مشاور پیشین حیدر علی اف: سردار اسماعیل قاآنی، فرمانده کنونی نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در جنگ اول قراباغ برای دفاع از جمهوری آذربایجان شرکت داشت.
منصور حقیقت پور، از کهنه سربازان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در جنگ اول قراباغ برای دفاع از مردم مظلوم جمهوری آذربایجان در جنگ قراباغ به دفاع از این کشور مامور شده بود، در گفتگوی تصویری زنده با شبکه "قدستیوی" ترکیه اعلام کرد در میان نیروهای مستشاری ایران برای دفاع از جمهوری آذربایجان، سردار اسماعیل قاآنی، فرمانده کنونی نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز حضور داشته است.
منصور حقیقت پور با بیان گوشههایی از خاطرات خود در آموزش و تدارک نیروهای جمهوری آذربایجان برای دفاع در مقابل حملات ارامنه در سالهای نخست دهه 1990، از نجات معجزه وار خود و اسماعیل قاآنی در حادثه انفجار مین در جریان ماموریت شناسایی و کسب اطلاعات درباره استعداد تانکها و نیروهای ارمنی در نزدیکی خط مقدم جنگ میان ارامنه و آذربایجانیها سخن گفت.
منصور حقیقتپور همچنین از خیانتهایی که به مردم جمهوری آذربایجان در این جنگ شد و به تخلیه نیروهای آذربایجانی از شهر شوشا برای به قدرت رساندن جبهه خلق در باکو انجامید، گلایه کرد.
حقیقتپور گفت برای دفاع از جمهوری آذربایجان در سه پادگانی که در اختیار مستشاران ایرانی قرار گرفت، یازده گردان حدود 550 نفری را آموزش دادیم و حدود 70 درصد به ظرفیت ارتش جمهوری آذربایجان افزودیم که مورد تحسین حیدر علیاف، رییس جمهوری وقت آذربایجان نیز قرار گرفت.
حقیت پور درباره هدیه «خنجر» دولت جمهوری آذربایجان به وی در آن زمان گفت: « آقای حیدر علیاف و رسول قلیاف در تمامی جلسات به ما خیلی احترام میگذاشتند. در یک جلسه دو طرفه با حیدر علیاف، گزارشی از جبهه به وی دادم. آقای حیدرعلیاف خیلی احساساتی شد و گفت که من به شما اجازه میدهم که بروید لشگر عاشورا را بیاورید و این منطقه اشغالی را تصرف کن و این منطقه در دست برادرم ایران باشد تا اینکه در دست دشمن باقی بماند. من به حیدر علیاف گفتم که من یک نظامی هستم، شما دارید یک حرف سیاسی میزنید، شما این را مکتوب کنید و من هم میروم در کشور از این خواسته شما دفاع میکنم و اجازه میگیرم که لشگر عاشورا را بیاورم تا قراباغ را بگیریم. اما، آقای حیدر علیاف این را ننوشت. من هم میدانستم که قصد این کار را ندارد و فقط دارد مرا تحریک میکند. آقای حیدر علیاف به من یک خنجر هدیه داده و یک لوح تقدیر و تشکر داده است و یک نامه به مقامات ایران نوشته و از زحمات ما تقدیر و تشکر کرده است. یک قالیچه هم به من داد و گفت که رویش نماز بخوانم! همینطور آقای رسول قلیاف که هر وقت پیش او میرفتم، مرا در آغوش میگرفت و خیلی قدردان کمکهای تسلیحاتی ما در جنگ قراباغ بود. رسول قلیاف با جزییات میدانست که من چه چیزهایی را بردم و به جمهوری آذربایجان تحویل دادم. حیدر علیاف با جزییات نمیدانست، ولی رسول قلیاف با جزییات میدانست. »
