بيش از شش دهه از فاجعهى غصب فلسطين ميگذرد. پيروزى انقلاب اسلامى در ايران در سال ۱۹۷۹ - ۱۳۵۷ هجرى شمسى - اوضاع اين منطقه را زير و رو كرد و صفحهى جديدى را گشود. در ميان تأثيرات شگرف جهانىِ اين انقلاب و ضربههاى شديد و عميقى كه بر سياستهاى استكبارى وارد ساخت در اولين هفتههاى پيروزى، سفارت دولت جعلى اسرائيل در تهران تعطيل و كاركنان آن اخراج شدند و محل آن رسماً به نمايندگى سازمان آزاديبخش فلسطين داده شد؛ كه تا امروز هم در آنجا مستقرند.
امام بزرگوار ما اعلام كردند كه يكى از هدفهاى اين انقلاب، آزادى سرزمين فلسطين و قطع غدهى سرطانى اسرائيل است. امواج پرقدرت اين انقلاب، كه آن روز همهى دنيا را فرا گرفت، هر جا رفت - با اين پيام رفت كه «فلسطين بايد آزاد شود». خون تازهاى در رگهاى فلسطين دميده شد.
در سه دههى گذشته، اين روند روزبهروز پيشرفت و افزايش داشته است. شكست رژيم صهيونيستى در لبنان در سال ۲۰۰۶ - ۱۳۸۵ هجرى شمسى - ناكامى آن ارتش پر مدعا در غزه در سال ۲۰۰۸ - ۱۳۸۷ هجرى شمسى - فرار از جنوب لبنان و عقبنشينى از غزه، تشكيل دولت مقاومت در غزه،بیداری اسلامی،همه نشان دهنده زوال اسرائیل است.طرح جمهورى اسلامى براى حل قضيهى فلسطين ، طرحى روشن، منطقى و منطبق بر معارف سياسىِ پذيرفته شدهى افكار عمومىِ جهانى است كه قبلاً به تفصيل ارائه شده است.
ما همهپرسى از ملت فلسطين را پيشنهاد مي كنيم. ملت فلسطين نيز مانند هر ملت ديگر حق دارد سرنوشت خود را تعيين كند و نظام حاكم بر كشورش را برگزيند. همهى مردم اصلى فلسطين، از مسلمان و مسيحى و يهودى - نه مهاجران بيگانه - در هر جا هستند؛ در داخل فلسطين، در اردوگاهها و در هر نقطهى ديگر، در يك همهپرسىِ عمومى و منضبط شركت كنند و نظام آيندهى فلسطين را تعيين كنند. آن نظام و دولتِ برآمدهى از آن، پس از استقرار، تكليف مهاجران غير فلسطينى را كه در ساليان گذشته به اين كشور كوچ كردهاند، معين خواهد كرد.
اين يك طرح عادلانه و منطقى است كه افكار عمومى جهانى آن را بدرستى درك ميكند و ميتواند از حمايت ملتها و دولتهاى مستقل برخوردار شود. بطور طبیعی صهيونيست هاى غاصب بهآسانى به آن تن در دهند، و اينجاست كه نقش دولتها و ملتها و سازمانهاى مقاومت شكل ميگيرد و معنى مىيابد. مهمترين ركن حمايت از ملت فلسطين، قطع پشتيبانى از دشمن غاصب است؛ و اين وظيفهى بزرگ دولت هاى اسلامى است.
در اين ميان، كشورهاى غربى نيز شايسته است صحنه را با نگاهى واقعبينانه بنگرند. غرب امروز بر سر دوراهى است. يا بايد دست از زورگوئى طولانىمدت خود بردارد و حق ملت فلسطين را بشناسد و بيش از اين از نقشهى صهيونيستهاى زورگو و ضد بشر پيروى نكند، و يا در مسیر زوال حرکت کند. انتظار ضربههاى سختتر در آيندهى نه چندان دور باشد.
آنچه رژيم صهيونيست را تهديد ميكند، موشكهاى ايران يا گروههاى مقاومت نيست، تا در برابر آن سپر موشكى در اينجا و آنجا به پا كنند؛ تهديد حقيقى و بدون علاج، عزم راسخ مردان و زنان و جوانانى در كشورهاى اسلامى است كه ديگر نمي خواهند آمريكا و اروپا و عوامل دستنشاندهشان بر آنان حكومت و تحكم و آنان را تحقير كنند. البته آن موشكها هم هرگاه تهديدى از سوى دشمن بروز كند، وظيفهى خود را انجام خواهند داد.
رویکرد دو گانه برخی کشورهای غربی در عدم محکومیت نقض حقوق اولیه انسانی توسط گروه های افراطی و تروریستی در سوریه موجب رشد افراط گرائی و سرایت نا امنی و بی ثباتی به سایر مناطق خاورمیانه می شود.
