یولیا سویشنیکووا: مردم روسیه به سیاست خارجی ایران زیاد فکر نمی کنند و در رسانه های روسیه صحبتهای چندانی در این باره نمی شود
موسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس) در مصاحبه ای مکتوب با خانم دکتر یولیا سویشنیکووا، پژوهشگر مدرسه عالی اقتصاد و مشاور موسسه مطالعات سیاسی روسیه، که از نزدیک تحولات داخلی و خارجی جمهوری اسلامی ایران را رصد و تحلیل های متعددی در خصوص اقدامات و سیاست های ایران منتشر می نمایند، به طرح موضوعاتی پرداخته که کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
یادداشت سردبیر ایراس: فهم و تبیین وضعیت کنونی و آینده روابط دو کشور ایران و روسیه همواره یکی از دغدغه ها و تلاش های تحلیلگران و موسسات پژوهشی در این زمینه بوده است. با توجه به این رسالت، موسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس) در مصاحبه ای مکتوب با خانم دکتر یولیا سویشنیکووا، پژوهشگر مدرسه عالی اقتصاد و مشاور موسسه مطالعات سیاسی روسیه، که از نزدیک تحولات داخلی و خارجی جمهوری اسلامی ایران را رصد و تحلیل های متعددی در خصوص اقدامات و سیاست های ایران منتشر می نمایند، به طرح موضوعاتی پرداخته که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. آنچه در ادامه از نظر می گذرد، ترجمه کامل متن مصاحبه مکتوب ایراس با خانم دکتر سویشنیکووا بوده که پیش تر به صورت انگلیسی انجام شده است.
ظرفیت های واقعی ایران و روسیه برای همکاری در جهت مقابله با تحریم های آمریکا چیست؟
"به نظر می رسد بعد از تصویب تحریم های جدید علیه ایران و روسیه (تحریم های کاتسا) در دوم آگوست امسال (2017) توسط دونالد ترامپ، مقامات سیاسی بلند پایه ایران و روسیه احساس تمایل بیشتری به تقویت روابط دو جانبه پیدا کرده اند. هم اکنون این روابط نزدیک می تواند دو هدف را همزمان دنبال کند: نخست، برانگیختن آمریکا به واسطه تقویت قطبی جایگزین در ساختار بینالملل به شکل آشکار و دوم متنوع ساختن شیوه های دور زدن تحریمها. برای مثال در اول نوامبر امسال، رهبر انقلاب ایران در دیدار با پوتین اشارهای به جایگزینی دلار با ارزهای رایج دو کشور در تبادلات تجاری دو یا چند جانبه داشتند، روشی که ایران از چندی پیش از آن مکررا استفاده می کند. ادغام سیستم های کارت بانکی جزو سایر شیوه های تسهیل معاملات مالی است که این دو کشور اخیرا درباره آن به گفتگو پرداختهاند. همچنین اخیرا مذاکرات راجع به معامله نفت («نفت در برابر کالا») بین ایران و روسیه یعنی فروش بخشی از نفت ایران در عوض کالا و بخشی دیگر با پرداخت به یورو، بین وزیر نفت ایران و وزیر انرژی روسیه مجددا به میان آورده شده است. به نظر من، توسعه روابط در حوزه های مختلف، بالاخص در حوزه اقتصادی، فرهنگی، ترویج تبادلات علمی با چشم اندازی بلند مدت برای تقویت مناسبات دو جانبه، راه بهتری برای مقابله با سیاستگذاری های آمریکا فراروی این دو کشور قرار می دهد، تا اینکه بخواهند برای هر نوع عمل اینچنینی از طرف آمریکا به صدور بیانیههای سیاسی ویژه متوسل شوند."
