در گفتگو با دکتر بهرام امیراحمدیان، کارشناس مسایل آسیای مرکزی و قفقاز، به تبعات و پیامدهای تصمیم ناتو در مورد استقرار سامانه موشکی پاتریوت در ترکیه پرداخته شده است.
پرسش: چه شد که ناتو با استقرار موشک های پاتریوت در ترکیه موافقت کرد؟
امیراحمدیان: بحران سوریه معادلات داخلی و منطقه ای را پیچیده تر کرده است. در داخل سوریه معارضین دولت سوریه با دریافت اسلحه از مجاری غیرقانونی و خارج از عرف سازمان ملل و بدون اجازۀ شورای امنیت و در خارج نیز معارضین تشکیلاتی را به نام ائتلاف ملی سوریه ایجاد کرده اند که برخی کشورهای اروپایی آن را به عنوان نماینده قانونی سوریه به رسمیت شناخته و قرار است دارایی های بلوکه شده و سفارتخانه های سوریه را به آنها تحویل دهند. مخالفان مسلح در داخل سوریه با دریافت کمکهای تسلیحاتی که به آنها رسانده می شود با نیروهای نظامی درگیر هستند و دولت مرکزی نیز برای رویارویی با این بحران با شدت بیشتری از نیروهای نظامی استفاده می کند تا مخالفان را سرکوب کند.
در این شرایط دولت ترکیه با مرزهای طولانی که با سوریه دارد، مدعی است که تحولات داخلی و درگیری های نظامی سوریه در این مرزها مشکلات زیادی را پیش آورده است. باید به این مسئله اشاره کرد که تعداد زیادی از پناهندگان سوریه که به اردوگاههای مرزی در ترکیه رفته اند، مشکلات سیاسی، اقتصادی و امنیتی زیادی را برای ترکیه به وجود آورده اند. بدون شک ساماندهی این پناهندگان نیاز به برنامه ریزی و تأمین مالی دارد که پیشتر بودجه ای برای آن منظور نشده است.
اما وقتی دایرۀ این بحران گسترش یافت و از مرزهای سوریه فراتر رفت به خصوص زمانی که سوریه، در نواحی مرزی، برخی از نقاط ترکیه را مورد هدف قرار داد و همچنین بحران مربوط به کردها، از دیگر دلایلی است که زمینه را برای تصمیم ناتو فراهم کرده است. باید به این مسئله توجه داشت که تحرکات کردها در سوریه و همچنین سرایت آن به مناطقی که کردهای ترکیه حضور دارند، امنیت ملی ترکیه را به خطر انداخته است. ترکیه این مسئله را مطرح کرده که مرزهای این کشور آسیب پذیر شده و بحران سوریه امنیت ملی این کشور را به خطر انداخته است.
از این رو ترکیه از شورای امنیت سازمان ملل درخواست کرده بود که اجازه دهند که یک منطقه پرواز ممنوعه در بین مرزهای ترکیه و سوریه دایر شود که هم اردوگاه پناهندگان در آنجا دایر شود و هم در کنار آن با برقراری امنیت، هواپیماهای سوریه نتوانند در آن مناطق پرواز کنند و بدین ترتیب امنیت مرزها در کنار امنیت جانی پناهندگان تضمین شود.
اما این مسئله با مخالفت چین و روسیه در شورای امنیت سازمان ملل روبرو شد و این اقدام صورت نگرفت. ترکیه در این فکر بود که چگونه می تواند وارد این بحران شود و این امر را مطرح کرد که نیروهای نظامی خود را به سوریه بفرستد و تهدیدات را در محل ایجاد تهدید از میان بردارد (موردی را که درباره عراق اعمال می کند و تهدیدات حزب کارگران کردستان (پ.کا.کا) را خنثی می سازد). این پیشنهاد با مخالفت شدید روسیه مواجه شد و حتی پوتین تهدید کرد که اگر ترکیه یک سرباز ترک وارد سوریه کند به منزله اینست که وارد خاک روسیه کرده است. البته ناگفته نماند که روسیه در سال ۲۰۰۸ نیروهای نظامی خود را وارد خاک گرجستان کرد و در آنجا هیچ اقدام بین المللی برای رفع اشغال نظامی خاک گرجستان(آبخازیا و اوستیای جنوبی) صورت نگرفت. می شود گفت که روسیه در محیط بین الملل با استفاده از کرسی شورای امنیت و حق وتو، خود دوگانه برخورد می کند.
