يکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ , 24 Nov 2024
تاریخ انتشار :شنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۰۱:۲۷
کد مطلب : 4480

شوشا مركز فرهنگ كهن مسلمانان آذربايجان

صابر شاهتاختي نماينده خبرگزاري آذرتاج تهران
شوشا مركز فرهنگ كهن مسلمانان آذربايجان

شهر شوشا در سال ۱۹۹۲ در نتيجه حمله نظامي به دست ارامنه افتاد. تداوم تسخیر اين شهر از سوي ارمنستان يكي از مهمترين دلايل اثبات متجاوز بودن اين دولت مي‌باشد. طبيعتاً ارمنستان با هيچ دليل منطقي قادر به محق نشان دادن خود در تداوم اشغال شوشا نيست. به دليل ارتباط مستقيم اين مسئله با موضوع لازم به ذكر است، شهر شوشا كه مركز فرهنگ كهن ملت آذربايجان بشمار مي‌رود، در طول قرن بيستم سه بار در معرض تجاوز ارامنه قرار گرفته است. شهر شوشا براي اولين بار در سالهاي ۱۹۰۷-۱۹۰۵ در معرض هجوم ارامنه قرار گرفته و بطور كلي به آتش كشيده شده است. دومين تجاوز ارامنه به اين شهر در سالهاي ۱۹۲۰-۱۹۱۸ صورت پذيرفته است. در نهايت تجاوز سوم كه منجر به اشغال اين شهر گرديد، در روز ۸ ماه مي سال ۱۹۹۲ رخ داد.
در ابتدا اطلاعاتي كلي درباره موقعيت جغرافيايي، طبيعت، شخصيتهاي برجسته و تركيب قوميتي ساكنين شوشا ارائه خواهد گرديد: ارتفاع بخش غربي شوشا ۱۸۰۰ متر از سطح دريا و ارتفاع بخش شرقي آن ۱۴۰۰ متر از سطح دريا مي‌باشد. بخش جنوبي شوشا تقريبا مرتفع و مسطح مي‌باشد. مساحت شوشا ۲۹.۰ كيلومتر مربع و جمعيت آن ۲۶ هزار و هفتصد نفر مي‌باشد (۱/۱/۲۰۰۶). مركز آن شهر شوشا مي‌باشد. براساس اطلاعات آماري اخذشده در سال ۱۸۳۲، ۹۱ درصد از جمعيت قره‌باغ را آذربايجاني‌ها و ۸.۴ درصد آن را ارامنه و جمعيت باقيمانده را نيز ساير ملتها تشكيل مي‌دهند. شايد شوشا تنها منطقه آذربايجان باشد كه صدها شخصيت تاريخي و هنرمند پرورش داده و نقش مهمي در تعالي آذربايجان داشته است. اين شهر كه نخبگان، شخصيتهاي تاريخي و هنرمندان فراواني را به فرهنگ آذربايجان تقديم نموده است، صرفنظر از خواست ديگران، هرگز و از هيچ نظر نمي‌تواند متعلق به هيچ ملت ديگري باشد. با خواندن و يا شنيدن «كوههاي شوشا» اثر استاد خان شوشينسكي خواه ناخواه قلب انسان به درد مي‌آيد. زيرا آسمان شهر شوشا كه توسط پناهعلي خان جوانشير حاكم قره‌باغ بنيانگذاري شده، حقيقتاً مه‌آلود است. شوشا خاستگاه موسيقي آذربايجان بشمار مي‌رود، ليكن دهها اثر تاريخي اين شهر، من جمله قصر پناهعلي خان، منزل خورشيدبانو ناتوان و مقبره ملاپناه واقف به تاراج رفته است. حتي مجسمه شخصيتهاي تاريخي همچون ع.حاجي‌بي‌اف، بلبل و ناتوان نيز مورد اصابت گلوله دشمن قرار گرفته است...
تاريخچه شوشا: شوشا شهري قديمي در قلمرو ولايت خودمختار قره‌باغ كوهستاني در آذربايجان مي‌باشد. اين شهر كه از ديرباز وجود داشته، در قرن سيزدهم توسط مغول‌ها ويران شد.
