پس از فروپاشی اتحاد شوروی نیز اگرچه سازمان های بین المللی و منطقه ای پرشماری در میان جمهوری های تازه استقلال یافته پا گرفتند و کشورهای قفقاز جنوبی نیز به اغلب آنها پیوستند، اما از آن هنگام تاکنون شاهد شکل گیری یک نهاد مستقل منطقه ای و سازوکاری برای گفتوگوهای منطقه ای در این بخش از جهان نبوده ایم. از این رو، آنچه بیش از هر چیز در سال های پس از استقلال در این منطقه به گوش رسیده، تاکید بر واگرایی های سیاسی و رقابت های امنیتی بوده است. کوشش برای فراهم آوردن زمینه های همکاری اقتصادی میان کشورهای این منطقه با همسایگان و یا با دیگر کشورهای جهان نیز به شکل گیری اتحادیه های اقتصادی کارآمد و همگرایی اقتصادی در سطح منطقه ای نیانجامیده است. این امر سبب شده که ارتباط میان جوامع مدنی در این کشورها نیز تحت تاثیر رویکردهای سیاسی و امنیتی قرار گرفته و فاصله ای عمیق میان مردمان این مناطق پدید آمده و سد راه افزایش شناخت و درک بهتر جوامع از یکدیگر شود. نهادهای علمی و فرهنگی نیز بیش از آنکه راهگشای همکاری میان این کشورها باشند، گاه خود زمینه ساز نظریه پردازی هایی با تاکید بر عوامل واگرایی بوده اند.
منطقه قفقاز، با ویژگی های فرهنگی و تمدنی خود، گنجینه ای ارزشمند از گوناگونی فرهنگی، زبانی، نژادی و مذهبی را در طول تاریخ به نمایش گذاشته است. مردمان این حوزه تمدنی، میراث دار سنت هایی کهن در زمینه همزیستی مسالمت آمیز و اتحاد در برابر دشمنان مشترک بوده اند. با این همه، در دوران معاصر، آنچه بیش از هر چیز در رسانه ها و افکار عمومی در دو سطح منطقه ای و بین المللی نمودار شده، تاکید بر نقاط افتراق و جدایی میان مردمان سرزمین های قفقاز بوده است.
پس از فروپاشی اتحاد شوروی نیز اگرچه سازمان های بین المللی و منطقه ای پرشماری در میان جمهوری های تازه استقلال یافته پا گرفتند و کشورهای قفقاز جنوبی نیز به اغلب آنها پیوستند، اما از آن هنگام تاکنون شاهد شکل گیری یک نهاد مستقل منطقه ای و سازوکاری برای گفتوگوهای منطقه ای در این بخش از جهان نبوده ایم. از این رو، آنچه بیش از هر چیز در سال های پس از استقلال در این منطقه به گوش رسیده، تاکید بر واگرایی های سیاسی و رقابت های امنیتی بوده است.
کوشش برای فراهم آوردن زمینه های همکاری اقتصادی میان کشورهای این منطقه با همسایگان و یا با دیگر کشورهای جهان نیز به شکل گیری اتحادیه های اقتصادی کارآمد و همگرایی اقتصادی در سطح منطقه ای نیانجامیده است. این امر سبب شده که ارتباط میان جوامع مدنی در این کشورها نیز تحت تاثیر رویکردهای سیاسی و امنیتی قرار گرفته و فاصله ای عمیق میان مردمان این مناطق پدید آمده و سد راه افزایش شناخت و درک بهتر جوامع از یکدیگر شود. نهادهای علمی و فرهنگی نیز بیش از آنکه راهگشای همکاری میان این کشورها باشند، گاه خود زمینه ساز نظریه پردازی هایی با تاکید بر عوامل واگرایی بوده اند.
با توجه به تحولات ماه های اخیر در میان کشورهای منطقه قفقاز، اینطور به نظر می رسد که برای دستیابی به صلح و ثبات پایدار در سطح منطقه و فراهم آوردن زمینه همکاری های اقتصادی و در مراحل بعدی، کاهش تنش های سیاسی و امنیتی، نیاز است تا زیرساخت هایی برای گفت وگوی میان نمایندگان جوامع مدنی در این منطقه از جهان فراهم آید. در واقع، نخبگان علمی، فرهنگی و رسانه ای با بهره گیری از الگوهای نوین ارتباط جمعی می توانند نقشی کلیدی در برساختن الگویی تازه ای از ارتباط، شناخت و گفت وگو میان اندیشمندان و اهل رسانه در میان کشورهای منطقه را بازی کنند.
