كردپرس: در توصیف ویژگیهای مهم روابط ایران و ترکیه به این موضوع اشاره شده که جنس رابطه ی تهران – آنکارا، یک ماهیت استراتژیک دارد. با این وجود، دستکم در دو - سه سال اخیر گاهی شاهد برخی مواضع و بیانات متفاوت از مسئولین و سیاستمداران هر دو سو بودهایم که فضای نامطلوبی به وجود آورده و چنین احساسی را القاء کرده که این رابطه چندان استراتژیک هم نیست. با توجه به شناخت و تجارب طولانی شما در این عرصه، میخواهیم نظرتان را درباره ی این مساله جویا شویم.
دولتآبادی: ببینید! روابط ایران و ترکیه، از جنس یک تعامل استراتژیک است. اما بیان این واقعیت به این معنی نیست که دو کشورِ دارای روابط استراتژیک، الزاما باید در هیچ حوزهای با هم اختلاف نظر نداشته باشند. شما در بلوک غرب و در اتحادیهی اروپا نیز که کشورها دارای روابطی فراتر از حد استراتژیک هستند و تقریبا به حالتی شبیه وحدت رسیدهاند، باز هم اختلافات مهمی مشاهده میکنید.
به نظر من مهم ترین نکته در تبیین دلایل استراتژیک بودن روابط ترکیه و ایران این است که این رابطه، گسستنی نیست. این دو کشور با هم همسایه اند و قاعدتا نمی توانند خاک و جغرافیای خود را تغییر دهند. برای هم، مسیر ترانزیت هستند و به همدیگر نیاز متقابل دارند و ایران صاحب کالای استراتژیک و منابع انرژی است که ترکیه به آن احتیاج دارد و نزدیک ترین منبع نیز برای تامین نیازهای ترکیه ایران است. نکته ی بعدی این است که این دو کشور دارای ریشه های مشترک هستند. حتی در ساخت و ترکیب دولت عثمانی، ایرانیان نقش جدی داشته اند و نکته ی دیگری نیزکه اهمیت ویژه ای دارد این است که از حیث نگرش ژئوپولیتیک، جمع جغرافیای ایران و ترکیه به علاوه ی عراق، یکی از مهم ترین مناطق سیاسی تاثیرگذار جهان است. در صورتی که بین این مثلث وحدت به وجود بیاید، اتفاقات مهمی در سیاست منطقه ای و جهانی روی می دهد و همین نکته نیز باعث می شود که یک بار دیگر ارزش همکاری های ایران و ترکیه بیش از پیش مطرح شود. ایران و ترکیه دارای قدیمی ترین مرزهای جهان هستند و بنا به دلایلی که ذکر آنها رفت، رابطه ی این دو کشور گسستنی نیست. دوره ی طولانی چهارصد ساله ای در روابط این دو کشور وجود دارد که پس از چندین جنگ نفس گیر، هر دوطرف به این تیجه رسیدند که جنگ به مصلحت هیچ کدام از آنها نیست. اما با وجود همه ی این عوامل مهم و تاثیرگذار که ضرورت تداوم روابط را فرض می کند، نباید از این واقعیت نیز غافل بمانیم که در روند روابط ایران و ترکیه، عنصر مهمی به نام رقابت نیز وجود دارد. در رقابتی که بین ایران و ترکیه در جریان است، در عین این که هر دو کشور در بسیاری از حوزه ها قصد پیشی گرفتن از هم را دارند، ناچار به همکاری متقابل نیز هستند. این دو کشور از حیث جغرافیا، جمعیت و موقعیت منطقه ای در جهان امروز صاحب اهمیت ویژه ای هستند و با هم رقابت می کنند اما از حیث روابط تاریخی و ریشه داری که وجود دارد، همکاری نیز به عنوان یک عنصر مهم برجسته می شود. ما دشمنان مشترکی داشته ایم و داریم و «رقابت» و «همکاری» به صورت «توامان »، خمیر مایه ی روابط تهران – آنکارا است.