منصور حقیقتپور درباره اخلاق و رفتار افسران نیروی قدس سپاه پاسداران در آموزش نیروهای جمهوری آذربایجان در جنگ اول قراباغ گفت: «در آموزشها ، برخی از سربازان زمین میخوردند. افسران ما میرفتند آنها را از زمین بلند میکردند و خاک لباسشان را میتکاندند. یکی از معاونان وزیر دفاع جمهوری آذربایجان گفت که شما چه کسی هستید؟ در پادگان کناری میدانید که چه کسانی دارند آموزش میدهند؟ وقتی در آنجا سربازان ما زمین میخورند، افسران آنها به سربازان فحش خواهر و مادر میدهند! شما کی هستید که سربازان را از زمین بلند میکنید و میبوسید و خاک لباسشان را میتکانید؟ یک بار هم به همراه سایر افسران ایرانی بر روی خاک کنار سربازان نشسته بودیم که معاون وزیر دفاع جمهوری آذربایجان آمد و گفت که چرا بر روی خاک در کنار سربازان مینشینید؟ من هم گفتم که ما با افتخار این کار را میکنیم. »
حقیقتپور گفت: «یک بار هم وقتی به نیروهای گردان هفتم در پادگان قلعه آموزش رزم و کاربرد سلاح و تاکتیک میدادیم و در همان حال به آنها آموزش قرآن هم میدادیم. بعد از ده روز آنها اذان میگفتند و خودشان یاد گرفته بودند و قرآن میخواندند. یک روز از مرگ خواهر یکی از سربازان مطلع شدیم. او درخواست مرخصی کرد. ما هم مرخصی دادیم و او رفت در ختم خواهرش شرکت کرد. دو سه روز بعد این سرباز برگشت. دو روز بعد از آن یک پیرزن و یک پیرمرد به آن پادگان آمده بودند و میخواست با فرمانده نیروها دیدار کنند. مادر و پدر این سرباز با یک بقچه آمده بودند که داخلش مقداری نان و سیب بود. به ما گفتند که فرمانده نیروهای ایرانی شما هستید؟ گفتم بله. گفت بنشین. وقتی نشستم، گفت میخواهم به دورت بگردم، پسرم اسامی امامان را هم بلد نبود، اما در ختم خواهرش قرآن خواند، الهی که من فدای شما افسران ایرانی بشوم! پیرمرد و پیرزن این حرفها را میگفتند و گریه میکردند. چنین سربازی از جنگ فرار نخواهد کرد.»
حقیقتپور درباره حضور ضد امنیتی رژیم صهیونیستی در جمهوری آذربایجان برای ضربه زدن به ایران نیز گفت: «در همان زمان مشاهده علائم گسترش اسراییلیها در جمهوری آذربایجان ما را خیلی نگران کرد. وجه آشکار این حضور، رابطههای سیاسی دولتهای کشورهای مسلمان با اسراییل است که یک خیانت است و برای مسلمانان غیور قابل تحمل نیست. حضور فرهنگی اسراییل در جمهوری آذربایجان هم قابل توجه است. رژه همجنس بازان در باکو هم زیر سر صهیونیستها بود. یا این کاری که اکنون صهیونیستها در مدارس جمهوری آذربایجان انجام میدهند و دانش آموزان را به نقشههایی که 25 سال قبل خودشان منتشر کردند، رجوع میدهند و قوم خزر و منطقه غربی دریای خزر را وادی مقدس جلوه میدهند. در همان مقطع به آقایان گفتم که اسراییل طرح نیل تا خزر را دنبال میکند. لازم است که نقش تئوری «نیل تا خزر» اسراییلیها را در جنگ اخیر قراباغ بررسی کنیم. گلایه من از رجب طیب اردوغان هم همین است که چرا ترکیه پل عبور اسراییل به سمت خزر میشود؟ صهیونیستها در جمهوری آذربایجان، عناصر نژادپرست را تقویت میکنند. صهیونیستها هر زمان لازم ببینند شعار «پان کردی» می دهند و به موقع شعار «پان ترکی» می دهند و به موقع هم شعار «پان آذریسم» میدهند. تفاهم نانوشتهای میان اسراییل و عربستان سعودی وجود دارد. دوست قدیمی ما، رجب طیب اردوغان هم ندانسته میزبان این دو تفکر شده است. از جنبه امنیتی هم حضور در جمهوری آذربایجان و قفقاز جنوبی و منطقه خزر، فرصتی برای اسراییل جهت اقدامات تخریبی در ایران است. بحث شهادت شهید فخریزاده را شاهد بودیم. مرحوم شهید ابومهدی المهندس که از دوستانم بود، به من اطلاع داد که پهپادی که دوستان ما را شهید کرد، از جمهوری آذربایجان آمد و اسراییلیها شاید بدون اطلاع مقامات آذربایجان این پهپاد را از آنجا به عراق فرستادند. در ایران نیز پدافند ایران