به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در آسیای مرکزی، "استانیسلاو الکساندرویچ پریتچین" کارشناس مرکز مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز انستیتو شرقشناسی آکادمی علوم روسیه با انشار مقالهای در سایت "central-eurasia.com" به بررسی فعالیت سازمان شانگهای و نتایج جلسه سران آن در "پکن" پرداخته است.
وی در این مقاله بیان داشته است که آسیای مرکزی بار دیگر به عرصهای تبدیل شده است که در آن مبارزه برای نفوذ بین کشورهای روسیه، چین و ایالات متحده آمریکا شدت گرفته است.
با این حال چند تحول مهم در سال اخیر توجه ابرقدرتها را به این منطقه جلب کرده است که در بین آنها اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای در پکن و اولین سفر خارجی دورهای رئیس جمهور روسیه "ولادیمیر پوتین" به ازبکستان و قزاقستان حائز اهمیت میباشند.
این در حالی است که مشکلات موجود در روابط ایالات متحده و پاکستان، نقشی کلیدی را برای کشورهای منطقه در عملیات پشتیبانی از حملونقل در افغانستان تعیین کرده و تهدیدهای آمریکا علیه ایران سران این کشورها را وادار به انتخاب و تعیین مواضع خود در صورت درگیری احتمالی کرده است.
اجلاس سران کشورهای عضو و ناظر سازمان همکاری شانگهای که در تاریخ ۶ و ۷ ژوئن در پکن برگزار شد یکی از مهمترین رخدادهای سیاسی اوایل تابستان بود.
سیاست تهاجمی ناتو موجب نگرانی اعضای شانگهای شده است
در این رابطه اوضاع بینالمللی از جمله موضع سازشناپذیر واشنگتن در طرح دفاع موشکی، موضعگیری کشورهای غربی به عنوان جبهه متحد علیه سوریه و ایران و تشدید فعالیت ایالات متحده در اقیانوس آرام، بستر مناسبی برای مذاکرات در چارچوب سازمان همکاری شانگهای به خصوص در گفتوگو بین روسیه و چین ایجاد کرد.
با این وجود پوشیده نیست که برای مدت طولانی سازمان همکاری شانگهای در جهان به عنوان یک سازمان غیرشفاف، محروم از مأموریت جهانی و دستور کار عملی مشخص شناخته میشد و این تا حدودی درست بود چرا که تفاوت بسیاری در اهداف اعضای شرکتکننده در سازمان و همچنین در مسائل سیاست خارجی وجود دارد.
این جلسه با حضور اعضا و ناظران این سازمان در شرایط جدید بینالمللی معنا و اهمیت خاصی یافت ضمن اینکه آمریکا و متحدان آن در ناتو با هر گام رفتاری تهاجمیتر در عرصه بینالمللی از خود نشان میدهند به طوریکه به صورت فزایندهای به دنبال یافتن فرصتها برای حل مسائل خود از طریق دور زدن شورای امنیت، سازمان ملل متحد و نقض قوانین بینالمللی هستند.
پس از تحولات اخیر خاورمیانه عربی و شمال افریقا و مداخله کشورهای غربی در بحرانهای سیاسی داخلی این کشورها به خصوص در لیبی، فشارها بر روی کشورهای مستقل در عرصه بینالمللی افزایش یافته است.
علاوه بر این اجلاس پکن را نمیتوان نقطه عطفی در سرنوشت این سازمان محسوب کرد اما در آن ۱۰ سند ( شامل یک بیانیه و ۹ پیشنهاد سران دولتهای عضو سازمان همکاری شانگهای) تصویب شد که چالشها و خطرات احتمالی برای کشورهای شرکتکننده در سازمان و مکانیزمهای ممکن برای حل آنها را تعیین میکند.
به عنوان نمونه در این اجلاس بیانیه سران دولتهای عضو سازمان همکاری شانگهای درباره ایجاد منطقه صلح پایدار به منظور شکوفایی مشترک به تصویب رسید.
این سند از یک سو تأکید میکند که این اتحاد در چارچوب سازمان همکاری شانگهای علیه کشورهای ثالث نمیباشد اما در عین حال در آن فهرستی از موضوعات حساس در سیاستهای بینالمللی از جمله سیستم دفاع موشکی و تمایل استفاده از راهحل نظامی علیه ایران که موجب نگرانی اعضای سازمان شده، آمده است.
