نوع بازی، رقابت و یا تعامل کشورها و قدرتهای جهانی و منطقهای در حوزهها و مناطق مختلف، متفاوت است. جدای از رقابتهایی میان آمریکا، چین، روسیه، هند، پاکستان، ایران، عربستان و ترکیه که در سطح منطقهای وجود دارد، با لحاظ وضعیت افغانستان، عملکردهای این کنشگران در حوزه تحولات افغانستان، کمی متفاوت است.
با اعلام خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان، قدرتهای بزرگ منطقهای، به تکاپویی نوین در پرونده افغانستان پرداختند. اگر چه چین و روسیه، قبلا هم درگیر روند صلح افغانستان بوده و با آمریکا در این حوزه همکاری مینمودند، اینک پکن، مسکو، دهلی نو، اسلام آباد و تهران به درستی نمیدانند که آمریکاییها پس از توافق احتمالی با طالبان و پس از صلح با طالبان چه برنامهای در افغانستان خواهد داشت. البته تصور غالب این است که آمریکاییها نقش نظامی خود در افغانستان را کاهش دهند و در این تقلیل حضور در افغانستان، به طالبان امتیازهایی داده میشود تا دست از جنگ بردارند، همچنین امتیاز قابل توجهی مطابق خواست پاکستان به این کشور داده خواهد شد. چنین می نماید که دولت ترامپ، در پی کاهش هزینه ها و نقش نظامی خود در افغانستان است و به منظور دست کشیدن طالبان از جنگ، حاضر است امتیازاتی را به این گروه و پاکستان اعطا کند. در چنین شرایطی، روسیه و چین که اوضاع افغانستان را از نزدیک رصد میکنند، میتوانند به عنوان عوامل تسهیلکننده این امر عمل کنند. مسکو و پکن با آگاهی به این نیازمندی واشنگتن، بر این باورند که آمریکا نقش فراموش و انکار شده این دو کشور در افغانستان را به آنها بازمیگرداند، اما به ازای آن از این دو قدرت انتظار دارد تا در مدیریت اوضاع افغانستان، به واشنگتن کمک کنند و اجازه ندهند منافع آمریکا در افغانستان به خطر افتد.
در چنین شرایطی، روسها و چینیها که از گذشته اوضاع افغانستان را رصد میکردند، امروز هم تحولات افغانستان را از نزدیک دنبال میکنند. البته آمریکا تمایلی ندارد روسیه و چین در افغانستان نقش پر رنگی داشته باشند. بالتبع این دو کشور در تکاپو هستند تا به منظور احراز موقعیت، جای خالی آمریکا در افغانستان را پر کنند. آمریکا در افغانستان نیازمند همکاری کشورهای دیگر است، زیرا بدون همکاری، وضعیت افغانستان به همین گونه باقی خواهد ماند و جنگ آمریکا ادامه خواهد داشت. پرونده افغانستان وضعیتی را ایجاد کرد که چین و روسیه از روی ناچاری وادار به همکاری با آمریکا بودند، زیرا در فقدان نقش آمریکا در افغانستان، به دلیل مجاورت افغانستان با چین و روسیه، هر دو کشور آسیب جدی میدیدند. از این روی نیاز به درک همکاری بین قدرتها در افغانستان امری اجتناب ناپذیر و دو سویه است. واشنگتن به همکاری قدرتهای منطقهای نیز معتقد شده است. مواضعی که روسها تاکنون در مقابل آمریکاییها گرفتهاند، به نحوی تدافعی بوده است. مسکو از واشنگتن انتظار داشت بدون ملاحظاتی که در سطح جهانی با یکدیگر دارند، امتیازاتی در زمین افغانستان به آنها داده شود؛ در نتیجه روسها راه دیگری را جستجو کردند و طبیعتا این راه تا حدودی کارساز شد. روسها به طالبان نزدیک شدند و روند صلحی روسی را آغاز کردند، اما میدانستند که این روند بدون حضور آمریکا به سرانجام نمیرسد. روسها روندی را تحت عنوان ابزار فشار ایجاد کردند تا آمریکا را وادار کنند در زمین افغانستان به آنها امتیاز دهد. اوضاع به گونهای است که آمریکاییها نوع رابطه خود با روسها و حتی چینیها در افغانستان را جدا از رابطه خود در سطح جهانی دانسته و اگر در پی صلح در افغانستان باشند، باید امتیازاتی را برای این کشورها پرداخته و آنها را با روند خود همسو سازند. مواضع روسها در دو سالی که گذشت، نسبت به آمریکاییها در افغانستان قدری خصمانه شد، این دو کشور اتهامهایی به همدیگر در افغانستان وارد کردند؛ پیامهایی را منتقل میکردند که سطح نارضایتی آنها را نشان میداد. هر چند شاید اکثر این اتهامات واهی باشد، اما برای این که نشان دهند به چه میزان مواضع آنها از یکدیگر دور است، این اتهامات را به کار میبردند.اما امروزه دیده میشود که این اتهامات به طور کامل رفع شده و نگاه روسها به آمریکاییها در زمین افغانستان کاملا تغییر کرده است. بعد از نشست مسکو، چندین دور مذاکره در قطر بین طالبان و آمریکا انجام شد، اما به رغم آن که نتیجهای حاصل شد، روسها همانند گذشته موضع خصمانه و انتقادی در پیش نگرفتند و حتی از این روند حمایت کردند. چینیها هم طبیعتا به عنوان طرفی که فقط ناظر قضایا است، به این روند خوشبین بوده و خواهان به سرانجام رسیدن روند هستند.
نتیجهگیری
روسها پس از بازسازی قدرت خود، احساس کردند که فضای بینالملل برای نشان دادن نقش مسکو، مساعد است و این کار را کردند، ولی آنها نه بسان« اتحاد جماهیر شوروی » که در هر جایی پول و امکانات خود را بدون اخذ نتیجه، هزینه کرد، بلکه فقط پیرامون موضوعات خاصی که میتواند برای آنها نتیجهای دهد، وارد عمل شدند؛ مثل: سوریه و اوکراین. مسلما روسها در افغانستان در مقابل آمریکاییها نمیایستند؛ چون ایستادن قاطعانه برابر آمریکا در افغانستان، به مسکو نیز ضربه وارد میکند، به این دلیل، روسها برنامهریزیشده علیه آمریکاییها اقدام میکنند و خواهان امتیازگیری در سطح رفع خطر و حفظ منافع ملی خود هستند.
منبع:
عبدالشکور سالنگی، کارشناس ارشد روابط بینالملل، پژوهشگر آکادمی علوم افغانستان ـ ایران شرقی، 29/03/1398
http://easterniran.com/fa/doc/interview/1986/
* کارشناس توسعه روابط فرهنگی آسیا و اقیانوسیه