پنجشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ , 2 May 2024
تاریخ انتشار :سه شنبه ۵ مهر ۱۳۹۰ ساعت ۱۳:۱۳
کد مطلب : 1814
ژند شكيبي،کارشناس حوزه قفقاز در گفت‌وگو با «شرق»:

ایران پیشنهاد روسیه را بپذیرد

شرق، مجتبي فتحي
ایران پیشنهاد روسیه را بپذیرد

دغدغه روس‌ها اين روزها كم نيست؛ نگراني‌ها از تغيير موازنه قدرت در خاورميانه و شمال آفريقا گرفته تا خروج پرونده هسته‌اي ايران از بن بست فني و سياسي و توقف تحريم‌هاي بين‌المللي عليه جمهوري اسلامي.
روس‌ها كه طي دوسال اخير و همزمان با آغاز ماه عسل روابط مدودف و اوباما چشم بر مناسبات نزديك گذشته خود با ايران بستند و بهبود روابط با غرب را بر توسعه رابطه با تهران ترجيح دادند، در هفته‌هاي اخير يكباره چرخشي تازه به سوي ايران داشتند و در اين ميان دست خالي از طرح و پيشنهاد هم نيستند. مسكو كه تا پيش از اين تاكيد داشت ايران به سوالات آژانس پاسخ دهد تا تحريم‌هاي بين‌المللي متوقف شود يا ايران يك گام بردارد تا جامعه جهاني هم گامي متقابل؛ ديروز پيشنهادي تازه ارايه كرده است تا از تحريم‌هاي بين‌المللي عليه ايران حمايت نكند. در همين حال سرگئي لاوروف، وزير امورخارجه روسيه در برنامه گفت‌وگوي «جي. پي.اس.شو» شبكه سي.ان.ان و در گفت‌وگو با فريد زكريا، تاكيد كرد: اگر ايران دستگاه‌هاي جديد سانتريفيوژ توليد نكند روسيه از تحريم‌هاي جديد عليه اين كشور در شوراي امنيت يا تحريم‌هاي يكجانبه غرب عليه اين كشور حمايت نخواهد كرد؛ وعده‌اي كه ديگر جديد و جذاب نيست، چرا كه پيش از صدور هر شش قطعنامه شوراي امنيت عليه ايران، روس‌ها همين وعده را داده بودند و بر عدم حمايت از صدور قطعنامه‌ها تاكيد داشتند اما پاي عمل كه رسيد زير همه آنها را امضا كردند. با اين حال اين امر سبب نشد كه جمهوري اسلامي هيچ‌گاه از روس‌ها دلخور شود و بر روابط نيم‌بند خود با اين كشور پشت پا بزنند. همين امر نيز منجر به آن شده كه فرش قرمز تازه‌اي پيش پاي كاخ‌نشينان كرملين پهن شود و آنان اكنون هر روز با طرح و ايده‌اي جديد وارد ميدان هسته‌اي ايران شوند كه به عقيده ژندشكيبي تنها با هدف تامين منافع اقتصادي و ژئوپلتيك است. بيژن ژندشكيبي متولد ايران است و بزرگ شده آمريكا. لندن درس خوانده و كارشناس مسايل روسيه است. به سختي فارسي سخن مي‌گويد اما مسلط به زبان انگليسي و روسي است؛ همين فاكتورهاست كه او را نسبت به ساير كارشناسان اين حوزه متمايز مي‌كند. استاد مدرسه عالي اقتصاد و علوم سياسي لندن (دانشگاه ال.اس.اي) موقتا به ايران بازگشته تا ضمن تدريس در دانشگاه تهران دوره مطالعاتي‌اي حول محور روسيه بگذراند.

‌پس از دو سال ركود شاهد يك‌سري تحولات تازه در روابط تهران- مسكو هستيم. پيش از آنكه بخواهيم اين تحولات را بررسي كنيم، اجازه دهيد برگرديم به دو سال گذشته. به نظر شما چه اتفاقي افتاد که روابط تهران- مسكو كه پيش از اين تا حدودي گرم بود، به يكباره رو به سردي گذاشت.
دو دليل عمده براي سردي روابط در روابط ايران و روسيه طي دو سال گذشته مي‌توان برشمرد. نخست به جريان حاكم در روسيه باز مي‌گردد. در روسيه دو جريان قدرت حاكم است. اين دو جريان يكي به رهبري ولاديمير پوتين و ديگري ديميتري مدودف هدايت مي‌شوند.
