کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

12 راهبرد ضد ایرانی صهیونیست‌ها در جمهوری آذربایجان

6 آذر 1396 ساعت 19:10


بحث اهمیت روابط ایران و جمهوری آذربایجان اقتضاء می کرد که نگاهی واقعی به روابط باکو با رژیم صهیونیستی داشته باشیم. طی سال های گذشته مدام این شُبهه القاء شده است که گویا راهبردهای اشتباه ایران در سیاست قفقازی از ابعاد سیاسی، رسانه ای، فرهنگی، نظامی و مذهبی، باعث نزدیکی دولت جمهوری آذربایجان به رژیم صهیونیستی شده است. حتی در مواردی مرجعیت نیز مقصر دانسته شده و اتهامات بی اساس از سوی برخی از محافل ساده نگر، به مراجع معظمی که درقبال ظلم دولت باکو به شیعیان در جمهوری آذربایجان سکوت نکرده اند، وارد شده است .
برای ارزیابی واقعیت های مناسبات خزنده جمهوری آذربایجان و رژیم اشغالگر قدس، «مشرق» با دکتر «احمد کاظمی» کارشناس ارشد قفقاز، دکترای حقوق بین‌الملل و نویسنده کتاب امنیت در قفقاز جنوبی؛ و «برهان حشمتی» کارشناس مسایل جمهوری آذربایجان به مصاحبه پرداخته است.

- چرا باید نگاهی واقعی به روابط جمهوری آذربایجان با رژیم صهیونیستی داشته باشیم؟

حشمتی: برای پاسخ به این سوالات اولین گام جمع آوری مصادیق روابط جمهوری آذربایجان با رژیم صهیونیستی بود. متاسفانه باید گفت که این مصادیق آنقدر زیاد است که به جزء حوزه های سیاسی و دیپلماتیک، تمام سطوح فرهنگی (هنری، موسیقی ، ورزشی)، آموزشی(مدارس ، دانشگاهی، توسعه مراکز باصطلاح آموزشی یهودی)، دینی (توسعه فرقه های ضاله نظیر بهائیت)، سایبری، ارتباطات و IT ، رسانه ای، امنیتی - جاسوسی ، اجتماعی (توسعه ان جی اوها)، باستانشناسی (جعل برای تحریف تاریخ) ، معماری (توسعه نمادهای صهیونی و ماسونی در باکو)، مهاجرت (اعزام نیروی کار )، بهداشتی و درمانی ، تسهیل روادید ، گردشگری،  همکاری در موضوع مناقشه قره باغ و...) را دربر گرفته است.
فعالیت و نفوذ رژیم صهیونیستی در تمام این حوزه ها به نوعی به سخنان «الهام علی اف» عینیت می بخشید که در یکی از دیدارهایش با مقامات رژیم صهیونیستی درباره روابط جمهوری آذربایجان و رژیم صهیونیستی گفته بود که این روابط همچون کوه یخی است که یک دهم آن از آب بیرون زده و ۹ دهم دیگر که دیده نمی شود، زیر آب است.


روابط جمهوری آذربایجان و رژیم صهیونیستی طی دو سال اخیر و به خصوص طی یک سال گذشته شاهد جهش های بزرگی بوده است، تا حدی که «بنیامین نتانیاهو»، نخست وزیر رژیم صهیونیستی، در سیزدهم دسامبر سال گذشته میلادی تصمیم می گیرد  پس از گذشت حدود ۲۰ سال از سفر شبانه و محرمانه و کوتاه خود به «باکو» در سال ۱۹۹۷ ، این بار سفری علنی و توأم با مانورهای سیاسی و تبلیغاتی به پایتخت جمهوری آذربایجان داشته باشد.

در این سفر شاهد امضای توافقنامه تشکیل کمیسیون مشترک دو جانبه باکو و تل آویو بودیم که در عرف دیپلماتیک امضای چنین توافقنامه ای بیانگر اوج گیری همکاری بین دو طرف است. پس از آن دیدیم که نخست وزیر رژیم صهیونیستی طی بازدید از مدرسه یهودیان جمهوری آذربایجان در باکو، بر گسترش روابط آموزشی و علمی – تحقیقاتی بین دو طرف تاکید کرد و الهام علی اف نیز پیرو این سخنان نتانیاهو، «وزیر آموزش» جمهوری آذربایجان را به ریاست کمیسیون مشترک جمهوری آذربایجان - رژیم صهیونیستی منصوب کرد و با این انتصاب نشان داد که کاملا منطبق بر خواسته نتانیاهو مبنی بر اهمیت دادن به همکاری در زمینه آموزش، عمل می کند.
اکنون نیز قرار است، اولین اجلاس این کمیسیون مشترک در ماه های آینده برگزار شود، اما بحث بر این است که نخستین نشست این کمیسیون در باکو یا تل آویو برگزار شود؟ همچنین کم کم درحال مطرح کردن گشایش سفارتخانه جمهوری آذربایجان نزد رژیم صهیونیستی هستند و در این خصوص زمزمه هایی به گوش می رسد. اگرچه بدون سفارت هم روابط جمهوری آذربایجان   و رژیم صهیونیستی بسیار گسترده است، به حدی که حجم مبادلات تجاری بین دو طرف به سالیانه دستکم ۴ میلیارد دلار و حجم خریدهای تسلیحاتی جمهوری آذربایجان از رژیم صهیونیستی، به بیش از  ۵ میلیارد دلار رسیده و نفوذ رژیم صهیونیستی در ساختار امنیتی و اطلاعاتی جمهوری آذربایجان کاملا مشهود است.

- رژیم صهیونیستی چرا در رابطه با جمهوری آذربایجان تلاش می کند، این روابط در تمام سطوح و حوزه ها گسترش یابد و در این خصوص به چه حوزه های می توان اشاره کرد؟

حشمتی: بالطبع مهمترین هدف رژیم صهیونیستی از ورود به هر حوزه و عرصه ای در جمهوری آذربایجان ممانعت از حضور ایران در این کشور است. به عنوان مثال در مقوله پزشکی و درمان مناسبات گسترده ایران و جمهوری آذربایجان بر هیچ کس پوشیده نیست. اینکه مراکز درمانی و پزشکی کشور ما به خصوص در تهران و تبریز و اردبیل پذیرای تعداد زیادی شهروند جمهوری آذربایجان بودند که برای درمان خود به کشور ما سفر می کردند، موجب ناراحتی شدید رژیم صهیونیستی و عوامل محلی این رژیم در داخل جمهوری آذربایجان بود که به صراحت در رسانه های باکو این ناراحتی خود را ابراز هم می کردند و برای ناکارآمد قلمداد کردن نظام درمانی ایران تبلیغات می کردند. اما، به علت اینکه بیماران و اطرافیان آنها وقتی از جمهوری آذربایجان به مراکز درمانی ایران مراجعه می کردند و تاثیر مثبت آن را در بهبود بیماری خود می دیدند، تبلیغات رسانه ای عناصر ضدایران و وابستگان صهیونیسم تاثیری نداشت و تا حدود دو سال پیش، مراجعه بیماران از جمهوری آذربایجان به مراکز درمانی ایران در حال افزایش بود. اما، از حدود دو سال پیش که رژیم صهیونیستی بطور مستقیم برای متوقف کردن یا اخلال در این روند ، وارد عمل شد، آمار مراجعه کنندگان از جمهوری آذربایجان به مراکز درمانی ایران بطور محسوسی کاهش یافته است.
رژیم صهیونیستی برای نفوذ به بخش درمان و پزشکی جمهوری آذربایجان، به واسطه یکی از بنیادهای علمی اش به نام «هورِو» اقدام به اعطای نشان تقدیر به «مهربان علی ایف»، همسر رییس جمهوری آذربایجان از طریق مرکز سرطان شناسی باکو کرد، به این بهانه که «مهربان علی اوا» خدمات بزرگی به پزشکی جمهوری آذربایجان   و مردم این کشور ارائه کرده است. در این راستا موسسه «هورو» رژیم صهیونیستی توافقنامه همکاری با مرکز سرطان شناسی باکو کرد و درپی آنها طی دو سال اخیر ، مناسبات باکو – تل آویو در حوزه پزشکی در حوزه های مختلف بسط داده شد و بطور اعلام نشده ای، رژیم صهیونیستی طرح ویژه ای را  برای جلوگیری از مراجعه بیماران جمهوری آذربایجان به مراکز درمانی ایران اجرا کرد. درچارچوب این طرح، هیات هایی از پزشکان چند مرکز پزشکی رژیم صهیونیستی از جمله « مرکز سلامت زنان اسراییل» ، «مرکز طبی هورو»  و «انیستیتوی جراحی سینه» شهر حیفا  طی ماه های آگوست و سپتامبر  ۲۰۱۶به شهرهای باکو، گنجه، مینگه چوی و شکی اعزام شدند و ظاهرا زنان بیمار را در این مناطق تحت «معاینات رایگان» برده اند. با آنکه مقامات رسمی باکو و رژیم صهیونیستی انجام این معاینات  توسط پزشکان رژیم صهیونیستی  را رایگان قلمداد می کردند، اما این طرح با مشارکت «بنیاد حیدر علی اف» که از بنیادهای بسیار متمول دولت جمهوری آذربایجان است، به اجرا درآمده است و هزینه های این معاینات از حساب «بنیاد حیدرعلی اف » به مراکز پزشکی رژیم صهیونیستی پرداخت شد.
علاوه بر «بنیاد حیدرعلی اف» ، سازمانی ظاهرا غیردولتی بنام «اتحادیه اجتماعی توسعه مناطق» (RIIB) نیز در اجرای طرح موذیانه مراکز پزشکی رژیم صهیونیستی در جمهوری آذربایجان مشارکت دارد و در چارچوب این طرح، مراکز پزشکی اسراییل، فعالیت های تحقیقاتی خود را تحت پوشش معاینات و آزمایش های رایگان زنان اجرا می کنند. عابد شریف اف، معاون نخست وزیر جمهوری آذربایجان که در اجرای طرح های پزشکی رژیم اسراییل در جمهوری آذربایجان از نزدیک مشارکت کرد و حتی خود نیز به علت بیماری قلبی به فلسطین اشغالی منتقل شد و رسانه های باکو درباره بستری شدن و معالجه وی در اسراییل تبلیغات زیادی به راه انداختند، در یکی از نشست هایی که با هیات پزشکی اسراییلی اعزام شده به باکو داشت، با ارایه گزارشی درباره طرح های پزشکی رژیم تل آویو در جمهوری آذربایجان مدعی شد : « درخواست های زیادی از طرف مناطق مختلف جمهوری آذربایجان برای کمک به معالجه بیماری های زنان مطرح شده و این طرح نیز برای پاسخگویی به آن درخواست اجرا شده است و هدف اصلی نیز تکمیل این طرح با حمایت بنیاد حیدرعلی اف است.»  رومان باراک، پزشک ارشد مرکز درمانی «هورو» اسراییل بخاطر شرایط ایجاد شده برای آنها در جمهوری آذربایجان، از رییس جمهوری آذربایجان تشکر و تاکید کرد اجرای این قبیل طرح ها  استمرار خواهد یافت. 