شهر شوشا مجدداً در دهه ۵۰ قرن هجدهم از سوي پناهعلي‌خان حاكم قره‌باغ در حوالي روستاي شوشا ساخته شد. اين شهر در سالهاي آغازين علاوه بر نام شوشا به احترام نام پناهعلي‌خان، پناه‌آباد نيز ناميده شده است. در زمان حاكميت وي تا سال ۱۷۵۷، بناهاي بسياري در اين شهر ساخته شد. در دوره حاكميت پسر وي ابراهيم‌خان، شهر گسترش يافت، همچنين چندين سد دفاعي و قلعه ساخته شد. در جنگهاي مابين فئودال‌ها، شهر شوشا چندين بار با موفقيت از امتحان استحكام خارج شده و پيروز شد. در دوران حاكميت استعمار روس، شوشا به مركز سياسي و اقتصادي تمامي منطقه قره‌باغ تبديل شد و توسعه يافت. اين شهر در طول قرنهاي متمادي يكي از مراكز اصلي سياسي- فرهنگي آذربايجان بوده و تاريخ اين شهر يكي از اجزاي لاينفك تاريخ دولت آذربايجان بشمار مي‌رود.
اولين دوره تجاوز ارامنه به شهر شوشا در سالهاي ۱۹۰۷-۱۹۰۵ صورت پذيرفته است. در اين دوره، فرزندان غيور ملت آذربايجان با در آغوش گرفتن سلاح و فدا كردن خون خويش شوشا را از دست ارامنه نجات داده‌اند.
دومين دوره اشغال شوشا توسط ارامنه: در ماه دسامبر سال ۱۹۱۸، حملات ارامنه به روستاهاي آذربايجاني شهرستان جبراييل شدت يافت و در اوايل سال ۱۹۱۹ شكلي ويرانگرتر به خود گرفت. وحشي‌گري‌هاي ارامنه نسبت به شهرستان شوشا و شهر شوشا مركز سياسي قره‌باغ با بي‌رحمي بيشتري صورت مي‌گرفت.
در دوره حاكميت جمهوري خلق آذربايجان، در روز ۲۲ مارس سال ۱۹۲۰ يعني در اولين روز عيد نوروز يكي از خيانت‌آميزترين قيامهاي مسلحانه ارامنه در شوشا بوقوع پيوست. اين قيام تجزيه‌طلبانه با سفارش بلشويك‌ها كه در تدارك اشغال آذربايجان بودند، صورت گرفت. عليرغم خنثي‌سازي اكثر قيامهاي تجزيه‌طلبانه ارامنه در اين دوره، آنان قلعه عسگران را به چنگ آوردند. در نتيجه تدابير نظامي-سياسي اتخاذشده، جمهوري خلق آذربايجان حقوق حاكميت خود را در قره‌باغ برپا نمود. ليكن قيامهاي تجزيه‌طلبانه و نسل‌كشي‌هاي صورت گرفته در قره‌باغ از سوي ارامنه كه به دولت محل زندگي خود خيانت مي‌كردند، موجب دشوارتر شدن وضعيت دفاع از مرزهاي شمالي كشور در آستانه اشغال ماه آوريل سال ۱۹۲۰ شده و باعث تسريع روند سقوط جمهوري خلق آذربايجان، دولت مستقل آذربايجان گرديد.
سومين دوره اشغال شوشا توسط ارامنه در روز ۸ ماه مي سال ۱۹۹۲: در حين اشغال شوشا ۲۰۰ نفر شهيد، ۱۵۰ نفر معلول، ۵۵۲ كودك يتيم و نزديك به ۲۲ هزار نفر آواره شدند. همچنين ۲۰۰ بناي تاريخي، ۲ آسايشگاه، خانه-موزه‌هاي شخصيتهاي برجسته، يك كمپ توريستي با ظرفيت ۷۰ نفر، يك يتيم‌خانه با ظرفيت ۱۲۰۰ نفر و ... ويران گرديد. مساجد و زيارتگاههاي تاريخي شوشا با خاك يكسان شده و بي‌رحمانه مورد تحقير قرار گرفتند. در اين بين وحشتناك‌ترين موضوع تخريب و تحقير مساجد، زيارتگاهها و اماكن مقدس شهر شوشا تحت اشغال ارامنه مي‌باشد. گويا ارمنستان با اين اقدامات خود تمامي جهان اسلام را به مبارزه مي‌طلبد. در اينجا فهرست مساجد تاريخي شهر شوشا ارائه گرديده است:
 مسجد جلفالار – اين مسجد در قرن نوزدهم در محله جلفالار شهر شوشا بنا شده است.