هم پوتين و هم مدودف هر دو يك باور مشترك دارند و آن اين است كه روسيه بايد نقش سرنوشت‌سازي در صحنه بين‌المللي ايفا كند. آنها معتقدند روسيه مي‌تواند هنوز هم به عنوان يك قدرت بزرگ جهاني ايفاي نقش كند. با وجود اين باور مشترك پوتين و مدودف، آنها معتقد به دو راهكار متفاوت هستند.
پوتين بر اين باور است كه سياست خارجي روسيه بايد روابط متقابل خوبي با كشورهاي غرب و به ويژه آلمان، فرانسه و آمريكا داشته باشد، اما اين به آن معنا نيست كه منافع ژئوپوليتيكي مسكو در ساير مناطق جهان مانند خاورميانه، آسياي مركزي و قفقاز با منافع ژئوپوليتيكي غرب سازگار است. رويكرد پوتين مبتني بر جدايي كامل از غرب است. ديدگاهش اين است كه رقابت ژئوپوليتيكي ميان روسيه و غرب و به خصوص با آمريكا هنوز وجود دارد. البته شدتش به اندازه دوران جنگ سرد نيست. بنابراين پوتين هر نوع دخالت سياسي غرب در امور داخلي كشورش را نامناسب و تهديدي براي منافع روسيه مي‌داند. گذشته از اين روسيه فقط مي‌تواند از طريق رقابت با غرب در اين مناطق خود را قدرت بزرگ بين‌المللي جلوه دهد. او مي‌گويد هويت و منافع ما متفاوت با منافع و هويت غرب است. او معتقد است روسيه بايد رويكرد ضد غربي داشته باشد و روابط خود را همچون دوران جنگ سرد با كشورهايي كه با غرب مشكل دارند، توسعه ببخشد. اين در حالي است كه مدودف، رييس‌جمهوري فعلي روسيه داراي نظري ديگر است كه نسبتا مخالف نظر پوتين است. او تا حد زيادي معتقد است روسيه جزيي از غرب است و فكر نمي‌كند كه همكاري ژئوپوليتيكي با غرب هميشه به منافع روسيه لطمه مي‌زند و باعث مي‌شود روسيه ديگر قدرت بزرگ بين‌المللي به حساب نيايد. بنابراين مدودف بيشتر از پوتين سعي دارد سياست داخلي و خارجي روسيه را به سوي غرب هدايت كند. او بر اين باور است كه روسيه بايد در چارچوب جامعه بين‌المللي، سازمان ملل و در مسيري كه غرب در پيش گرفته است، گام بردارد. بر اين اساس پس از آنكه سكان هدايت روسيه در اختيار مدودف قرار گرفت با نزديكي مسكو به غرب و توسعه روابط با آمريكا، سطح روابط با ايران كاهش يافت. عامل دوم در كاهش سطح روابط تهران و مسكو را بايد در داخل ايران جست‌وجو كرد. در صحنه بين‌المللي، سه فاكتور مهم در نوع روابط كشورها تعيين‌كننده است؛ اول ادبيات يك كشور، دوم موقعيت سياست خارجي‌ آن و سوم هدايت‌كنندگان آن سياست خارجي است. زماني كه يك كشور قصد برقراري يا توسعه روابط با كشوري را دارد، ابتدا به ادبيات آن كشور توجه مي‌كند. اگر آن ادبيات كمي تند يا سياست خارجي آن كشور كمي غيرقابل پيش‌بيني باشد، سعي مي‌كند تا حدودي در برقراري رابطه يا توسعه آن با احتياط برخورد كند. در دوران رياست‌جمهوري هاشمي و خاتمي، جمهوري اسلامي داراي ادبياتي نرم‌تر و سياست خارجي ايران در آن دوران براي مسكو قابل پيش‌بيني بود. با اين حال بعد از روي كار آمدن رييس‌جمهوري فعلي، ادبيات جمهوري اسلامي ايران در عرصه بين‌المللي تا حدودي عوض شده و به نظر مسكو اين ادبيات تا حدودي تندتر شد. با گذشت زمان روسيه به اين برداشت دست يافت كه نه‌‌تنها ادبيات جمهوري اسلامي بلكه تا حدودي عمل آن نيز در جاهاي مختلف با تغييراتي مواجه شده است. بنابراين مسكو تصميم گرفت كمي از تهران فاصله بگيرد. با اين حال اكنون تحولات خاورميانه، مسكو را وادار به تجديد‌نظر در نوع روابط خود با ايران كرده است.
