مشورتها، رايزنيها و تبادل هياتهاي ديپلماتيك ميان ايران و روسيه همواره ادامه داشته و در اين شرايط حساس هم ميتواند ادامه داشتهباشد. اما خبر سفر علياكبر ولايتي، با پيامي از جانب مقام معظم رهبري و رياستجمهوري اسلامي ايران براي رييسجمهور روسيه به مسكو، جنس متفاوتي از ديگر رايزنيها و مشورتها دارد. اينكه پيامي از جانب مقام معظم رهبري براي ولاديمير پوتين برده شود موضوعي عليحده است...
در واقع معناي ارسال پيام در اين سطح به معناي اين است كه قرار است تهران و مسكو، باب مراودهاي تازه و فراتر از گذشته را باز كنند. قطعا مادامي كه محتواي پيامهايي كه گفته ميشود قرار است همراه با مشاور امور بينالملل رهبري به رييسجمهور روسيه تقديم شود، نميتوان در مورد متن و جزييات آن اظهارنظر كرد. اما چند چيز را ميتوان از فرم و شكل اين اقدام برداشت كرد. اول از همه اينكه بر اساس آنچه از شرايط كنوني بر ميآيد نه قرار است و نه لزومي دارد ايران گام تازهاي بردارد و اقدام تازهاي انجام دهد، چرا كه مسووليتها و تعهدات خود را بر مبناي توافقهاي بينالمللي به انجام رسانده است. نكته دوم اين است كه ارسال چنين پيامي بيش از هر چيز اهميت مسائل و تحولات اخير در روابط دوجانبه را براي روسها تبيين خواهد كرد. در واقع چنين پيامي نشان ميدهد كه تحولات جاري، آنقدر مهم است كه لزوم برقراري تماس در چنين سطحي پيش ميآيد.
در مسكو، قطعا استقبال خوبي از اين رويداد ميشود. ولاديمير پوتين احساس ميكند كه سطح روابط به جايگاه و درجهاي رسيده است كه مخاطب چنين پيامي قرار ميگيرد. تفاوت وجود دارد ميان زماني كه رييسجمهور روسيه به تهران سفر ميكند و به عنوان بخشي از تشريفات استقبال با بالاترين مقام ايران گفتوگو كند يا اينكه به اختيار مخاطب يك پيامي از سوي بالاترين مقامهاي سياسي و رسمي ايران قرار بگيرد. چنين پيامي قطعا چه مسائل سياسي در چارچوب روابط دوجانبه و چه مسائل منطقهاي و بينالمللي جاري را مورد پوشش قرار ميدهد. طبيعي است كه چنين چيزي از سوي پوتين مورد استقبال قرار بگيرد، چرا كه هم نشاندهنده ارتقاي روابط دوجانبه بين مسكو و تهران است و هم از جهت ديگر باعث ميشود رييسجمهور روسيه بتواند با دريافت اين پيام در مجامع بينالمللي و گفتوگوهاي بلندپايه خود را به عنوان فردي مورد اعتماد تهران و بالاترين مقامهاي ايراني معرفي كند. چنين جايگاه باعث ميشود كه هم دست پوتين براي اظهارنظر از جانب تهران در گفتوگوهاي ديپلماتيك پيش رويش بيشتر شود و هم اجازه ميدهد كه شخصا در اين جايگاه از اعتماد ايران به نفع خودش هم بهرهبرداري كند.