 مسجد گوهرآقا (بالا) – در سال ۱۸۳۲ در شوشا ساخته شده است.
 مسجد گوهرآقا (پايين) – در سال ۱۷۶۸ از سوي گوهرآقا و توسط معمار كربلايي صفي‌خان قره‌باغي ساخته شده است.
 مسجد حاج يوسفلي – در قرن نوزدهم در محله حاج يوسفلي شهر شوشا ساخته شده است.
 مسجد كوچرلي – در قرن نوزدهم در محله كوچرلي شهر شوشا ساخته شده است.
 مسجد ماماي – دو طبقه بوده و در قرن نوزدهم در محله ماماي شهر شوشا ساخته شده است.
 مسجد قويولوق – در قرن هجدهم در محله قويولوق شهر شوشا ساخته شده است.
 مسجد ساعتلي – در سال ۱۸۸۳ در محله ساعتلي شهر شوشا ساخته شده است.
 مسجد سيدلي – دو طبقه بوده و در قرن هجدهم در محله ماماي شهر شوشا ساخته شده است.
 مسجد تزه‌محله – در قرن نوزدهم در تزه‌محله شهر شوشا ساخته شده است.
 مسجد خوجا مرجانلي – در قرن هجدهم در محله خوجا مرجانلي شهر شوشا ساخته شده است.
 مسجد چول‌قالا – در قرن نوزدهم در محله چول‌قالا شهر شوشا ساخته شده است.
اكنون به بررسي برخي حقايق تاريخي در رابطه با اشغال شوشا مي‌پردازيم. اوهانس آپرسيان نويسنده ارمني كه شاهد وقايع خونين سال ۱۹۱۸ بوده است، در كتاب خود به نام «انسانها اينگونه‌اند. وقايع سالهاي ۱۹۲۲-۱۹۱۸ آذربايجان در خاطرات يك ارمني» مي‌نويسد: «پس از اينكه فضا كمي آرام شد (پس از وقايع سال ۱۹۱۸)، يكبار ديگر به شوشا رفتم. در تمامي محله‌هاي شهر چيزي جز توده‌هاي سنگ و كلوخ باقي نمانده بود. تمامي منازل به آتش كشيده شده و صاحبان آن نيز كشته شده بودند. همين بلايا بر سر خان‌كندي نيز آورده شده بود.» (ا.محمودوف، ترور ارامنه – Armenian terror – Агмянский террор. باكو: وطن، ۲۰۰۵، ص.۱۶۸)
بر كسي پوشيده نيست كه شوشا از نظر تاريخي قلعه‌اي فتح‌ناپذير بشمار رفته است. عليرغم گذشت بيست سال از اشغال شوشا كه در بلندترين نقطه استراتژيك منطقه واقع شده، هنوز هم پاسخ سوالات مطرح‌شده در رابطه با اشغال اين قلعه فتح‌ناپذير در هاله‌اي از ابهام قرار دارد. در دوره گذشته به درستي چنين سوالي مطرح شده است: وقوع اشغال چگونه امكان يافته است؟ به منظور پاسخ دادن به اين سوال، مي‌بايست برخي از فرآيندهاي سياسي-جنگي رخ‌داده در منطقه در سالهاي ۱۹۹۳-۱۹۸۷ را يادآوري نمود. آنچنان كه مشخص است، حاكمان شوروي همانگونه كه با آمدن خود مسائلي همچون خون و خونريزي، آسيميلاسيون و سركوب، مشكلات مصنوعي و حساب‌شده بر سر خاك، اختلافات قومي و نتايج سنگين بحرانهاي اقتصادي طراحي شده را براي آذربايجان به همراه آوردند، در آستانه فروپاشي خود نيز مجدداً تلاش براي به اجرا درآوردن مقاصد شوم باقيمانده از امپراتوري تزار روس را آغاز نمودند. بدين ترتيب از اواخر سال ۱۹۸۷، ادعاهاي جديد مطرح شده از سوي ناسيوناليست‌هاي ارمني در خصوص خاك آذربايجان، به جنگ بين دو دولت ارمنستان و آذربايجان مبدل گرديد. سياستهاي دوگانه اعمال‌شده از سوي شخص ميخائيل گورباچف آخرين رهبر اتحاد جماهير شوروي سابق موجب اشغال خاك آذربايجان و آواره شدن نزديك به يك ميليون نفر از ساكنين آذربايجان گرديد. الكساندر پروخانوف نويسنده برجسته روس به دفعات و براساس حقايق انكارناپذير به اثبات رسانيده است كه مسئله قره‌باغ كوهستاني صرفاً از سوي م.