کردپرس: یکی از دستاوردهای دوران ۷ ساله ی فعالیت شما به عنوان سفیر ایران در آنکارا، امضای توافقنامهی امنیتی بین ایران و ترکیه بود. اگر ممکن است در خصوص اهمیت این توافق نامه و زمینه های شکل گیری آن توضیح بدهید.
دولتآبادی: یکی از مقولاتی که اصل رقابت را بین دو کشور پررنگ می کند، موضوع امنیت است. یک نسبت ویژه ای بین مساله ی رقابت و امنیت وجود دارد. به این شکل که اگر حوزه های تهدیدات امنیتی دو کشور، زمینه ی اعمال فشار بر یکدیگر را ایجاد کند، وزنه ی رقابت سنگین تر شده و روابط به سویی می رود که دو کشور وارد فاز تهدیدات امنیتی علیه یکدیگر شوند. هم ترکیه هم ایران می توانند بر روی فضای امنیتی همدیگر تاثیر بگذارند. من در این حوزه یک هدف مهم داشتم و می خواستم عنصر تهدید در این حوزه حذف شده و رقابت به شکلی نباشد که به اصل رابطه لطمه بزند. به همین خاطر مذاکرات طولانی بین دو کشور صورت گرفت و این گفتگوها نهایتا به امضای سند امنیتی بین ایران و ترکیه انجامید.
قاعدتا" عوامل تهدیدگری همچون منافقین و غیره و ذالک که سابقا می توانستند از داخل خاک ترکیه علیه منافع ما فعالیت کنند، با امضای این سند همکاری محدود شدند و ترکیه نیز دارای زوایای خاصی بود که با امضای سند مزبور آسوده خاطر شده و آسیب پذیری روابط دو کشور به حداقل رسید.
کردپرس: به گواه کارشناسان حوزهی روابط بینالملل و دیپلماسی طی چند سال اخیر، توان دستگاه دیپلماسی کشور تا حد زیادی کاهش یافت و روابط ایران و ترکیه نیز یکی از حوزه های دیپلماتیکی بود که از آسیب های این دوران بی نصیب نماند. سطح رابطه ی موجود بین ایران و ترکیه را در حال حاضر چگونه می بینید و برای ارتقای روابط، چه راهکارهایی را پیشنهاد می کنید؟
دولت آبادی: در مشکلاتی که در حوزهی روابط ایران و ترکیه به وجود آمده، من سهم خطاهای ترکیه را بیشتر می بینم. چرا که ترکیه در کشور سوریه، به شکلی وارد فعالیت شد که به روابط ما آسیب زد. دولت برآمده از حزب عدالت و توسعه به دنبال راهبرد تنش صفر با همسایگان بود و در این حوزه نیز موفق عمل کرده بود و با سوریه نیز روابط خوبی داشت. اما بعدها بر خلاف این خط مشی در سوریه به شکلی عمل کرد که برای ایران قابل پذریش نبود. بلاخره سوریه یکی از متحدین استراتژیک ایران و یکی از کشورهای مهم خط مقدم است و از کمپ دیوید تا امروز در مقابل باج خواهی اسرائیل غرب و خط سازش اعراب مقاومت کرده و اجازه نداده که سازش یک جانبه ای علیه مردم فلسطین شکل بگیرد. ترکیه در این حوزه مرتکب اشتباه بزرگی شد. البته ما نیز مرتکب خطاهایی شده ایم. از جمله این که دو کشوری که همسایه بوده و دارای روابط عمیق هستند، باید روابط گرمی داشته باشند و حجم رفت و آمدهای دیپلماتیک آنها باید هم در سطح بالایی و هم در حجم بالایی باشد. شما به تجربه ی آمریکا و اتحادیه اروپا بنگیرد، می بینید که تقربا هر روز مسئولین و مقامات آمریکایی و اروپایی با هم در تماس هستند و روزی نیست که تقویم اروپا خالی از مذاکره و رابطه و دیدار دیپلماتیک باشد. این روابط و گفتگوها، اعتمادسازی می کند، به روابط استحکام می بخشد. فاصله گرفتن در دنیای سیاست و دیپلماسی امر مذمومی است و ما متاسفانه از دولت ترکیه فاصله گرفته ایم و رفت و آمدهای ما کاهش پیدا کرده است. این باید جبران شود و به نقطه ی اطمینان بخش گذشته برسیم.