آنچه می تواند به شکل دادن به گفتمانی نوین با هدف تاکید بر عوامل همگرایی منطقه ای، که در دل تاریخ و سنن فرهنگی منطقه جای گرفته اند و می توانند دست مایه نظریه پردازی های نوین و ارایه الگوهای همکاری تازه شوند، یاری رساند، باز کردن درهای گفت وگو میان دانشگاهیان و اصحاب رسانه در سطح منطقه ای است. از این رو، به نظر می رسد گاه آن فرا رسیده است تا با همکاری میان بخش های فرهنگی و علمی در سه جمهوری قفقاز و سه همسایه آن، نهادی متشکل از نمایندگان بخش های فرهنگ، دانشگاه و رسانه به دور هم گرد آمده و درباره مسایل موجود و راهکارهای افزایش شناخت و ارتباط میان جوامع مدنی در این شش کشور گفت وگو کنند. این نهاد یا سازمان منطقه ای که نیازمند پشتیبانی های دولتها خواهد بود، می تواند برای اعتمادسازی هرچه بیشتر به برگزاری برنامه ها و بازدیدهای مشترک با حضور بخش های گوناگون جوامع مانند، جوانان، زنان، روزنامه نگاران، استادان و ادیبان و دیگر گروه های اجتماعی در هر یک از این کشورها بپردازد.
همه ما می دانیم که اخبار و گزارش های نادرست در بحران اخیر در منطقه قفقاز چگونه توانست بر شکل دهی نامناسب به افکار عمومی نقش بازی کرده و به بحران های اجتماعی و حتی تصمیم سازی های نادرست سیاسی بیانجامد. تصویرسازی درست تر از شرایط موجود و کوشش برای دعوت از نخبگان و افرادی که راهبری فکری جوامع را در دست دارند، می تواند زمینه کاهش تنش های سیاسی و امنیتی و افزایش همکاری های اقتصادی و اجتماعی را در منطقه قفقاز فراهم آورد.
به این ترتیب، در گام نخست، می توان با تشکیل نخستین نشست های همفکری میان دانشگاهیان شش کشور منطقه قفقاز، زمینه طراحی ساختار یک سازمان برای همکاری های منطقه ای در زمینه های اجتماعی و فرهنگی را فراهم آورد. دانشگاه علامه طباطبائی به عنوان بزرگترین دانشگاه علوم انسانی و اجتماعی در ایران که همکاری های علمی نزدیکی با دانشگاه های ترکیه، آذربایجان، روسیه، گرجستان و ارمنستان دارد، آمادگی خود را برای برگزاری نخستین نشست همفکری میان دانشگاهیان کشورهای منطقه برای گفتگوهای علمی و فرهنگی اعلام می دارد و امیدوارم است که بتواند گامی در راستای افزایش صلح پایدار در منطقه قفقاز بردارد.
دیپلماسی ایرانی
منطقه قفقاز، با ویژگی های فرهنگی و تمدنی خود، گنجینه ای ارزشمند از گوناگونی فرهنگی، زبانی، نژادی و مذهبی را در طول تاریخ به نمایش گذاشته است. مردمان این حوزه تمدنی، میراث دار سنت هایی کهن در زمینه همزیستی مسالمت آمیز و اتحاد در برابر دشمنان مشترک بوده اند. با این همه، در دوران معاصر، آنچه بیش از هر چیز در رسانه ها و افکار عمومی در دو سطح منطقه ای و بین المللی نمودار شده، تاکید بر نقاط افتراق و جدایی میان مردمان سرزمین های قفقاز بوده است.
پس از فروپاشی اتحاد شوروی نیز اگرچه سازمان های بین المللی و منطقه ای پرشماری در میان جمهوری های تازه استقلال یافته پا گرفتند و کشورهای قفقاز جنوبی نیز به اغلب آنها پیوستند، اما از آن هنگام تاکنون شاهد شکل گیری یک نهاد مستقل منطقه ای و سازوکاری برای گفتوگوهای منطقه ای در این بخش از جهان نبوده ایم. از این رو، آنچه بیش از هر چیز در سال های پس از استقلال در این منطقه به گوش رسیده، تاکید بر واگرایی های سیاسی و رقابت های امنیتی بوده است.