پرسش: این اقدام ناتو پیشتر با مخالفت برخی از کشورهای منطقه روبرو شده بود. آیا نگرانی ها از تشدید بحران به سطح منطقه منطقی است؟
امیراحمدیان: در نهایت ترکیه این مسئله را به ناتو برد و آن را در شورای ناتو مطرح کرد که بالاخره براساس منشور ناتو باید وقتی مرزهای یک کشور عضو تهدید می شود، بدین معناست که مرزهای تمام قلمرو ناتو تهدید می شود و باید شورای ناتو همراه با اعضا اقدام جمعی صورت دهند و عکس العمل نشان دهند. به همین دلیل در جلسۀ روز سه شنبه اعضای ناتو، دبیرکل ناتو با وزرای دفاع ناتو همگی متفق القول به این نتیجه رسیدند که موشک های پاتریوت در مرزهای ترکیه با سوریه مستقر کنند. اما با مطرح شدن این مسئله طی یک ماه اخیر برخی از کشورها با این طرح ترکیه مخالفت کردند که از جمله آنها ایران بود که موضع رسمی از سوی مقامات سیاسی این بود که این کار نه تنها به حل مشکل کمک نمی کند، بلکه مسئله را پیچیده تر می کند. این اقدام از سوی مقامات نظامی کشورمان به عنوان تهدید قلمداد شده بود و خواهان جلوگیری از این کار بودند و آن را به عنوان مشکلی حاد برای منطقه اعلام کردند. اکنون باید منتظر بود و بازتاب رویداد را ملاحظه کرد. اما باید به این مسئله توجه داشت که موشک های پاتریوت، موشک های دفاعی است و تهاجمی نیست و حالت ضدموشک و رهگیر دارد. به این معنا که در صورت شلیک موشک آن را شناسایی و سپس خنثی می کند.
پرسش: بحث استفاده از سلاح های شیمیایی تا چه میزان صحت دارد؟ و آیا این امر می تواند بهانه ای برای دخالت نظامی باشد؟
امیراحمدیان: از سوی دیگر هشدار ناتو و آمریکا به سوریه برای جلوگیری از استفاده از سلاح های میکروبی و شیمیایی است که گفته می شود که با واکنش غرب همراه بوده است. روز سه شنبه رئیس جمهور آمریکا و رهبران اروپایی اعلام کردند که در صورت استفاده سوریه از سلاح های شیمیایی غرب به هیچ عنوان سکوت نخواهد کرد و وارد عمل می شود. به نظر من مجموعۀ این عوامل شاید بهانه ای برای مداخلۀ نظامی در سوریه باشد که موضوع را شکننده و بحران را پیچیده تر کرده است. در این حال اگر ایادی مخالفان به این سلاحها دسترسی پیدا کرده و از سلاحهای شیمایی استفاده و دولت اسد را مقصر قلمداد نمایند، فاجعه بزرگی منطقه را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
پرسش: با این اوصاف آینده را چگونه پیش بینی می کنید؟ آیا دلایلی که به آن اشاره کردید، می تواند آغاز ورود نظامی به بحران سوریه باشد؟
امیراحمدیان: به نظر من این بهانه ها، زمینه چینی برای مداخلۀ نظامی بین المللی است که مسئله سوریه را پایان دهند. چون مسئله سوریه در بن بست گرفتار شده است. سوریه و نیروهای حاضر در آن به چند دسته تقسیم می شوند:
در حلقۀ میانی آن حکومت بشار اسد حضور دارد و مخالفانی که به چندین دسته تقسیم می شوند. (اعم از سلفی، سنی ها) حلقۀ دوم بازیگرانی هستند که از بیرون به بحران می نگرند و بخش عمدۀ آن را مداخله گران اعم از کشورهای عربی و غیرعربی و گروهها و دسته جات خودسر تشکیل می دهند. حتی می توان در میان آنها حضور نیروهای چچنی و طالبان را نیز مشاهده کرد. حلقۀ سوم کشورهایی هستند که علاقمند به برقراری حکومت دمکراتیک با حضور همۀ نیروهای سیاسی در سوریه هستند که ترکیه، اتحادیه اروپا و آمریکا از جمله آنهاست.