- آیا رژیم صهیونیستی واقعا دنبال توسعه پزشکی در جمهوری آذربایجان و بهبود بیماران در این کشور است ؟

حشمتی: رژیم صهیونیستی اگر واقعا به فکر معالجه بیماران در جمهوری آذربایجان بود، چرا از همان ابتدای استقلال این جمهوری که مردم و بیماران و جنگ زدگان و مجروحان جنگ قره باغ در این کشور در شرایط دشواری قرار داشتند، وارد عمل نشد؟  در آن برهه که اقدامات پزشکی در جمهوری آذربایجان، فقط مساوی با هزینه و مشقت بود، هلال احمر ایران و کمیته امداد امام خمینی (ره) از هیچ کمک پزشکی به مردم جمهوری آذربایجان دریغ نکردند. اما، رژیم صهیونیستی صرفا در سطوح بالا ، به فکر طراحی های آینده خود بود. این رژیم توافق نامه همکاری پزشکی با جمهوری آذربایجان امضاء کرده بود که این توافق نامه جدی تلقی نمی شد و پس از گذشت چند سال و صرفا پس از آنکه حیدرعلی اف، رییس جمهوری آذربایجان در یک مراسم نظامی دچار حمله قلبی شد و احتمالا در بهره برداری های ترکیه و روسیه و آمریکا از این بیماری علی اف، رژیم صهیونیستی نیز از آن بهره برداری کرد،  حیدرعلی اف در زمانی که در بستر بیماری بود ، این توافق نامه را پس از چندسال تایید کرد که خبرهایش در خبرگزاری رسمی آذرتاج موجود است. یعنی اینکه، رژیم صهیونیستی در دو دهه گذشته یعنی تا قبل از افزایش چشمگیر مراجعه مردم جمهوری آذربایجان به مراکز درمانی ایران، توجه جدی به این حوزه نداشت. اما، پس از آنکه این افزایش را مشاهده کرد، وارد عمل شد و از طریق عوامل خود در داخل دولت باکو توانست در مراودات پزشکی جمهوری آذربایجان با ایران اخلال ایجاد کند.
در ادامه اجرای طرح های پزشکی رژیم صهیونیستی در جمهوری آذربایجان، این رژیم اقدام به تاسیس یک مرکز بزرگ درمانی در باکو کرد تا درپی آن دولت جمهوری آذربایجان  نیز  اقدام به تعطیل کردن و بستن یکی از مراکز پزشکی ایران در باکو یعنی کلینیک و مرکز امداد «امام علی (ع) » وابسته کمیته امداد «امام خمینی» (ره) بکند.
پس از آن دولت جمهوری آذربایجان تمام فعالیت های کمیته امداد «امام خمینی» (ره) را ابتدا در باکو و مناطق مختلف جمهوری آذربایجان ممنوع کرد و هم اکنون کمیته امداد امام خمینی (ره) هیچ نوع فعالیتی در این کشور ندارد. کلینیک هلال احمر جمهوری اسلامی ایران هم اگرچه در باکو همچنان باز است، اما همواره با مانع تراشی از سوی حکومت جمهوری آذربایجان جهت ادامه فعالیت اش مواجه است.

- غیر از حوزه درمان، رژیم صهیونیستی وارد چه حوزه هایی جهت رقابت با ایران در جمهوری آذربایجان شده است؟

حشمتی: در حوزه کشاورزی هم شاهد گسترش روابط دو جانبه بین جمهوری آذربایجان و رژیم صهیونیستی بودیم. در حالی که از زمان فروپاشی اتحاد شوروی تاکنون ایران، مهمترین تامین کنندگان نیازهای جمهوری آذربایجان به محصولات زراعی بود، چند سالی است که رژیم صهیونیستی در زمینه فروش این محصولات به جمهوری آذربایجان وارد عمل شده و با مساعدت های باکو، از سایرین پیشی هم گرفته است. رژیم صهیونیستی در صدور ساده ترین محصولات مثل سیب زمینی و پیاز و بادمجان و میوه های مختلف گرفته تا سایر مواد غذایی به جمهوری آذربایجان اقدام کرده است. رژیم صهیونیستی در قالب همکاری در زمینه های کشاورزی، صنعت تولید شراب را در جمهوری آذربایجان که با فروپاشی شوروی از بین رفته بود، مجددا و بخصوص در دوره ریاست جمهوری الهام علی اف احیاء کرد و هم اکنون نیز رسانه های باکو در تبلیغات خود در زمینه افزایش تولید و صادرات شراب که با افتخار از آن یاد می کنند، رژیم اسراییل را یکی از خریداران عمده شراب تولیدی جمهوری آذربایجان اعلام می کنند.
در حوزه سرمایه گذاری نیز شاهد سرمایه گذاری این رژیم در حوزه کشاورزی به ویژه در جنوب جمهوری آذربایجان هستیم که دارای مرزهای مشترک با جمهوری اسلامی است، به عنوان مثال تحت عنوان کمک به کشاورزان و تامین سرمایه و ارایه آموزش های لازم و مدرن سازی کشاورزی و احیای مزارع انگور و سایر طرح ها، رژیم صهیونیستی در حوزه کشاورزی در جمهوری آذربایجان وارد عمل شده است. در دوره هایی که سازمان «ماشاو» برای صاحبان حرف و مشاغل مختلف از دیپلمات ها گرفته تا کشاورزان و تجار و معلمان جمهوری آذربایجان دایر کرده، شمار قابل توجهی از کشاورزان فعال در جنوب جمهوری آذربایجان نیز به فلسطین اشغالی برده شده و تحت آموزش های رژیم صهیونیستی قرار گرفته اند.

بعدها مشخص شد که بسیاری از اراضی مناطقی مانند جلیل آباد، لنکران و آستارا  از ساکنان بومی و محلی خریداری شده و به افرادی سپرده شده که دارای روابطی با رژیم صهیونیستی بودند یا اینکه برای این رژیم جاسوسی می کردند.همچنین بسیاری از پست ها در شهرداری ها و بلدیه های شهرها و شهرستان های جنوب جمهوری آذربایجان به افراد دولتی و حکومتی سپرده شد که به نوعی وابستگی هایی به رژیم صهیونیستی دارند و اکثرا افرادی ضددین هستند. همچنین گزارش هایی وجود دارد که در اراضی جنوب جمهوری آذربایجان و در اراضی که ظاهرا دارای کاربری کشاورزی است، ایستگاه های شنود و جاسوسی از ایران دایر شده است.

- طرح های سازمان صهیونیستی ماشاو چه اهدافی را در جمهوری آذربایجان  دنبال می کند و عمدتا در چه نقاطی از این کشور پیاده شده و چرا این مناطق برای اجرای این طرح انتخاب شده اند؟

حشمتی: طرح های سازمان «ماشاو» تنها عوام یا کارمندان رده پایین دولتی جمهوری آذربایجان را در برنمی گرفت، بلکه تا سطح مقامات عالی دولتی و نمایندگان پارلمان نیز نفوذ کرده، افراد مشهوری مانند «صمد سیدوف» ، «غنیره پاشایوا» ، «الخان پولوخوف»، سخنگوی پیشن وزارت خارجه جمهوری آذربایجان  و بسیاری دیگر از مسئولان حکومتی هستند که در دوره ها و طرح های سازمان ماشاو شرکت کرده و آشکارا از هوادارای خود از این رژیم سخن می گویند .
پیمانکاری ساختمانی و ساخت و ساز یکی دیگر از حوزه های فعالیت رژیم صهیونیستی در جمهوری آذربایجان است. به عنوان مثال شاهد دادن وام های کلان در حوزه های مختلف از جمله راه سازی به دولت جمهوری آذربایجان هستیم که البته شرط هایی را هم برای این وام در نظر گرفته اند، مانند ضمانت بازپرداخت و در این خصوص شرکت های بیمه ای را به عنوان ضامن معرفی کرده اند که مورد اعتماد و وابسته به این رژیم باشد. بالطبع وقتی این شرکت ها ضمانت بازپرداخت بدهی باکو به بانک های متعلق به صهیونیست ها را برعهده می گیرند، نقش تعیین کننده ای در انتخاب شرکت های پیمانکار خواهند داشت. آشکار است، اهداف چنین سرمایه گذاری هایی نمی تواند، صرفا مالی و اقتصادی باشد، این موضوعی است که هر از گاهی اخبار آن به رسانه های جمهوری آذربایجان درز پیدا می کند و افشا گری هایی در این زمینه صورت می گیرد. به عنوان مثال چندی پیش رسانه های جمهوری آذربایجان خبری منتشر کردند که افشاء می کرد، در مزارع و مناطق کشاورزی جنوب جمهوری آذربایجان که به مرزهای ایران نزدیک است، دوربین های مخفی و دستگاه های شنود کار گذاشته شده است.
بنابراین موضوع مناسبات جمهوری آذربایجان و رژیم صهیونیستی موضوع بسیار مهمی است، چون با امنیت ملی ایران ارتباط پیدا می کند، اما متاسفانه در برآوردهای کشورمان کمتر مورد توجه واقع شده است.