کردپرس: در دنیای دیپلماسی و روابط سیاسی برای توصیف امور و رویدادها، وسواس ویژهای در انتخاب واژگان و صفات به خرج داده می شود. اگر بخواهیم فضای موجود در روابط ایران با ترکیه را با یک صفت ساده توصیف کنیم؛ کدامیک از اصطلاحات تنبلی دیپلماتیک، کم توجهی یا غفلت برای تببین آسیبها و خطاهای ما در این حوزه مناسبتر است؟
دولتآبادی: هر سه واژه را هم می توان به کار برد. متاسفانه در چند سال گذشته، دیپلماسی ما آسیب های فراوانی دید و نتوانستیم جایگاه قبلی خود را در منطقه و جهان به دست بیاوریم. امیدواریم با توجه به انتخابات اخیر و تغییرات پیش رو این فاصله کم شود. کار عمده ی دیپلماسی، تولید تئوری یا نظریه و ایجاد زمینه های همسان سازی فکری است. بالاخره این واقعیت وجود دارد که نظام های سیاسی دنیا حتی در عین همکاری نیز نسبت به هم سوء ظن هایی دارند که نمونه ی آن را در همین ماجراهای اخیر شنود تلفنی کشورهای اروپایی می بینیم. طبیعتا اگر رفت و آمد دیپلماتیک وجود نداشته باشد، سوء ظن ها و فاصله ها عمیق تر می شود. ما در این چند سال صاحب یک دیپلماسی متحرک و پویا نبودیم و از زاویه ی بی اطلاعی وزرای امورخارجه در دولت آقای احمدی نژاد، لطمات سنگینی خوردیم. چرا که این آقایان وزرا، اساسا" سیاستمدار نبودند. این ها در حد دیپلمات درجه دو بودند و برای کار عظیم سیاست خارجی ایران، آدم های مناسبی نبودند. به ویژه در دوره ای که روابط ما پرتنش بوده و تحریم های ناعادلانه ای علیه کشور وضع شده و شاهد افزایش فشار آمریکا علیه کشور بودیم، نیاز داشتیم که وزرای سیاست شناس و توانمندی داشته باشیم. متاسفانه دیپلمات درجه سومی مانند آقای متکی در این دوران وزیر امورخارجه شد و یا این که شخصی مانند آقای صالحی که ناآشنا به سیاست خارجی بود سکان دستگاه دیپلماسی را در دست گرفت و این ها به دیپلماسی لطمه زدند. ما در این دوران باید افرادی را در پست وزارت امور خارجه می دیدیم که حتی بالاتر از سطح آقایان خرازی و ولایتی بودند اما متاسفانه انتخابهای بدی صورت گرفت. همین اتفاق در حوزه ی سفرا نیز اتفاق افتاد و خود من زمانی که ماموریتم به عنوان سفیر در ترکیه به پایان رسید، تا دو سال بعد فردی جایگزین من نشده بود و چنین چیزی برای روابط ما یک فاجعه بود.
