شیوه مذاکره با طالبان را کشورهای آلمان و انگلستان ابداع کردند، روندی که از ابتدای سال 2006م به صورت پنهانی، طی هماهنگی با آمریکا، صورت پذیرفت. هر چند در آن دوران هیچگاه مقامات رسمی افغانستان و طالبان، با یکدیگر نشستهایی را برگزار نکردهاند و صرفا انتقال دیدگاههای طرفین توسط رابطها صورت میگرفت. صلح رویای فرد فرد جامعه افغانستان به حساب میآید. مردمانی که سالهای متمادی در بحرانهای عدیده امنیتی و اجتماعی به سر بردهاند و اکنون درصدد پایان بخشیدن به تنشهای فردی، جناحی، منطقهای و بینالمللی هستند، تجربه کسب شده افغانستانیها از حکومت گروهها و احزاب متعدد در افغانستان اشغال 18 ساله توسط غرب و شیوه مذاکرات امریکا، حکایت از عدم سنخیت تصمیمهای صورت پذیرفته دارد.
نتایج نظرسنجی در میان جامعه متکثر افغانستان، از موافقت حداکثری مردم این کشور با موضوع صلح سخن میگوید. پشتون، تاجیک، ازبک، هزاره، چهار قوم بزرگ افغانستان هستند که از جامعه آماری تحت پوشش این نظر سنجی محسوب میشوند. پاسخ آنان نسبت به دو سوال: 1- ادامه مذاکرات ، 2- سرکوب و مقابله نظامی، به تفکیک اقوام مذکور چنین است:
الف ـ پشتونها، بزرگترین گروه جمعیتی افغانستان، 49% موافق با ادامه مذاکرات و 12% خواهان سرکوب و مقابله نظامی، هستند.
ب ـ تاجیکها، دومین گروه جمعیتی افغانستان ، 32% موافقت با ادامه روند مذاکرات و 28% موافق سرکوب و مقابله نظامی شدند.
ج ـ ازبکها نیز موافقت 35% خود نسبت به ادامه مذاکرات و 34% نسبت به مقابله نظامی را بیان کردهاند.
د ـ قوم هزاره، با اکثریت بالای شیعیان، نسبت به سایر اقوام از نارضایتی بالایی نسبت به روند مذاکرات صلح دارند. 27% موافق با مذاکرات صلح و 37% موافق با مقابله نظامی هستند.
اما رفته رفته با مستور ماندن مفاد مذاکره و عدم ایجاد فضای آزاد و هم چنین مغفول ماندن احزاب و حاکمیت افغانستان در این روند و نیز سپری گردیدن بی حاصل قریب به یک سال از روند پر فراز و نشیب مذاکرات آمریکا - طالبان،می توان گفت: سوء ظنها نسبت به روند مذاکرات صلح، افزایش یافته است. امروزه درصد بالایی از جامعه زنان افغانستان، به دلیل عدم مشارکت آنان در روند مستقیم مذاکرات و بیان پارهای از توافقات توسط واسطهها ،همواره نگاه منفی خود را نسبت به این ادوار بیان داشته است، ضمن آن که واکنشهای سینوسی سایر احزاب سیاسی و تاثیر گذار افغانستان نیز حکایت از شکاف در رضایت اولیه این جامعه نسبت به روند مذاکرات صلح دارد.
مواضع سایر کشورها
بررسی سهم، منافع، چشم انداز پسا صلح هر یک از موافقان و مخالفان روند صلح جاری در افغانستان ، نشانگر علل موضع گیری آنها است. بررسی اجمالی مواضع اعلامی جوامع اروپایی ، نشان دهنده نگاه محتاطانه این جریان در ارتباط با موضوع صلح میباشد.
الف- ج.ا.پاکستان- چین- آلمان- عربستان – امارات- روسیه، از حامیان فعلی روند مذاکرات صلح مذکور به شمار میروند.
ب- هندوستان، به دلیل افزایش نقش پاکستان در موضوع افغانستان و نیز در خطر افتادن منابع ملی، همواره در پیوستن به مذاکرات روند صلح، نگاهی نگران دارد وسعی نموده موضع انتقادی خود را طی ماههای اخیر حفظ نماید.
ج- ج.ا.ایران ـ قطر ـ برخی کشورهای منطقه و کشورهای اتحادیه اروپا نیز در پازل مخالفین روند جاری مذاکرات صلح آمریکا - طالبان، قرار دارند.
جمعبندی
روند مذاکرات پنهان، مبهم ،غیر کارشناسی مذاکرات صلح در افغانستان، برای اکثریت جامعه جنگ زده افغانستان دارای ابهامات عدیدهای است. شروع آتشین، مانورهای سیاسی، شوهای رسانهای، روزهای ابتدایی نشست های مذاکرات صلح، به مدیریت و هدایت غرب به رهبری آمریکا، برای مردمی که بیش از چهار دهه در معرض بحرانیترین اوضاع اجتماعی (امنیتی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی)، قرار گرفته اند، دریچهای از امیدواری را باز مینمود، اما رفته رفته با افزایش و تکرار نشستها، نمایان گردیدن افکار طرفین، آشکار شدن توطئه ها، نگرانی های افکار عمومی افغانستان تشدید و به سطح عدم اطمینان به هیچ چیز، افزایش یافته است.مسلما ، سرزمین متکثر قومی و مذهبی افغانستان با ساختار موزاییکی ، فرهنگ قبیلهای حاکم بر آن، با شیوههای فعلی مذاکرات، به امنیت و صلح پایدار دست نخواهد یافت. تسلیم قدرت به هر طیف و یا گروهی که موافقت اکثریت افغانستانی ها را در پی نداشته باشد، نه تنها چاره ساز نیست بلکه بر بحرانهای جاری نیز خواهد افزود. مشارکت همه احزاب، گروه های قومی، مذهبی، در مذاکرات صلح بین الافغانی ، در اختیار گرفتن نبض مذاکرات توسط اراده ملی افغانستانیها، تنها راه برون رفت از مالیخولیای جنگ است.
منابع
(1) مرکز مطالعات استراتژیک منطقهای افغانستان
(2) باغبان، حامد-خبرگزاری فارس- کد خبر ۱۳۹۸۰۶۲۳۰۰۰۲۷۶- تاریخ: 23/06/1398
*مترجم رسمی، کارشناس توسعه روابط فرهنگی آسیا و اقیانوسیه