- چه مصادیقی در مناسبات جمهوری آذربایجان و رژیم صهیونیستی وجود دارد که تهران را ملزم می کند، نسبت به این روابط حساسیت بیشتری داشته باشد؟

 دکتر کاظمی: مصادیق متعددی در این خصوص می توان مطرح کرد که به تعدادی از آنها اشاره می شود :
* جمهوری آذربایجان اولین کشوری بود که در دسامبر سال ۲۰۱۴ پهپادی از آن به سمت نطنز حرکت کرد. وقتی این پهپاد مسیریابی و مشخص شد، از  جمهوری آذربایجان  وارد آسمان ایران شده و مورد اصابت قرار گرفت، سفیر وقت ایران در باکو در این خصوص موضع گیری کرد. وی با رد خبرهای منتشر شده درباره نقش جمهوری آذربایجان در ورود پهپاد اسرائیلی به ایران گفت: مقامات آذری این ادعا را رد کرده اند و مقامات ایرانی نیز اسمی از جمهوری آذربایجان نیاورده اند و  فقط یک پایگاه صهیونیستی این ادعا را مطرح کرده است.
در حالی که بعد از آن، وزیر وقت دفاع ایران در دو مرحله به تفصیل و کاملا مستند درباره اعزام شدن پهپاد جاسوسی رژیم صهیونیستی از نخجوان جمهوری آذربایجان به تاسیسات هسته ای نظنز ایران سخن گفت.  سردار دهقان ، وزیر دفاع وقت ایران در گفتگویی با خبرگزاری اسپوتنیک در ۲۸ دسامبر ۲۰۱۶ تصریح کرد: « دو سال پیش یکی از هواپیماهای بدون سرنشین رژیم صهیونیستی از کشور آذربایجان وارد ایران شد و ما در آن موقع به رئیس جمهور آذربایجان تذکر دادیم که اسرائیلی ها در بدنه اطلاعاتی آنها نفوذ پیدا کرده اند.»
* آنچنانچه در رسانه ها منتشر شده است جمهوری آذربایجان تنها کشوری است که بطور رسمی از تهران در بهمن ۱۳۹۰ یادداشت اعتراض دریافت کرده و در این یادداشت که خبر آن رسانه ای شد، درباره فردی به نام «حسین جاویدان» به باکو هشدار داده شد. چون اطلاعاتی به دست آمده بود که نشان می داد، این فرد در طراحی ترور دانشمندان هسته ای ایران دست داشته و پس از شناسایی به جمهوری آذربایجان پناهنده می شود و باکو به وی پناهندگی سیاسی می دهد که نشان دهنده هماهنگی های موجود بین جمهوری آذربایجان و رژیم صهیونیستی در این زمینه است.علاوه بر این، «جمالی فشی»، عامل ترور شهید دکتر علی محمدی که وزارت اطلاعات ایران توانست او را دستگیر کند، طی بازجویی ها اعتراف می کند که برای دریافت برخی آموزش ها به باکو سفر می کند و از آنجا به سرزمین های اشغالی سفر کرده، بدون اینکه پاسپورتش مهر ورود و خروج جمهوری آذربایجان  بخورد.
* چندی پیش رئیس کنست یا همان پارلمان رژیم صهیونیستی اعلام می کند که بسیاری از مقامات جمهوری آذربایجان در بانک های این رژیم سپرده گذاری کرده اند.این موضوع بسیار مهمی است که سرمایه داران و مسئولان دولتی و حکومتی جمهوری آذربایجان ترجیح می دهند پول ها و سرمایه های نقدی خود را حتی بجای بانک های آمریکا و اروپا در بانک های رژیم صهیونیستی سرمایه گذاری کنند و این بیانگر عمق روابط بین دو طرف و موضوعات بسیاری است که پشت پرده این روابط وجود دارد.

- چرا نمی‌توان روابط رژیم صهیونیستی با جمهوری آذربایجان را به روابط این رژیم با دیگر کشورها مانند ترکیه تشبیه کرد؟

دکتر کاظمی: دلایل و مستندات بسیاری وجود دارد که ثابت می کند، این روابط برای رژیم صهیونیستی روابط عادی و معمول تلقی نمی گردد. جمهوری آذربایجان دارای جمعیتی با اکثریت شیعه و پیوندهای دینی ، تاریخی ، فرهنگی و نژادی با ایران است که از این جهت برای رژیم تل آویو اهمیت ویژه ای دارد. دلایل و عوامل بسیار دیگری نیز وجود دارد که از حوصله این بحث خارج است.
"الیه پوده"  یکی از اساتید دانشگاه عبری قدس اشغالی تشبیه جالبی را برای مناسبات جمهوری آذربایجان و رژیم صهیونیستی به کار می برد، آن را به «سندرم معشوقه» تشبیه می کند، هرچه روابط نزدیک و گسترده باشد، باز دنبال گسترش این روابط هستند. بنابراین لازم به نظر می رسد که نگاه رسانه ها و دولت در کشور ما به روابط جمهوری آذربایجان و رژیم صهیونیستی تغییر کند و عمیق تر شود و در نگاه گذشته بازنگری جدی صورت گیرد. چرا که در ارزیابی عمیق موضوع،  این دیدگاه تقویت می شود که باکو و تل آویو در تلاش هستند، جمهوری آذربایجان را به پایگاه منطقه ای صهیونیسم تبدیل کنند.

- رژیم صهیونیستی چه راهبردهایی را برای تحقق اغراض موردنظرش با محوریت تبدیل جمهوری آذربایجان به پایگاه منطقه ای صهیونیسم ، تاکنون پیگیری یا اجرایی کرده است؟

دکتر کاظمی: رژیم صهیونیستی برای رسیدن به این هدف ۱۲ راهبرد را در نظر گرفته است. اگر هریک از این راهبردها مورد بررسی قرار گیرند، آشکار می شود که صهیونیست ها از سال ها پیش برای برقراری چنین روابطی با جمهوری آذربایجان ،برنامه ریزی کرده اند. هریک از این راهبردها نشان می دهد، برنامه ریزی بسیار دقیق و سیستماتیکی در رژیم صهیونیستی صورت گرفته تا این رژیم بتواند، هدف خود را در تبدیل جمهوری آذربایجان به پایگاه منطقه ای برای صهیونیست ها محقق کنند.
راهبردهای ۱۲ گانه رژیم صهیونیستی و نحوه بهره برداری از آنها توسط رژیم صهیونیستی در جمهوری آذربایجان به شرح زیر می باشند:
راهبرد اول: راهبرد شیعه ستیزی
دکتر کاظمی  : اولین راهبرد را باید در شیعه ستیزی ملاحظه کرد. جمهوری آذربایجان تنها کشوری در منطقه قفقاز و آسیای مرکزی است که شیعیان اکثریت جمعیت آن را تشکیل می دهند. طی ۱۰ سال گذشته به ویژه از سال ۲۰۱۶ به این سو اگر خبرهای منتشر شده در رسانه های جمهوری آذربایجان  را رصد کنیم، به وضوح می توان به موضع گیری ضد اسلامی دولت باکو به ویژه در مقوله حجاب و مقابله با مکتب عاشورا و عزدارای برای امام حسین (ع) و سایر مظاهر سبک زندگی اسلامی – شیعی  پی برد.
در واقع طی این سال ها دولت باکو سیاست های ضد شیعی گسترده ای را اتخاذ کرده و تلاش نموده، به انحا و اشکال مختلف نمادهای شیعی را در این کشور از بین ببرد، از جمله اینکه فشارها بر فعالان شیعی را به شکل چشمگیری افزایش داده و بسیاری از آنها را بازداشت و حبس کرده است. هم اکنون بیش از یکصد فعال شیعی و تعداد زیادی از روحانیون جمهوری آذربایجان، در زندان های این کشور به سر می برند.
این فشارها تنها به بازداشت و حبس محدود نشده، بلکه مصادیق بسیاری را در بر می گیرد، به عنوان مثال «نارداران» که یکی از مراکز فرهنگی، ادبی، هنری شیعیان در این کشور است و پذیرای مرقد مطهر «رحیمه خاتون»، از خواهران امام «رضا» (ع) است، در آذر ماه سال ۱۳۹۴ مورد حمله گسترده ۱۰ هزار نیروی امنیتی جمهوری آذربایجان  قرار می گیرد و به نوعی تبدیل به دژی نظامی می شود.

در ادامه تمام مراکز دینی و مذهبی مثل حوزه های علمیه به بهانه های مختلفی مانند طرح های بازسازی و نوسازی و تعریض معابر تخریب می شود. کاربردهای دینی و مذهبی مساجد مورد بازنگری قرار گرفته، تغییرات اساسی در آنها صورت می گیرد، درب های برخی مساجد بسته و برخی هم به بهانه های مختلف تخریب می شوند. سیاستگذاری های مرتبط با این راهبرد در اتاق های فکر رژیم صهیونیستی انجام می شود. روند سیستماتیک بازداشت اسلامگرایان در اتاق های فکر صهیونیستی مشخص می شوند، حتی اخباری به رسانه های جمهوری آذربایجان  درز یافته بود که عنوان می کرد، برخی از فعالان اسلامگرای رسانه ای این کشور مانند «نجات علی اف»، روزنامه نگار دیندار، پس از بازداشت، مستقیما توسط ماموران «موساد» و در سفارت رژیم صهیونیستی در باکو بازجویی شدند.