موضوع ديگري كه پيامد طبيعي اين ارتباط است، اين است كه هرگونه ترديدي را در بين مقامهاي روس نسبت به جايگاه مسكو در دستگاه سياستگذاري تهران از بين ببرد. به اعتقاد من اگر در ميان مقامهاي بلندپايه روس، تا امروز كوچكترين ترديدي وجود داشت كه تهران نسبت به روسيه ديدگاهي ابزارگرايانه، منفعتطلبانه يا فرصتطلبانهاي باشد، با ارسال اين پيام از بين خواهد رفت. در واقع اين فرصت براي سياستگذاران مسكو و رييسجمهور اين كشور فراهم شده است كه اگر كوچكترين شكي در مورد رفتارها، سياستها يا اقدامات تهران داشتند يا نسبت به نيات و انگيزههاي گروهي از مقامها يا سياستمداران ايراني سوتفاهمي وجود داشت، از بين برود و رفع ابهام شود. ميتوان گفت با اين سفر و اين پيام، براي مسكو روشن خواهد شد كه تهران به عنوان يك همكار سياسي جدي قابل اتكا است. شايد بتوان گفت كه شكل و صورت اين پيام خود متضمن بخشي از معنا و محتواي اين پيام است. همينكه ايران در بالاترين سطح در زمينه روابط دوجانبه اطمينان ميدهد و ابراز علاقه ميكند و از آنها ميخواهد كه رابطه با تهران را جدي بگيرند. به نظر من اين يك فرصت بسيار مناسب براي مسكو است، اگر تاكنون ترديدي داشتند يا نگران بودند كه تعهدي بكنند و بعدها به دليل تعلل يا تغيير سياست تهران، زير بار اين تعهد تنها بمانند، امروز ميتوانند اطمينان داشته باشند.
قطعا نبايد فراموش كرد كه حد روابط تهران و مسكو، قطعا در چارچوب منافع ملي دو طرف تعريف ميشود. با وجود اينكه با اين اقدام ميتوان از ارتقاي بيشتر روابط دوجانبه صحبت كرد، اما همچنان مساله منافع ملي مرز اقدامها چه در تهران و چه در مسكو خواهد بود و دو طرف هيچ يك حاضر نخواهند شد از منافع ملي خود به خاطر روابط دوجانبه بگذرند. تنها تفاوتي كه ايجاد ميشود اين است كه ابهامها براي مسكو برطرف ميشود و براي پوتين روشن خواهد شد كه اگر تاكنون شكي وجود داشت كه بخشي از منافع ملي روسيه در رابطه سازنده و فعال با تهران تامين ميشود، حالا اطمينان خواهد يافت كه رابطه با تهران تامينكننده منافع ملي تهران است. ارسال پيامي در اين سطح، نشان ميدهد كه سياست خارجي تهران در قبال مسكو، خارج از تمامي جناحبنديها و مباحث سياسي و افراد است.
سفير پيشين ايران در اتحاد جماهير شوروي و فدراسيون روسيه
منبع: اعتماد، چهارشنبه ۲۰ تير ۱۳۹۷، شماره ۴۱۳۱
در واقع معناي ارسال پيام در اين سطح به معناي اين است كه قرار است تهران و مسكو، باب مراودهاي تازه و فراتر از گذشته را باز كنند. قطعا مادامي كه محتواي پيامهايي كه گفته ميشود قرار است همراه با مشاور امور بينالملل رهبري به رييسجمهور روسيه تقديم شود، نميتوان در مورد متن و جزييات آن اظهارنظر كرد. اما چند چيز را ميتوان از فرم و شكل اين اقدام برداشت كرد. اول از همه اينكه بر اساس آنچه از شرايط كنوني بر ميآيد نه قرار است و نه لزومي دارد ايران گام تازهاي بردارد و اقدام تازهاي انجام دهد، چرا كه مسووليتها و تعهدات خود را بر مبناي توافقهاي بينالمللي به انجام رسانده است. نكته دوم اين است كه ارسال چنين پيامي بيش از هر چيز اهميت مسائل و تحولات اخير در روابط دوجانبه را براي روسها تبيين خواهد كرد. در واقع چنين پيامي نشان ميدهد كه تحولات جاري، آنقدر مهم است كه لزوم برقراري تماس در چنين سطحي پيش ميآيد.