با توجه به تمایل آشکار آمریکا برای نقض توافق هسته ای (برجام)، سیاست و ابزار روسیه برای مقابله با نقض برجام از سوی واشنگتن چیست؟
"روسیه در موارد متعددی اظهار داشته حاضر نیست در خصوص برنامه اقدام دیگری به مذاکره بنشیند و حمایت کامل خود را از این کشور و تلاشش در پایبندی به توافق هسته ای بیان داشته است، با این حال توانایی اش در اثر گذاری بر کشورهای اروپایی متعهد به برجام همانند تهران با محدودیت مواجه است، مسکو در انتظار چگونگی واکنش اتحادیه اروپا به موضع آمریکاست که این نیز منوط به تصمیمات کنگره بعد از نتیجه گیری در خصوص عکس العملش راجع به تصمیم ترامپ بروز می دهد."
"به عقیده من باقی ماندن به عنوان یک طرف از متعهدان به برجام و عدم ورود به بحثهای مناقشه آمیز بین المللی راجع به آن تصمیمی است که در نهایت آمریکا آن را اتخاذ خواهد نمود، ولی آمریکا تا جایی که امکان داشته باشد از طریق تحریم های اقتصادی ایران به خاطر برنامه های موشک های بالستیک، مسایل حقوق بشر و توانایی این کشور در اثر گذاری بر تحولات منطقه ای به نفع خودش (با حمایت از متحدانش و بدین جهت محکوم شدن به خاطر حمایت از تروریست ها) به تضعیف این برنامه خواهد پرداخت."
"در رابطه با این موضوع توانایی روسیه در جلب موافقت کشورهای اروپایی در اعمال فشار روی آمریکا بیشتر به خواست سیاسی این کشورها بستگی دارد تا مهارت های دیپلماتیک روسیه."
انتظار دولت روسیه از ایران در برخورد و مدیریت تحولات و بحران های غرب آسیا و خلیج فارس چیست؟
"روسیه از زمان بحران قطر که ناگهان در اوایل ماه ژوئن امسال (2017) رخ داد، موضع خنثی و به همان اندازه دور به خود گرفت. مسکو روابط بلند مدت خود با کشورهای حاشیه خلیج فارس را حفظ کرده است. احتمالا در آغاز این بحران امیدهایی وجود داشت مبنی بر اینکه تهران با حمایت آنکارا سریعا به دوحه پیشنهاد کمک می دهد و مسکو با رویکردی خنثی و صلح آمیز با توجه به سایر مسایل به گفتگوهای آستانه در اجرای فعالیتهایش در این زمینه کمک کند، جایی که روسیه، ایران و ترکیه جزو تضمین کنندگان اصلی به شمار می روند. ولی به طور کلی فکر نمی کنم انتظارات خاصی از ایران وجود داشته باشد."
با توجه به روابط خوب روسیه با ایران و عربستان، چرا تابحال مسکو اقدام جدی و مشخصی در خصوص میانجیگری میان تهران و ریاض انجام نداده است؟
"من روابط بین مسکو و ریاض و حتی مسکو با تهران را صمیمانه تلقی نمی کنم. اجازه دهید جهتگیری عملگرایانه روسیه و در نتیجه نگرش عملگرایانه در مقابل شرکا و دیگر کشورها که با آنها به مذاکره می پردازد را یادآور شوم. بنا به دلایلی، یکی از این جهتگیریها این است که ایران و عربستان تولید کنندگان بزرگ نفت هستند و برقراری هماهنگی در این بازار برای روسیه از اهمیت برخوردار است. مسکو ترجیح می دهد روابط خوبی با بازیگران منطقهای مختلف حفظ کند. در شروع سال 2016 بعد از اعدام شیخ نمر از سوی عربستان و متعاقبا بروز تظاهرات در ایران که با حمله به سفارت این کشور به اوج خود رسید، روسیه پیشنهاد کمکش را اعلام نمود."
