يکشنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ , 5 May 2024
تاریخ انتشار :چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴ ساعت ۲۲:۰۱
کد مطلب : 12844
در آستانه سفر نخست‌وزیر هند به کابل؛ اشرف غنی و معادله مجهول پاکستان و هند
هفته گذشته پرویز مشرف در مصاحبه خود با بی‌بی‌سی به مسائلی اشاره کرد که سال گذشته نیز گفته بود. وی بی‌پروا از حمایت پاکستان از طالبان سخن به میان آورد و دلیل آن‌را نفوذ هند در افغانستان و نزدیکی دولت حامد کرزی با هند ذکر نمود. وی اذعان کرد که پشتون‌ها متحدین طبیعی پاکستان در افغانستان می‌باشند و پاکستان برای تأمین منافع خود به دنبال قدرت یافتن هرچه بیشتر پشتون‌ها در افغانستان است و طالبان به منزله‌ی عامل فشاری از سوی پاکستان در جهت قدرت یافتن پشتون‌های همسو با پاکستان عمل می‌کند. به اذعان رئیس جمهور سابق پاکستان و کارشناسان مسائل سیاسی، افغانستان به صحنه‌ی جنگ نیابتی پاکستان و هند تبدیل شده است. در این بین این پرسش مطرح می‌شود که منافع پاکستان و هند در کجا دچار تضاد می‌گردد و افغانستان در این میان چه نقشی دارد؟ پرویز مشرف که در حال حاضر حضور رسمی در صحنه سیاسی پاکستان ندارد، در سخنان خود از اسرار سیاست خارجی پاکستان و تضاد منافع این کشور با هند در افغانستان پرده برداشته است. در ادامه به مسائل مورد اختلاف میان پاکستان، افغانستان و هند پرداخته می‌شود. چالش‌های پاکستان و افغانستان دیورند یکی از مسائل اساسی و چالش‌برانگیز میان افغانستان و پاکستان مسأله خط دیورند است که از زمان تشکیل کشور مستقل پاکستان در سال 1947 میلادی مورد مناقشه دو کشور بوده است. خط 2600 کیلومتری دیورند در سال 1893 توسط انگلستان به منزله‌ی خط فاصل میان هند بریتانیوی و افغانستان تعیین شد. حکومت‌های مختلف افغانستان این منطقه پشتون و بلوچ‌نشین را قلمرو خود می‌دانند و خواهان بازگشت مرزها به قبل از سال 1893 بوده‌ و هستند ولی از نظر پاکستان «خط دیورند» ابدی و غیر قابل مذاکره می‌باشد. خط دیورند همچنان یکی از مسائل اساسی مورد مناقشه میان پاکستان و افغانستان می‌باشد که سبب می‌شود پاکستان از طرق مختلف افغانستان را تحت فشار قرار داده تا به این مسأله گردن نهد. پشتون = طالب = تأمین منافع پاکستان یکی از دلایل حمایت پاکستان از گروه‌های افراطی نظیر طالبان و حزب اسلامی حکمتیار، ماهیت پشتون‌والی این گروه‌ها می‌باشد. پاکستان از نظر سیاسی و فرهنگی خود را با پشتون‌های افغانستان نزدیک می‌بیند و منافع خود را در گروِ قدرت گرفتن هرچه بیشتر پشتون‌ها در افغانستان می‌بیند. پرویز مشرف رئیس‌جمهور سابق پاکستان بارها بی‌پرده این موضوع را مطرح کرده است. در آخرین مصاحبه خود نیز صراحتاً از این مسأله یاد کرد و گفت که افغانستان باید زیر سلطه پشتون‌ها باشد چراکه منافع پاکستان از طریق پشتون‌ها تأمین می‌گردد. وی از سیاست‌های کرزی گله‌مند است چراکه نقش غیر پشتون‌ها را در حکومت وی پررنگ‌تر از پشتون‌ها می‌دانست و تاکید دارد که این مسأله برای پاکستان آزار دهنده بوده است و از سوی دیگر اشرف‌غنی را حامی و دلسوز پشتون‌ها و نزدیک به پاکستان معرفی می‌کند و ابراز امیدواری می‌کند که دولت فعلی پاکستان بتواند با اشرف‌غنی روابط حسنه خود را گسترش دهد. هرچند مشرف دیگر از لحاظ سیاسی در پاکستان نقش پررنگی ندارد ولی اظهار نظر وی به‌نوعی منعکس‌کننده