پس از انتشار خبر سفر اخیر گروه طالبان، به رهبری«ملا برادر» به چین، گزارشها، حاکی از آن است که ملا برادر و امیرخان متقی؛ اعضای دفتر طالبان در قطر، روز 25 خرداد ماه 1398، برای گفتگو درباره روابط آتی طالبان ـ پکن به چین سفر کردهاند و با مقامات پکن مذاکراتی داشتهاند. گزارشهای تاییدنشده از دیدار ملا برادر با وزیر خارجه چین و مقامهای امنیتی، اطلاعاتی پکن، نیز وجود دارد. قبلا هم در ژوئیه سال 2016 .م، «رویترز» به نقل از یکی از اعضای ارشد طالبان گزارش داد که یک هیئت سیاسی به رهبری «عباس استکنزی» رئیس دفتر سیاسی طالبان در قطر، به دعوت دولت چین به پکن سفر کرده بود. (1)
پس از به بن بست رسیدن مذاکرات دور ششم گفتگوها، اخباری مبنی بر مذاکرات پنهانی آمریکا با طالبان به بیرون درز کرده است که باعث نگرانی دولت افغانستان و کشورهای منطقه شده است. «الکساندر مانتیتسکی» دیپلمات روس در کابل، با ابراز نگرانی از پنهانکاری در مذاکرات قطر گفت: «هرگونه توافق آمریکا با طالبان باید برای دولت افغانستان و کشورهای منطقه پذیرفتنی باشد.» وجود اختلافات و بنبست در مذاکرات صلح آمریکا ـ طالبان بستر و زمینه نقشآفرینی چین را بیشتر کرده است. وزن نقشآفرینی چین، منافع مشترک پکن ـ طالبان، به شرح ذیل از اهم مسائل سفرهای مذکور است.
1- حساسترین خواسته طالبان خروج نیروهای آمریکایی و ائتلاف است. آمریکا، حدود 14000 نیروی نظامی و ائتلافی مرکب از 38 کشور که عمده ترین آن ناتو است، حدود 8000 نیروی نظامی، جمعا 22000 نیروی نظامی در افغانستان دارند. « نیویورک تایمز» در مقالهای از «استیو کول» نویسنده کتاب «سیا و جنگهای مخفی آمریکا» بیان میکند: «استقرار پایگاههای نظامی در افغانستان، فقط برای مبارزه با تروربسم نیست، بلکه هدف اصلی آنها کنترل نظامی چین است. چنانکه مقامات طالبان نیز بر این امر صحه گذاشته اند. «روزنامه پاکستانی «the express tribune» از قول یک مقام ارشد گروه طالبان در روند گفتگوهای صلح اظهار داشت: «خواستههای اصلی امریکا در دیدارهای نمایندگان این کشور با طالبان، حفظ پایگاههای نظامی در افغانستان است، در حقیقت یکی از ابعاد مذاکرات پنهانی حفظ این پایگاهها است زیرا آمریکا پل ورود نظامی چین به منطقه استراتژیک خاورمیانه و خلیج فارس را افغانستان و پاکستان میداند و این پایگاهها، هم برای تهدید چین از سمت غرب و هم برای ممانعت از گسترش حوزه استراتژیک چین است، بنابراین چین و طالبان، در خصوص خط قرمز طالبان در خروج نیروهای آمریکایی، اتفاق نظر دارند.
2- پس از خروج نیروهای «آیساف» از افغانستان در سال 2014.م، نفوذ چین در افغانستان بیشتر شد. آمریکا با انتقال داعش به ایالت ننگرهار قصد تسری ناامنی به ایالت بدخشان در همسایگی چین (ایالت سینکیانگ) را دارد. حضور داعش در افغانستان منافع حیاتی آمریکا را تهدید نمیکند بلکه تهدیدی همزمان برای طالبان، پکن، محیط امنیتی روسیه در آسیای میانه است.
3- طالبان به دنبال گسترش مناسبات بینالملی خود برای کاهش فشار آمریکا و کسب مشروعیت بینالمللی است. این امر موجب شده تا این گروه در تلاش برای کشاندن پای دیگر قدرتهای بینالمللی رقیب آمریکا به مسئله صلح افغانستان باشد. در این راستا، طالبان پس از نشست خردادماه 1398، برای دومین بار در نشست صلح افغاستان در مسکو شرکت کردند. همچنین در اردیبهشتماه 1398 نیز مجددا نمایندگانی از طالبان در کنفرانس بینالمللی امنیتی در مسکو شرکت کردند. طالبان همین سیاست را نیز در قبال پکن پیش گرفته است. «مولانا سمیعالحق» پدر معنوی طالبان قبل از کشته شدن در مهرماه 1397، در مصاحبه با روزنامه «ساوت چاینا مورنینگ» پیشاور گفته بود: «نقش پکن در صلح منطقهای بسیار بیشتر از آمریکاست و باید در مذاکرات صلح از میانجیگری چین استقبال شود.» این تعامل دوسویه در حال تقویت شدن است به طوری که «یائو ژینگ» سفیر چین در پاکستان در میزگرد مرکز مطالعات منطقهای در دانشگاه پیشاور گفت: «چین علاوه بر دولت افغانستان با طالبان نیز در ارتباط است پکن طالبان را یک نیروی سیاسی میداند، زیرا آنها اکنون بخشی از روند سیاسی افغانستان هستند و باید به آنها اجازه داده شود تا نقش مشروع خود را در توافق سیاسی آینده این کشور ایفا کنند.»
ج.ا.افغانستان، برای عدم وابستگی اقتصادی به آمریکا، توسعه اقتصادی مطمئنتر در آینده، نیاز به همکاری اقتصادی با کشورهای مختلف دارد. لیوجین سونگ، سفیر جمهوری خلق چین در کابل؛ در دیماه 1397، در نشستی تحت عنوان «پیوند» به بررسی فرصتها و چالشهای افغانستان در پروژه «یک کمربند و یک راه» خواهان افزایش نقش افغانستان در این پروژه شد. برای این طرح، ثبات در افغانستان یک پیششرط ضروری است. در این راستا پکن سعی دارد در مذاکرات بینالافغانی طالبان و دولت اشرف غنی، نقش مهمی ایفاء کند. پس از کمک 6 میلیاردی عربستان سعودی به پاکستان، قبل از نشست ابوظبی، نمایندگان طالبان خواستار معرفی یک دولت موقت با ضمانت دولتهای عربستان سعودی، پاکستان و امارات شدند که انتشار خبر آن باعث واکنش شدید دولت اشرف غنی شد.
ملاحظه
بر خلاف آمریکا، چین سعی دارد نقش مثبتی بین دولت و طالبان برقرار کند، در این راستا از 5 سال پیش تا کنون کمکهای مالی از دولت مرکزی کابل، و حمایتهای سیاسی از طالبان را به صورت موازی پیش برده است. نقش سه جانبه چین، با محورهای دولت اشرف غنی، طالبان، رابطه قوی با اسلامآباد، باعث آینده نفوذ بیشتری از آمریکا در مذاکرات صلح بینالافغانی خواهد شد.
(1) پایگاه خبری ـ تحلیلی الوقت، 29/03/1398
*کارشناس توسعه روابط فرهنگی با افغانستان