"در اکتبر 2017، میخائیل بوگدانوف نماینده روسیه در امور خاورمیانه مجددا آمادگی مسکو جهت انجام وظیفه میانجیگری بین ایران و عربستان را مطرح کرد تا بدین طریق زمینهای برای انجام مذاکرات و نیز تبادل پیام ایجاد گردد و یادآور شود که این پیشنهاد بر روی میز هر دو همکار ایرانی و سعودیمان باقی خواهد ماند. بدین ترتیب شاید این دو کشور مسکو را به عنوان بهترین میانجی ندیدند، ولی به احتمال زیاد بدین خاطر بوده است که هیچ تصمیمی مبنی بر اینکه حداقل از کشورهای داوطلب خواسته شود این وظیفه را به عهده بگیرند اتخاذ نشده بود. اخیرا، بعد از دیدار ملک سلمان از روسیه، شایعاتی پخش شده مبنی بر اینکه مسکو موفق به جلب رضایت اولیه دو طرف در مورد بکار گیری مهارت های میانجی گری اش شده است. اجازه دهید ببینیم این امر چگونه پیش خواهد رفت."
نگاه جامعه روسیه به کشور ایران و سیاست های تهران در تحولات و بحران های غرب آسیا و خلیج فارس چیست؟ آیا جامعه ایران را بخشی از مشکلات خاورمیانه می دانند یا بخشی از راه حل این مشکلات؟
"اگر از جامعه به شکل کلی صحبت کنیم، مردم روسیه به سیاست خارجی ایران زیاد فکر نمی کنند و در رسانه های روسیه صحبت های چندانی در این خصوص نمی شود و برای همین بیشترین چیزی که مردم از آن اطلاع دارند می توان به مسئله برنامه هسته ای ایران و خشم آمریکا از این قضیه اشاره کرد. اگر بیشتر راجع به درکشان تحقیق کنیم، متوجه می شویم ایران را کشوری آشفته با محدودیتهای قانونی داخلی زیاد، نابرابری علیه زنان و فرصتهای محدود برای جوانان می دانند یا شاید آن را کشوری می بینند که صنایع دستی فراوانی (به دلیل محدودیت توسعه صنعت) و کشاورزی ارگانیک بیشتر (به دلیل محدودیت در واردات محصولات شیمیایی) دارد. اصولا مردم روسیه نیازی به افزایش آگاهی شان درباره ایران نمی بینند. برای همین، ذهنیت جامعه عمومی به حدی نمی رسد که راجع به سیاست خارجی این کشور به اندیشه بپردازند. احتمالا این شرایط در ایران متفاوت باشد، جایی که نگاه ملت سیاسی شده و با توجه خاصی به جهان بیرون از جمله روسیه می نگرند، که تقریبا به پوشش خبری رسانه ها در خصوص مسایل مرتبط با روسیه بر می گردد. واکنش مردم ایران در رابطه با اجتناب فروش سیستم موشکهای اس-300 توسط روسیه بعد از صدور قطعنامه 1929 سازمان ملل را به خاطر دارید؟"
"فکر می کنم در سطح مقامات بلند پایه روسی، درک و برخی مواقع شاید همدردی راجع به مشکلاتی که ایران به خاطر فشارهای بین المللی با آنها دسته و پنجه نرم می کرد وجود داشت، ولی مجددا باید بیان داشت در مسکو منافع ملی تصمیمگیران که با احساسات مختلف عملگرایانه آمیخته شده هدایتگری آنها را به عهده دارد. بدین ترتیب، اعتقاد بر این است که در مسایل منطقه ای، همچون سوریه، به ایران در قالب بخشی از راه حل نیاز است و به همین دلیل تهران، بازیگر فعالی در فرآیند آستانه به شمار می آید. سرچشمه حمایت روسیه از برجام به تلاش هایی که روسیه در حل این مسئله سرمایه گذاری کرده است و نیز تمایل قابل درکش برای حفظ حاکمیتی بدون تسلیحات در گسترده جهانی و نیز باثبات در خاورمیانه بر می گردد. بنابراین، به ایران با توجه به حسی عملگرایانه در قالب بخشی از راه حل و نیز عنصری مهم در موازنه منطقه ای نگریسته می شود."
