جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ , 26 Apr 2024
تاریخ انتشار :سه شنبه ۳۰ شهريور ۱۳۹۵ ساعت ۱۸:۰۲
کد مطلب : 14817
جمهوري تركيه و اكراد، معامله جنگ و صلح
سياستمدار و ديپلمات سابق جمهوري تركيه كه از نوادگان عثماني است و معتقد به اصول كماليزم، چنين مي‌پندارد كه: «منشاء همه بحران هاي چند سال اخير در منطقه، وقوع پيروزي انقلاب اسلامي در ايران است. زيرا هم امنيت اسرائيل و نيز سلطه جهانخواران را مورد تهديد و تحديد قرار داد. لذا غرب به رهبري آمريكا جهت حفظ و تامين منافعش با ايجاد فتنه هاي مذهبي و قومي در برخي كشورهاي مخالف و مقاوم، خاورميانه را به آتش كشيد تا نقشه جديدي تحت عنوان «طرح خاورميانه بزرگ» يعني تقسيم منطقه به 22 كشور را ترسيم و محقق سازند.  
در جمهوري تركيه نيز قرار بود طي حمايت همه جانبه غرب، حكومت حزب عدالت و توسعه به رهبري آقاي اردوعان، مدل و الگويي براي منطقه گردد، اما بهار عربي (بيداري اسلامي) محاسبات و معادلات غربي ها را به هم ريخت، اگر غربي ها دير جنبيده بودند و دخالت نمي كردند، رهبران وابسته و مرتجع ساقط و جبهه مردمي مقاومت اسلامي، منسجم تر و فعال تر مي گرديد، اما آنها خيلي زود توانستند حوادث بعدي را مديريت و هدايت نمايند. لذا با تغيير شرايط منطقه، برخي كشور ها مانند: عراق، ليبي و سوريه ويران شدند، اخواني هاي مصر به انزوا كشانده شدند، ج.ا.ايران با اتهام ايجاد هلال سبز ( شيعي) در منطقه، با تحريم هاي جهاني و خصومت هاي منطقه اي مواجه شد. اما تركيه محصور در افتخارات عثماني، متاسفانه به بازي كشانده شد تا يكي از بزرگترين بازندگان حوادث سوريه گردد. البته شايع است كه اين بچه مسلمان هاي جاه طلب، گاه همانند طفلي نافرمان شيطنت كردند و مي خواستند پا در كفش بزرگان نمايند! آري اينك براي سران حكومت حزب عدالت و توسعه تركيه مسجل شده است كه كودتاي نافرجام نظامي 25 تيرماه 1395 ( 15 ژولاي 2016.م) طي حمايت جناح صهيونيستي آمريكا و نيز بخشي از خاندان سعودي، طراحي گرديده بود.   
«گويي در راستاي طرح امحاي انقلابيون مسلمان، كشتار مسلمانان به دست مسلمانان، از طريق ايجاد درگيري هاي مذهبي (سني ـ شيعي) و قومي (عرب ـ عجم ـ ترك ـ كرد و...) در منطقه و نيز مطالبه رژيم غاصب صهيونيستي جهت تشكيل كردستان بزرگ در مناطق اسكان اكراد كشور هاي عراق، سوريه، تركيه، ج.ا.ايران، مصائب غم بار برادر كشي «ترك ـ كرد» فراتر از جغرافياي تركيه به مرزهاي عراق و سوريه نيز كشانده شود.   
در حالي كه اكثريت مردم، به‌ويژه ساكنان مناطق كردنشين جنوب‌شرقي تركيه نيازمند و خواهان برقراري فوري صلح هستند، حكومت حزب عدالت و توسعه با ادعاي حراست از مرزهايش و مبارزه جهاني با داعش، طي عمليات موسوم به «سپر فرات» به بخشي از خاك سوريه تجاوز نمود و موجباتي فراهم ساخت تا گروه هاي تروريستي مخالف بشار اسد كه مورد آموزش و حمايت آنكارا قرار دارند، تحت عنوان «ارتش آزاد سوريه» به مناطق مرزي اعزام شوند و با كردهاي شمال سوريه كه خواهان خود مختاري هستند، به مقابله بپردازند. در واقع رهبران حزب عدالت و توسعه معتقدند تشكيل حكومت فدراتيو اكراد در شمال سوريه، سرآغازي براي راه اندازي حكومت فدراتيو در مناطق كردنشين تركيه است.
در اين خصوص «برت استفان» نویسنده روزنامه  آمریکایی وال استریت ژورنال و يكي از مشاورران امنيتي كاخ سفيد طي مقاله اخيرش از تجزيه سوریه به عنوان بهترین راه‌حل دفاع می‌نماید و بر این باور است که تحقق یکپارچگی سوریه واقع‌بینانه نيست و پیشنهاد می‌دهد كه دولت جدید آمریکا كه در ژانویه  ٢٠١٧.م بر سر کار می‌آید، از این هدف دست برداشته و از تز تجزيه سوريه استقبال کند. وي پيشنهاد مي دهد كه با اقناع ترکيه، شمال سوریه و شمال عراق یکی شوند و اگر ترکيه به این معترض شود، ارتباط کردهای سوريه با نيروهاي مسلح حزب كارگران كردستان موسوم به PKK قطع شود و نیروهای هوایی آمریکا جغرافیایی كه در نتیجه الحاق شمال سوریه و شمال عراق پدید می‌آید را مورد حمایت و دفاع قرار دهد. وي خواستار راه اندازي دومین نیرو تحت عنوان «نیروی چکش» است كه این بار نه تنها شمال عراق و PKK بلكه شمال سوریه و PYD را نیز مورد حمایت و نظارت قرار دهد. در واقع پيشنهاد مذكور در راستاي طرح صهيونيستي«ايجاد كردستان بزرگ »در منطقه است كه دو پايه اساسي پروژه «حزب كارگران كردستان» در مقطع فعلي است. يعني تأسیس دو دولت وابسته به PKK در شمال سوریه و شمال عراق، دو پايه آتي نيز در جنوب شرقی ترکيه و سپس در شمال غرب ایران مد نظر است. اگر چه  پیشنهاد مذكور با سیاستهای اعمالی آمریکا نیز تفاوت چندانی ندارد.