کردپرس: شما به اختلاف نظر مهم ایران و ترکیه در حوزه ی سوریه اشاره کردید. برخی تحلیل گران ترکیه ای بر این باورند که نفس عضویت ترکیه در ناتو و روابط استراتژیک ترکیه با آمریکا و اسراییل، باعث می شود که توقعات ویژه ای از ترکیه به وجود بیاید و ایران نیز باید با درک این روابط و توقعات موجود، برخی از رفتارهای آنکارا از جمله مداخله در سوریه را به مثابه ی یک واقعیت عینی بپذیرد و به این موضوع اعتراض نکند. تا چه اندازه با این نگرش موافق هستید؟
دولتآبادی: این حرف صحیحی نیست. اتفاقا به نظر من در این مورد خاص، ترکیه پیشقدم شد و چنین نبود که آنکارا بر اساس درخواست ناتو، اروپا و آمریکا وارد این فاز شود. ترکیه با این پیش فرض وارد این بحران شد که اروپا و آمریکا از همه ی اقدامات او حمایت می کنند. ترکیه در این حوزه مرتکب چند خطا و پیش بینی غلط شد: اول این که ترکیه نتوانست عمق وحدت دولت و ملت سوریه را درک کند و تصور می کرد که در سوریه یک اقلیت ضعیف پیشتیبان حکومت است. یعنی یک جورهایی سوریه را به عراق دوران صدام تشبیه کرد و فکر می کرد که یک اقلیت کوچک در سوریه صاحب همه چیز است و اکثریت نیز تحت ظلم و نابرابری زندگی می کنند. در حالی که سوریه یک دولت سکولار بود و اهل سنت در حاکمیت، پست ها، مناصب و بازار نقش مهمی داشته و دارد و همین پیوند است که سوریه را دوسال سر پا نگه داشته است. اگر چنین نبود که سوریه نیز مانند قذافی ظرف دو هفته سقوط می کرد. ترکیه فکر می کرد که از حمایت کامل اروپا و آمریکا برخوردار خواهد شد. آنها در بدو امر به صورت لفظی حمایت کردند اما وقتی که ابعاد مساله و عمق استراتژیک آن را به دقت سنجیدند متوجه این واقعیت شدند که باید عقب نشینی کنند. بلاخره مواضع اولیه فرانسه و انگلیس در آغاز بحران سوریه بعدا" به طور دیگری تغییر یافت، لذا من این تحلیل را نادرست می دانم و معتقدم ترکیه با این نیت وارد میدان شد که بقیه را نیز به حمایت از خود وادار کند.
کردپرس: به عنوان یک دیپلمات که مدت ها در ترکیه کار کرده اید و با حوزه ی سیاسی و دیپلماسی این کشور آشنا هستید، تا چه اندازه با تحلیل هایی که احمد داوداوغلو را به عنوان یک وزیر خارجه ی شکست خورده تلقی می کنند موافق هستید؟
دولتآبادی: مساله ی ورود ترکیه به بحران سوریه متاسفانه با تشویق و توصیه ی آقای داوداوغلو صورت گرفت و این مسیر چنانچه ملاحظه می کنید، شکست خورده است. آقای داوداوغلو در کتاب عمق استراتژیک، نظریه ی مبنایی روابط دولت اردوغان را با کشورهای منطقه تعیین کرد و استراتژی صحیحی به نام تنش صفر با همسایگان در پیش گرفت. آن نظریه ی داوداوغلو باعث شد که ترکیه ظرف چند سال به طرزی باورنکردنی پیشرفت کرده و به توسعه دست پیدا کند اما درست از زمانی که وی نظریه خود را زیر پا گذاشته و وارد بحران سوریه شد تنش صفر با همسایگان با شرایط بدتری به تنش تروریستی و نظامی ترکیه با همسایگان منجر و باعث تضعیف بیش تر ترکیه در منطقه شد. این خطا در آینده می تواند عواقب تلخی برای آنکارا به دنبال بیاورد و ما باید به عنوان یک همسایه، کاری کنیم که ترکیه را ازاین باتلاق بیرون بیاوریم.
کردپرس: در حوزه ی مذاکرات هسته ای ۱+۵ ترکیه در چندین مقطع توانست میزبانی مذاکرات را بر عهده بگیرد. اما بعدا در تصمیمات وزارت امور خارجه و شورای عالی امنیت ملی، تغییراتی حاصل شد و مذاکرات ما در بغداد و آلماآتی ادامه پیدا کرد. شما این تغییرات را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا بهتر بود که همه ی نشست ها را با میزبانی ترکیه ای ها ادامه می دادیم یا تنوع موجود را می پسندید؟
دولتآبادی: متاسفانه ما در سیاست خارجی، احساساتی عمل می کنیم و از قواعد نظری پیروی نمی کنیم. ما در حوزه ی سوریه، با کشور ترکیه اختلاف نظر داشته و داریم اما این موضوع هیچ ربطی به مسائل دو جانبه و بین المللی ما ندارد. ما در این مورد یعنی در انتقال محل مذاکرات از استانبول به بغداد و آلمااتی اشتباه کردیم. برخوردهای مناسبی صورت نگرفت و موضع گیری ها ما مناسب نبود و کاری کردیم که ترکیه ای ها هم بعد از آن به اندازه ی کافی مایه نگذاشتند. ما کار درستی نکردیم و باید در همان استانبول ادامه می دادیم چرا که ترکیه در تقویت تعامل و ارتباط با غرب، بهتر می تواند عمل کند تا قزاقستان و عراق. لذا به نظر من ترکیه شریک بهتری بود.