با توجه به نگرش منفی اکثریت جامعه ایران نسبت به روسیه، ابزارهای قدرت نرم مسکو در تاثیرگذاری بر جامعه ایران و تغییر این نگرش چیست؟
"هرچه بیشتر درون جامعه ایران غرق می شوم، بیشتر می بینم که روسیه از قدرت نرم خود برای بهبود وجهه خود در ایران به اندازه کافی استفاده نکرده است. اوایل امسال نمایندگی بنیاد «روسکی میر» را می بینید که در دانشگاه تهران افتتاح شد یا دانشگاه های مان از هر دو طرف که دیدارهایی با ماهیت علمی یا تجاری با هم انجام می دهند. اخیرا یکی از نمونه های این چنینی را می توان در اواخر اکتبر 2017 با عنوان کنفرانس مشترک بنیاد الکساندر گورچاکوف در خصوص دیپلماسی عمومی به همراه دانشگاه شهید بهشتی نام برد. روسیه از اساتیدی که به ایران برای ایراد سخنرانی می روند حمایت می کند و در برخی مواقع محققان روسی با حمایت سفارت ایران و اتاق های فکر روسیه و نهادهای تحقیقاتی با همکاری همتایان ایرانیشان مقالات تحقیقاتی منتشر می کنند. هیئت های تجاری به منظور آشنا شدن با وضعیت موجود در هر دو کشور دیدارهایی با هم ترتیب می دهند. ظاهرا، اینها بخش کوچکی از کارهای است که می توان انجام داد. برای مثال، همچنان برای بهبود دیدارهای دو طرفه بین دو کشور از حذف ویزا صحبت به میان می آوریم. اخیرا دوباره سفیر روسیه دیدگاه حذف ویزا را یادآور شده است، با این حال ایران همچنان در لیست طراحی شده توسط وزارت خارجه روسیه جزو کشورهای «خطرناک برای مسافرت» قرار دارد که یعنی ویزای گردشگری برای ایرانیان تنها باید از خود ایران به دست آید و از طریق برخی کشورهای ثالث نمی توان به سفارت روسیه درخواست ویزا کرد. همچنین این روند بیانگر دیگر محدودیت هایی نیز می باشد."
"با وجود این، با توجه به اقدامات ناکافی روسیه، به این سوال بر می گردیم که تهران در مورد خصومتی که درباره روسیه در بین ایرانیان وجود دارد چه کاری انجام می دهد یا از چه چیزی چشم پوشی می کند (اگرچه معتقدم شرایط کنونی بهتر از سالهای گذشته است)؟ آیا راجع به این مسئله که روسیه در ارتباط با ایران چه کارهای نادرستی انجام داد و اینکه تلاشهای چندانی برای توضیح رفتارهای چند پهلوی روسیه صورت نگرفت، همه اینها به علاوه چاشنی خاطرات تاریخیِ همچنان دردآوری که به بیش از صد سال پیش بر می گردد، فشارهای زیادی احساس نمی شود؟ به همکاران ایرانی ام گفتم که باید دلیلی وجود داشته باشد که حافظه ایرانیان تا بدین حد با معاده های گلستان و ترکمانچای گره خورده است، درحالیکه به طور واقع هیچ کدام نیازها و توانایی کنونی برای همکاری را تعریف نمی کند. شاید در برنامه های درسی و گفت و گوهای روزمره تاکید زیادی بدان می شود؟! بنابراین، وقتی این امر را با انتظارات زیاد برخی از «برادری های» غیرمنطقی از جانب مسکو در ایران ترکیب کنیم، نتیجه اش تناقضات شدیدی است که به وجود می آید. این را در قالب راه طولانی که دو کشور برای دستیابی به درک متقابل باید بپیمایند می بینم، که مصالحه راجع به اتفاقاتی که در گذشته رخ داده است باید بخشی از آن باشد."
منبع: ایراس