کوشش برای فراهم آوردن زمینه های همکاری اقتصادی میان کشورهای این منطقه با همسایگان و یا با دیگر کشورهای جهان نیز به شکل گیری اتحادیه های اقتصادی کارآمد و همگرایی اقتصادی در سطح منطقه ای نیانجامیده است. این امر سبب شده که ارتباط میان جوامع مدنی در این کشورها نیز تحت تاثیر رویکردهای سیاسی و امنیتی قرار گرفته و فاصله ای عمیق میان مردمان این مناطق پدید آمده و سد راه افزایش شناخت و درک بهتر جوامع از یکدیگر شود. نهادهای علمی و فرهنگی نیز بیش از آنکه راهگشای همکاری میان این کشورها باشند، گاه خود زمینه ساز نظریه پردازی هایی با تاکید بر عوامل واگرایی بوده اند.
با توجه به تحولات ماه های اخیر در میان کشورهای منطقه قفقاز، اینطور به نظر می رسد که برای دستیابی به صلح و ثبات پایدار در سطح منطقه و فراهم آوردن زمینه همکاری های اقتصادی و در مراحل بعدی، کاهش تنش های سیاسی و امنیتی، نیاز است تا زیرساخت هایی برای گفت وگوی میان نمایندگان جوامع مدنی در این منطقه از جهان فراهم آید. در واقع، نخبگان علمی، فرهنگی و رسانه ای با بهره گیری از الگوهای نوین ارتباط جمعی می توانند نقشی کلیدی در برساختن الگویی تازه ای از ارتباط، شناخت و گفت وگو میان اندیشمندان و اهل رسانه در میان کشورهای منطقه را بازی کنند.
آنچه می تواند به شکل دادن به گفتمانی نوین با هدف تاکید بر عوامل همگرایی منطقه ای، که در دل تاریخ و سنن فرهنگی منطقه جای گرفته اند و می توانند دست مایه نظریه پردازی های نوین و ارایه الگوهای همکاری تازه شوند، یاری رساند، باز کردن درهای گفت وگو میان دانشگاهیان و اصحاب رسانه در سطح منطقه ای است. از این رو، به نظر می رسد گاه آن فرا رسیده است تا با همکاری میان بخش های فرهنگی و علمی در سه جمهوری قفقاز و سه همسایه آن، نهادی متشکل از نمایندگان بخش های فرهنگ، دانشگاه و رسانه به دور هم گرد آمده و درباره مسایل موجود و راهکارهای افزایش شناخت و ارتباط میان جوامع مدنی در این شش کشور گفت وگو کنند. این نهاد یا سازمان منطقه ای که نیازمند پشتیبانی های دولتها خواهد بود، می تواند برای اعتمادسازی هرچه بیشتر به برگزاری برنامه ها و بازدیدهای مشترک با حضور بخش های گوناگون جوامع مانند، جوانان، زنان، روزنامه نگاران، استادان و ادیبان و دیگر گروه های اجتماعی در هر یک از این کشورها بپردازد.
همه ما می دانیم که اخبار و گزارش های نادرست در بحران اخیر در منطقه قفقاز چگونه توانست بر شکل دهی نامناسب به افکار عمومی نقش بازی کرده و به بحران های اجتماعی و حتی تصمیم سازی های نادرست سیاسی بیانجامد. تصویرسازی درست تر از شرایط موجود و کوشش برای دعوت از نخبگان و افرادی که راهبری فکری جوامع را در دست دارند، می تواند زمینه کاهش تنش های سیاسی و امنیتی و افزایش همکاری های اقتصادی و اجتماعی را در منطقه قفقاز فراهم آورد.
به این ترتیب، در گام نخست، می توان با تشکیل نخستین نشست های همفکری میان دانشگاهیان شش کشور منطقه قفقاز، زمینه طراحی ساختار یک سازمان برای همکاری های منطقه ای در زمینه های اجتماعی و فرهنگی را فراهم آورد. دانشگاه علامه طباطبائی به عنوان بزرگترین دانشگاه علوم انسانی و اجتماعی در ایران که همکاری های علمی نزدیکی با دانشگاه های ترکیه، آذربایجان، روسیه، گرجستان و ارمنستان دارد، آمادگی خود را برای برگزاری نخستین نشست همفکری میان دانشگاهیان کشورهای منطقه برای گفتگوهای علمی و فرهنگی اعلام می دارد و امیدوارم است که بتواند گامی در راستای افزایش صلح پایدار در منطقه قفقاز بردارد.
دیپلماسی ایرانی