هم چنين «جان برنان» رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا موسوم به «سیا» در مصاحبه با سایت «سی. تی. سی» پیرامون آینده دو کشور عراق و سوریه پس از شکست داعش، اظهار نظر مي‌نمايد كه: «نمی‌دانم که آیا دوباره می‌توان ساختار قبلی دو کشور را برگرداند یا نه؟ در این دو کشور خون‌های زیادی ریخته شده، خرابی‌های زیادی به بار آمده و اختلافات فرقه‌ای زیادی به وجود آمده است. در اين كه در عراق و سوریه مانند گذشته دولت مقتدر مرکزی بوجود بیاید و بتواند منصفانه حکومت کند، تردید دارم. اما چیزی شبیه به ساختار فدرالی برای این دو کشور می بینم  یعنی یک دولت مرکزی وجود داشته باشد و در عین حال برخی مناطق خودمختار در این کشورها بوجود بیاید.»    
در اين راستا، اندیشکده شورای اروپایی روابط خارجی، به رسمیت شناخته شدن کردها در سوریه به عنوان یکی از بازیگران تقابلات این کشور و ایجاد وضعیت ویژه برای آنها تاکید دارد. انديشكده مذكور در گزارشی به قلم جهاد یازیجی، از کشورهای اروپایی خواسته است این واقعیت ها را درک کنند و تمرکززدایی را به عنوان یک پیش شرط در مذاکرات صلح سوریه تعیین کنند. این امر مستلزم درگیر کردن کردها در آن به عنوان یکی از عوامل موثر در صحنه سوریه است. در این گزارش تاکید شده که سوریه باید یک سیستم تمرکززدا را بر پایه انتقال قدرت از دمشق به استانها و نواحی این کشور در پیش بگیرد و مناطق کردنشین از وضعیت ویژه ای برخوردار شوندو قدرت آنها در راستای تمرکززدایی افزایش یابد. نام این کشور نباید دارای کلمه عربی باشد و کودکان از همه اقلیتها باید بتوانند به زبان مادری تحصیل کند. کردها در مناطق کردنشین شمال سوریه و مناطق اکثرا کردنشین دمشق و حلب بتوانند هم به زبان عربی و هم کردی تحصیل کنند.
چنين مي نمايد، مسكو، واشنگتن  بیش از آنكه در شامگاه جمعه 19 شهريور ماه 1395 به یك تفاهم بلندمدت در مورد توقف جنگ در سوريه رسیده باشند، به یك توافق كوتاه مدت و آزمایشی دست یافته‌اند و به همین دلیل آن را «برنامه كاری» عنوان كرده اند.  به نظر مي رسد مهم‌ترین امتیازی كه روسيه از آمريكا دریافت كرد، مجاب كردن واشنگتن برای همكاری عملیاتی با مسكو جهت هدف قرار دادن القاعده و داعش در سوریه است؛ مسئله‌ای كه ناظران توافق امریكا با آن را به معنای افتادن واشنگتن در دام مسكو توصیف كرده‌اند و معتقدند كاخ سفید با این توافق سند انهدام گروه‌های مسلح اعم از تروريست و میانه رو را امضا كرده است.
در حالي كه مسكو ـ واشنگتن و نيز تهران با آنكارا و رياض، پیرامون اوضاع سوریه با یکدیگر اختلاف دارند. اما تهران توانست به نوعي ابتکار عمل را در سوريه بدست گيرد، روسیه نيز به منظور حملات هوایی به سوریه، گذشته از اینکه از پایگاه هوایی ج.ا.ایران به شکل موقت استفاده کرد، با نزدیکی به آنكارا و نيز واشنگتن به بازيگري موثر در سوریه تبديل گرديده است. غرب به رهبري آمریکا از تحرکات تهران و مسكو ناراضي و نگران است و همین امر مانع هماهنگی دیدگاه های واشنگتن و مسكو پیرامون سرنوشت سیاسی آينده سوريه ، بويژه شخص « بشار اسد» شده است.
با توجه به نقش اسد در جبهه مقاومت، آيا تهران خواهد پذيرفت كه مخالفان براي دمشق، حكومت تعيين كنند؟
آيا «پان عرب هاي» تحت حمايت آل سعود و اقمارش، پس از فتح بغداد (مركز خلافت عباسيان) توسط شيعيان، اين بار فتح شام (مركز خلافت امويان) توسط علويان را تحمل خواهند كرد؟ 
آيا جمهوري تركيه از ادعاي ميراثي در موصل، كركوك، حلب، صرف نظر كرده و به تعهدات بين المللي رفع تهديدات كردي، قانع خواهد شد؟
آيا سياست هاي ژله اي رهبران كرد خواهد توانست گروههاي مسلح كرد را جهت حفظ آتش بس و تداوم آرامش در سرزمين هايشان راضي سازد؟   
اينك بايد منتظر عملكرد كنشگران منطقه اي و نيز نقش پردازان بين المللي در خصوص رعايت مفاد توافق مسكو ـ واشنگتن بود . مسلما ادامه درگيري ها در راستاي مطامع سلطه گران جهاني و به زيان مردم منطقه خواهد بود.  


*مترجم و پژوهشگر مسائل بين‌الملل   https://ccsi.ir//vdca0an6.49ny615kk4.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

عضويت در خبرنامه