دوشنبه ۳ دی ۱۴۰۳ , 23 Dec 2024
تاریخ انتشار :شنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۳۵
کد مطلب : 21864
محمت پرینچِک، پژوهشگر تاریخ و علوم سیاسی و فرزند دوغو پرینچک، رهبر حزب «وطن» ترکیه در روزنامه «آیدینلیک» از طرح محرمانه روسیه برای آینده خاورمیانه و شمال آفریقا رونمایی کرد. اساس این طرح اوراسیایی بر همکاری راهبردی سه‌جانبه مسکو ـ آنکارا ـ تهران قرار دارد که نطفه آن در روند آستانه بسته شد. در این طرح، روسیه «هارتلند» اوراسیا و قدرت اصلی است. همچنین ایران رهبری اتحادیه شیعی را برعهده دارد. ترکیه نیز می‌تواند با اتکا به تصوف نقشی مهم در احیای اسلام سنتی و بلوک صوفی ایفا کند.
طرح محرمانه روسیه برای خاورمیانه؛ یک روزنامه ترکیه‌ای از برنامه پوتین برای منطقه خبر داد

محمت پرینچک، پژوهشگر تاریخ و علوم سیاسی فرزند دوغو پرینچک رهبر حزب وطن ترکیه و از چهره‌های مهم طیف اوراسیاگرایان ترکیه است. از او کتاب‌ها، مقالات و یادداشت‌های متعددی درباره روابط ترکیه و روسیه و تاریخ مناسبات دو کشور منتشر شده است. اخیرا او در یادداشتی در روزنامه «آیدینلیک» ترکیه از اقدام دولت روسیه در تدوین طرحی برای آینده خاورمیانه و شمال آفریقا خبر داد و به معرفی آن پرداخت. مطلب حاضر گزیده‌ای از این یادداشت است. محمت پرینچک در یادداشتی با عنوان «طرح مسکو برای خاورمیانه و شمال آفریقا» که ۱۹ و ۲۰ سپتامبر سال‌جاری در روزنامه آیدینلیک منتشر شد به ابتکار مقامات روس در تدوین طرحی برای آینده منطقه پرداخت. به نوشته وی حاصل طرح خاورمیانه بزرگ ایالات‌متحده برای منطقه، ترویج جدایی‌طلبی قومی و وهابی‌گری و افراط‌گرایی مذهبی بوده است. پیامد گسترش وهابی‌گری و افراط‌گرایی مذهبی تهدید کیان دولت‌های ملی در منطقه بود. مبارزه با افراط‌گرایی دینی به بهانه‌ای مضاعف برای مداخله در امور خاورمیانه و شمال آفریقا بدل شد و برای سازمان‌هایی مانند حزب کارگران کردستان ترکیه (پ.ک.ک) و حزب اتحاد دموکراتیک کردستان سوریه (پ.ی.د) که در جبهه جنگ با افراط‌گرایان قرار گرفتند مشروعیت آفرید. با این وجود طرح آمریکایی خاورمیانه بزرگ شکست خورده و واشنگتن درصدد تدوین طرح‌های جدیدی برای سلطه بر جهان اسلام از طریق بازآرایی نقشه منطقه برآمده است. زمانی‌که دستگاه‌های اطلاعاتی روسیه از طرح‌های جدید ایالات‌متحده آگاه شدند مسکو تصمیم گرفت که دیگر صرفا نظاره‌گر نباشد. از این رو کارشناسان نظامی-امنیتی و راهبردی و شخصیت‌های مهم دولت روسیه دست به کار تدوین یک طرح جدید برای آینده منطقه زدند. مساله اصلی این است: «اکنون که طرح آمریکایی خاورمیانه بزرگ و نظم نوین جهانی دچار ناکامی شده است چه چیز باید جایگزین آن شود؟» زیرا بدون وجود طرح جایگزین، ابتکار عمل با واشنگتن خواهد بود.