‌يعني فكر مي‌كنيد يكي از عواملي كه باعث شده مسكو بعد از دو سال چرخشي دوباره به سوي ايران داشته باشد، تحولات خاورميانه است؟
بله. اگر بخواهيم به جايگاه روسيه در خاورميانه نگاهي داشته باشيم، خواهيم ديد كه بهترين دوستان شوروي و بعد روسيه، طي سال‌هاي متمادي، ليبي، سوريه و عراق بوده‌اند. اين در حالي است كه از چند سال پيش عراق تحت تسلط غرب درآمده است. با انقلابي هم كه در ليبي رخ داد هم پيمان مسكو با كمك غرب و ناتو سرنگون شد. سوريه ديگر هم‌پيمان روسيه در خاورميانه نيز با سرنوشت مبهمي روبه‌رو است. بنابراين در خاورميانه تنها كشوري كه مي‌تواند دوست روسيه باقي بماند و با آن روابط مستحكمي برقرار كند، جمهوري اسلامي است.یعنی ایران می‌تواند به یک شریک قابل اعتماد برای روسیه در خاورمیانه تبدیل شود.
‌پس روسيه به دنبال ايجاد يك پايگاه جديد در خاورميانه است؟
روسيه نمي‌خواهد تمام خاورميانه زير سلطه آمريكا باشد. مصر، عربستان، امارات، كويت، عراق و ليبي يا پيش از اين رويكردي غربي داشتند يا به سوي غرب چرخش پيدا كرده‌اند.
روسيه معتقد است يك قدرت بزرگ در عرصه بين‌المللي است. اين كشور نمي‌تواند چنين ادعايي را مطرح كند اما پايگاهي در خاورميانه نداشته باشد. اين در حالي است كه يكي ديگر از رقباي روسيه يعني چين درصدد گسترش نفوذ خود در اين منطقه است. بنابراين روسيه به دنبال توسعه رابطه با ايران است.
‌انتقادي كه معمولا نسبت به دستگاه سياست خارجي جمهوري اسلامي در دوره‌هاي مختلف مطرح بوده است، اعتماد بيش از اندازه به روسيه است. چرا در ايران تا اين حد روي اين کشور حساب باز مي‌شود؟
شايد به اين ‌دليل است كه ماهيت سياست خارجي روسيه در ايران همچنان ناشناخته است و از فضاي داخلي اين كشور اطلاعات كافي وجود ندارد. تعجب مي‌كنم در ايران مدام گفته مي‌شود كه مي‌خواهيم روابط استراتژيك با روسيه برقرار كنيم. بر اساس اين قصد و نيت هم هست كه توقع ايجاد مي‌شود روسيه در عرصه بين‌الملل از ما دفاع كند.
روابط مبتني بر استراتژيك يا تاكتيك تنها بيشتر در دوران جنگ سرد كاربرد داشت؛ دوراني كه جهان دوقطبي بود.
با دقت به ژئوپليتيك شوروي، پس از فروپاشي و اتمام جنگ سرد هم متوجه مي‌شويم كه چارچوب روابط مبتني بر تاكتيك و استراتژيك در اين كشور ديگر معناي پررنگي ندارد. بر همين اساس هم روسيه نه‌فقط با ايران بلكه با ساير كشورها هم رابطه‌اي بر مبناي تامين منافع ملي برقرار مي‌كند به طوري كه در يك دوره‌اي مسكو رابطه خود را با تهران توسعه مي‌دهد تا از حمايت ايران در بحران‌هاي منطقه‌اي مثل قفقاز برخوردار شود اما در همين دوران حاضر نمي‌شود از برنامه هسته‌اي ايران دفاع كند؛ چراكه از نظر مسكو برنامه هسته‌اي ايران با منافع روسيه سازگار نيست.
‌ روس‌ها در عرصه عمومي همواره پيگيري فعاليت‌هاي هسته‌اي را حق ايران دانسته‌اند ولي از يك طرف شما مي‌گوييد كه به نظر مسكو فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران در راستاي منافع روسيه نيست. يعني چنين رويكرد متناقضي بازي روس‌هاست.