صهیونیست ها می دانند با حاکمیت فضای شیعی بر جمهوری آذربایجان غیر ممکن است بتوانند به اهداف مورد نظرشان در این کشور دست یابند. بنابراین صهیونیست ها و عوامل آنها بر این باورند که باید هویت شیعی جمهوری آذربایجان را از بین ببرند و تبدیل به هویتی دیگر بکنند. به همین دلیل است که مشاهده می کنیم، صدور مجوز برای چاپ و نشر کتاب های شیعی به سختی صورت می گیرد و محدودیت های بسیاری در زمینه چاپ و انتشار این کتاب ها اعمال می شود، مساجد شیعیان به بهانه های مختلف یا مسدود می شوند یا تغییرانی در هیأت امنای آنها صورت می گیرد، اعضای هیأت امنای مساجد جدیدی که تاسیس می شود، از میان وهابی ها انتخاب می شوند، به خصوص اینکه در پروژه نشر وهابیت در جمهوری آذربایجان هماهنگی و همکاری تنگاتنگی بین این کشور با رژیم های سعودی و صهیونیستی مشاهده می شود.
بنابراین شیعه ستیزی یکی از راهبردهای رژیم صهیونیستی در جمهوری آذربایجان شمرده می شود و باعث شده تا شیعیان با اینکه اکثریت را در این کشور تشکیل می دهند، از کمترین حقوق برخوردار نباشند. حقوق شیعیان در جمهوری آذربایجان بعنوان اکثریت ، اکنون از حداقل حقوقی که حقوق بین المللی برای اقلیتها  در نظر گرفته و کنوانسیون های بین المللی بر آن تاکید کرده ، کمتر است. طلاب شیعی جمهوری آذربایجان در هیچ یک از موسسات و نهادهای رسمی و دولتی استخدام نمی شوند، اجازه کاندیداتوری در انتخابات یا نمایندگی در پارلمان را ندارند. در مقابل، اقلیت یهودیان جمهوری آذربایجان از حداکثر حقوقی که اکثریت در یک کشور از آن برخوردار هستند، بهره می برد و حتی هم بیشتر.
راهبرد دوم : راهبرد فرهنگی
دکتر کاظمی  : جمهوری آذربایجان و رژیم صهیونیستی طی سال های گذشته همکاری فرهنگی بسیار قابل تاملی داشته اند. هر سال با هدایت رژیم صهیونیستی انواع جشنواره های موسیقی، مد و لباس و انواع نمایشگاه های مبتذل  را در کشور جمهوری آذربایجان برگزار می شود.  
برگزاری مسابقه «یورو ویژن» در جمهوری آذربایجان  که به مسابقه «هم جنس گرایان» معروف است، از جمله اقدامات فرهنگی اجرا شده توسط رژیم صهیونیستی طی سال های ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ میلادی و پس از آن به صورت جدی در جمهوری آذربایجان  پی گرفته شده است. زمینه برگزاری این مسابقه در کشور جمهوری آذربایجان، این گونه پایه ریزی شد که طی برگزاری مسابقه «یورو ویژن» در سال ۲۰۱۱ در شهر دوسلدورف آلمان اعلام می شود که در این دور از مسابقه یورو ویژن «الدار قاسم اف»، نماینده جمهوری آذربایجان برنده شده است. براساس قانون مسابقه کشور برنده میزبان دور بعدی می شود، به این ترتیب جمهوری آذربایجان به عنوان میزبان دور آینده مسابقه یورو ویژن معرفی می شود. بعدها مشخص شد که الدار قاسم اف از سال ۲۰۰۷ میلادی توسط رایزنی فرهنگی رژیم صهیونیستی در جمهوری آذربایجان تحت آموزش بوده و بعدها رایزنی این رژیم به این موضوع اعتراف کرد.اولین ترانه ای که قاسم اف اجرا کرده، به زبان عبری و ترانه ای بوده که صهیونیست ها طی جنگ ۱۹۶۷ علیه اعراب، به ویژه مصری ها ساخته بودند. الدار قاسم اف در سال ۲۰۱۰ میلادی در سفر  «آویگدور لیبرمن»، وزیر جنگ وقت رژیم صهیونیستی به جمهوری آذربایجان ترانه ای عبری ضد اسلامی دیگری را اجرا می کند.
بالطبع مهمترین هدف از برگزاری این مسابقه با توجه به تشدید فضای شیعی حاکم بر جمهوری آذربایجان در سال ۲۰۱۲ و آغاز نهضت حجاب ، مبارزه فرهنگی و اشاعه فرهنگ مبتذل غرب در این کشور بود.
به اذعان رسانه های جمهوری آذربایجان تمام تدارکات و مقدمات برگزاری این مسابقه توسط ماموران موساد انجام شد و تدابیر امنیتی برگزاری آن در باکو را نیز موساد در اختیار داشت و با مسلط شدن موساد بر تدابیر امنیتی باکو در این سال، یکی از شدیدترین موج های دستگیری و سرکوب  فعالان شیعی در جمهوری آذربایجان را در این سال شاهد هستیم.  تمام برنامه های فرهنگی که رژیم صهیونیستی در جمهوری آذربایجان  برگزار کرده، فرهنگ و ارزشهای معنوی و ملی این کشور را هدف گرفته و مسابقه یورو ویژن یکی از صدها برنامه فرهنگی برگزار شده در حوزه های مختلف توسط این رژیم است، مثلا در فعالیتی دیگر سفارت رژیم صهیونیستی پس از دوبلاژ سریال ها و فیلم های مبتذل آمریکای جنوبی آنها را جهت پخش در رسانه ملی جمهوری آذربایجان  به رایگان در اختیار این کشور قرار می دهد. همچنین بنیاد امریکایی و صهیونیستی «سوروس» پیش از اینکه بنا به دلایلی از جمهوری آذربایجان در ظاهر خارج شود و دفتر خود را در باکو ببندد، با هدف ضربه زدن به بنیان خانواده در جمهوری آذربایجان  برنامه هایی را با مشارکت برخی شبکه های تلویزنی این کشور مانند «atv» به صورت مستقیم اجرا می کرد.
در این مقوله و مقوله شیعه ستیزی حتی شاهد بودیم، برخی از مطبوعات جمهوری آذربایجان اقدام به ترجمه کتاب «آیات شیطانی»، نویسنده مرتد «سلمان رشدی» کرده و آن را به صورت پا ورقی در روزنامه ها منتشر کردند. در حالی که دولت باکو اجازه چاپ ۵۰۰ نسخه از ترجمه کتاب «نبرد من» تالیف «آدلف هیتلر» را به نشریه خورال ، به این بهانه که موضع ضدیهودی دارد ، را نداد.
اشاعه نمادهای فراماسونی و صهیونیستی در جمهوری آذربایجان یکی دیگر از اقدامات رژیم صهیونیستی در حوزه فرهنگی است. از جمله، در خیابان «استقلال» شهر باکو مجسمه شیطان پرستان موسوم به «اُبلیکس» نصب شده است. استفاده از نمادهای ماسونی و ستاره داوود تحت عنوان معماری مدرن از جمله در بناهای مهم و ماندگار نظیر ایستگاه های مترو، رواج داده شد که به نوعی با «یهودی سازی» جمهوری آذربایجان   نیز ارتباط پیدا می کند. اینها به وضوح نشان می دهد که فضای فرهنگی حاکم بر جمهوری آذربایجان با پشتیبانی رسمی محافل دولتی ، تا چه اندازه در قبضه صهیونیست ها قرار گرفته است.
راهبرد سوم : راهبرد سیاسی
دکتر کاظمی  : راهبرد سیاسی رژیم صهیونیستی در جمهوری آذربایجان بر این محور متمرکز بوده که در چارچوب طرح هایی مانند طرح ماشاو، این رژیم کوشیده در مراکز حساس جمهوری آذربایجان نفوذ کند .اکنون ثابت شده طرح ماشاو، یک طرح گسترده امنیتی و جاسوسی صهیونیستی است و کسانی که در این دوره ها شرکت داشتند، با حمایت صهیونیست ها به سرعت پله های رشد و ترقی را طی کردند.
نکته مهمی که در راهبرد سیاسی باید مورد توجه قرار گیرد، این است که رژیم صهیونیستی تمام تلاش خود را به کار برده تا فضای سیاسی جمهوری آذربایجان را  به سمتی سوق دهد که روابط باکو – تل آویو را برای افکار عمومی جمهوری آذربایجان سودمند بازنمایی نماید. در همین راستا رژیم صهیونیستی از مناقشه «قره‌باغ» به میزان زیادی بهره برداری ابزاری می کند. طی جنگ ۴ روزه ای که آوریل گذشته در منطقه قراباغ به وقوع پیوست، رسانه های جمهوری آذربایجان   هیاهوی تبلیغاتی و جنجال رسانه ای بزرگی در انعکاس باصطلاح کمک های تسلیحانی رژیم صهیونیستی به باکو در این جنگ به راه انداختند.  هدف مشترک این جنجال ها این بود که اینگونه القاء شود، تسلیحات و تجهیزات نظامی رژیم صهیونیستی بوده که موجب پیروزی جمهوری آذربایجان در این جنگ چهار روزه شده است.در حالی که بعداً  مشخص شد، ارتش جمهوری آذربایجان نتوانسته، از بسیاری از سلاح هایی که از رژیم صهیونیستی خریداری کرده بود، حتی در درگیری ماه آوریل ۲۰۱۶ در خط تماس استفاده کند، چون تل آویو حاضر نشده بود، کدهای محرمانه این سلاح ها را در اختیار باکو قرار دهد، اما برای فضاسازی و توجیه و تحریف افکار عمومی این هیاهو و جنجال رسانه ای را به راه انداختند.
یکی از پیامدهای راهبرد سیاسی تل آویو برای جهت دهی به جمهوری آذربایجان این است که مثلا در روز قدس در حالی که حتی کشورهای غربی مسلمانان راهپیمایی هایی به مناسبت این روز برگزار می کنند، اما در کشوری چون جمهوری آذربایجان با اکثریت شیعی که همچون فلسطین، بخشی از خاک کشورش اشغال شده و درد مشترکی با فلسطینی ها دارد، راهپیمایی روز قدس برگزار نمی شود و اگر تلاش هایی هم برای انجام راهپیمایی صورت بگیرد، برنامه ریزان و طراحان یا شرکت کنندگان آن بازداشت و حبس می شوند.
این نشان می دهد که جمهوری آذربایجان فضای سیاسی دلخواهی برای صهیونیسم فراهم کرده است. به عنوان مثال «آرتور لنک»، سفیر اسبق رژیم صهیونیستی در باکو در سخنانی اذعان می کند که اگر این رژیم می توانست، همسایگان خود را انتخاب کند، بی شک یکی از این انتخاب ها جمهوری آذربایجان بود یا عنوان شده که بعد از سرزمین های اشغالی، کشور جمهوری آذربایجان امن ترین نقطه جهان برای صهیونیست ها  محسوب می شود.
در راستای راهبرد فرهنگی و سیاسی رژیم صهیونیستی در جمهوری آذربایجان طی ده سال اخیر ده ها موسسه و مرکز صهیونیستی به بهانه های مختلفی مانند فعالیت های آموزشی، فرهنگی، تبلیغی، خیریه و غیره در جمهوری آذربایجان تاسیس شده است. مرکز فرهنگی آموزشی «خاباد – اور - آونر» در باکو، بزرگترین مرکز آموزشی یهودیان در جمهوری آذربایجان شمرده می شود و مشابه آن حتی در کشورهای اروپایی مانند فرانسه که در آنها اقلیت های یهودی سکونت دارند، وجود ندارد.
سوالی که در اینجا مطرح می شود، این است، چرا در کشوری مانند جمهوری آذربایجان که اقلیت یهودیان در آن به ۲۰ هزار نفر هم نمی رسد، چه نیازی به تاسیس ده ها موسسه و مرکز یهودی دارند؟ چرا روستای کوچک « قیرمیزی قصبه»، در منطقه «قبا» در شمال جمهوری آذربایجان، به عنوان یک مرکز مهم یهودی در این کشور معرفی می شود؟ تمام این موضوعات نشان می دهد رژیم صهیونیستی توانسته است از خلأهای موجود در جمهوری آذربایجان استفاده کند و راهبرد سیاسی خود را با موفقیت اجرایی کند.
راهبرد چهارم : راهبرد اقتصادی
دکتر کاظمی  : چهارمین راهبرد رژیم صهیونیستی راهبرد اقتصادی است که با هدف نفوذ در بخش های مختلف اقتصاد جمهوری آذربایجان از جمله بخش های کشاورزی، حمل و نقل و صنعت اجرایی شده تا در پوشش فعالیت های اقتصادی این رژیم بتواند، اهداف دیگر خود را محقق کند.
در این راستا، شاهد هستیم که حجم مبادلات تجاری رژیم صهیونیستی و جمهوری آذربایجان   سال به سال در حال افزایش است و در حالی که حجم مبادلات تجاری ایران و جمهوری آذربایجان سالیانه به ۵۰۰ میلیون دلار هم نمی رسد، حجم مبادلات تجاری رژیم صهیونیستی و جمهوری آذربایجان به سالیانه ۴ میلیارد دلار و حتی بیشتر هم بالغ شده است. هیچ حوزه ای اقتصادی از چشم صهیونیست ها دور نمانده، از بخش حمل و نقل گرفته تا ارتباطات، همه حوزه ها مورد توجه رژیم صهیونیستی بوده، به عنوان مثال اکنون شرکت صهیونیستی «باکسل» بخش مهمی از خطوط مخابرات جمهوری آذربایجان را پوشش می دهد.
همچنین فعالیت های راه سازی و ساختمان سازی که نه تنها عمدتا در اختیار شرکت پیمانکار صهیونیستی است، بلکه به شکلی خاص در جنوب جمهوری آذربایجان و مناطق نزدیک به مرزهای ایران متمرکز است.
رژیم صهیونیستی هم اکنون در تمام فعالیت های کشاورزی، بیمه ای و کشتیرانی جمهوری آذربایجان با هدف ایجاد پیوندی مشترک و مستحکم بین باکو و تل آویو و مشروع و عادی جلوه دادن روابط دو طرف نفوذ دارد. رژیم صهیونیستی تنها طرف تجاری و بازرگانی جمهوری آذربایجان است که رئیس جمهوری این کشور دستور ویژه ای را برای تسهیل ارتباطات و کمک به گسترش بیش از پیش روابط اقتصادی و تجاری بین دو طرف صادر کرده است و این بیانگر وجود اراده ای جدی از جانب دو طرف جهت توسعه و گسترش مناسبات اقتصادی است.
راهبرد پنجم : راهبرد ایران ستیزی
دکتر کاظمی : هدف این راهبرد زدودن و از بین بردن تمام آثار و نشانه های تاریخی، تمدنی، ادبی و فرهنگی ایران در جمهوری آذربایجان است. در این راستا، رژیم صهیونیستی شبکه ای از رسانه ها، ارگان ها ونهادهای تبلیغاتی را در جمهوری آذربایجان ایجاد کرده تا هر موضوع و مسئله مشترکی که بین جمهوری آذربایجان و ایران وجود دارد، مانند نظامی گنجوی مصادره به مطلوب شود یا این آثار مانند سنگ نوشته های فارسی مقبره نظامی گنجوی یا معماری ایرانی از بین برده شوند. در راستای این راهبرد، همکاری های بسیار گسترده ای بین باکو و تل آویو مشاهده می شود که هدف عمده آن ایجاد جنگ روانی علیه جمهوری اسلامی ایران است.
راهبرد ششم : راهبرد دیاسپورا سازی و قومیت گرایی
 دکتر کاظمی  : از سال ۲۰۰۲ میلادی کمیته امور آذری های مقیم خارج تاسیس شد و در سال ۲۰۰۸ میلادی نام خود را به «کمیته دیاسپورا» تغییر داد. این کمیته فعالیت خود را با هدف شناسایی و سازماندهی لابی های جمهوری آذربایجان در نقاط مختلف جهان گسترش داده است.  نکته مهم در فعالیت این کمیته، این است که این کمیته دقیقا با الگو گیری از لابی سازی رژیم صهیونیستی تشکیل شده و «ناظم ابراهیم اف»، رئیس این کمیته از جمله شخصیت های جمهوری آذربایجان  است که بارها به سرزمین های اشغالی سفر کرده و برادر وی هم «تقی ابراهیم اف» هم تا مدتها رئیس شبکه تلویزیونی atv جمهوری آذربایجان   بود  که  به علت پخش کلیپ های یهودی و تبلیغات آشکار اسراییل ، وابستگی آن به رژیم صهیونیستی کاملا آشکار شده بود که البته در سال های اخیر با تغییر مدیریت آن و برخی حرکت های تاکتیکی ، تلاش شده است ماهیت صهیونیستی شبکه آ.ت.و.  پنهان شود. 
در مبحث قومیت سازی اگر نظریات شماری از صهیونیست های مطرح مانند «براندا شافر»، نویسنده کتاب «مرزها و برادری» را مطالعه کنیم، در می یابیم که در مقوله «پان آذریسم» صهیونیست ها ایفاگر نقش هایت کننده هستند.