در یکی از بندهای این بیانیه ذکر شده است که "در صورت ایجاد وضعیتی که صلح، ثبات و امنیت هر یک از کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای و یا به طور کلی یکی از کشورهای منطقه به خطر بیفتد در آن صورت کشورهای عضو با توجه به اسناد سازمان، یک سری اقدامات سیاسی و دیپلماتیکی را به منظور واکنش به موقع و مناسب اتخاذ خواهند کرد."
تلاش پکن برای افزایش نفوذ اقتصادی در این سازمان
در ضمن پکن با استفاده از حق میزبانی خود درصدد تصویت تعدادی از طرحهایی برآمد که به طور جدی به افزایش قدرت اقتصادی چین در این سازمان به ویژه در آسیای مرکزی منجر میشود.
به عنوان مثال دولت چین طرح ایجاد بانک توسعه سازمان همکاری شانگهای با تعیین مقررات اجرایی آن در پکن را پیشنهاد کرد.
همچنین دیپلماتهای چینی با حمایت از ابتکار روسیه در ایجاد صندوقی برای تأمین مالی پروژههای مشترک مختلف در سازمان همکاری شانگهای، پیشنهاد کردند که از این وجوه برای کمک به کشورهای عضو در صورت مواجه با مشکلات بودجهای استفاده شود.
از سوی دیگر چین در نظر داشت که برای هزینه عضویت ۱۰ میلیارد دلار تخصیص داده شود که البته چین یکی از وامدهندگان و سرمایهگذاران بزرگ در کشورهای مرکزی آسیا میباشد به طوریکه سرمایهگذاری چین در منطقه حدود ۲۵ میلیارد دلار برآورد میشود.
با این حال ایجاد چنین بانکی در صورت تأیید آن، نقش پکن را به عنوان سرمایهگذار و وامدهنده اصلی در منطقه تقویت میکرد.
در ضمن یکی دیگر از ابتکارهای چین ایجاد منطقه آزاد تجاری در چارچوب سازمان همکاری شانگهای بود که همسو با استراتژی اقتصادی جهانی این کشور به منظور گسترش بازار فروش کالاهای چینی بود.
طبیعتا این پیشنهاد توسط اعضا حمایت نشد چرا که در روسیه و کشورهای آسیای مرکزی نگرانیهایی در مورد گسترش نفوذ اقتصادی چین وجود دارد.
ابتکارت اقتصادی روسیه در قالب اتحادیه اوراسیا
علاوه بر این در فضای پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی اتحادیه اوراسیا با ابتکار روسیه در مورد اجرای پروژههای مشترک منطقهای به اجرا درآمده است ضمن اینکه برای روسیه آسیای مرکزی یکی از اولویتهای سیاست خارجی باقی مانده است.
گواه این امر ملاقاتهای خارجی متوالی ولادیمیر پوتین پس از انتخابات ریاست جمهوری میباشد که رئیس جمهور روسیه یکی از اولین دیدارهای خود را در مسیر اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای در تاریخ ۴ ژوئن در "تاشکند" انجام داد و همچنین از "آستانه" نیز دیدن کرد.
این در حالی است که نتیجه گفتگوهای انجام شده وی با همتای ازبک خود "اسلام کریماف" امضای ۲ سند میباشد که شامل: بیانیه تعمیق همکاریهای استراتژیک بین روسیه و جمهوری ازبکستان و یادداشت تفاهم بین ۲ کشور در اقدامات مشترک بعدی برای الحاق جمهوری ازبکستان به معاهده منطقه آزاد تجاری مصوب ۱۸ اکتبر ۲۰۱۱ میباشد.
همچنین شرکت "لوک اویل" روسیه در نظر دارد ۵.۵ میلیارد دلار به منظور استخراج منابع انرژی در ازبکستان سرمایهگذاری کند.
علاوه بر این پوتین مذاکرات سازندهای نیز با "نورسلطان نظربایف" رئیس جمهور قزاقستان در آستانه انجام داد و تعدادی از اسناد مهم دوجانبه از جمله توافق برای اجازه اقامت شهروندان هر ۲ کشور در قلمرو یکدیگر تا ۳۰ روز بدون ثبت محل اقامت که قبل از آن تنها برای ۵ روز محدود میشد، به امضا رسید.
البته این تدابیر برای ساخت یک فضای اقتصادی واحد برای آزادی انتقال کالا و تردد شهروندان قابل انتظار و لازم بود.