خود سياست خارجي يك بازي است كه بخش عمده آن هم پشت‌پرده است. حرف‌هاي خوشايند جمهوري اسلامي از سوي روسيه معمولا بخش روي صحنه است و قسمت كوچكي از آن بازي است. بنابر اين نبايد به هيچ‌وجه موضع‌گيري‌هاي علني روس‌ها را در عرصه عمومي و رسانه‌اي جدي گرفت و آن را ديدگاه واقعي روس‌ها تلقي كرد.
‌ به نظر شما اساسا ديدگاه واقعي روس‌ها در مورد برنامه هسته‌اي ايران چيست؟
دريافت ديدگاه روس‌ها در مورد برنامه هسته‌اي ايران نيازمند يك بررسي تاريخي است. زماني‌كه پوتين به قدرت رسيد او برنامه‌ هسته‌اي ايران را تهديد قلمداد نمي‌كرد. با اين حال زماني‌كه به يكباره بخش‌هايی از فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران طي سال‌هاي ۲۰۰۳ يا ۲۰۰۴ آشكار شد، فعاليت‌هايی مثلا در تاسيسات هسته‌اي نطنز كه از چشم جهانيان پنهان مانده بود، پوتين ديدگاهش در مورد ايران را تغيير داد. او و دولتش پيش از آن در مجامع بين‌المللي از فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران حمايت مي‌كرد. با اين حال آشكار شدن فعاليت‌هاي هسته‌اي در تاسيسات نطنز او را متعجب كرد، جمهوري اسلامي نيز با درك اين موضوع حسن روحاني (دبير وقت شوراي‌عالي امنيت ملي) را به سرعت عازم مسكو كرد تا سوءتفاهمات را برطرف كند. با اين حال موضع روس‌ها پس از آن در قبال ايران همراه با احتياط شد و گاها تشكيك‌هایي نيز نسبت به ماهيت و هدف برنامه هسته‌اي جمهوري اسلامي مطرح كردند. ممكن است روسيه هنوز باور داشته باشد كه جمهوري اسلامي حق دارد يك برنامه هسته‌اي صلح‌آميز داشته باشد اما همزمان آنها نگرانند كه اين برنامه در مسير نظامي قرار نگيرد. هم مدودف، هم پوتين معتقدند كه داشتن برنامه هسته‌اي نظامي احتمالی توسط جمهوري اسلامي با منافع روسيه سازگار نيست. گو اينكه ايران بارها اعلام كرده است كه برنامه هسته‌اي را تنها براي بهره‌گيري مصارف صلح‌آميز آن دنبال مي‌كند اما آنها همچنان نگرانند.
‌آيا مي‌شود گفت رويكرد دوگانه روس‌ها در قبال تهران و به طور مشخص فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران به دليل بهره‌گيري از كارت ايران در بازي‌هاي بين‌المللي است به طوري كه هر كجا احساس كرد غرب رودرروي روسيه قرار گرفته است، مسكو پشت فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران پنهان مي‌شود و از آن حمايت مي‌كند، اما به محض آنكه رابطه اين كشور با غرب بهبود پيدا مي‌كند، خواستار توقف فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران مي‌شود؟
من اين موضوع را قبول ندارم، درست است كه سياست خارجي روسيه نوعي بازي است اما ديدگاه روسيه و حاكميت روسيه نسبت به سياست خارجي از اين حرف‌ها گسترده‌تر است. روسيه حاضر نيست بر سر ايران روابطش را با غرب قطع كند. اگر روس‌ها بر سر يك دوراهي انتخاب ميان جمهوري اسلامي يا غرب قرار گيرند، قطعا غرب را انتخاب مي‌كنند. چرا؟ چون مسكو مثل آمريكا، چين را بزرگ‌ترين تهديد آينده براي امنيت ژئوپوليتيكي و اقتصادي‌اش مي‌داند و براي دفاع‌اش در برابر اين تهديد به سوي غرب مي‌رود. نبايد فراموش كرد كه با وجود اختلافات ژئوپوليتيكي و حتي فرهنگي ميان روسيه و غرب، مسكو هيچ وقت خود را جداي شرق نخواهد دانست. با اين حال رويكرد روس‌ها نسبت به ايران و غرب مصداق مثل «هم خدا مي‌خواهد و هم خرما» است. يعني مي‌خواهند هم غرب را داشته باشند و هم ايران را. آنها نمي‌خواهند فقط از ايران سوءاستفاده كنند كه روابطش با غرب را بهبود ببخشند. مي‌خواهند يك پاي اقتصادي و سياسي در خاورميانه را داشته باشند و همزمان روابط خوبي هم با غرب داشته باشند. بنابراين با هر دو طرف بازي مي‌كنند. به همين دليل پس از تغيير رويكرد سياست و ادبيات جمهوري اسلامي در عرصه بين‌المللي طي سال‌هاي اخير كه منجر به بروز چالش در روابط تهران با غرب شد، عرصه بر روسيه تنگ هم شد و قدرت‌هاي بزرگ بين‌المللي به روس‌ها فشار وارد ‌كردند كه از جمهوري اسلامي فاصله بگيردكه همين اتفاق هم افتاد.