همچنین در مقوله ایجاد اغتشاش، روزنامه «ینی مساوات» اوایل سال میلادی ۲۰۱۶ در گزارشی اذعان کرد، اغتشاشاتی که طی سال ۲۰۰۶ میلادی در مناطقی از استان آذربایجان شرقی و غربی ایران به بهانه انتشار کاریکاتوری در یکی از روزنامه ها شاهد آن بودیم، سازمان اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی موسوم به «آمان» و کمیته دیاسپورا جمهوری آذربایجان دخیل بوده اند. بر اساس این گزارش سازمان صهیونیستی «آمان» از طریق کمیته دیاسپورای جمهوری آذربایجان با جدایی طلبان آذری در ایران ارتباط برقرار کرده و در سازماندهی اغتشاشات و اعتراض ها نقش مهمی ایفا کرده است.
راهبرد هفتم : راهبرد رسانه ای
دکتر کاظمی: هدف راهبرد رسانه ای رژیم صهیونیستی در جمهوری آذربایجان بهبود وجهه این رژیم ، از بین بردن انگ اشغالگری و تجاوز صهیونیست ها در فلسطین اشغالی و مشروع جلوه دادن تاسیس این رژیم در سرزمین های اشغالی در افکار عمومی جمهوری آذربایجان  است.
در سال های اولیه برقراری روابط بین باکو و تل آویو برخی روزنامه های جمهوری آذربایجان مانند «آینه» و «زرکالو» رابط رسانه ای بین این کشور با رژیم صهیونیستی بوده و نقش سخنگویی بین دو طرف را در جمهوری آذربایجان ایفا می کردند.اما درحال حاضر شبکه گسترده ای از رسانه های نوشتاری، دیداری، اینترنتی و صوتی در جمهوری آذربایجان تشکیل شده که به شدت برای رژیم صهیونیستی تبلیغ و اخبار فلسطین اشغالی و تحولات جاری در سرزمین های اشغالی را سانسور یا بایکوت می کنند.
جالب اینجاست که این رسانه ها طی فعالیت های خود تلاش بسیاری دارند، با تحریف واقعیت ها و حقایق تاریخی نوعی همذات پنداری بین رژیم صهیونیستی و جمهوری آذربایجان ایجاد کنند، به عنوان مثال این رسانه های تلاش گسترده ای انجام می دهند تا رخداد تلخ کشتار «خوجالی» طی جنگ قره باغ را به افسانه تاریخی کشتار یهودیان به نام «هولوکاست» تشبیه کرده، این دو را به یکدیگر ارتباط دهند. به این ترتیب، این رسانه ها تلاش می کنند به خوانندگان خود این حس را انتقال دهند که بین شهروندان جمهوری آذربایجان و صهیونیست ها و  یهودیان ساکن سرزمین های اشغالی هیچ تفاوتی وجود ندارد.
همچنین در چارچوب تحریف تاریخ جمهوری آذربایجان این رسانه های تلاش می کنند، این قضیه را القا کنند که در واقعه «کشتار قبا» در سال ۱۹۱۸ میلادی که منطقه ای در شمال جمهوری آذربایجان  بوده، ارامنه فقط آذریها را قتل عام نکردند، بلکه در میان قربانیان، شمار زیادی یهودی هم وجود داشته، در حالی که از قضا مستندات تاریخی نشان می دهد، یهودیان در کشتار مسلمانان در این منطقه در سال ۱۹۱۸ نقش مهمی داشته اند  و در واقع، با رادیکال های ارمنی رابطه داشتند.
راهبرد هشتم : راهبرد امنیتی
دکتر کاظمی  : در بحث راهبرد امنیتی می توان به همکاری و هماهنگی نزدیک سرویس های امنیتی و اطلاعاتی جمهوری آذربایجان با سازمان صهیونیستی موساد اشاره کرد که مهم ترین نمود آن همکاری جمهوری آذربایجان با موساد در ترور دانشمندان هسته ای جمهوری اسلامی ایران بود ، همچنین قضیه پرواز پهپاد تجسسی جمهوری آذربایجان بر فراز تاسیسات نطنز است که قبلا به آن اشاره شد.
افزون بر آن با انحلال وزارت امنیت ملی جمهوری آذربایجان در سال ۲۰۱۵ میلادی، ابعاد جدیدی از همکاری های امنیتی و اطلاعاتی باکو و تل آویو برملا شد، از جمله آشکار شد، طرح مشترکی بین جمهوری آذربایجان و رژیم صهیونیستی جهت گسترش فرقه های ضاله وهابیت و بهائیت در این کشور در حال پیاده سازی بوده و وزارت امنیت ملی جمهوری آذربایجان همچون پیمانکاری راه را نفوذ وهابی های تکفیری در پوشش فعالیت های اقتصادی ، بازرگانی و سرمایه گذاری در این کشور هموار می کرد.
در این راستا اخباری مبنی بر خرید تجهیزات مورد نیاز سرویس های امنیتی باکو به قیمت ۶۰۰ میلیون دلار از رژیم صهیونیستی و به طور مشخص سازمان موساد توسط رسانه ها افشاء شد. البته مسئولان ارشد دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی صراحتا و بی پروا بارها به این نکته اشاره کرده اند که روابط و همکاری های امنیتی و اطلاعاتی گسترده ای بین باکو و تل آویو وجود دارد. ناگفته پیداست که یکی از اهداف اصلی این روابط و همکاری ها اقدام علیه ایران و ایجاد تنش و اغتشاش داخلی در جمهوری اسلامی ایران است.
راهبرد نهم : راهبرد انرژی
دکتر کاظمی  : در این راهبرد رژیم صهیونیستی تلاش می کند، مانع شکل گیری و ایجاد همکاری های مشترک منطقه ای در حوزه انرژی شود. این رژیم به خوبی می داند پتانسیل خوبی جهت همکاری بین ایران و جمهوری آذربایجان و روسیه در حوزه انرژی وجود دارد، به همین دلیل به هر طریق ممکن تلاش می کند، مانع شکل گیری چنین همکاری هایی شود. نتیجه این راهبرد این است که امروز مشاهده می کنیم که اعلام می شود، جمهوری آذربایجان ۶۰ درصد نفت مورد نیاز رژیم صهیونیستی را از طریق خط لوله باکو – تفلیس - جیهان تامین می کند و این موضوع بسیار قابل تاملی است که یک کشور اسلامی تامین کننده بخش اعظم نیاز رژیم صهیونیستی به انرژی است.
رژیم صهیونیستی در این راهبرد تمام تلاش خود را به کار برده تا در بخش انرژی از وابستگی خود به مصر و دیگر کشورها بکاهد و امنیت انرژی خود را در راستای توسعه مناسبات خود با جمهوری آذربایجان توسط باکو تامین کند. به همین دلیل است که شاهد هستیم  جمهوری آذربایجان در حوزه انرژی با وجود داشتن پتانسیل لازم برای توسعه و گسترش مسیرهای انتقال انرژی در جهت های مختلف، تنها این توسعه در جهت شرقی – غربی، یعنی از باکو به سمت تل آویو حاصل شده است. در حالی که صدور نفت جمهوری آذربایجان به بازار رژیم صهیونیستی وابسته شده است، رژیم صهیونیستی نیز قصد دارد از حوزه های گازی تحت اشغال خود در دریای مدیترانه برداشت و از طریق خط لوله گازی موسوم به تاناپ و تاپ که به هزینه جمهوری آذربایجان در حال احداث است، به اروپا منتقل کند. 
راهبرد دهم : راهبرد نظامی
دکتر کاظمی : طی سفری که «بنیامین نتانیاهو»، نخست وزیر رژیم صهیونیستی به باکو در ۱۳ دسامبر ۲۰۱۶ انجام داد و در کنفرانس مطبوعاتی مشترکی که با رئیس جمهوری آذربایجان شرکت کرد، الهام علی اف صراحتا اعلام می کند که ارزش خریدارهای تسلیحاتی باکو از رژیم صهیونیستی بالغ بر ۴ میلیارد و ۸۵۰ میلیون دلار، یعنی حدود ۵ میلیارد دلار بوده است. با توجه به اینکه بودجه عمومی دولت جمهوری آذربایجان در آن مقطع زمانی ۳۰ میلیارد دلار اعلام شده بود، رقم ۵ میلیارد دلار به معنای اختصاص بودجه کلانی به خریدهای تسلیحاتی آن هم صرفا از رژیم صهیونیستی بوده و البته طبیعی است که تل آویو اصلا تمایل نداشت، چنین افشاگری هایی از سوی رئیس جمهوری آذربایجان  صورت بگیرد.نکته مهم این است که بسیاری از این تسلیحات خریداری شده مانند موشک های ضدکشتی گابریل و باراک ۸ و برخی از پهپادها و تانک های بهغ اصطلاح مدرن شده توسط صنایع تسلیحاتی رژیم صهیونیستی در مناطق کوهستانی قره باغ کاربرد ندارد.