گورباچف آخرين رهبر اتحاد جماهير شوروي سابق به جنگ تبديل شد. وي مي‌نويسد: تمامي مسئوليتهاي تاريخي، معنوي، سياسي و حقوقي فجايع رخ‌داده در نتيجه مناقشه قره‌باغ كوهستاني كه با اخراج وحشيانه آذربايجاني‌ها از ارمنستان شعله‌ورتر گرديده بود، برعهده م.گورباچف مي‌باشد. خصوصاً اشغال شوشا در آستانه سقوط امپراتوري شوروي، يكي از فاجعه‌آميزترين نتايج سياستهاي تبعيض‌آميز حاكميت شوروي برعليه آذربايجان در سالهاي آغازين استقلال مي‌باشد. حمايت يك‌جانبه رهبران شوروي از سياستهاي اشغالگرانه ارمنستان برعليه آذربايجان، يك حقيقت انكارناپذير است. در غير اينصورت ارمنستان هرگز قادر به اجراي مقاصد تجاوزكارانه خود برعليه آذربايجان نبود. زيرا ارمنستان از نظر منابع انساني، ارزشهاي معنوي، ثروتهاي طبيعي، پتانسيل‌هاي صنعتي، نيروي نظامي و غيره همواره از آذربايجان ضعيف‌تر بوده است.
اكنون به بررسي چند نمونه از اسناد ثابت‌كننده حقانيت آذربايجان در رابطه با مالكيت تاريخي شوشا مي‌پردازيم: در حمله ارتش ايران به قفقاز در سال ۱۷۹۷، در حين هجوم آغامحمدخان قاجار به شوشا، اشتراكات ملي و ديني موجود مابين وي و ابراهيم خان كه مخالف مداخله نظامي بود، از مهمترين دلايل تاريخي عدم وجود ارتباط ارامنه با اين منطقه مي‌باشد. در اين رابطه مي‌توان به هزاران منبع تاريخي اشاره كرد كه نشان‌دهنده احساس افتخار ارامنه نسبت به مهتري و نوكري به عنوان خواجه در قصر هر دو فرمانروا مي‌باشد (ز.م.بنيادوف، ت.ع.بنيادوف، ع.ق.صفرلي، تاريخ آذربايجان، باكو: آذرنشر، ۲۰۰۵، ص.۷۱۹). نامه‌هاي ارسالي از سوي كشيش‌هاي ارمني تركيه، ايران و قفقاز به پادشاه روسيه حاوي پيشنهاد خدمت غيرشرافتمندانه به وي، از بزرگترين خيانتهاي ارامنه به خاك محل زندگي و صاحبان آن بشمار مي‌رود. لازم به ذكر است، در آثار محققين بزرگي همچون وليچكو، شاوروف، گريازنوف، فايگل، ساموئل.آ.اوژمز و ... با نظرات منفي درباره ارامنه مواجه مي‌شويم كه تمامي اين مسائل نشاندهنده خصوصيات ملي ارامنه مي‌باشد (ا.محمودوف، ترور ارامنه – Armenian terror – Агмянский террор. باكو: وطن، ۲۰۰۵، ص.۱۶۸). مثلاً سورمليان نويسنده ارمني مي‌نويسد: «يكي از مهمترين دلايل ايجاد تضاد مابين تركها و ارامنه، بيرحمي شديد ناسيوناليست‌هاي ارمني در مقابل بشردوستي، دلسوزي و وطن‌پروري ملتهاي تركيه و آذربايجان مي‌باشد.» (همان، ص. ۱۶۰). ساموئل آ.اوژمز نويسنده مشهور مي‌نويسد: «ريشه‌هاي تاريخي قره‌باغ به دوره آنتيك بازمي‌گردد. اين منطقه يكي از ايالتهاي تاريخي آذربايجان است. اين منطقه مركز سياسي، فرهنگي و تاريخي آذربايجان مي‌باشد... «مشكل قره‌باغ» براساس ادعاهاي ساختگي ارامنه ايجاد شده است». (ساموئل. آ.اوژمز. ارمنستان، رازهاي كشور تروريست «مسيحي»، در دو جلد، جلد اول. باكو: ا.ك.آ. افست آذربايجان-تركيه، ۲۰۰۴، ص.۳۸۵).
