به گزارش ایسنا، الهه کولایی در نشست واکاوی رژیم حقوقی دریای خزر طی سخنانی اظهار کرد: نگاهی به پیمانها و قراردادها نشان دهنده سیطره کامل قدرت در روابط کشورهای ساحلی در طول تاریخ است. این کنوانسیون در شرایطی امضا شده که سیاستهای یکجانبهگرایانه و قدرتمآبانه ترامپ علیه ایران شکل میگیرد و اینها نکاتی است که باید به آن توجه داشته باشیم.
وی ادامه داد: کاش آقای صفری مذاکرهکننده ارشد ایران در دوران اصلاحات اینجا بودند و در مورد سهم 18 یا 19 درصدی توضیح میدادند. اکنون رسیدیم به توافقی که ادعا میکنند سهم ایران را مسکوت گذاشتهاند.
کولایی همچنین تصریح کرد: از سال 2014 این کنوانسیون در حال شکلگیری بود اما قابلیت امضا نداشت اما در سال 93 که دولت اعتدال کار خود را آغاز کرده بود و در مسیر توافق برجام قرار داشتیم این موضوع پیگیری شد و در چنین فضایی امکان امضای کنوانسیون وجود نداشت. اما شاهد هستیم در شرایطی که ترامپ ایران را تهدید به تحریمها میکند کشورهای منطقه این کنوانسیون را امضا میکنند.
این استاد دانشگاه یادآور شد: زمانی که دولت احمدینژاد به قدرت رسید رویکرد تهاجمی و ضدغربی در کشور حاکم شد اما در زمانی که دولت اعتدال روی کار آمد در سیاست خارجی ایران توان چانهزنی فراهم شد.
وی با اشاره به نشست سران کشورهای ساحلی خزر گفت: در نشستهایی که پیش از این برگزار شده بود، شاهد بودیم که آقای خاتمی در برابر زیادهخواهیها ایستاد و تیم مذاکرهکننده ایرانی حاضر نشد حتی یک جمله بنویسد آن هم در شرایطی که جورج بوش پسر ایران را محور شرارت خوانده بود.
کولایی در ادامه اظهار کرد: اما دیدیم که در مهرماه سال 86 آقای متکی که وزیر خارجه ایران بود گفته بود که ایران هیچگاه سهمی بیش از 11 درصد نداشته و این صحبت مانند تیری از چله رها شد تا اینکه رسیدیم به نشست آکتائو که در شرایط احیای تحریمها علیه ایران این کنوانسیون به امضا رسید.
مدیر مرکز اوراسیای دانشگاه تهران همچنین اظهار کرد: یکی از مهمترین مسائلی که در سیاست خارجی وجود دارد این است که با احساسات و تحریک عواطف نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که رویکرد خردورزانه در روابط ما حاکم شود. طی دو دهه گذشته رقبای ما سعی کردند تصویر توسعه غیرواقعگرایانه ایدئولوژیک از کشور ما ارائه کنند برای اینکه بین ما و کشورهای همسایه شکاف ایجاد شود.
وی همچنین اظهار کرد: باید در نظر داشته باشیم در سال 1994 زمانی که باکو قرارداد نفتی خود را امضا کرد دولت روسیه متوجه این مساله شد و نهتنها به دولت باکو و سفارت انگلیس در آن کشور بلکه به دفتر شرکت نفتی انگلیس یادداشت اعتراضی داد که حق ندارید یکجانبه نفت خزر را استخراج کنید.
وی همچنین یادآور شد: قراردادهای 1920 و 1940 به معنای این نیست که دولت شوروی به حقوق ملت ایران و تعهداتش تن داده است. باید بدانیم که واقعیت قدرت در نظام بینالملل ضرورتاً در توافقهای حقوقی تحقق پیدا نمیکند.
وی با بیان اینکه اگر ایرادی به کنوانسیون خزر داریم باید بحثمان را در چارچوب حفظ کنیم، گفت: دولت روسیه زمانی که متوجه شد باکو از دریای خزر نفت بهرهبرداری میکند و نتوانست جلوی اقدامات آنها را بگیرد به سمت پیمانهای دوجانبه و سهجانبه رفت تا بتواند سهم خود را حفظ کند. امروز بحث روسیه و امتیاز دادن به آن مطرح نیست.
وی خاطرنشان کرد: باکو، آستانه و ترکمنستان علیرغم اینکه به منابع انرژی در خزر دسترسی دارند اما هر سه محصور در خشکی هستند. باید ببینیم که چرا یک خط لوله از ایران عبور نکرده زیرا سیاست آمریکا انزوای ایران است و نمیتوانیم رژیم حقوقی دریای خزر را از ژئوپلتیک ایران جدا نکنیم.