چون براساس یک منطق ساده آشکار است که موشک های ضدکشتی علیه ارمنستان که کشوری فاقد دریاست یا تانک هایی که در مناطق کوهستانی قره باغ قادر به حرکت نیستند یا موشک های دوربرد و میان برد برای ارمنستان که کشوری کوچک در میان بخش اصلی خاک جمهوری آذربایجان و نخجوان است، استفاده  نخواهد شد. به این ترتیب می توان گفت که رژیم صهیونیستی در بلند مدت در حال ایجاد زرادخانه ای برای خود در قفقاز و در کنار گوش ایران است. در سال ۲۰۰۸ میلادی و در جنگ «اوستیا» روسیه در حمله ای یک هفته ای معادلات نظامی و امنیتی در گرجستان را برهم زد. پس از آن، رژیم صهیونیستی پایگاه نظامی خود در این منطقه را از گرجستان به جمهوری آذربایجان انتقال داد. نکته دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد، تبلیغات گسترده رسانه های جمهوری آذربایجان درباره کارآمدی پهپادهای صهیونیستی در جنگ اخیر قراباغ بود که در حقیقت دروغی بیش نیست، هدف این هجمه گسترده تبلیغاتی سرپوش نهادن بر این حجم خریدها و جلوگیری از تمرکز افکار جامعه بین المللی بر عمق این همکاری های نظامی غیر مرتبط با موضوع قره باغ است که بین باکو و تل آویو وجود دارد.
راهبرد یازدهم : راهبردهای آموزشی و جعل تاریخ و  باستان شناسی
دکتر کاظمی  : تحرکات آموزشی و باستان شناسی رژیم صهیونیستی در جمهوری آذربایجان از جمله راهبردهایی است که مورد بررسی و تحقیق لازم قرار نگرفته است. در حوزه آموزش، رژیم صهیونیستی تلاش های گسترده و سرمایه گذاری قابل توجهی را در زمینه محتوای کتاب های درسی جمهوری آذربایجان انجام داده تا نشانه ای از اسلام اصیل در آنها وجود نداشته باشد و در عین حال تاریخ جمهوری آذربایجان، تاریخ تحریف شده ای باشد، به گونه ای که هیچ نقطه اشتراکی با تاریخ ایران که در واقع مام وطن می باشد، در آن مشاهده نشود.
بموازات ممنوعیت انتشار کتاب هایی که در آنها ماهیت و ابعاد تحریف تاریخ در جمهوری آذربایجان فاش می شوند، تولید محتوای مجعول تاریخی و مصادره سلسله های ایرانی مانند صفویه در سالهای اخیر در جمهوری آذربایجان   افزایش چشمگیری داشته است. این اقدامات تماما همسو با ادعاهای رژیم صهیونیستی مبنی بر وجود باصطلاح امپراتوری باستانی یهودی به نام «امپراتوری خزر» در سرزمینی است که امروزه جمهوری آذربایجان نامیده می شود .
به این ترتیب، مشاهده می شود رژیم صهیونیستی درکنارتحریف تاریخ جمهوری آذربایجان، ادعاهای مضحکانه ای را نیز درخصوص وجود باصطلاح امپراتوری یهودی درطول تاریخ در این کشور مطرح می کند. این دو اقدام را می توان در راستای هدف بسیار خطرناک «یهودی سازی جمهوری آذربایجان» ارزیابی کرد که  همچنان از سوی رژیم صهیونیستی دنبال می شود.
به موازات تحریف تاریخ به بهانه فعالیت های آموزشی ، باستان شناسان صهیونیستی فعالیت های گسترده ای را در مناطق مختلف جمهوری آذربایجان  از جمله شمال این کشور در سال های اخیر انجام داده اند و همسو با آن برخی از رسانه های صهیونیست گرای جمهوری آذربایجان بشدت فرضیه های تاریخی را به مخاطبین خود القا می کنند که ادعا می کند جمهوری آذربایجان در گذشته سرزمینی یهودی بوده، این درحالی است که حقایق تاریخی اگرچه وجود اقلیت قومی یهودی غیر حاکم به نام خزر را در ساحل خزر را انکار نمی کند، اما باید توجه داشت که این اقلیت  یکی از ۴۴۰ قوم ساکن در قفقاز و ساحل خزر محسوب می شوند که در طول تاریخ در این منطقه زندگی می کردند و وجود یک قوم در یک منطقه نمی تواند، به معنای وجود امپراتوری منتسب به آنها در این منطقه باشد، بنابراین امپراتوری یهودی به معنای آنچه مورد نظر رسانه های وابسته جمهوری آذربایجان است، در این منطقه موجودیت نداشته، بلکه تجسم عینی تحریف تاریخ جمهوری آذربایجان است، اما چون این هدف گذاری با بازه زمانی ۵۰ ساله در حال انجام است، لذا به این طریق تلاش می کنند، پایه های تحریف بنیان نهاده شود.
راهبرد دوازدهم : اسکان یهودیان در جمهوری آذربایجان و یهودی سازی این کشور
دکتر کاظمی : تمامی یازده راهبرد مورد اشاره و تحرکات صهیونیست ها در جمهوری آذربایجان با هدف اجرایی کردن راهبرد دوازدهم یعنی اسکان یهودیان در جمهوری آذربایجان و یهودی سازی این کشور است. این راهبرد  به دو روش درحال پیاده سازی در جمهوری آذربایجان است. آمارسازی از تعداد یهودیان جمهوری آذربایجان و خرید املاک.
«مورینسون»، پژوهشگر مرکز مطالعات صهیونیستی بگین – سادات در سال ۲۰۱۶ م  ادعایی را مطرح کرده، مبنی بر اینکه طی دوران حاکمیت اتحاد شوروی از جمهوری آذربایجان۸۰۰ هزار یهودی به سرزمین های اشغالی مهاجرت کردند؟! و بعد از استقلال جمهوری آذربایجان به دلیل یهودی دوستی روسای جمهوری این کشور در حال بازگشت به کشور خود هستند! این بدین معناست که رژیم صهیونیستی در حال مقدمه سازی جهت اسکان ۸۰۰ هزار یهودی در جمهوری آذربایجان است، چون یکی از راهبردهای این رژیم جهت مقابله با یهودیان ناراضی سرزمین های اشغالی انتقال و اسکان آنها در جمهوری آذربایجان  است، به ویژه بعد از شکست طرح اسکان آنها در آرژانتین، هم اکنون گزینه جمهوری آذربایجان به قوت در مورد این یهودیان مطرح است و به نظر می رسد، زمینه اجرایی شدن آن از دید جمهوری آذربایجان و رژیم صهیونیستی مطرح است. از جمله اینکه طی سالهای اخیر تحت تاثیر سیاست خاصی که در حوزه ساختمان سازی گسترده با حضور شرکت های صهونیستی در باکو اجرا شده، هم اکنون حدود یک میلیون واحد آپارتمانی خالی از سکنه موجود است که نه به کسی فروخته شده و نه کسی در آنها اسکان داده می شود. این گمان وجود دارد که این واحدهای مسکونی با سرمایه های صهیونیستی و برای صهیونیست ها ساخته شده است. وقتی این سرمایه گذاری در کنار آن ادعاهای جمعیتی مورد توجه قرار گیرند، این فرضیه بیش از پیش تقویت می شود که رژیم صهیونیستی در پیاده سازی این سناریو در جمهوری آذربایجان کاملا جدی است و زمینه های این طرح در چارچوب راهبرد اسکان یهودیان در جمهوری آذربایجان و یهودی سازی این کشور و تبدیل آن به پایگاه منطقه ای صهیونیسم در حال پیگیری است.
در واقع صهیونیست ها معتقدند، اگر غرب در همان مرحله اول سناریو مسیحی سازی جمهوری آذربایجان   طی ۵ دوره ۵ ساله با شکست مواجه شد و در همان مرحله اول که قرار بود تا سال ۲۰۰۵ میلادی ۲۰ درصد از جمعیت جمهوری آذربایجان   را به آیین مسیحیت درآورد، ناتوان و ناکام نشان داد، در عوض رژیم صهیونیستی با توسل به راهبرد ۱۲ گانه خود در جمهوری آذربایجان که شیعه ستیزی و ایران ستیزی مهمترین این راهبردها محسوب می شود، می تواند سناریو ایجاد پایگاه منطقه ای در جمهوری آذربایجان  را اجرایی کند. به همین دلیل است که صهیونیست ها در سال ۲۰۰۸ میلادی درصدد برگزاری کنگره جهانی یهود در جمهوری آذربایجان بودند. صرف نام بردن از جمهوری آذربایجان و پیشنهاد آن جهت میزبانی کنگره جهانی یهود بیانگر این امر است که برای آینده این کشور چه نقشه هایی ریخته شده و برنامه ریزی هایی در حال انجام است.
بنابراین با استناد به این راهبردها که خیلی کوتاه و مختصر به آنها اشاره شد، هیچ گاه نمی توان، روابط جمهوری آذربایجان و رژیم صهیونیستی را روابطی ساده و عادی ارزیابی کرد و این مسئولیتی بسیار مهم و سنگین بر دوش رسانه ها و مسئولین امر می گذارد تا چهره ای واقعی و حقیقی از مناسبات جمهوری آذربایجان و رژیم صهیونیستی ترسیم نمایند.

