بهره برداری از رژیم جدید را به ترکیه نمیدهند. هر دو کشور در این فکر خواهند بود که «ما در از بین بردن این رژیم مهمترین عامل هستیم. ما صاحب میوههایش خواهیم شد». . .
متن کامل این مصاحبه که اسلام تایمز به نقل از آکشام ذکر کرده در ذیل می آید:
شنای ییلدیز: یاشار یاکیش، از بانیان حزب عدالت و توسعه و وزیر سابق امور خارجه ترکیه، به پرسشهایمان در رابطه با سوریه پاسخ داد:
س - در اخبار مطبوعات غرب انعکاس می یابد که مخالفان سوریه از راه ترکیه به اسلحه دسترسی می یابند. وزارت امور خارجه ترکیه برای مدتی این خبر را تکذیب نکرد... آیا در اجلاسهای خارج از کشور که شما شرکت میکنید، ترکیه به عنوان کشوری که از جنگ داخلی سوریه حمایت میکند دیده میشود؟ یاکیش: بله، همهی اینها گفته میشوند. اگر ما هم این موضوع را تکذیب کنیم، جامعه بینالمللی این تصور را دارد که ترکیه هر نوع حمایتی – اعم از سلاح – از مخالفان می کند. چنین تصوری خیلی رایج است.
س - آیا این موضوع در آینده دردسری برای ما خواهد شد؟
یاکیش: چنین احتمالی وجود دارد. مانند خیلی ها از این مطمئن نیستم که اگر رژیم اسد برود و اخوان مسلمین حاکم شوند با آغوش باز به استقبال ترکیه خواهند آمد.
س - واقعا؟ چنین درکی وجود دارد که در زمان حاکمیت حزب عدالت و توسعه فعالیت متناسبی انجام می گیرد در حالیکه...
یاکیش: در طبیعت روابط بینالمللی بایستی پشت پردهی تاریخ را نگریست. ما در مدارس ترکیه میخوانیم که عثمانی به خاورمیانه و بالکان صلح، ثبات و آرامش آورد. تجربهی دوازده ساله به من یاد داد که برداشت آنجا این نیست که عثمانی صلح و ثبات آورده است.
در کتب درسی این کشورها هم که سوریه در رأس آنها قرار دارد، دورهی عثمانی به عنوان دورهی تاریک تاریخ نوشته شده است. وقتی فرانسه به عنوان قیم آمد، برای تغییر نگرش نسبت به دورهی عثمانی، متونی را از سال ۱۹۲۰ در واحدهای درسی جای دادند که دیدگاهی منفی را تبلیغ میکرد. دبیر محلی ما در سفارت شام در سال ۱۹۵۱ تحصیلات ابتدایی داشته است. در ۶ مه که مصادف با روز شهدا در سوریه است تماماَ مقالههایی بر علیه ترکیه منتشر میشد. دبیر محلیمان توضیح میداد که در ۶ مه معلمان دانشآموزان ابتدایی را به جلوی سفارت ترکیه میبردند تا دانشآموزان به آن سنگ بزنند.
س - اما عدهای هم وجود دارد که در ظاهر نسبت به نخست وزیر اردوغان علاقه بسیاری از خود نشان میدهند...
یاکیش: بعد از حادثهی «یک دقیقه» (One Minute) در داووس جوانان زیادی تیشرتهایی که رویش «اردوغان» نوشته بود را پوشیدند، اما همین که ترکیه پایش لغزید، سوریه در پیدا کردن جوانی که بتواند از دیوار سفارت بالا رود و پرچم ترکیه را آتش بزند با مشکلی روبرو نشد.
اگر با سلاحی که از ترکیه تامین شده پسر ۱۵ سالهی کسی کشته شده، آن شخص چنین فکر میکند که اگر این سلاح از ترکیه به اینجا آورده نمیشد، پسرم زنده بود. با همین منطق هم لعنت میکند. اگر این شخص منسوب به اخوان مسلمین هم باشد، ممکن است این تفکر را داشته باشد که ترکیه بایستی چنین کاری را نمیکرد. به همین خاطر وقتی رژیم اسد سرنگون شد، اگر وضعیت بدین قرار است نبایستی انتظار داشته باشیم که سوریه و ترکیه با هم مثل دو برادر باشند. طبعاَ دلایل دیگری هم وجود دارد.