‌به خاطر همين است كه برخي سياستمداران و كارشناسان معتقدند كه نبايد زيادي روي روسيه حساب باز كرد و نبايد به كمك‌هاي آن زياد دل بست.
آنهايي كه خيلي پرتوقع بودند و هستند كه روسيه بايد مدام از ما در عرصه بين‌المللي دفاع كند، كوركورانه به صحنه بين‌المللي نگاه مي‌كنند. هيچ كشوري قطعا به طور دايم از كشور ديگر دفاع نمي‌كند. ايران نبايد سرنوشت و آينده‌اش را وابسته و متكي به يك كشور كند. ايران با گسترش روابط با ساير كشورهاي مهم منطقه‌اي و بين‌المللي مي‌تواند مانع از احتمال سوءاستفاده كشورهايی مثل روسيه شود.
‌شاهد تلاش تازه روسيه براي خروج پرونده هسته‌اي ايران از يك بن‌بست فني و سياسي در چارچوب طرح گام به گام هستيم. چرا پس از دو سال سردي روابط روس‌ها دوباره وارد اين عرصه شدند؟
اول آنكه به نظر مي‌رسد روسيه دوباره مي‌خواهد روابط خود با ايران را بهبود ببخشد، دوم، روس‌ها به اين نتيجه رسيده‌اند كه تحريم‌ها عليه ايران ديگر جواب نمي‌دهد و سوم آنكه آنها اگر اکنون سعي نكنند روابط‌شان با ايران را بهبود ببخشند و با ميانجيگري پرونده هسته‌اي ايران را از بن بست خارج كنند شايد ايران را براي هميشه از دست بدهند و جمهوري اسلامي ديگر حاضر نشود با روسيه رابطه خوبي برقرار كند. اين درحالي است كه ايران سعي در توسعه روابط سياسي و اقتصادي با چينی‌ها به عنوان مهم‌ترين رقيب منطقه‌اي روس‌ها دارد و اين موضوع روسيه را نگران مي‌كند. سال‌هاي پيش هم زماني كه بحث اعمال تحريم‌هاي بين‌المللي عليه ايران مطرح شد، در روسيه خيلي‌ها تاكيد كردند در صورت همراهي با اين تحريم‌ها و پذيرش قطعنامه‌هاي شوراي امنيت سازمان ملل متحد بازار ايران را از دست خواهيم داد و ميدان را به چيني‌ها واگذار خواهيم كرد. روسيه ابتدا با اين نظريه مخالفت كرد اما اكنون و پس از حضور پررنگ چيني‌ها در ايران، خاورميانه، آسياي ميانه و... به دنبال تجديد نظر و جبران ديدگاه گذشته و تنگ كردن عرصه براي چيني‌هاست.
‌پس مهم‌ترين عاملي كه باعث شده روسيه طرح گام‌به‌گام را پيشنهاد كند، منافع اقتصادي است؟
هم منافع اقتصادي و هم منافع ژئوپلیتيك. هر دو در كنار يكديگر. در فضاي بين‌المللي كنوني كشوري نمي‌تواند در نقطه‌اي حضور ژئوپلیتيك داشته باشد بدون حضور اقتصادي. مثلا وقتي چين بازار اقتصادي تاجيكستان را در اختيار مي‌گيرد، حضور ژئوپولیتیکی خود را در اين كشور نيز تثبيت مي‌كند.