- با توجه به آنچه گفته شد، مهمترین انگیزه های رژیم صهیونیستی از نزدیک شدن  به جمهوری آذربایجان کدامند؟

دکتر کاظمی: در خصوص اینکه رژیم صهیونیستی به چه دلیل جمهوری آذربایجان را انتخاب کرده، دستکم می توان به سه دلیل اشاره کرد:
یک: داشتن مرز مشترک طولانی جمهوری آذربایجان با جمهوری اسلامی ایران
دو: به لحاظ نسبت مذهب به جمعیت، جمهوری آذربایجان پس از جمهوری اسلامی ایران، بیشترین جمعیت شیعیان را دارا می باشد. لذا اسلام سیاسی در این کشور با تاثیر پذیری از جمهوری اسلامی ایران در صحنه حضور دارد که بالطبع خوشایند رژیم صهیونیستی نیست.
سه: اشتراکات فرهنگی ، تاریخی و نژادی ایران و جمهوری آذربایجان، اگرچه در جمهوری آذربایجان   اقلیت هایی مانند کُردها و ترکمن ها و روس ها و غیره ساکن هستند، اما اکثریت مردمان این کشور را  آذری و تالش ها تشکیل می دهند که دارای مشترکات با ایران هستند. رژیم صهیونیستی بر این باور است، با نفوذ در مردم جمهوری آذربایجان و تغییر فرهنگ و سبک زندگی آنها می تواند روی آذری ها در ایران نیز  نیز تاثیر بگذارد و این امکان را می یابد تا در عمق استراتژیک ایران نفوذ کند
به این ترتیب، آشکار می شود چرا رژیم صهیونیستی توجه ویژه ای به جمهوری آذربایجان دارد می گذارد و به عنوان مثال چنین سناریویی را برای ترکیه در نظر نمی گیرد. درباره ترکیه کافی است که به این نکات اشاره شود که ترکیه، کشوری بزرگ و دارای تاریخ طولانی است و این نفوذ طرف های خارجی در ترکیه را به امری سخت و دشوار تبدیل می کند، برخلاف کشور جمهوری آذربایجان که کوچک ، ضعیف و نظام سیاسی کنونی فاقد ریشه و پیشینه طولانی است. ترکیه اگرچه در مقاطع مختلف، دارای روابطی با رژیم صهیونیستی بوده، اما همیشه در بطن این روابط و در اوج آن به دنبال تامین منافع خود نیز بوده است. مهم تر از همه اینکه ترکیه حقد و کینه ای تاریخی نسبت به صهیونیست ها دارند، چون آنها را عامل فروپاشی امپراتوری عثمانی می دانند و نمی توانند فراموش کنند که پس از رد درخواست یهودیان مبنی بر سپردن فلسطین به آنها توسط سلطان «عبد الحمید»، یهودیان با اعراب ساکن جزیره العرب متحد شده و با دامن زدن بر پان عربیسم، زمینه فروپاشی امپراتوری عثمانی را فراهم می کنند.

- بنظر شما اشتباه راهبردی جمهوری آذربایجان در قبال جمهوری اسلامی ایران چه بوده است؟

دکتر کاظمی: اشتباه راهبردی جمهوری آذربایجان، انکار مشترکات دینی، تاریخی، تمدنی و فرهنگی این کشور با جمهوری اسلامی ایران بوده است. این اشتباه موجب شد، نقطه قوت جمهوری آذربایجان به نقطه ضعف تبدیل شود. باکو به راحتی می توانست، با برقراری مناسباتی بر پایه منطق و احترام متقابل با ایران، نه تنها در آسیای مرکزی و قفقاز، بلکه در منطقه غرب آسیا به قدرتی تاثیر گذار تبدیل شود. کما اینکه تاریخ معاصر ثابت کرده ایران هیچ گاه متحدین خود را به ویژه در روزهای سخت به حال خود رها نمی کند و دلیل این مدعا حمایت هایی است که ایران از عراق و سوریه در مقابله جبهه تروریسم وهابی تکفیری انجام داد اما جمهوری آذربایجان به جای استفاده از این امتیاز، با نادیده گرفتن آن، نقطه قوت خود را نادیده گرفته، آنها را به نقطه ضعف تبدیل کرده است.
از همان ابتدای استقلال جمهوری آذربایجان، جریان هایی که در این کشور شکل گرفته و سر کار آمدند، جریان های طایفه گرا و قومیت گرا بودند که این موضوع هم ریشه در عوامل متعدد دارد، از جمله اینکه در منطقه قفقاز در مورد ایران یک رویکرد تقابلی مشاهده می شود که تاریخی حدودا  ۲۰۰ ساله دارد، یعنی از زمانی که در سال ۱۸۱۳ میلادی عهدنامه گلستان و در ادامه در سال ۱۸۲۸ میلادی عهدنامه ترکمانچای امضا شد، برای اینکه نگاه مردمان مناطق جدا شده تغییر کند، پروژه «ایران ستیزی» توسط تزارهای روس کلید زده شد، بعد توسط رهبران شوروی و پس از توسط جبهه غربی – عبری استمرار یافت.
بسیاری از اصطلاح ها و مفاهیم و مباحث قومی جمهوری آذربایجان، از جمله عناوین جعلی باصطلاح   «آذربایجان جنوبی» و «آذربایجان شمالی» در زمان اتحاد شوروی ابداع و ترویج شدند، به همین دلیل در قفقاز جریان های ضد ایرانی با پیشینه تاریخی ۲۰۰ ساله شکل داده شده اند. این جریان های ضد ایرانی پس از فروپاشی شوروی، در قالب گروه قومیت گرای افراطی تحت رهبری «ایلچی بیگ» نه تنها استمرار یافتند، بلکه قدرت سیاسی را در باکو در دست گرفتند و شعارهای قوم گرایانه سر دادند. در واقع در سیر تاریخی روند ایران ستیزی در قفقاز، پس از تزارهای روس، کمونیست های شوروی، در دوره جدید صهیونیسم پشتیبانی از روند ایران ستیزی در قفقاز را برعهده گرفته است.

- این فرضیه تا چه اندازه می تواند صحت داشته باشد که باکو برای ترساندن یا استفاده ابزاری علیه ایران، رژیم صهیونیستی را انتخاب کرده است؟

حشمتی: عده ای در تبیین دلیل گرایش باکو به تل آویو به موضوع هراس از ایران و همچنین «ترساندن ایران» اشاره کرده اند که به هیچ وجه توجیه منطقی نمی تواند باشد. حتی اگر هم چنین پیش فرضی را بپذیریم، این سوال مطرح می شود که چرا  باکو برای ترساندن ایران ، رژیم صهیونیستی را انتخاب کرده و به عنوان مثال به آمریکا به عنوان قدرتی جهانی پناه نبرده است. بنابراین این فرضیه کاملا مردود است.آنچه عدم صحت فرضیه فوق را به اثبات می رساند، علاقه شخصی عجیبی است که در میان مقامات جمهوری آذربایجان از جمله «الهام علی اف»، رئیس جمهوری جمهوری آذربایجان به رژیم صهیونیستی مشاهده می شود، علاقه ای که در بسیاری از موارد، شکل و قالب مرید و مرادی به خود می گیرد، در این زمینه حتی شاهد بودیم که تا چندی پیش داماد رئیس جمهوری آذربایجان یک شخص یهودی بوده است.نتیجه چنین رویکردهایی وضعیتی است که اکنون مشاهده می کنیم که باکو در بسیاری از زمینه ها علایق حیاتی خود را با رژیم صهیونیستی پیوند زده است.  

- رویکرد تقابلی حکومت جمهوری آذربایجان را باید رویکردی سیاسی ارزیابی کرد یا دینی؟

حشمتی:  این دید تقابلی حکومت جمهوری آذربایجان تنها نسبت به ایران نبوده، بلکه نسبت به مردم این کشور که اکثریتی شیعی را تشکیل می دهند، نیز چنین نگاهی وجود دارد.در مقابل این رویکرد ضد ایرانی و ضد شیعی، شاهد نهایت یهودی نوازی از سوی حکومت جمهوری آذربایجان هستیم، از دید عده ای از کارشناسان ، باکو اکنون مثل موم در دست تل آویو است و صهیونیست ها هرگونه که تمایل داشته باشند و منافع آنها اقتضا کند، می توانند باکو را شکل دهند.اینجاست که علی رغم ضعف هایی که  سیاست های ایران در قبال جمهوری آذربایجان دارد، با این حال باید اذعان کرد که گرایشات صهیونیستی باکو، ناشی از اشتباهات دستگاه دیپلماسی ایران در تعامل با جمهوری آذربایجان نبوده است.

-  چرا در کشوری که شیعیان اکثریت را دارا هستند، نسبت به سیاستگذاری های صهیونیستی ، اعتراضی صورت نمی گیرد؟