یک پهپاد را در نطنز ساقط کرد که از نوع «هرمس» است. در آن زمان من به عنوان رییس کمیسیون امنیتی مجلس شورای اسلامی مسئول پیگیری این مساله شدم. وقتی مدارک و فرکانسها را مقامات نظامی ایران بررسی کردند، دیدیم که براساس فرکانسهای ثبت شده، این پهپاد از پادگانی در جمهوری آذربایجان بلند شد و از روی خزر به منطقه نطنز آمد. نهایتا مقرر شد که وزیر دفاع ایران به همراه مسئول اطلاعات ستاد کل نیروهای مسلح ایران با هواپیمای اختصاصی بروند باکو و مراتب اخطار ایران را به ریاست جمهوری آذربایجان اعلام کنند. وزیر دفاع پس از بازگشت از باکو به مجلس گزارش داد و اعلام کرد که وقتی اطلاعات مربوط به اعزام این پهپاد اسراییلی از آذربایجان به ایران را به رییس جمهوری آذربایجان دادم و گفتم که ما شما را مقصر میدانیم و پاسخ شما را خواهیم داد. در این زمان، رنگ الهام علیاف زرد شد و دستانش میلرزید و با زبان الکن سر فرمانده نیروی هوایی ارتش جمهوری آذربایجان فریاد زد و گفت که آیا شما این کار را کرده اید؟ فرمانده نیروی هوایی جمهوری آذربایجان نیز گفت نه ما نکردیم، میهمانانمان این کار را کردند! سردار دهقان، وزیر دفاع وقت ایران به مقامات باکو 48 ساعت ضرب الاجل داد. بعد، نمایندگان جمهوری آذربایجان آمدند به تهران و عذرخواهی کردند. برادرانمان در تهران قبول کردند، ولی من قبول نکردم، ولی بخاطر احترام به بزرگانم چیزی نگفتم.... حضور صهیونیستها در هر منطقه، تاثیرات منفی زیادی در زمینههای سیاسی و فرهنگی و امنیتی و... دارد. استمرار حضور نجس صهیونیستها در خاک اسلام، قراباغ قابل قبول نیست و حتما مردم غیور آذربایجان و غیرتمندان آذربایجان این را تحمل نخواهند کرد که آبرو و حیثیت و ناموس آذریها زیر پای صهیونیستها ذلیل بشود. اگر آقای الهام علیاف این قضیه را جمع نکند، آتش حضور صهیونیستها در منطقه دامن آقای الهام علیاف و خاندانش را خواهد گرفت و تاریخ درباره الهام علیاف قضاوت بدی خواهد کرد.»
برهان حشمتی
منصور حقیقت پور، از کهنه سربازان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در جنگ اول قراباغ برای دفاع از مردم مظلوم جمهوری آذربایجان در جنگ قراباغ به دفاع از این کشور مامور شده بود، در گفتگوی تصویری زنده با شبکه "قدستیوی" ترکیه اعلام کرد در میان نیروهای مستشاری ایران برای دفاع از جمهوری آذربایجان، سردار اسماعیل قاآنی، فرمانده کنونی نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز حضور داشته است.
منصور حقیقت پور با بیان گوشههایی از خاطرات خود در آموزش و تدارک نیروهای جمهوری آذربایجان برای دفاع در مقابل حملات ارامنه در سالهای نخست دهه 1990، از نجات معجزه وار خود و اسماعیل قاآنی در حادثه انفجار مین در جریان ماموریت شناسایی و کسب اطلاعات درباره استعداد تانکها و نیروهای ارمنی در نزدیکی خط مقدم جنگ میان ارامنه و آذربایجانیها سخن گفت.
منصور حقیقتپور همچنین از خیانتهایی که به مردم جمهوری آذربایجان در این جنگ شد و به تخلیه نیروهای آذربایجانی از شهر شوشا برای به قدرت رساندن جبهه خلق در باکو انجامید، گلایه کرد.
حقیقتپور گفت برای دفاع از جمهوری آذربایجان در سه پادگانی که در اختیار مستشاران ایرانی قرار گرفت، یازده گردان حدود 550 نفری را آموزش دادیم و حدود 70 درصد به ظرفیت ارتش جمهوری آذربایجان افزودیم که مورد تحسین حیدر علیاف، رییس جمهوری وقت آذربایجان نیز قرار گرفت.