در این دیدار هر ۲ رئیس جمهور بر اهمیت استراتژیک روابط بین ۲ کشور تأکید کرده و هدف عمده تجارت دوجانبه را افزایش حجم معاملات ۲۵ دلاری کنونی به ۴۰ میلیارد دلار در مدت چند سال آینده، عنوان کردند.
در ضمن با توجه به اعلام رئیس جمهور قزاقستان در ماههای آینده انتظار میرود که فاز دوم کنسرسیوم خط لوله دریای خزر با ظرفیت ۶۷ میلیون تن نفت آغاز به کار کند که البته این طرح شرایط لازم را برای همکاری دوجانبه در بخش انرژی در بلندمدت به وجود میآورد.
طرح ناتو برای منطقه آسیای مرکزی
از سوی دیگر ایالات متحده نیز در تلاش برای افزایش حضور در آسیای مرکزی برای حفظ نفوذ خود میباشد و در این رابطه استراتژی کلی سیاست خارجی این کشور در مورد منطقه در سال ۲۰۱۱ تصویب شد.
این طرح از ۳ پروژه بزرگ تشکیل شده است که عبارتند از: گسترش شبکه انتقال شمالی، جاده ابریشم جدید و طرح مبارزه با مواد مخدر آسیای مرکزی.
در اوایل ماه ژوئن سال جاری همزمان با تنش در روابط ایالات متحده با پاکستان، ناتو توافقنامهای را درباره انتقال تجهیزات نظامی از افغانستان از طریق قلمرو کشورهای آسیای مرکزی با قزاقستان، قرقیزستان و ازبکستان امضا کرد.
در آینده ایران میتواند به عضویت ثابت سازمان شانگهای درآید
این در حالی است که ایران نیز دارای برنامههای دراز مدتی برای توسعه روابط با کشورهای آسیای مرکزی میباشد.
در اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای در پکن، محمود احمدی نژاد مذاکرات دوجانبهای را با رؤسای جمهور روسیه، تاجیکستان، ترکمنستان، قرقیزستان و همچنین با رهبران چین، پاکستان و افغانستان برگزار کرد.
با توجه به تحریمهای شدید علیه ایران توسعه روابط این کشور با روسیه و کشورهای آسیای مرکزی بسیار امیدوارکننده و به طور بالقوه به نفع هر ۲ طرف میباشد.
با این وجود در سطح سیاسی ایران به دنبال عضویت در سازمان همکاری شانگهای است که البته در حال حاضر به عنوان عضو ناظر در این سازمان حضور دارد و علاقمند است که به عضویت کامل آن درآید.
به نظر میرسد در آیندهای نزدیک ایران میتواند تبدیل به یک عضو ثابت این سازمان شود که بدین منظور کشورهای عضو این سازمان باید به یک درک مشترک از منافعی که امروز وجود دارد، برسند.
همچنین ایران به طور جدی درصدد توسعه روابط با همسایگان شمال شرقی خود است و در این رابطه شروع به برداشتن گامهای عملی کرده است به طوریکه در اوایل ماه می یک سفر علمی برای کارشناسان، دانشمندان و روزنامهنگاران از روسیه و کشورهای آسیای مرکزی برگزار شد که این سفر دال بر آغاز بازگشایی درهای این کشور برای کشورهای شوروی سابق میباشد.
این در حالی است که کشورهای آسیای مرکزی پس از گذشت ۲۰ سال از استقلال خود هنوز نتوانستهاند مکانیزمهای منطقهای را برای تأمین امنیت، حلوفصل اختلافات و درگیریها تبیین کنند و نهادهای کاری برای همکاری اقتصادی ایجاد کنند.
این مطلب استقلال و وزن هر یک از کشورهای منطقه را در صحنه بینالمللی کاهش داده و شرایط لازم برای تقویت نفوذ بازیگران خارجی به منظور دستیابی به اهداف جهانی خود را فراهم میآورد.
از سوی دیگر رقابت قدرتهای برتر به کشورهای آسیای مرکزی فرصت بیشتری برای مانور با استفاده از تضاد بین آنها را میدهد اما با این حال رشد درگیریها بین کشورهای پیشرو در جهان موقعیتی را پیش میآورد که هر کشور به طور جداگانه نمیتواند خود را بیطرف نشان داده و ملزم به اتخاذ مواضع صریح میباشد که این یکی از خطرات عمده سیاستهای چندجانبه که در کشورهای آسیای مرکزی مرسوم است، محسوب میشود.
https://ccsi.ir//vdca.anyk49ni65k14.html
ccsi.ir/vdca.anyk49ni65k14.html