شی جین پینگ، رهبر چین و رؤسای جمهور قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان؛ قاسم جومارت توقایف، صادر جباروف (صادیر جاپاروف)، امامعلی رحمان، سردار بردی محمداف و شوکت میرضیایف ـ در مه 2023 گرد هم آمدند. این گردهمایی که سومین نشست چین و آسیای مرکزی (از زمان آغاز به کار این نشست در سال 2020) بود در شیآن، شهری در استان شاآنشی یا کنجانفو که در گذشته چانگآن نامیده میشد برگزار شد. چانگآن انتهای شرقی جاده ابریشم باستانی بوده است. به گفتۀ شی جین پینگ، جادۀ ابریشم شعبههایی در عصر حاضر دارد: بزرگراه چین ـ قرقیزستان ـ ازبکستان، بزرگراه چین ـ تاجیکستان، خط لوله نفت چین ـ قزاقستان و خط لوله گاز طبیعی چین ـ آسیای مرکزی «جاده های ابریشم» امروزی هستند و قطارهای باری و پروازهای بدون توقف «کاروانهای شتر معاصر» هستند. چین و کشورهای آسیای مرکزی قصد دارند یک سازوکار رسمی برای نشستهای آینده ایجاد کنند. نشست بعدی آنها در سال 2025 برگزار میشود.
همکاریهای اقتصادی چین با پنج کشور آسیای مرکزی با گذشت حدود سه دهه از آغاز روابط دیپلماتیک نتایج قابل اعتنایی به بار آورده است. حجم تجارت چین با کشورهای آسیای مرکزی که در سال 1992 تنها 0.46 میلیارد دلار بود، در سال 2022 به 70.2 میلیارد دلار رسید. چین اولین شریک تجاری کشورهای قرقیزستان، ترکمنستان و ازبکستان، دومین شریک تجاری قزاقستان و سومین شریک تجاری تاجیکستان است. ساختار تجارت بین چین و آسیای مرکزی نیز در طول سالها ارتقا یافته است. در سال 2022 واردات تولیدات کشاورزی، انرژی و مواد معدنی از آسیای مرکزی به چین افزایشی 50 درصدی و صادرات محصولات مکانیکی و الکترونیکی چین به این کشورها افزایشی 42 درصدی داشت. مجموع ارزش پروژههای تکمیلشده توسط چین در منطقه تا آخر مارس سال جاری میلادی 63.9 میلیارد دلار بوده است. این پروژهها در زمینههای زیربنایی، اکتشاف نفت و گاز، بهداشت، آموزش، فناوری و اقتصاد دیجیتال اجرا شدهاند.
چین با هر پنج کشور آسیای مرکزی اسناد همکاری مربوط به راه ابریشم چینی موسوم به ابتکار کمربند ـ جاده را امضا کرده است. پروژههای شاخصی مانند مرکز همکاری مرزی بینالمللی قورغاس و خط لوله گاز چین ـ آسیای مرکزی محصول این توافقها هستند. مرکز همکاری مرزی بینالمللی قورغاس اولین منطقه تجارت آزاد بینالمللی فرامرزی در جهان و اولین منطقۀ ویژه اقتصادی چین است که «در داخل خاک کشور، اما خارج از صلاحیت گمرکات آن» قرار دارد. خط لوله گاز چین به آسیای مرکزی که از ترکمنستان، ازبکستان و قزاقستان میگذرد تا پایان سال 2022، در مجموع 423.2 میلیارد متر مکعب گاز طبیعی به چین از زمان آغاز بهرهبرداری در سال 2009 تحویل داده است. این خط لوله توسعۀ اجتماعی و اقتصادی کشورهای مسیر را ارتقا داده و نقش مهمی در تنوع واردات انرژی چین و بهبود ساختار مصرف انرژی داخلی داشته است. مرکز مونتاژ قطار سریعالسیر چین ـ اروپا در شیآن دارای 17 خط اصلی از این شهر به کشورهای آسیای مرکزی است که به کانال طلایی پشتیبانی دوطرفه در چین و آسیای مرکزی تبدیل شده است.