هدف طرح روسیه و سه رکن آن

اهداف طرح روسیه عبارتند از: ۱- جلوگیری از تحقق طرح جدید آمریکا در خاورمیانه و شمال آفریقا؛ ۲- بهره‌گیری از فرصت ناکامی طرح خاورمیانه بزرگ برای تحقق گزینه اوراسیاگرایی؛ ۳- پایان دادن به منازعات میان کشورهای منطقه و ایجاد جبهه واحد در برابر آمریکا؛ و ۴- محروم‌کردن آمریکا از متحدان منطقه‌ای‌اش. برای به ثمررسیدن اهداف بالا طرح مزبور در وجه فرهنگی بر اهمیت تضاد بین تصوف و وهابیت/  سلفی‌گری تاکید دارد. اسلام سنتی (تصوف) به مثابه پدیده‌ای بومی در جهان اسلام قابلیت آن را دارد که همچون متحدی مهم در مبارزه با جریان‌ها و گروه‌های افراطیِ وارداتی و ساخته و پرداخته غرب به کار آید. سه ضلع طرح روسیه در عرصه بین‌المللی، مسکو ـ آنکارا ـ تهران هستند. این ائتلاف سیاسی وجه عقیدتی نیز دارد و موجب اتحاد مسیحیت ارتدوکس، اسلام سنی و اسلام شیعی می‌شود. آنچه روس‌ها را به اتخاذ این رویکرد رهنمون شد تجربه موفق آنها طی جنگ‌های چچن و استفاده از ظرفیت تصوف در مبارزه با وهابیت بود.

محور مسکو ـ تهران ـ آنکارا

به نوشته پرینچک مطالعات این طرح به شکل محرمانه انجام شده است. اگرچه طرح هنوز صورت نهایی نیافته اما چارچوب کلی آن مورد تایید دولت روسیه است. این طرح در بالاترین سطوح پیگیری می‌شود و هنوز بررسی و تبادل‌نظر درباره جزئیات آن ادامه دارد. پرینچک مدعی است که پس از اطلاع از این طرح وی و همفکرانش بر آن شدند که افکار عمومی ترکیه و منطقه را نسبت به ذهنیت روسیه آگاه کنند تا پیشنهادات، انتقادات و اصلاحات ضروری در نسخه نهایی طرح لحاظ شود.

شکست طرح خاورمیانه بزرگ و فرصت‌های پیش رو

طرح مورد بحث با عنایت به شرایط جدید ژئوپلیتیک خاورمیانه و شمال آفریقا می‌تواند نقشه راهی برای ایجاد تحول در راستای اوراسیاگرایی قلمداد شود. شکست داعش در سوریه و عراق، ناکامی بهار عربی و بحران جهانی لیبرالیسم فرصت‌های جدیدی برای ایجاد ثبات در منطقه و شکل‌گیری یک نظم جهانیِ چندقطبی و عادلانه ایجاد کرده است. براساس سند حاضر با اجرای این طرح مردم منطقه از سلطه خارجی رها خواهند شد، از اثرات ویرانگر سیاست‌های ایالات‌متحده در منطقه کاسته و ائتلاف‌های منطقه‌ای مبتنی‌بر ایجاد تعادل در منافع ژئوپلیتیک و همزیستی میان اشکال سنتی اسلام شکل خواهد گرفت.

مثلث مسکو ـ آنکارا ـ تهران

اساس این ساختار اوراسیایی بر همکاری راهبردی سه‌جانبه مسکو ـ آنکارا ـ تهران قرار دارد که نطفه آن در روند آستانه بسته شد. با این وجود تمامی کشورهای منطقه (اعم از مصر،پاکستان و دیگران) که ایدئولوژی نئولیبرال را رد می‌کنند و خواستار ایجاد جهان چندقطبی در پی پاسداری از هویت فرهنگ و سنت‌های خویش هستند می‌توانند به آن بپیوندند. از آنجا که روسیه، ترکیه و ایران نماینده سنت‌های مسیحیت ارتدکس، تصوف و تشیع هستند و پیشینه تشکیل امپراتوری‌های بزرگ دارند ‌باید مسوولیت آینده فرهنگی و ژئوپلیتیک خاورمیانه و شمال آفریقا را عهده‌دار شوند. در این طرح روسیه «هارتلند» اوراسیا و قدرت اصلی در عرصه بین‌المللی علیه فرآیند جهانی‌سازی و آتلانتیک‌گرایی است. از منظر فرهنگی نیز روسیه در قیاس با دنیای منحط غرب می‌تواند الگوی بدیل برای جهان مسیحیت باشد. طبق این سند ایران شیعی متضمن تجربه منحصر‌به‌فردی از انقلاب معنوی در جهان معاصر با فرهنگ شهادت‌طلبی و نمونه بی‌مانندی از مبارزه سازش‌ناپذیر برای حفظ آرمان‌های ملی و مذهبی در برابر فشار خارجی است.