حقیت پور درباره هدیه «خنجر» دولت جمهوری آذربایجان به وی در آن زمان گفت: « آقای حیدر علیاف و رسول قلیاف در تمامی جلسات به ما خیلی احترام میگذاشتند. در یک جلسه دو طرفه با حیدر علیاف، گزارشی از جبهه به وی دادم. آقای حیدرعلیاف خیلی احساساتی شد و گفت که من به شما اجازه میدهم که بروید لشگر عاشورا را بیاورید و این منطقه اشغالی را تصرف کن و این منطقه در دست برادرم ایران باشد تا اینکه در دست دشمن باقی بماند. من به حیدر علیاف گفتم که من یک نظامی هستم، شما دارید یک حرف سیاسی میزنید، شما این را مکتوب کنید و من هم میروم در کشور از این خواسته شما دفاع میکنم و اجازه میگیرم که لشگر عاشورا را بیاورم تا قراباغ را بگیریم. اما، آقای حیدر علیاف این را ننوشت. من هم میدانستم که قصد این کار را ندارد و فقط دارد مرا تحریک میکند. آقای حیدر علیاف به من یک خنجر هدیه داده و یک لوح تقدیر و تشکر داده است و یک نامه به مقامات ایران نوشته و از زحمات ما تقدیر و تشکر کرده است. یک قالیچه هم به من داد و گفت که رویش نماز بخوانم! همینطور آقای رسول قلیاف که هر وقت پیش او میرفتم، مرا در آغوش میگرفت و خیلی قدردان کمکهای تسلیحاتی ما در جنگ قراباغ بود. رسول قلیاف با جزییات میدانست که من چه چیزهایی را بردم و به جمهوری آذربایجان تحویل دادم. حیدر علیاف با جزییات نمیدانست، ولی رسول قلیاف با جزییات میدانست. »
منصور حقیقتپور درباره اخلاق و رفتار افسران نیروی قدس سپاه پاسداران در آموزش نیروهای جمهوری آذربایجان در جنگ اول قراباغ گفت: «در آموزشها ، برخی از سربازان زمین میخوردند. افسران ما میرفتند آنها را از زمین بلند میکردند و خاک لباسشان را میتکاندند. یکی از معاونان وزیر دفاع جمهوری آذربایجان گفت که شما چه کسی هستید؟ در پادگان کناری میدانید که چه کسانی دارند آموزش میدهند؟ وقتی در آنجا سربازان ما زمین میخورند، افسران آنها به سربازان فحش خواهر و مادر میدهند! شما کی هستید که سربازان را از زمین بلند میکنید و میبوسید و خاک لباسشان را میتکانید؟ یک بار هم به همراه سایر افسران ایرانی بر روی خاک کنار سربازان نشسته بودیم که معاون وزیر دفاع جمهوری آذربایجان آمد و گفت که چرا بر روی خاک در کنار سربازان مینشینید؟ من هم گفتم که ما با افتخار این کار را میکنیم. »
حقیقتپور گفت: «یک بار هم وقتی به نیروهای گردان هفتم در پادگان قلعه آموزش رزم و کاربرد سلاح و تاکتیک میدادیم و در همان حال به آنها آموزش قرآن هم میدادیم. بعد از ده روز آنها اذان میگفتند و خودشان یاد گرفته بودند و قرآن میخواندند. یک روز از مرگ خواهر یکی از سربازان مطلع شدیم. او درخواست مرخصی کرد. ما هم مرخصی دادیم و او رفت در ختم خواهرش شرکت کرد. دو سه روز بعد این سرباز برگشت. دو روز بعد از آن یک پیرزن و یک پیرمرد به آن پادگان آمده بودند و میخواست با فرمانده نیروها دیدار کنند. مادر و پدر این سرباز با یک بقچه آمده بودند که داخلش مقداری نان و سیب بود. به ما گفتند که فرمانده نیروهای ایرانی شما هستید؟ گفتم بله. گفت بنشین. وقتی نشستم، گفت میخواهم به دورت بگردم، پسرم اسامی امامان را هم بلد نبود، اما در ختم خواهرش قرآن خواند، الهی که من فدای شما افسران ایرانی بشوم! پیرمرد و پیرزن این حرفها را میگفتند و گریه میکردند. چنین سربازی از جنگ فرار نخواهد کرد.»