یکی از انتظارات کشورهای آسیای مرکزی از چین کمک به ثبات داخلی آنهاست. کشورهای آسیای مرکزی به دنبال یک شریک جدید برای کمک به تضمین امنیت خود در برابر پتانسیلهای بیثباتی و ناآرامی در داخل هستند، زیرا جنگ در اوکراین توانایی مسکو را برای ایفای نقش دیرینهاش به عنوان ضامن ثبات داخلی در منطقه تحت تأثیر قرار داده است. در نشست ماه مه در چانگآن، مقامات چینی خاطرنشان کردند که به آسیای مرکزی کمک میکنند تا قابلیتهای خود را برای اجرای قانون و تأمین امنیت افزایش دهند و شی همچنین خواستار «برادری» و «هماهنگی» بین چین و کشورهای آسیای مرکزی در برابر تهدیدات تروریستی و «انقلابهای رنگی» شد. امنیت و ثبات در آسیای مرکزی برای چین هم از نظر حفاظت از سرمایهگذاریهایش و هم از نظر جلوگیری از سرریز بیثباتی به سینکیانگ اهمیت دارد.
مقامات چین و آسیای مرکزی چندجانبهگرایی را در قالب سازمان همکاری شانگهای نیز تجربه کردهاند. سازمان همکاری شانگهای نه تنها در خدمت پیشبرد همکاریهای منطقهای علیه تروریسم و تهدیدات متصور برای امنیت داخلی بود، بلکه چین را قادر ساخت تا روابط اقتصادی و انرژی خود را با آسیای مرکزی گسترش دهد، در شرایطی که نقش کلیدی روسیه را نیز بهمنزله شریک امنیتی اصلی کشورهای آسیای مرکزی مورد تأیید قرار داد. شی جین پینگ، رهبر چین، در نشست شیآن، علاوه بر وعده میلیاردها دلار کمک توسعهای به کشورهای آسیای مرکزی برای کاهش فقر، امنیت غذایی و توسعه سبز، خواستار گسترش ارتباطات منطقهای شد.
از آنجایی که کشورهای محصور در خشکی آسیای مرکزی برای مسیرهای اصلی تجاری خود به روسیه، چین یا ایران و افغانستان متکی هستند، کشورهای آسیای مرکزی میخواهند توازن در روابط خارجی را رعایت کنند. آنها خواهان سیاستهای خارجی «چند برداری» هستند تا روابط خوبی با روسیه، چین و غرب و با همسایگان خود حفظ کنند. در سه دهه گذشته، روسیه از نظر امنیتی و اقتصادی سررشتهها را در آسیای مرکزی در دست داشته و البته به مرور شاهد افزایش نفوذ و حضور اقتصادی چین در به تعبیری حیاط خلوت خویش بوده است که البته با توجه به روابط توام با همکاری در عین رقابت مسکو ـ پکن و رعایت خطوط قرمز و ملاحظات روسیه از سوی چین، شواهدی دال بر نگرانی شدید مسکو قابل مقایسه با آنچه در قبال حضور و تحرکات ایالات متحده در آسیای مرکزی در دوره پسا رویداد یازده سپتامبر شاهد بودهایم، مشاهده نشده است. هر چند که واضح است که تداخل حضور و نفوذ اقتصادی و تجاری چین در این منطقه با اهداف و چشماندازهای اتحادیه اقتصادی اوراسیا که قزاقستان و تاجیکستان و قرقیزستان اعضای آن هستند، مطلوب روسیه نبوده و نیست. در این بین با توجه به شرایط پدید آمده بعد از وقوع جنگ اوکراین، به نظر میرسد که آسیای مرکزی به پهنهای مهیاتر از گذشته برای توسعه نفوذ ژئوپلیتیکی چین مبدل شده است. ایالات متحده اکنون به دلیل خروج از افغانستان نسبت به چند سال پیش اهرمهای ضعیفتری در آسیای مرکزی دارد و البته در تکاپو برای جبران خلأ مذکور از طریق زنده نگاه داشتن ابتکار C5+1است. ظاهراً چین تا همین اواخر تمایلی به پر کردن خلاء نفوذ قدرتهای بزرگ در آسیای مرکزی نداشته است.