آینده متحدان ایالات‌متحده

براساس این طرح ترکیه می‌تواند با اتکا به تصوف، نقشی مهم در احیای اسلام سنتی ایفا کند و عالم سنی‌مذهب را از شر گروه‌های تکفیریِ مورد حمایت آمریکا و برخی کشورهای منطقه برهاند. پیش‌بینی می‌شود که با نهایی‌شدن و معرفی این طرح اوراسیاگرایانه متحدان سنتی آمریکا در منطقه (به‌ویژه اسرائیل، عربستان سعودی و قطر) در برابر یک دوراهی سرنوشت‌ساز قرار می‌گیرند: ادامه وفاداری به واشنگتن یا اتخاذ یک مسیر مستقل و هم‌راستا با اوراسیا. آینده دولت‌های منطقه در این تصمیم نهفته است. باید اذعان کرد که تحقق چنین طرحی در سال‌های گذشته اساسا شدنی نبود اما با دستاوردهای روند آستانه نه تنها تحقق آن ممکن می‌نماید بلکه ضروری به‌نظر می‌رسد.

از طرح خاورمیانه بزرگ تا امروز

اقدامات ایالات‌متحده در منطقه از زمان به میان آمدن طرح خاورمیانه بزرگ تاکنون را می‌توان چنین خلاصه کرد: در اوایل قرن بیست و یکم ایالات‌متحده با پشتیبانی اسرائیل سعی در تحقق طرح خاورمیانه بزرگ داشت که توسط محافل نئوکان تهیه شد و درصدد بی‌ثبات‌کردن سراسر منطقه از شمال آفریقا تا ایران بود. تهاجم ایالات‌متحده به افغانستان و عراق به بهانه‌های واهی منجر به ظهور فرآیند گروه‌های تکفیری سلفی و تروریستی شد. این روند با وقوع بهار عربی که پیامد آن بازآرایی مرزها و سقوط رژیم‌های سکولاری بود که سال‌های سال از فعالیت اسلامگرایان تندرو جلوگیری می‌کردند شتاب گرفت. آمریکا از تغییر رژیم در تونس، مصر و لیبی پشتیبانی کرد و سپس نوبت به سوریه رسید؛ اما بازگشت روسیه به خاورمیانه چشم‌انداز ژئوپلیتیک منطقه را دستخوش دگرگونی جدی کرد.
مسکو داعش را شکست داد، سوریه را آزاد کرد و برنامه نئوکان‌ها برای به آشوب‌کشاندن خاورمیانه را متوقف کرد. نتیجه آن قرارگرفتن کشورهای بی‌طرف یا متحد آمریکا در منطقه بر سر یک دوراهی است: اوراسیاگرایی یا آتلانتیک‌گرایی. مداخله روسیه پرده از چهره بی‌اعتبار و ویرانگر سیاست خارجی آمریکا برداشت. اکنون آشکار شده است که واشنگتن درصورت مواجه‌شدن با مقاومت به سادگی و بدون تعلل دست از حمایت از وابستگان قدیمی خود می‌کشد. بنابراین بسیاری از متحدان سابق ایالات‌متحده (ترکیه، عراق، مصر و قطر) به صرافت تجدید نظر در مناسبات خود با اردوگاه آتلانتیک‌گرا افتادند و به تدریج به بی‌طرفی یا اوراسیاگرایی روی آوردند. با انتخاب ترامپ به ریاست‌جمهوری اوضاع ایالات‌متحده در منطقه بیش از پیش دشوار شده است. رئیس‌جمهور دوستدار اسرائیل و ضدایرانی ایالات‌متحده تاکنون نتوانسته است الگوی جدیدی مطابق با واقعیت‌های جدید ژئوپلیتیک خاورمیانه و شمال آفریقا ارائه دهد. این فرصتی برای قدرت‌های اوراسیایی است تا سرنوشت منطقه را در دست گیرند.

ضدیت با جهانی‌شدن به‌جای ضدیت با آمریکا

این سند بر ضرورت محدودکردن نفوذ آمریکا در خاورمیانه و شمال آفریقا و حمایت از جریان ضد جهانی‌شدن و ضد اشغالگری به‌جای ضدیت [مستقیم] با دولت آمریکا تاکید می‌کند. این رویکرد با شعارهای ترامپ در جریان کارزار انتخاباتی‌اش و انتظارات واقعی اکثریت مردم آمریکا نیز تضادی ندارد.