سیاست کلی پاکستان از گذشته تا کنون می‌باشد همانگونه اظهارات «علی احمد خان اورکزی» والي ایالت سرحد پاکستان در خصوص تبدیل شدن گروه طالبان به یک جنبش آزادیخواه، واکنش تند مقامات افغانی را برانگیخت؛ وي ادعا کرده بود که گروه طالبان براي آزادي افغانستان مي‌جنگد و سرخوردگي قوم پشتون از عوامل تقويت طالبان است. نفوذ هند در افغانستان مهمترین عامل مطرح شده از سوی پرویز مشرف در حمایت از طالبان و گروه‌های مخالف دولت در دوران حامدکرزی، نفوذ هند در افغانستان است. پاکستان بارها نگرانی خود را از نفوذ هند در دوران زمامداری حامد کرزی ابراز کرده است و به گفته پرویز مشرف افغانستان متهم است که با اجازه دادن به تأسیس کنسولگری هند در جلال آباد و قندهار زمینه مداخله هند در پاکستان و حمایت آن کشور از گروه‌های جدایی طلب پاکستان را فراهم می‌کند. اما افغان‌ها از یک سو نگرانی پاکستان در مورد نفوذ هند در افغانستان را بیشتر به «توهم» تشبیه کرده‌اند و از سوی دیگر ابراز می‌دارند که افغانستان یک کشور مستقل است و حق دارد با هر کشوری رابطه برقرار کند. منافع پاکستان پرویز مشرف برای اولین بار سال گذشته در مصاحبه با روزنامه گاردین به صراحت از حمایت این کشور از طالبان و تضعیف دولت حامد کرزی پرده برداشت و این سخنان را بار دیگر در مصاحبه با بی‌بی‌سی تکرار نمود. دلیل عمده این سیاست سیطره غیرپشتون‌ها و نزدیکی افغانستان به هند بیان شد. اظهارات ژنرال مشرف همچنین اظهارات و ادعاهای شماری از دیپلمات‌ها و تحلیلگران غربی را تایید می‌کند که می‌گفتند پاکستان در این جنگ نقش دوگانه بازی می‌کند؛ از یک‌سو متحد آمریکا در جنگ علیه تروریسم بود اما از سوی دیگر به «تروریستان» آموزش، پناه و حمایت می‌داد تا علیه نیروهای آمریکایی در افغانستان بجنگند. اظهارات آقای مشرف در مورد ساختار قومی افغانستان نیز حرف جدیدی نیست. او همواره گفته که پشتون‌ها «متحدان طبیعی» پاکستان‌اند و او نگران نقش سیاسی پشتون‌ها در افغانستان است. اشتراک فرهنگی پاکستان و پشتون‌ها درک جنبه‌های فرهنگی خاص، جهت مبارزه علیه شورش‌ها و ناآرامی‌ها در افغانستان ضروری و حیاتی است؛ زیرا فرهنگ، ارزش‌ها و رفتار مردم یک جامعه را تعیین می‌کند. درک انگیزه‌های فرهنگ‌بنیادِ هر دو گروه ستیزه‌جویان و کسانی‌که از آن‌ها حمایت می‌کنند، مستلزم فهم و شناخت جزئیات و خصوصیات فرهنگ آن‌ها است. یکی از دلایل عمده‌ای که نیروهای ائتلاف تحت رهبری آمریکا، نتوانسته‌اند نظر مردم افغانستان و مشارکت آن‌ها را در مناطق قبیله‌ای جلب کنند و انتظارات آن‌ها را برآورده کنند، به علت عدم درک و ناآگاهی از عوامل فرهنگی است. پشتون‌ها بزرگترین گروه قبیله‌ای افغانستان هستند و همچنین اکثریت طالبان را تشکیل می‌دهند ولی نسبت به کل جمعیت افغانستان در اکثریت نیستند. هرچند، بیشتر طالبان، پشتون هستند؛ امّا همه پشتون‌ها طالب نیستند. با این‌حال، پشتون‌ها همواره در افغانستان به عنوان اکثریت حکمرانی کرده‌اند. پشتون‌های افغانستان و پاکستان از میراث مشترکی برخوردارند، به یک زبان صحبت می‌کنند