کردپرس: اگر به خاطر داشته باشید در آخرین سفر رجب طیب اردوغان به ایران، مشکلاتی در تهران به وجود آمد و برنامه ی ضیافت رییس جمهور ایران و نخست وزیر ترکیه، به بهانه ی مسمومیت غذایی آقای احمدی نژاد برگزار نشد و اردوغان نیز برای دیدار با رهبر معظم انقلاب به مشهد رفت و ظاهرا وی به منظور اتخاذ موضع در برابر رفتارهای میزبان، به جای آن که شخصا در برنامه ی افتتاح مرکز فرهنگی یونس امره در تهران حضور پیدا کند، داوداوغلو را به آن مراسم فرستاد. از دیگر سو مقامات ترکیه نیز موضع گیری هایی علیه کشور ما داشته اند. آیا می توان این وضعیت نامطلوب را با اتخاذ راهکارهای دیپلماتیک تغییر داد؟
دولت آبادی: اصلا یکی از وظایف مهم سیاست خارجی، حل همین بحران هاست. اگر غیر از این باشد که اصلا کار دیگری برای دیپلمات ها نمی ماند. این موارد، ضعف های دیپلماتیک هر دو کشور را نشان می دهد و متاسفانه سهم ما در این خطاها و ضعف ها بیشتر بوده است. زیرا ما قوی تر و در موقعیت ممتاز تری قرار داریم. دیپلماسی، قرار است مانع از اقدامات و برخوردهای احساساتی شود. دیپلمات باید نظر به آینده داشته باشد و فکر تولید کند. یک تاجر می تواند برای فروش یک کالا، مسیرها و مشتریان فراوانی را انتخاب کند اما یک دیپلمات گزینه های متعددی در اختیار ندارد. شما در این جهان پهناور، هر اندازه که دوست و هم پیمان داشته باشید باز هم کم است. چگونه ممکن است که در چنین شرایطی به جای این که برای افزایش شمار دوستان خود اقدام کنید، دست به کارهایی بزنید که همین دوستان فعلی نیز از دست شما خارج شوند؟ قرار نیست دستگاه دیپلماسی، شریک رفتارهای احساساتی دیگر بخش ها شود. مواردی که به آنها اشاره کردید، رفتارهای درستی نبود. به ویژه برخوردی که با اردوغان صورت گرفت، اصلا جالب نبود. بالاخره پذیرایی از یک نخست وزیر شرایط و موازین خود را دارد. شما بر اساس ارزش های اسلام، حتی اگر دشمن در خانه ی شما پناه بگیرد، نمی توانید بیرونش کنید چه برسد به این که دوست و مهمان رسمی خود را با چنین واکنش هایی از خود برانید.