کشورهای آسیای مرکزی میخواهند روابط خارجی خود را برای به حداکثر رساندن ارتباطشان با جهان بیرون مدیریت کنند، بدون اینکه بیش از حد به روسیه (چنانکه تاکنون بودهاند) یا به چین (آنطور که ممکن است تبدیل شود) وابسته شوند. البته این آرزوی آنان بهسادگی و در آیندۀ قابل پیشبینی دستیافتنی نیست و بدهیها و پیوندهای این کشورها با چین و روسیه آنرا با مانع جدی مواجه میکند. شرایط ایدهآل برای کشورهای آسیای مرکزی روابط تجاری مولد با همه همسایگان، احترام عمیق به حاکمیتشان و دریافت کمکهای امنیتی بدون گرفتار شدن در رقابتهای قدرتهای بزرگ است.
افزایش تعاملات پکن در منطقه میتواند پیامدهای قابل توجهی برای ایالات متحده داشته باشد زیرا چین سبک حکومتی، ایدئولوژی امنیتی و شیوههای نظارتی خود را ترویج میکند که به فرهنگ سیاسی کشورهای آسیای مرکزی نسبت به بدیل آمریکایی آن بسیار نزدیکتر است. ایالات متحده نمیتواند بهطور مستقیم با چین در آسیای مرکزی در زمینۀ سرمایهگذاری و کمکهای توسعهای رقابت کند. در نشست شیآن، شی جین پینگ 3.6 میلیارد دلار کمک توسعهای جدید ارائه کرد و وعدۀ لغو ویزا داد. در حالیکه بلینکن وزیر امور خارجه ایالات متحده در سفرش به منطقه در ماه مارس متعهد شد که تنها 25 میلیون دلار بودجه برای حمایت از رشد اقتصادی اختصاص دهد. علاوه بر این تفاوتها، گفتمان رسمی چین همواره بر متمایز بودن رویکرد این کشور بهمنزله یک قدرت بزرگ مسئولیتپذیر تأکید دارد که به استقلال و حاکمیت دیگران احترام میگذارد و مانند غربیها در پی مداخله در مدل توسعه و سیاستهای داخلی و خارجی سایر کشورها نیست. مدل بدیل چین برای نظام جهانی مبتنی بر چندقطبی بودن و برابری حاکمیتی کشورهاست.
شایان ذکر است که منطقۀ آسیای مرکزی در صدر دغدغههای بینالمللی، اقتصادی و امنیتی چین قرار ندارد. بهطور سنتی و بهویژه در سالهای اخیر عمدۀ فعالیتهای مدعیانۀ چین در حوزههای دارای اهمیت اساسیتر برای این کشور از جمله در مورد تایوان، شبهجزیرۀ کره، تنگهها و در رابطه با ایالات متحده، هند و ژاپن اتفاق افتاده است. گمانهزنیهایی که دربارۀ انگیزههای پنهان و راهبرد کلان ژئوپلیتیکی چین در آسیای مرکزی در جهت کنترل و تسلط کامل بر این منطقه مطرح میشوند، تا اندازهای اغراقآمیز هستند و دستکم در اسناد بالادستی و موضعگیریهای مقامات چینی شواهد متقن که پشتوانه چنین ادعاهایی قرار گیرند یافته نشده است. ظاهراً چین ظرفیت و نیت تبدیل شدن به تنها هژمون در آسیای مرکزی را ندارد، اما پس از تجربۀ سه دهه نرخ رشد بالا، شهری شدن و دگرگونیهای اجتماعی سریع، چین که با دارا بودن تنها یک درصد از ذخایر نفت جهانی، بزرگترین مصرفکننده نفت است، باید به دنبال منابع عرضۀ پایدار انرژی از هر جای جهان باشد. با توجه به این واقعیت، چشمپوشی از آسیای مرکزی ممکن نیست. کشورهای آسیای مرکزی به عنوان دالان زمینی چین به سوی غرب آسیا با دارا بودن ذخایر انرژی و منابع معدنی قابل توجه از مزیت قرابت جغرافیایی با این کشور هم برخوردار هستند و وابستگی چین را به مسیرهای دریایی کاهش میدهند. با نگاهی به نقشه جغرافیایی ابتکار کمربند ـ جاده، اهمیت و جایگاه کلیدی آسیای مرکزی در کلان پروژه شی جین پینگ آشکار میشود.
https://ccsi.ir//vdciwrar.t1aww2bcct.html
ccsi.ir/vdciwrar.t1aww2bcct.html