در مسكو، قطعا استقبال خوبي از اين رويداد ميشود. ولاديمير پوتين احساس ميكند كه سطح روابط به جايگاه و درجهاي رسيده است كه مخاطب چنين پيامي قرار ميگيرد. تفاوت وجود دارد ميان زماني كه رييسجمهور روسيه به تهران سفر ميكند و به عنوان بخشي از تشريفات استقبال با بالاترين مقام ايران گفتوگو كند يا اينكه به اختيار مخاطب يك پيامي از سوي بالاترين مقامهاي سياسي و رسمي ايران قرار بگيرد. چنين پيامي قطعا چه مسائل سياسي در چارچوب روابط دوجانبه و چه مسائل منطقهاي و بينالمللي جاري را مورد پوشش قرار ميدهد. طبيعي است كه چنين چيزي از سوي پوتين مورد استقبال قرار بگيرد، چرا كه هم نشاندهنده ارتقاي روابط دوجانبه بين مسكو و تهران است و هم از جهت ديگر باعث ميشود رييسجمهور روسيه بتواند با دريافت اين پيام در مجامع بينالمللي و گفتوگوهاي بلندپايه خود را به عنوان فردي مورد اعتماد تهران و بالاترين مقامهاي ايراني معرفي كند. چنين جايگاه باعث ميشود كه هم دست پوتين براي اظهارنظر از جانب تهران در گفتوگوهاي ديپلماتيك پيش رويش بيشتر شود و هم اجازه ميدهد كه شخصا در اين جايگاه از اعتماد ايران به نفع خودش هم بهرهبرداري كند.
موضوع ديگري كه پيامد طبيعي اين ارتباط است، اين است كه هرگونه ترديدي را در بين مقامهاي روس نسبت به جايگاه مسكو در دستگاه سياستگذاري تهران از بين ببرد. به اعتقاد من اگر در ميان مقامهاي بلندپايه روس، تا امروز كوچكترين ترديدي وجود داشت كه تهران نسبت به روسيه ديدگاهي ابزارگرايانه، منفعتطلبانه يا فرصتطلبانهاي باشد، با ارسال اين پيام از بين خواهد رفت. در واقع اين فرصت براي سياستگذاران مسكو و رييسجمهور اين كشور فراهم شده است كه اگر كوچكترين شكي در مورد رفتارها، سياستها يا اقدامات تهران داشتند يا نسبت به نيات و انگيزههاي گروهي از مقامها يا سياستمداران ايراني سوتفاهمي وجود داشت، از بين برود و رفع ابهام شود. ميتوان گفت با اين سفر و اين پيام، براي مسكو روشن خواهد شد كه تهران به عنوان يك همكار سياسي جدي قابل اتكا است. شايد بتوان گفت كه شكل و صورت اين پيام خود متضمن بخشي از معنا و محتواي اين پيام است. همينكه ايران در بالاترين سطح در زمينه روابط دوجانبه اطمينان ميدهد و ابراز علاقه ميكند و از آنها ميخواهد كه رابطه با تهران را جدي بگيرند. به نظر من اين يك فرصت بسيار مناسب براي مسكو است، اگر تاكنون ترديدي داشتند يا نگران بودند كه تعهدي بكنند و بعدها به دليل تعلل يا تغيير سياست تهران، زير بار اين تعهد تنها بمانند، امروز ميتوانند اطمينان داشته باشند.
قطعا نبايد فراموش كرد كه حد روابط تهران و مسكو، قطعا در چارچوب منافع ملي دو طرف تعريف ميشود. با وجود اينكه با اين اقدام ميتوان از ارتقاي بيشتر روابط دوجانبه صحبت كرد، اما همچنان مساله منافع ملي مرز اقدامها چه در تهران و چه در مسكو خواهد بود و دو طرف هيچ يك حاضر نخواهند شد از منافع ملي خود به خاطر روابط دوجانبه بگذرند. تنها تفاوتي كه ايجاد ميشود اين است كه ابهامها براي مسكو برطرف ميشود و براي پوتين روشن خواهد شد كه اگر تاكنون شكي وجود داشت كه بخشي از منافع ملي روسيه در رابطه سازنده و فعال با تهران تامين ميشود، حالا اطمينان خواهد يافت كه رابطه با تهران تامينكننده منافع ملي تهران است. ارسال پيامي در اين سطح، نشان ميدهد كه سياست خارجي تهران در قبال مسكو، خارج از تمامي جناحبنديها و مباحث سياسي و افراد است.
سفير پيشين ايران در اتحاد جماهير شوروي و فدراسيون روسيه
منبع: اعتماد، چهارشنبه ۲۰ تير ۱۳۹۷، شماره ۴۱۳۱