کردپرس: حتما در جریان این موضوع هستید که طی دو سال اخیر در فضای رسانه ای ایران و ترکیه، بیاناتی منتشر شده که مشکل ساز شده است و آقای دکتر صالحی وزیر امور خارجه ی کشورمان، ناچار شد به خاطر این موضوعات، در آنکارا توضیحاتی ارائه دهد و بارها شاهد طرح گلایه هایی از جانب نخست وزیر، وزیر امور خارجه و رییس مجلس ملی ترکیه در این حوزه بوده ایم و صد البته در چند مورد شاهد حمله و هجوم رسانه ای ترکیه به ایران نیز بوده ایم. در برخی موارد، بیاناتی از سوی برخی مقامات ایرانی نظیر آقایان بروجردی، ابراهیمی، فیروزآبادی، کوثری و دیگر آقایان چنان تند درباره ی ترکیه سخن گفته اند که واکنش هایی را از جانب آنکارا به دنبال آورده است. تداوم این وضعیت تا چه اندازه می تواند مشکل ساز شود؟ آیا در مناسبات سیاسی دیگر کشورها نیز کشاندن اختلافات به چنین حوزه هایی مرسوم است؟
دولتآبادی: چنین پدیده ای در سایر کشورها چندان مرسوم نیست. چرا که سیاستمداران سابقه دار و باتجربه به خوبی می دانند که پدیده های سیاسی برخلاف ظاهر آن که ساده می نماید ابعاد بسیار پیچیده ای دارد. دیپلماسی با روح و روان و اندیشه و نیات طرف مقابل شما سروکار دارد و برای تغییر چنین چیزهای حساسی، نیاز به یک عملیات ظریف و دقیق وجود دارد. نباید در این حوزه دست به کارهایی زد که تحریک زا و مشکل آفرین باشد. افرادی که فاقد تجربه ی کافی در این حوزه هستند، همه چیز را مکانیکی تحلیل می کنند. مثلا از آقای بروجردی با توجه به سوابقی که در این حوزه دارند انتظار نمی رفت چنین واکنش هایی نشان دهند. البته من نمی دانم این دوستان بر اساس چه اطلاعاتی موضع گیری کرده اند. ممکن است این آقایان اطلاعاتی در اختیار داشته اند که ما از آن بی خبر بوده ایم اما به عنوان یک تحلیل گر و کسی که در گذشته ای نزدیک با این موضوع درگیر بوده، این اقدامات را تایید نمی کنم. صد البته افراد آزاد هستند که نظرات خود را درباره ی امور گوناگون بیان کنند. اما آن چه که در این میان مشکل زا می شود این است که برخی از آقایانی که شما به اسامی آنان اشاره کردید، گاهی به گونه ای برخورد می کنند که گویی از زبان حاکمیت حرف می زنند و همین موضوع است که مشکل ساز می شود.البته باید فراموش نکنیم که برخی مقامات ترکیه ای نیز گاهی درباره ی ایران به تندی موضع گرفته اند و به هر صورت چنین اقدامات از هر دو سو قابل قبول نیست.
کردپرس: بله. همین طور است. شاید مثال و مصداق نزدیک به موردی که شما به آن اشاره فرمودید، مواضع تند ادریس نعیم شاهین وزیر کشور سابق ترکیه است. در عاشورای پارسال و در همان روزی که آقای لاریجانی رییس مجلس شورای اسلامی در جمع عزاداران میدان هالکالی استانبول سخنرانی می کرد، وزیر کشور وقت ترکیه، نکات تند و نابه جایی درباره ی ایران بیان کرد که در روزنامه ی زمان و دیگر رسانه های ترکیه بازتاب گسترده ای پیدا کرد. اجازه بدهید در خصوص مساله ی مذاکرات صلح بین ترکیه و پ.ک.ک نیز از شما سوال کنیم. زمانی که جنابعالی به عنوان سفیر ایران در ترکیه فعالیت می کردید، روزنامه ی ملیت با شما مصاحبه ای انجام داد. شما در آن مصاحبه به اظهارات رییس ستاد مشترک ارش آمریکا اشاره کرده اید که گفته بود« آمریکا و ترکیه در نود درصد مسائل با هم موافق و هماهنگ هستند.» شما روی این موضوع انگشت گذاشته بودید که آن ده درصد اختلاف نظری که بین آمریکا و ترکیه وجود دارد، مساله ی پ.ک.ک است و آمریکا مطلقا موافق این نیست که پ.ک.ک حذف شود. آیا هنوز هم بر این باور هستید، یا نظرات شما در این خصوص تغییر کرده است؟
دولت آبادی: خیر. هنوز هم بر سر همان نظر قبلی ام هستم. آمریکا، انگلیس و اسراییلی ها، مجموعا، مثلثی را به وجود آورده اند که مایل به حل مساله ی پ.ک.ک نیستند. این ها اجازه نمی دهند که مساله کُردی در ترکیه حل شود.