اما در حلقۀ بعدی کشورهایی هستند که معتقد به ایجاد اصلاحات با حفظ شرایط کنونی هستند. ایران، روسیه، چین و همچنین چند کشور آمریکای لاتین معتقدند که به بشار اسد و حزب بعث فرصت داده شود که ساختار فعلی تا زمان برگزاری انتخابات حفظ شود و دولت به نیروهای مخالف اجازه حضور در ساختار سیاسی کشور را بدهد و مردم خودشان در سیستم سیاسی دخالت داشته باشد. اما سوریه در طی سالهای حکومت خاندان اسد اجازۀ شکل گیری نهادهای مدنی و سیاسی را نداده که بتواند جایگزینی برای حکومت باشد. یعنی فضای ایجاد جامعۀ مدنی در کشور فراهم نبوده که هم اکنون بتوان این اصلاحات را به آسانی در آن انجام داد.
پرسش: راه حل بحران در چیست؟
امیراحمدیان: در ابتدا باید کشور به سمت آرامش برود تا زمینۀ برای ایجاد جامعۀ مدنی و شکل گیری احزاب فراهم شود و در مرحلۀ بعد احزاب شکل گیرند. اما در سوریه از آنجایی که این مرحلۀ گذار طی نشده است، بنابراین، تئوری محتمل با مشکلات زیادی روبروست.
ایران به عنوان دوست و همپیمان منطقه ای سوریه امید دارد با نقش آفرینی در بحران بتواند بحران را خاتمه دهد و مخالفین را به دولت نزدیکتر کند. برگزاری کنفرانس هایی با حضور مخالفین در تهران که قرار است دور دوم آن برگزار شود، می تواند اقدام مثبتی برای حل بحران باشد. ولی به موضوع سوریه بایستی با یک درایت بیشتری به آن نگریسته شود؛ چون در صورت سقوط دولت بشار اسد، از آنجایی که آلترناتیوی بعد از آن برای ادارۀ کشور وجود نداشته، می تواند سوریه و منطقه را در بحران حاد دیگری فرو ببرد. بحران، نه تنها دامن کشورهای منطقه ای، بلکۀ دامن همۀ کشورهایی را خواهد گرفت که خواهان سقوط بشار اسد هستند. از این رو نباید تصور کرد که در صورت سقوط بشار اسد جنگ در این کشور به پایان می رسد و اخوان المسلمین قدرت را به دست می گیرد و اوضاع آرام خواهد شد؛ اصلاً اینطور نیست. فراموش نکنیم که مدل سوریه با همۀ کشورهایی که بهار عربی را تجربه کرده اند، متفاوت است و با لیبی، مصر و تونس فرق خواهد داشت. از این رو بسیاری از کشورها اعم از روسیه و ایران برای جلوگیری از تبعات آن تلاش دارند که بحران را در سطوح آرام تری حل کنند. از این منظر درایت بیشتر در مسئلۀ سوریه و ورود یک جریان فکری اندیشمندانه بیطرف می تواند حلال مشکلات باشد. ورود هر کشوری در بحران سوریه با در نظرگرفتن منافع ملی کشور مورد نظر است، و آنها هر یک منافعی را دنبال می کنند که با دیگری در تضاد قرار دارد و این نشانه بحران است. اکنون بحران سوریه از بحران داخلی به منطقه ای و سپس به بحران بین المللی تبدیل شده است. هنگامی که راه حل بحران در شورای امنیت جسجو می شود، هشداری است برای شرایط بد و خط قرمز بحران.
به نظر ما برگزاری یک کنفرانس بین المللی زیر نظر سازمان ملل متحد با حضور بیطرفانه و اندیشمندانه افراد بیطرف و بررسی بحران از سوی آنها می تواند که در نهایت راهکار بیطرفانه ای را برای حل بحران ارائه دهد. سپس این راه کار بایستی از سوی همه طرفهای درگیر محترم شمرده شده و اجرا گردد. یک نکته مهم دیگر آن است که سرنوشت اسد و حزب بعث و حکومت سوریه همه به هم گره خورده است. حکومت سوریه بر ستون اسد استوار است. در هیچ یک از راهکارها از ساختار حکومت بحث نمی شود و تنها از حکومت اسد نامبرده می شود، حال اگر این نکته مشخص شود که معارضان و مخالفین با شخص آقای اسد مخالفت دارند یا با ساختار حکومت؟ اگر آقای اسد استعفا بدهد معارضان و مخالفان دست از نبرد خواهند کشید؟ این نکته ای کلیدی است که در بحران سوریه فراموش شده است.
گفتگو: زهرا خدایی
منبع: خبرآنلاین