س - چه دلایلی؟
یاکیش: در این مرحله همگام با قطر و عربستان سعودی حرکت میکنیم. عربستان سعودی بعد از این که صدها میلیون دلار برای سرنگونی رژیم اسد خرج میکند، طبیعی است که رژیمی با ماهیت وهابی را برای روی کار آمدن خواهد خواست. به احتمال زیاد وقتی سلاحها را هم توزیع میکند، این موضوع را در نظر میگیرد. همانگونه که ترکیه سکولار در بالکان، آلبانی و آسیای مرکزی با وهابیگری درگیر شد، در سوریه هم این درگیری صورت میگیرد.
در سوریهای که اخوان المسلمین حاکمیت آنرا بر عهده داشته باشند، احتمال اینکه وهابیت بارزتر باشد بیشتر است. در کشوری که بیشتر جمعیتش در عربستان کار ميکنند و عربی صحبت میکنند، عربستان سعودی و قطر به همین راحتی اجازه نمیدهند که ترکیه از سرنگونی رژیم اسد بهرهبرداری کند. عربستان سعودی و قطر بر اساس این منطق که «در سرنگونی این رژیم عامل اصلی ما بودیم.» انتظار خواهند داشت که میوه های سقوط اسد را نیز برای خود بچینند.
س - به نظر شما صاحب میوههای دوران بعد از اسد کیست؟
یاکیش: این بستگی به چگونگی شکلگیری سوریه بعد از اسد دارد. همانگونه که در لیبی تکهای از کیک به هر کس رسید، در اینجا هم وضعیت مشابهی پیش خواهد آمد. اگر بعد از رژیم اسد، اخوان المسلمین نقش بیشتری داشته باشند، عربستان سعودی در سوریه کشور با نفوذی خواهد شد. یعنی طوری هم نخواهد شد که یک طرف صاحب همه چیز و طرف دیگر هیچ چیزی بدست نیاورد.
س - چرا روسیه اینقدر از اسد حمایت میکند؟ آیا بخاطر پایگاه نظامی طرطوس میباشد یا پارامترهای دیگری هم وجود دارد؟
یاکیش: نخیر. به غیر از آنهم دلایلی وجود دارند. یعنی اگر پایگاه نظامی طرطوس هم نمیبود و یا در آینده از این پایگاه هم منصرف شود، باز حمایت میکند. موضوع در اصل با موجودیت روسیه در خاورمیانه مرتبط است. بعد از فروپاشی شوروی نقش روسیه در خاورمیانه کمرنگ تر شده بود. خیلی قبل از وقوع بهار عربی در سالهای ۲۰۰۷-۲۰۰۸ در وزارت امور خارجهی روسیه گروه پیشبینی استراتژیک تشکیل داده شد.
این گروه در سری کنفرانسهایی تحت عنوان «روسیه و دنیای اسلام» برای بازگشت به خاورمیانه استراتژی ترتیب دادند. اولین نشست این گروه در مسکو بود، همراه با نمایندههایی از ایران و بیشتر کشورهای عربی. من را هم دعوت کرده بودند. پیامی که در آنجا روسیه تلاش میکرد به کشورهای اسلامی بدهد این بود: « بر خلاف کشورهای غربی، اسلام در روسیه دینی محلی میباشد. بخشی از خلق ما مسلمان هستند.
به تاتارستان، باشقیرستان و چچنستان نگاه کنید. روسیه، بعد از مداخله به عراق و علیالخصوص بعد از وقایع ابوغریب که اعتبار آمریکا در خاورمیانه و جهان اسلام به حد نازلی رسیده بود، میخواست از فرصت استفاده نموده و به خاورمیانه برگردد. ناگهان بهار عرب شروع شد و در نهایت سوریه هم به این جریان پیوست. کجاست آن ترتیب ستارگان که یکبار در ۲۸۷ سال به یک خط میآیند. برای روسیه الان در ۲۸۷-مین سال چنین شرایطی پیش آمده است.
س - چرا اینطور میگویید؟
یاکیش: چون که از اعتبار آمریکا در عراق کاسته شد. در سوریه قدرت متراکمی وجود دارد. سوریه، کشوری است که پلهی راحتی برای برگشت روسیه به خاورمیانه بشمار می رود. سوریه کشوری عرب خاورمیانهای است که بعد از شوروی، روسیه موجودیت خود را در آن بیشتر نشان داده است. سالهایی که در سوریه بودم، افراد زیادی از جامعهی سوریه که در رأس آن نظامیان قرار داشتند برای آموزش فنی عازم روسیه میشدند و برمیگشتند. این روند حالا هم ادامه دارد. اگر روسیه این موضوع را خوب ارزیابی نکند، دین خود را به خلق و تاریخش به همین راحتی نمیتواند ادا کند. منطقی نیست که ما چنین انتظاری داشته باشیم: دیگر در دنیا مفهومی به نام "Responsibility for Protection "(مسئولیت حفاظت) شکل گرفته است، روسیه هم لازم است که مطابق با این مفهوم گام بردارد.