دلايل فراواني وجود دارند كه نشاندهنده منسوبيت يك كشور، منطقه و يا شهر به يك ملت و موارد شهرت يافتن آن مي‌باشند. مثلاً اروميه با انگورهاي رنگارنگ زينت‌بخش سفره‌ها، اصفهان با عطريات طبيعي خود كه حتي از محصولات فرانسه نيز پيشي مي‌گيرند، تبريز با صنايع دستي گوهروار خود، باكو با مهمترين ثروت زيرزميني خود يعني نفت و شوشا نيز با موسيقي موغام، ادبيات گرانبها و زيباييهاي طبيعي بي‌نظير خود شهرت يافته است. برخي از دلايل تعلق شوشا به خاك آذربايجان بدين شرح است:
- نمونه‌هاي مادي فرهنگ؛
- نمونه‌هاي ميراث فرهنگي؛
- دلايل منعكس‌كننده فرآيندهاي تاريخي.
فرش شوشا كه با هزار نقش خود شهرت جهاني داشته و زينت‌بخش قصرهاي فرمانروايان بزرگ اروپا و آسيا بوده، خوانندگان موسيقي موغامي اهل شوشا با آهنگهاي معجزه‌آساي جهاني، نقش مهم شخصيتهاي ترك و مسلمان در فرآيندهاي تاريخي منطقه و غيره از مهمترين نكاتي هستند كه ثابت مي‌كنند شوشا يك شهر تاريخي آذربايجان است. ارامنه پس از اشغال شوشا در سال ۱۹۹۲، به منظور از بين بردن آثار تاريخي آذربايجان در اين شهر، يكبار ديگر شوشا را با خاك يكسان كردند. نتيجتاً مساجد و زيارتگاهها مورد تحقير قرار گرفته و آثار فرهنگي و تاريخي به شكلي هدفدار نابود شدند. ليكن ناسيوناليستهاي ارمني نبايد فراموش كنند كه تعداد آثار گرانبهاي فرهنگي و حقايق انكارناپذير تاريخيِ اثبات‌كننده تعلق شوشا به آذربايجان آنقدر زياد هستند كه در تمامي ملاحظات منطقي و بررسي‌هاي حقوقي، حق و عدالت در طرف آذربايجان صف‌آرايي مي‌كنند. از همه مهمتر اينكه بي‌شك ارامنه فراموش نمي‌كنند كه دولت آذربايجان قدرت كافي براي آزادسازي شوشا را داشته و ملت آذربايجان نيز داراي قدرت معنوي و اتحاد ملي لازم مي‌باشند. همچنين تمامي اصول حقوق بين‌المللي براي انجام چنين اقدام ضروري و عادلانه‌اي موجود هستند.

https://ccsi.ir//vdch.6nkt23nkvftd2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

اگر آران شمالی قدرت داشت ! در جنگ شکست نمی خورد ! ارامنه 1000 سال قبل اسلام بوده اند و در انجا حاکمیت کرده اند . و به لطف الهی و به کمک دولت ایران و فارس آذربایجان را نابود خواهند کرد .
عضويت در خبرنامه