و هر دو از عرف و سننن، نظام اجتماعی و مسئولیّت‌های خاصّی با عنوان «پشتونوالی» تبعیّت می‌کنند. مفهوم هویّت قومی، نقش مهمی در ظهور و تجدید حیات طالبان ایفا نموده است. هنگامی که عوامل فرهنگی این چنین نادیده گرفته شوند، همانطور که در زمان تجاوز بریتانیا و اشغالگری شوروی اتفاق افتاد، فرصت‌ها از دست می‌روند و سیستم وفاداری، قبایل مناطق را علیه دشمنی مشترک، متحد می‌کند و آن‌ها را به هم پیوند می‌دهد. هنگامی‌که دشمن مشترک شکست خورد و یا بیرون رانده شد، رقابت‌ها و کشمکش‌های دیرینه و قدیمی از نو آشکار می‌شوند. رابطه افغانستان و هند قرار است در چند روز آینده «نرندرا مودی» نخست‌وزیر هند وارد کابل شود. طبق گزارشات منتشر شده قرار است دراین سفر بزرگترین پروژه هند در افغانستان یعنی ساختمان جدید پارلمان توسط نخست‌وزیر هند افتتاح گردد. پروژه‌ای که از سال 2007 و با اختصاص 200هزار دلار آغاز گردید. اما آیا سفر نخست‌وزیر هند تنها ریشه در همکاری‌های توسعه‌ای و تجاری دارد؟ یا اینکه بر روی مسائل امنیتی و روابط رو به افول افغانستان و هند نیز گفتگو صورت خواهد گرفت؟ اشرف غنی پس از روی کار آمدن تمام تلاش خود را انجام داد تا بتواند اعتماد پاکستان را به خود جلب نماید و به این کشور اطمینان دهد که متحد اصلی افغانستان در درجه اول پاکستان می‌باشد و هند در رتبه پایین‌تری قرار دارد. به همین منظور تا هفت ماه به هند سفری نداشت و در این مدت چندین بار به پاکستان سفر نمود تا برادری خود را به پاکستان ثابت کند. حتی سفر با تأخیر اشرف غنی به هند در اوایل سال جاری به گونه‌ای بود که پاکستان را تحریک نکند. در شرایطی که مذاکرات پی در پی افغانستان و پاکستان ثمری به همراه نداشت و اوضاع امنیتی افغانستان هر روز بدتر می‌شد این سفر می‌توانست پیامی به پاکستان باشد که در صورت عدم همکاری صادقانه آن‌ها گزینه هند همواره روی میز افغانستان خواهد بود ولی در این سفر بیشتر به توسعه‌ همکاری‌های تجاری و توسعه‌ای پرداخته شد تا پاکستان بهانه جدیدی برای ادامه سیاست‌های تنش‌آفرین خود نداشته باشد. اشرف غنی می‌داند که برای آوردن صلح در افغانستان نیازمند مصالحه با طالبان نیست بلکه این پاکستان است که طرف اصلی مذاکرات است و با جلب اعتماد پاکستان است که طالبان را می‌توان پای میز مذاکرات کشاند و اندک امید برقراری صلح را در مرزهای پاکستان جستجو می‌کند؛ لذا پاکستان هم به این نتیجه‌ رسیده است که اشرف‌غنی از آنجایی که بیش از حامد کرزی به دنبال منافع قوم پشتون ـ به قول پرویز مشرف متحدان طبیعی پاکستان در افغانستان ـ در افغانستان می‌باشد نفوذ جبهه شمال در دولت کاهش پیدا نموده و روابط با هند رو به سردی خواهد نهاد در نتیجه دغدغه پاکستان نسبت به نفوذ و دخالت هند در افغانستان و از طریق آن در پاکستان تا حدودی رفع خواهد شد. برای مثال سر زدن به مقر فرماندهی ارتش پاکستان و گفت‌وگو با فرماندهان ارتش در راولپندی، اعزام نخستین دسته از افسران ارتش افغانستان برای آموزش در آکادمی نظامی کاکول ابیت‌آباد، اجرای عملیات نظامی برای سرکوب طالبان پاکستانی در این سوی مرز از جمله در کنر و دادن اجازه به ماموران پاکستان برای بازجویی از زندانیان در بازداشگاه‌های افغانستان از جمله اقدامات کم سابقه افغانستان جهت جلب اعتماد پاکستان به شمار می‌رود. از سوی دیگر این نزدیکی روز افزون به پاکستان سبب خواهد شد تا هند نسبت به تغییر سیاست کابل نگران باشد؛ این نگرانی از سوی هند جدی خواهد بود و در حمایت‌های این کشور از افغانستان تأثیر به سزایی خواهد داشت لذا اشرف غنی باید بتواند همزمان با گسترش روابط با پاکستان و اعتمادسازی میان دو کشور، جانب هند را نیز رعایت نموده و به