حقیقتپور درباره حضور ضد امنیتی رژیم صهیونیستی در جمهوری آذربایجان برای ضربه زدن به ایران نیز گفت: «در همان زمان مشاهده علائم گسترش اسراییلیها در جمهوری آذربایجان ما را خیلی نگران کرد. وجه آشکار این حضور، رابطههای سیاسی دولتهای کشورهای مسلمان با اسراییل است که یک خیانت است و برای مسلمانان غیور قابل تحمل نیست. حضور فرهنگی اسراییل در جمهوری آذربایجان هم قابل توجه است. رژه همجنس بازان در باکو هم زیر سر صهیونیستها بود. یا این کاری که اکنون صهیونیستها در مدارس جمهوری آذربایجان انجام میدهند و دانش آموزان را به نقشههایی که 25 سال قبل خودشان منتشر کردند، رجوع میدهند و قوم خزر و منطقه غربی دریای خزر را وادی مقدس جلوه میدهند. در همان مقطع به آقایان گفتم که اسراییل طرح نیل تا خزر را دنبال میکند. لازم است که نقش تئوری «نیل تا خزر» اسراییلیها را در جنگ اخیر قراباغ بررسی کنیم. گلایه من از رجب طیب اردوغان هم همین است که چرا ترکیه پل عبور اسراییل به سمت خزر میشود؟ صهیونیستها در جمهوری آذربایجان، عناصر نژادپرست را تقویت میکنند. صهیونیستها هر زمان لازم ببینند شعار «پان کردی» می دهند و به موقع شعار «پان ترکی» می دهند و به موقع هم شعار «پان آذریسم» میدهند. تفاهم نانوشتهای میان اسراییل و عربستان سعودی وجود دارد. دوست قدیمی ما، رجب طیب اردوغان هم ندانسته میزبان این دو تفکر شده است. از جنبه امنیتی هم حضور در جمهوری آذربایجان و قفقاز جنوبی و منطقه خزر، فرصتی برای اسراییل جهت اقدامات تخریبی در ایران است. بحث شهادت شهید فخریزاده را شاهد بودیم. مرحوم شهید ابومهدی المهندس که از دوستانم بود، به من اطلاع داد که پهپادی که دوستان ما را شهید کرد، از جمهوری آذربایجان آمد و اسراییلیها شاید بدون اطلاع مقامات آذربایجان این پهپاد را از آنجا به عراق فرستادند. در ایران نیز پدافند ایران یک پهپاد را در نطنز ساقط کرد که از نوع «هرمس» است. در آن زمان من به عنوان رییس کمیسیون امنیتی مجلس شورای اسلامی مسئول پیگیری این مساله شدم. وقتی مدارک و فرکانسها را مقامات نظامی ایران بررسی کردند، دیدیم که براساس فرکانسهای ثبت شده، این پهپاد از پادگانی در جمهوری آذربایجان بلند شد و از روی خزر به منطقه نطنز آمد. نهایتا مقرر شد که وزیر دفاع ایران به همراه مسئول اطلاعات ستاد کل نیروهای مسلح ایران با هواپیمای اختصاصی بروند باکو و مراتب اخطار ایران را به ریاست جمهوری آذربایجان اعلام کنند. وزیر دفاع پس از بازگشت از باکو به مجلس گزارش داد و اعلام کرد که وقتی اطلاعات مربوط به اعزام این پهپاد اسراییلی از آذربایجان به ایران را به رییس جمهوری آذربایجان دادم و گفتم که ما شما را مقصر میدانیم و پاسخ شما را خواهیم داد. در این زمان، رنگ الهام علیاف زرد شد و دستانش میلرزید و با زبان الکن سر فرمانده نیروی هوایی ارتش جمهوری آذربایجان فریاد زد و گفت که آیا شما این کار را کرده اید؟ فرمانده نیروی هوایی جمهوری آذربایجان نیز گفت نه ما نکردیم، میهمانانمان این کار را کردند! سردار دهقان، وزیر دفاع وقت ایران به مقامات باکو 48 ساعت ضرب الاجل داد. بعد، نمایندگان جمهوری آذربایجان آمدند به تهران و عذرخواهی کردند. برادرانمان در تهران قبول کردند، ولی من قبول نکردم، ولی بخاطر احترام به بزرگانم چیزی نگفتم.... حضور صهیونیستها در هر منطقه، تاثیرات منفی زیادی در زمینههای سیاسی و فرهنگی و امنیتی و... دارد. استمرار حضور نجس صهیونیستها در خاک اسلام، قراباغ قابل قبول نیست و حتما مردم غیور آذربایجان و غیرتمندان آذربایجان این را تحمل نخواهند کرد که آبرو و حیثیت و ناموس آذریها زیر پای صهیونیستها ذلیل بشود. اگر آقای الهام علیاف این قضیه را جمع نکند، آتش حضور صهیونیستها در منطقه دامن آقای الهام علیاف و خاندانش را خواهد گرفت و تاریخ درباره الهام علیاف قضاوت بدی خواهد کرد.»
برهان حشمتی