س - میتوانید کمی دربارهی این مفهوم توضیح دهید؟
یاکیش: این یک مفهوم تازهای است که مفهوم «دولت حاکم» را که با معاهدهی وستفالی در سال ۱۶۴۸ به میان آمده بود، منسوخ کرد. حاکم شدن؛ یعنی اینکه کشور دیگری نتواند به رفتار دولتی در داخل کشور مداخله کند. از سال ۱۶۴۸ میلادی، ۳۵۰ سال است که این فلسفهی اساسی حاکم در روابط بینالمللی است. حالا «مسئولیت حفاظت» که آنرا منسوخ کرده، به این معنی است که حفاظت از شهروندان کشور در برابر رهبرانش موضوعیت داشته باشد. این برای مداخله نظامی در لیبی بکار رفته شد. کشوری مانند روسیه که در اصل کشوری با گروههای قومی زیادی میباشد، طبعاَ نمیخواهد که چنین دکترینی رواج پیدا کند.
س - بخاطر اینکه حاکمیتش متضرر میشود؟
یاکیش: این نه برای روسیه و نه برای چین مفید واقع نمیشود. به عنوان مثال اگر در چچنستان وضعیت مشابهی پیش بیاید، جامعه جهانی خواهد گفت که در لیبی رهبر به خلق خودش ظلم میکرد، ما هم مداخله کردیم. در سوریه هم همین طور رفتار نمودیم. در چچنستان هم میتوانیم مداخله کنیم. بهمین شکل در مورد تبت و ترکستان شرقی که در چین قرار دارند هم وضعیت بدین قرار است. این دلیل مشترک حمایت چین و روسیه از رژیم حاکم در سوریه میباشد. ولی روسیه به غیر از این دلایل استراتژیک هم دارد.
س - همانطوری که مطلع هستیم کشتیهای جنگی روسیه از تنگهها عبور کرده و به سواحل سوریه رسیدهاند. آیا احتمال جنگی را میدهید که روسیه هم در این جنگ باشد؟ اگر چنین احتمالی نیست پس هدف پوتین زهر چشم گرفتن میباشد؟
یاکیش: همیشه در خاورمیانه احتمال وجود دارد که این تنش به درگیری شدید منجر شود. خصوصا وقتی این تنش در مورد کشوری مانند سوریه باشد که منافع استراتژیکش هم در آن وجود دارد. علاوه بر این که پایگاهی نظامی در طرطوس دارد و برای حفظ رژیم موجود در سوریه با جامعه جهانی رو در رو است. اگر همهی اینها را در نظر بگیریم ممکن است روسیه چنین فکر کند که «من نیروی خود را در آنجا داشته باشم، یا برایمان لازم میباشند و یا لازم نمیباشند». اگر زهر چشم گرفتن را بدین معنی بکار میبرید که اگر درگیری صورت گرفت مداخلهای نمیکنند و تنها در آنجا میگردند و عرض اندام میکنند. نه فراتر از این میتوانند باشند.
س - آیا شما با خبرهایی که در رابطه با قتل عام در سوریه منتشر میشوند محتاطانه برخورد میکنید؟ یاکیش: بله، در جامعهی جهانی با آلودگی اطلاعاتی روبرو هستیم. هر کس خبرها را طوری دریافت میکند که به کارش بیاید. ترکیه هم از خبرهایی که غرب برای منافع خودش انتخاب نموده، انتخابی برای خودش انجام میدهد. بدین منوال نمیتوانیم بخوبی بفهمیم که در سوریه چه اتفاقی میافتد. تابلو برای ما آنقدرها هم شفاف نیست.
اواخر سال پیش یک شرکت نظرسنجی عمومی قطر، در سوریه نظرسنجی انجام داد.
در حالیکه تخمین زده میشد «اسد هفته آینده از حاکمیت میرود»، نتیجهی نظرسنجی ۵۶ درصد حمایت از اسد را نشان داد.
اگر یک شرکت غربی این نظرسنجی را انجام میداد باز به صحتش تردید میکردم، اما این کار شرکتی قطری بود. به همین سبب ما اطلاع کاملی از نگرش مردم نداریم.
منبع: اسلام تایمز به نقل از آکشام https://ccsi.ir//vdcb.8baurhbzwiupr.html
ccsi.ir/vdcb.8baurhbzwiupr.html