این کشور اطمینان بدهد که نزدیکی افغانستان و پاکستان به معنای دوری از هند نخواهد بود و این کار دشواریست. اگر پاکستان همواره نقش دوگانه در افغانستان داشته است و چه بسا نقش تخریبی آن در افغانستان بیشتر بوده اما هند همواره در کنار افغانستان و یکی از حامیان سخاوتمند این کشور به شمار می‌رفته است، لذا اشرف غنی نمی‌تواند به بهانه جستجوی کلید صلح در پاکستان، یار دیرینه خود را از دست بدهد. منافع هند به گفتۀ ماروین وینباو، تحلیلگر امریکایی، هند در سال‌های 70 میلادی از افغانستان برای تجهیز جدایی‌طلبان بلوچستان استفاده می‌کرد، اما طی سال‌های اخیر چنین چیزی دیده نشده است. نویسنده در مورد علایق هند از قول مقامات هندی نوشته است که مانند سایر قدرت‌های جهان، محو دهشت‌افگنی و افراطیون در صدر اجندای آنها قرار دارد. به عقیدۀ وی، بدترین روز برای هند همان لحظه‌ای خواهد بود که ناتو افغانستان را ترک نماید. به همین دلیل است که هند همیشه طرفدار منطقه‌ای ساختن مسألۀ افغانستان است. و بخاطر تحکیم ثبات در افغانستان و محو شورش طالبان، هند تعهد 1.3 میلیارد دلار کمک را نموده است. افغانستان آرام و امن به معنای گسترش منافع سیاسی و اقتصادی هند در منطقه می‌باشد از این رو سعی دارد در جهت تقویت سیاسی و اقتصادی افغانستان از یکسو و از سوی دیگر یاری رساندن افغانستان در مبارزه با تروریزم راه خود را برای تعاملات هرچه بیشتر با آسیای میانه از راه افغانستان باز کند. بر خلاف پاکستان که تأمین منافع خود را در افغانستان آشوب‌زده جستجو می‌کند و در پی تضعیف دولت کابل است تا بتواند از این طریق سلطه خود را بر افغانستان حفظ کند، هند به دنبال تقویت دولت کابل می‌باشد و منافع خود را در این می‌بیند که دولت افغانستان از زیر سلطه پاکستان خارج شده و به استقلال نسبی برسد. نتیجه‌گیری ماجرای جنگ نیابتی هند و پاکستان در افغانستان بحران‌زده بارها در مجامع مختلف مطرح شده است به‌گونه‌ای که حتی پاکستان از بیان آشکار مداخلات خود در افغانستان ابائی ندارد و با افتخار از تضعیف دولت حامدکرزی و حمایت از طالبان یاد می‌کند. این جسارت پاکستان از آنجایی نشأت می‌گیرد خود را مؤثرترین عامل در حفظ ناامنی یا برقراری صلح در افغانستان می‌داند و با استفاده از اشتراکات فرهنگی و نفوذ سیاسی خود بر اقوام پشتون سعی در اعمال فشار بر دولت افغانستان داشته و دارد؛ لذا یک افغانستان ضعیف و تحت سلطه از آرزوهای دیرینه پاکستان به شمار می‌رود. از دیگر سو هند به دنبال تقویت دولت افغانستان در برابر پاکستان است و از نفوذ اقوام غیرپشتون به عنوان اهرم‌های فشار بر پاکستان حمایت می‌کند. افغانستانی که خود بصورت طبیعی درگیر نزاع‌های قومی می‌باشد از سوی کشورهای منطقه نیز تحریک می‌شود تا هر کدام از گروه‌های قومی حافظ منافع خاص آن‌ها در افغانستان و منطقه باشند. در این میان اشرف غنی راه دشواری را در پیش رو دارد، وی باید بتواند با ایجاد موازنه در روابط افغانستان با دو کشور استراتژیک، دل هر دو طرف را به دست آورده و ضمن جلب اعتماد پاکستان مبنی بر عدم اقدامات مداخله‌جویانه هند در پاکستان از طریق افغانستان، همچنین به همکاری‌های سیاسی و اقتصادی خود با هند ادامه دهد. *کارشناس مسایل افغانستان https://ccsi.ir//vdci5vaz.t1ar52bcct.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

احسن و صد احسن
عضويت در خبرنامه