ایران و جهان شیعه

در این سند راجع به ایران نکاتی مطرح شده است: تاثیر ایران و نقش عامل شیعه در خاورمیانه در سال‌های اخیر تقویت شده است. حکومت ایران اکنون در برابر مساله چگونگی تحقق مرحله دوم انقلاب شیعی قرار دارد. جغرافیای شیعه به غیر از ایران شامل عراق، سوریه، لبنان، یمن، بحرین و افغانستان می‌شود. تشیع یک فرهنگ واحد است و جهان شیعه مانند سایر مناطق جهان اسلام در نتیجه سیاست‌های استعماری غرب تجزیه شده است. ایران به واسطه بازگشت به ریشه‌های مقدس خود و شورش علیه دنیای معاصر و به سبب برخورداری از یک راهبرد نهادینه الگویی برای جوامع اوراسیاست.

جایگاه تصوف در جهان سنی

در این گزارش آمده است که در بسیاری از کشورهای اسلامی تصوف وجود دارد. در شمال آفریقا دو قطب سنتی تصوف مراکش در غرب و قاهره در شرق هستند. گزارش همچنین به میراث فکری رنه گنون در شمال آفریقا و امکان بهره‌گیری از آن در مبارزه علیه سلطه خارجی و وهابی‌گری اشاره دارد. مرکز دیگر تصوف پاکستان است. به واسطه کشمکش پاکستان با آمریکا و بریتانیا بر سر افغانستان می‌توان از احتمال شکل‌گیری محور راهبردی مسکو ـ اسلام‌آباد به‌عنوان مکمل محورهای مسکو ـ آنکارا و مسکو ـ تهران سخن گفت. نویسندگان گزارش بر این باورند که با احیای تصوف می‌توان نقطه اشتراکی بین جوامع اهل سنت (اعم از عرب و غیر عرب) در خاورمیانه ایجاد کرد و چه بسا همین کلید حل بخشی از مشکلات پیچیده خاورمیانه از جمله دستیابی به تفاهم میان اهل سنت، شیعیان و مسیحیان و همچنین مساله فلسطین، مساله کُردها و ایجاد وحدت ملی در افغانستان، عراق، لبنان، سوریه و لیبی باشد.

آیا آمریکا، عربستان را قربانی می‌کند؟

به‌نظر مقامات و کارشناسان روسی، عربستان سعودی و دیگر پادشاهی‌های خلیج فارس پس از شکست در سوریه در وضع بغرنجی قرار دارند. حکومت عربستان در واکنش به بحران‌های جدی و وجود ناخشنودی بین علمای وهابی، افراد خاندان سلطنتی و عموم مردم دست به تغییرات شگفت‌آوری زده است. عربستان سعودی نزدیک‌ترین متحد آمریکا در منطقه و در عین حال فریب‌خورده‌ترین شریک واشنگتن در خاورمیانه است. کارکرد اصلی سعودی‌ها برای واشنگتن گوشت دم توپ در درگیری با تهران است. نویسندگان گزارش معتقدند برخلاف اسرائیل عربستان سعودی در نظر آمریکا شریکی است که می‌تواند قربانی شود. از این رو چندان جای شگفتی نیست که آمریکایی‌ها از تجزیه عربستان سعودی سخن بگویند.

گزینه اسرائیل

براساس این گزارش سرنوشت اسرائیل با توجه به نقش آن در اردوگاه آتلانتیک‌گرایی مشخص خواهد شد. طرح خاورمیانه بزرگ که نخست برای تامین منافع تل‌آویو توسط نئوکان‌ها تدوین شده بود دیگر شکست خورده است. توازن قوا در منطقه دگرگون شده است و اکنون اسرائیل فرصت دارد تا با وانهادن اردوگاه آتلانتیک‌گرایی جایگاه خود را در چارچوب اوراسیاگرایی بیابد. مسکو ضامن امنیت ژئوپلیتیک اسرائیل [فلسطین] و همچنین حفظ جایگاه قدس به‌عنوان یک شهر مقدس بین‌المللی خواهد بود.

مسوولیت قدرت‌های اوراسیایی

در پایان این سند ضمن تاکید بر اینکه اکنون همه نگاه‌ها به اتحاد نوظهور روسی ـ شیعی ـ صوفی متمرکز شده، آمده است: نه تنها آینده خاورمیانه و شمال آفریقا بلکه سرنوشت کل جهان چندقطبی بستگی به این دارد که آیا قدرت‌های اوراسیایی شایستگی انجام وظیفه‌ای را دارند که به‌عهده آنها گذاشته شده است؟


* استادیار گروه تاریخ دانشگاه تهران
منبع: دنیای اقتصاد، شماره 4721، شنبه 13 مهرماه 1398 https://ccsi.ir//vdcayanu.49n6i15kk4.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

عضويت در خبرنامه