کردپرس: با این حساب به مذاکرات کنونی بین ترکیه و پ.ک.ک، چندان خوشبین نیستید.
دولت آبادی: بله! مشکلات موجود، تاریخی تر و ریشه دارتر از آن است که در یک مقطع زمانی کوتاه و در فرایند یک بازی سیاسی حل شوند. اگر هم امروز به طور موقتی این مشکل حل شود، بعدها به شکل دیگری دوباره مشکل ساز خواهد شد. بگذارید برایتان مثالی بیاورم. ۱۶ سال پیش من مسئول سیاسی منطقه ی سی.آی.اس (حوزه آسیای مرکزی و قفقاز) شدم. آن روز قرارداد مینسک امضا شده بود و تصور می رفت که مساله ی آذربایجان و ارمنستان حل شده است. من همان روز اعلام کردم که این یک خیال باطل است و مشکلات این دو کشور با چند نشست حل نمی شود و یک چهارچوب قانون مند در یک روند طبیعی می تواند به این معضل خاتمه دهد. شما امروز هم می بینید که مساله ی آذربایجان و ارمنستان به قوت خود باقی است. مساله ی ترکیه و کردها نیز همین حالت را دارد. اگر با این اقدامات، امکان حل معضلات بزرگ وجود داشت که قاعدتا باید کمپ دیوید هم به اهداف خود می رسید. فراموش نکنینم در این حوزه ها نیروهای فعال و تاثیرگذار فراوانی نقش بازی می کنند و مدام به دنبال آن هستند که بازی را به سمتی دیگر تغییر دهند. مثلا مساله ی اسکاتلند و انگلیس نیز بعد از چند قرن، باز هم در حد یک معضل باقی مانده و اسکاتلند می خواهد از انگلیس جدا شود و کِبک نیز در کانادا به دنبال استقلال خودش است. تصور می کنم حل مساله ی کردها و ترکیه نیز به این سادگی ها نیست. هم ترکیه دارای منافعی است که نمی خواهد از آن چشم پوشی کند و هم پ.ک.ک در حوزه ی مطالبات خود آن قدر تمامیت خواهانه پیش خواهد رفت که ترکیه حاضر به پذیرش آن نشود.
کردپرس: موضوع مذاکرات صلح بین ترکیه و پ.ک.ک، بُعد سوری نیز دارد. می دانید که حزب اتحاد دموکراتیک به عنوان یکی از احزاب اقماری پ.ک.ک، در شمال سوریه حضور گسترده و تاثیرگذاری دارد. با آغاز دور جدید مذاکرات صلح بین ترکیه و اوجالان، رهبر حزب اتحاد دموکراتیک اعلام کرد که اگر اردوغان و اوجالان به توافق برسند، حزب وی نیز حاضر است در صف مخالفین سوری قرار گرفته و با آنان همکاری کند. این موضوع تا چه اندازه خواهد توانست معادلات حوزه ی سوریه را تغییر دهد؟
دولتآبادی: چنین موضوعی می تواند بحران سوریه را پیچیده تر کند. این حرف، در کلّ از لحاظ سیاسی حرف خطرناکی است و آسیب آن نیز در بلند مدت گریبان کردهای شمال سوریه را خواهد گرفت. این حرف ساده ای نیست. ایشان شاید خودش هم متوجه نیست که چه حرف خطرناکی زده و چنین حرکتی چه ابعاد گسترده، چندلایه و خطرناکی دارد. متاسفانه تشکیلات و ساختارهای حزبی عشیره ای این چنینی، چون فکر می کنند که مالک اراده ی حزب و مردم هستند، حرف هایی می زنند که پیامدهای سنگینی برای مردم و پیروان آنها دارد. این تصمیم اصلا ساده نیست و می تواند مشکلات و بحران های جدی یی برای کردهای سوریه به دنبال بیاورد.
گفتگو: محمدعلی دستمالی
منبع: خبرگزاری بینالمللی کردپرس
https://ccsi.ir//vdcc.iqma2bqxila82.html
ccsi.ir/vdcc.iqma2bqxila82.html