‌اين پيشنهاد روسيه كه حال به گفته شما تامين‌كننده منافع اقتصادي‌اش است، تاكنون غرب موافقت خود را با آن اعلام نكرده است. چرا؟
به نظر من غرب ديگر به مذاكره با ايران خيلي علاقه‌اي ندارد و مي‌خواهند فشار خود را بر ايران افزايش دهند. من نمي‌دانم كه سه يا چهار ماه آينده نظر آنها چه خواهد بود اما به نظر من غرب از آن جهت به پيشنهاد روسيه چندان توجهي نكرد كه به از سرگيري مذاكره جديد ديگر علاقه‌اي ندارند.
‌فكر نمي‌كنيد كه اين مخالفت با پيشنهاد مسكو شكاف بين غرب و گروه ۱+۵ با روسيه را افزايش خواهد داد.
دقيقا همين‌طور است. اگر جمهوري اسلامي پيشنهاد روسيه را قبول كند مي‌تواند هم روسيه و هم چين را با خود همراه كند و اين دو كشور بار ديگر مي‌توانند در مجامع بين‌المللي از ايران حمايت كنند. يعني اگر ايران بخواهد غرب را منزوي كند، بايد پيشنهاد روسيه را ‌بپذيرد و توپ را به زمين غرب بيندازد و آنها را بر سر دوراهي تصميم‌گيري قرار دهد. چون اگر ايران به پيشنهاد روسيه پاسخ مثبت دهد و غرب پيشنهاد روس‌ها را نپذيرد كه بعيد هم به نظر مي‌رسد اين پيشنهاد مورد پذيرش آنها قرار گيرد نشان خواهد داد كه حرف و عمل‌شان در قبال مناقشه هسته‌اي ايران متفاوت است و آنها به دنبال حل و فصل اين مناقشه نيستند و تنها در پي منزوي‌ كردن ايران هستند. بنابراين پذيرش پيشنهاد روس‌ها نشان از هوشمندي ايران دارد.
‌در جريان آغاز تلاش‌ها براي بهبود روابط تهران و مسكو طي ماهه‌هاي اخير و به دنبال آن سفرهاي دوجانبه مقامات عالي ايران و روسيه، شاهد شكايت ايران از روسيه به‌دليل لغو قرارداد اس – ۳۰۰ بوديم. اين شكايت در اين شرايط چه تاثيري بر روابط دو كشور خواهد داشت؟
اين شكايت خيلي عجيب بود، زماني كه اين را خواندم تعجب كردم و با وجود آنكه معتقدم شكايت حق ايران مي‌تواند باشد اما نمي‌دانم چرا در چنين شرايطي اقدام به شكايت عليه روسيه كرده‌اند. جالب بود كه خود روس‌ها هم از اين اقدام تعجب كردند و انتظار نداشتند كه بعد از سفرهاي دو جانبه مقامات دو كشور چنين شكايتي در دستور كار قرار گيرد.
‌ به عنوان آخرين سوال با توجه به اينكه غرب به پيشنهاد روسيه براي خروج پرونده‌ هسته‌اي ايران از بن‌بست فني و سياسي چراغ سبز نشان نداده است روابط تهران – مسكو را در آينده نزديك چطور ارزيابي مي‌كنيد و فكر مي‌كنيد اين روابط به كدام سمت و سويي پيش خواهد رفت و با توجه به تحولات منطقه خاورميانه آيا دو كشور در آينده‌اي نزديك تلاش خواهند كرد كه از طريقي ديگر روابط خود را دوباره بهبود ببخشند؟
مسكو باور دارد كه يك پيشنهاد جديدي به تهران ارايه كرد تا زمينه خروج پرونده هسته‌اي را از بن‌بست فني و سياسي فراهم كند كه فكر هم مي‌كند اين پيشنهاد عادلانه است، اگر ايران اين پيشنهاد را قبول كند من فكر مي‌كنم كه مي‌توان اميدوار بود دو كشور باب تازه‌اي از روابط را باز كنند روابطي كه قطعا پررنگ و حتي تاثيرگذارتر از قبل خواهد بود. ايران با پاسخ مثبت به اين پيشنهاد مي‌تواند اختلافات دوباره در مناسبات روسيه و چين با ساير اعضاي گروه ۱+۵ را ايجاد كند و اجازه خواهد داد كه دوباره اين دو كشور در مجامع بين‌المللي از ايران دفاع ‌كنند و اين بار آنها به دنبال لغو يا كاهش تحريم‌هاي بين‌المللي باشند.

https://ccsi.ir//vdcf.ydyiw6dcjgiaw.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

عضويت در خبرنامه