تصمیم کشورهای غربی برای ارسال سلاح های پیشرفته جهت گروه های افراطی و غیر مسئول در سوریه، نقض حقوق بشر در سوریه علیه پیروان همه مذاهب از جمله شیعیان، اهل تسنن، دروزیها، مسیحیان و کردها را تشدید کرده است.
حملات گروه های افراطی به مکانها و حرمهای مقدس ادیان و مذاهب مختلف در سوریه و اقدام به تخریب گنبد و بارگاه و بی حرمتی به آنها، می تواند در گیریهای مذهبی بین پیروان مذاهب مختلف را تشدید نماید، ایران این اقدامات را محکوم نموده و از طرفهای ذیربط بخواهد که قداست این مکانهای متعلق به مسلمانان و مسیحیان حفظ شده و از اقدامات مشابه در آینده خوددداری شود.
امیدواریم با قبول آتشبس از سوی طرفین درگیری فرصتی برای آرام گرفتن جان ها و ایجاد راه حل سریع بحران در سوریه فراهم شود و در این میان برای نهادهای بشردوستانه نیز این امکان به وجود خواهد آمد تا کمک های فوری به مناطق آسیب دیده فرستاده شود.
تصمیم اتحادیه اروپا در درج شاخه نظامی حزبالله در فهرست تروریسم این اتحادیه در چارچوب اقدامات آمریکایی – اسرائیلی علیه مقاومت و در نتیجه فشارهای بسیار آمریکا صورت میگیرد که برخی از کشورهای اروپایی درک نادرستی از حوادث سوره دارند.
تصمیم اتحادیه اروپا در درج شاخه نظامی حزبالله در فهرست تروریسم این اتحادیه هیچ ارتباطی با قوانین بین المللی ندارد و کشورهایی غیر عضو این اتحادیه میتوانند آن را نادیده گرفته و به آن عمل نکنند به عبارت صریحتر این تصمیم هیچ ارزش و اعتباری در کشورهایی همچون روسیه و هند و پاکستان و چین و اندونزی و مالزی و تمام کشورهای آفریقایی و آسیایی و آمریکایی ندارد و تنها برای کشورهای عضو اتحادیه اروپا لازم الاجرا است.
دستاویزی که اتحادیه اروپا در قبال حزبالله به آن متوسل شد، حضور این حزب در کنار ارتش سوریه برای مبارزه با گروههای مسلح بود، در حالیکه ۶۰۰ عنصر مسلح اروپایی هم اکنون در سوریه و در صفوف گروه جبهه النصره درحال مبارزه با نظام سوریه هستند و شواهدی وجود دارد که نشان میدهد، آنها با تسهیلات دولتهای خود راهی سوریه شدهاند و این جدای از هزاران عنصر مسلح وابسته به سازمان تروریستی القاعده است که از این سازمان و دیگر کشورهای عربی در سوریه حضور داشته و علیه نظام سوریه مبارزه میکنند.
تصمیم اتحادیه اروپا تصمیمی یا قطعنامهای بینالمللی نیست که سازمان ملل را متعهد به تبعیت از آن کند. شاخه نظامی حزب الله در هیچ یک از کشورهای اروپایی دارای حساب بانکی نیست.
تحولات مصر طی روزهای اخیر توجه جهانیان و به خصوص کشورهای منطقه را به خود جلب کرده است .
ضمن ابراز نگرانی نسبت به شرایط موجود و اخبار منتشر شده از مصر مبنی بر سوق یافتن این کشور به سمت خشونت به نفع هیچ طرفی در مصر نیست.
در مصر قانون، رای مردم، گفت وگو و استفاده از نظر عقلا و پرهیز از خشونت را بهترین شیوه برای حل بحران در این کشور است. ما همه گروه ها و موسسات مصر و احزاب این کشور را به اتخاذ راه حل مقبول همه جانبه برای خروج از وضعیت فعلی تشویق میکنیم
شرایط اخیر در خیابان های قاهره و استان های مختلف مصر حاکی از نوعی تقسیم بندی در داخل این کشور است و به نظر می آید این تقسیم بندی هیچ سودی به حال ملت مصر نخواهد داشت.
تقسیم مردم مصر و حمایت برخی از موسسات مصری از یک طرف نزاع کمکی به حل بحران نکرده بلکه بحران را عمیق تر می کند.این روش فقط دشمنان مصر را خرسند می کند. ضمن محکوم کردن حوادثی که منجر به کشته و زخمی شدن مردم مصر شده، این برخوردها به نفع هیچ طرفی در مصر نیست و باید با روشی عاقلانه و از طریق گفت وگو به این بحران خاتمه داده شود. ریخته شدن خون های بیشتر از ملت مصر باعث پیچیده تر شدن اوضاع و سختتر شدن راه های خروج از بحران خواهد شد. https://ccsi.ir//vdcj.xeafuqeyasfzu.html
ccsi.ir/vdcj.xeafuqeyasfzu.html