حشمتی: برای پاسخ به این سوال، باید به وضعیت داخلی جمهوری آذربایجان پس از استقلال نگاهی داشته باشیم که جدای از درگیری های قره باغ، درگیر جنگ داخلی قدرت می شود. به دلیل همین جنگ داخلی بود که جمهوری آذربایجان در مقابل پیشروی ارامنه، بسیاری از مناطق خودش را از دست داد و جدایی طلبان ارمنی با استفاده از فرصت و شرایط ناشی از جنگ قدرت در داخل جمهوری آذربایجان، این اراضی را تصرف کرد.اما، پس از روی کار آمدن «حیدر علی اف»، رئیس جمهوری سابق جمهوری آذربایجان بود که مردم این کشور تا حدودی در مقایسه با گذشته ، روی آرامش و امنیت را دیدند، لذا یکی از دلایل عدم خیزش مردمی در مقابل حکومت علی اف ها، خاطره تلخ جنگ های داخلی و بیم از تکرار آن است.
البته، کارشناس خبره ای در جمهوری آذربایجان همچون زرتشت علیزاده ، با استناد به دلایل مختلف تصریح می کنند که بروز جنگ قدرت در باکو ، از نقشه های طراحی شده توسط خود حیدرعلی اف بود تا زمینه را برای بازگشت وی به قدرت در باکو مهیا کند. به هر حال، خاطره ناخوشاینده و ترس مردم جمهوری آذربایجان از آن جنگ داخلی که هنوز زمان زیادی از آن نگذشته است و اکثر مردم هنوز نتایج تلخ آن را به یاد دارند، مانع از خیزش مردمی در برابر ظلم می شود و مردم فعلا برای حفظ آرامش و  از ترس احتمال بروز اغتشاش داخلی ، به سکوت در برابر ظلم حاکم تن داده اند.  علاوه بر این، الهام علی اف و مقامات دولتی نیز در مناسبت های مختلف با یادآوری وضعیت کشور در دوران جنگ داخلی، به نوعی به مردم نسبت به هرگونه اقدامی که منجر به بازگشت اوضاع به شرایط گذشته شود، هشدار می دهند.
عامل دیگر خودداری مردم جمهوری آذربایجان از اعتراضات جدی در مقابل ظلم حاکمیت، در سرکوبگری نظام حاکم قابل ملاحظه است که گزارش های متعددی حتی از سوی نهادهای حقوق بشری بین المللی منتشر شده است. واقعیت امر این است که دولت باکو، سرکوب بسیار شدیدی را علیه مردم جمهوری آذربایجان اعمال می کند. کوچکترین مخالفت و اعتراض به سیاست های حکومت به ویژه در  رابطه با رژیم صهیونیستی به شدیدترین وجه سرکوب می شود، به گونه ای که هم اکنون اغلب مخالفان و معارضان رژیم صهیونیستی توسط دولت باکو بازداشت و در زندان به سر می برند. در حالی که در دوره ریاست جمهوری حیدرعلی اف، میزان محدودی از آزادی بیان و مطبوعات در این جمهوری وجود داشت، همین میزان نیز در دوره ریاست جمهوری الهام علی اف از بین رفته است و هم اکنون در داخل جمهوری آذربایجان رسانه مخالفی وجود ندارد.
فقط برخی سایت های مخالف را که از خارج از کشور بارگذاری می شوند ، می توان در داخل جمهوری آذربایجان با فیلترشکن باز کرد و چند سایت مذهبی مخالف و منتقد دولت نیز وجود دارند که از ترس مسدود شدن، به امور داخلی جمهوری آذربایجان نمی پردازند و خیلی بااحتیاط در حد خبررسانی صرف، فعالیت می کنند. همچنین سانسورهای شدید و دقیق رسانه ای به عاملی تبدیل شده تا جامعه جهانی از حقایق سرکوب هایی که دولت باکو علیه شهروندانش اعمال می کند، بی خبر یا کم خبر باشد. همین عامل به مشوقی برای دولت باکو تبدیل شده تا سرکوب هایش را بیش از پیش تشدید کند، اکنون وضعیت در جمهوری آذربایجان به گونه ای است که کوچکترین مخالفت و اعتراض، به وحشیانه ترین شکل توسط حکومت پاسخ داده می شود، بدون اینکه بطور واقعی و با نشان دادن شدت سرکوب، حتی در یک رسانه داخلی یا منطقه ای یا جهانی این اقدامات انعکاس داده شود. به عنوان مثال در سرکوب اعتراض های منطقه «نار داران» در سال ۲۰۱۵ م که دارای جمعیتی بالغ بر ۸ هزار بود، حکومت از ۱۰ هزار نیروی نظامی و امنیتی استفاده کرد، علاوه بر اینکه این نیروها پس از پایان سرکوب نیز تا یک سال کاملا در منطقه مستقر بودند و از آن خارج نشدند و همچنان هم فضای امنیتی بر نارداران حاکم است، هنوز این موضوع حتی در ایران که به اخبار سرکوب شیعیان در کشورهای مختلف حساس است، انعکاس شایسته ای نیافته است.
آنچه این سانسور رسانه ای و عدم انتشار واقعیت امور جاری در جمهوری آذربایجان را تشدید می کند، تعطیلی و مسدود شدن تمام رسانه های خصوصی در تمام اشکال و انواع آن است، به نحوی که درحال حاضر هیچ رسانه مستقل یا خصوصی وجود ندارد و همه رسانه های فعال دولتی و زیر نظر حکومت فعالیت می کنند و نظارت شدیدی روی آنها وجود دارد.رسانه های غربی مانند شبکه بی بی سی به دلیل هم آوایی اش با سیاست حاکم بر باکو و منافع نفتی شرکت نفتی بی پی انگلیس در جمهوری آذربایجان،  در درج اخبار بالطبع از خط مشی دولت باکو تبعیت می کنند. این مسئولیت رسانه های مستقل در جهان درباره جمهوری آذربایجان را دوچندان می کند.

- ادعاهای جمهوری آذربایجان در قبال ایران تا چه اندازه می تواند مصداق واقعی داشته باشد؟

حشمتی: بر خلاف ادعاهای برخی از محافل باکو، هیچ تهدیدی از ایران متوجه جمهوری آذربایجان نیست و ایران پیشرفت جمهوری آذربایجان را همچون پیشرفت خود می داند. در این زمینه شاهد بودیم که رئیس جمهوری ایران در حاشیه اجلاس «داووس» با همتای خود از جمهوری آذربایجان خود دیدار کرده و طی صحبت های رد و بدل شده بین دو طرف، دکتر روحانی به علی اف اطمینان خاطر می دهد که از جانب ایران هیچ خطری متوجه جمهوری آذربایجان  نیست و نخواهد بود.
تهران پیش تر نیز در عمل فقدان هرگونه خطری از جانب ایران برای جمهوری آذربایجان را به باکو ثابت کرده بود و طی سال های گذشته در بدترین و بحرانی ترین شرایطی که از سوی جمهوری آذربایجان برای جمهوری اسلامی ایجاد شده بود و علی رغم توانمندی و اقتدار ایران در نشان دادن واکنش، از هرگونه اقدام غیرمنطقی اجتناب کرده است.در همین چهار سال اخیر علیرغم مشی احترام آمیز و برادرانه تهران به باکو ، روابط باکو و تل آویو خیلی بیش از آنچه تصور می شود، گسترش پیدا کرده است و این نشان می دهد که رویکرد تعاملی تهران ، تاثیری در توقف  گرایشات باکو به سمت رژیم صهیونیستی نداشته است.

موضع ایران در مناقشه قره باغ تا چه میزان بر مناسبات جمهوری آذربایجان و رژیم صهیونیستی تاثیرگذار بوده است ؟

حشمتی: یکی از دروغ های بزرگی که در توجیه رویگردانی جمهوری آذربایجان از ایران مطرح می شود، عدم جانبداری ایران در جنگ قره باغ از باکو در قبال جدایی طلبان ارمنی است و اینکه این موضوع باعث شده، باکو به تهران به عنوان طرفی قابل اطمینان نگاه نکند.در حالی که باید تاکید کرد که بر اساس مستندات موجود، ایران در این جنگ از هیچ کمکی به جمهوری آذربایجان دریغ نکرده، این موضوعی است که «محسن رضایی»، فرمانده پیشین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز  طی مصاحبه ای که در اردبیل داشت، صراحتا به آن اشاره کرد.
حتی در برهه ای از جنگ قره باغ، وقتی نیروهای جمهوری آذربایجان به شکلی جدی از سوی جدایی طلبان ارمنی در معرض خطر قرار می گیرند، ایران به اقدامات عملی و مستقیم در حمایت از جمهوری آذربایجان دست می زند . علاوه بر این ها، مستنداتی وجود دارد که نشان می دهد از بابت کمک های مختلف تهران به جمهوری آذربایجان طی جنگ قره باغ، باکو همچنان۴۰ میلیون دلار به ایران بدهکار است که تاکنون  پرداخت نشده است.
نکته مهمی که در تحولات جنگ قره باغ باید مورد توجه قرار گیرد و باکو تلاش کرده، به آن پرداخته نشود، موضوع فروش منطقه راهبردی «شوشا» به ارمنستان است. مستندات این معامله هم توسط فعالان جمهوری آذربایجان  در خارج ارائه شده و در دسترس است، بنابراین اتهاماتی که باکو در این زمینه به تهران وارد     می کند، تنها یک ادعا برای فرافکنی است. سال گذشته در شبکه های مجازی فیلمی از آموزش نیروهای جمهوری آذربایجان توسط ایران در طی جنگ قره باغ منتشر شد. طبیعتا اسناد دیگری نیز در این زمینه وجود دارد. اتفاقا این رژیم صهیونیستی بوده که به جدایی طلبان ارمنی کمک های نظامی و تسلیحاتی کرده و این موضوع طی غنمیت هایی که از نیروهای ارمنی در این جنگ گرفته شد، برملا گردید. اما، باکو از سکوت تهران در این مقوله استفاده کرده و آن را تبدیل به مطالبه کرده، لذا به نظر می رسدرسانه ها برای دفاع از مظلومیت ایران و اجحافی که در حق این کشور صورت گرفته، اقدام به افشاگری کنند که البته نام آن را نباید افشاگری، بلکه تبیین حقایق باید گذاشت.
مستندات فراوانی در این خصوص وجود دارد که علیرغم انتشار، بسیادگی از کنار آنها عبور شده است . از جمله فیلمی که در آن حیدر علی اف در سخنانی تاکید می کند که اگر کمک های تهران نبود، نخجوان با یک فاجعه بشری مواجه می شد.
ادعای واهی حمایت ایران از ارمنستان در جنگ قره باغ،  صرف نظر از اینکه موجب تقابل بین دو دولت شده، بر دیدگاه مردمی جمهوری آذربایجان  هم تاثیر منفی گذاشته و موجب تربیت نسلی ضد ایرانی در مردم این کشور شده است. اگر نگاهی گذرا به کتاب های درسی تاریخ جمهوری آذربایجان در تمام مقاطع تحصیلی بیاندازیم، می بینیم که در تمام این کتاب ها از ایران با عنوان ایران متجاوز، ایران اشغالگر، ایران غاصب و عباراتی مشابه آن یاد شده، این بدین معناست که دولت جمهوری آذربایجان با همدستی رژیم صهیونیستی از زمان آغاز آموزش کودکان در سنین پایین، نفرت از ایران را در دل کودکان پرورش می دهند تا آنان را به دشمنان آتی ایران تبدیل کنند.

آیا تفاوتی در ویژگی ها و رسوم تشیع در ایران با تشیع در جمهوری آذربایجان وجود دارد ؟

حشمتی: برخی از محافل اینگونه القاء می کنند که اگرچه اکثریت مردم جمهوری آذربایجان مانند ما شیعی هستند، اما تشیع آنها با تشیع مردم ایران تفاوت بسیار دارد. این برداشت نادرستی است. درست است که دولت لائیک جمهوری آذربایجان و متولی رسمی مذهب تشیع در این کشور یعنی اداره مسلمانان قفقاز، برداشتی منطبق بر لائیسم و حیدریسم از تشیع ارایه می دهند، اما بدنه جامعه و بخصوص قشر دیندار شیعیان جمهوری آذربایجان در عقاید و اعمال هیچ تفاوتی با برادران شیعه ایرانی خود ندارند. به همین علت است که نظام لائیک جمهوری آذربایجان برای جدایی انداختن میان مردم شیعه این کشور با ایران، برداشتی نادرست و تحریف آمیز از تشیع ارائه می دهد. مثلا در کتاب های درسی دولت لائیک جمهوری آذربایجان ادعا شده است که تشیع عامل افتراق در اسلام بوده است.
پس از آنکه در جریان انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۳ و پارلمانی ۲۰۰۵ آشکار شد اسلامگرایان وزنه مهمی در عرصه سیاسی جمهوری آذربایجان هستند دولت لائیک باکو با هدایت فکری مستشاران صهیونیستی، اقدامات خود برای تضعیف تشیع را تشدید کرد .  
- با وجود پالس های مثبتی که مکررا از جانب تهران برای باکو ارسال می شود، چرا حجم مبادلات تجاری ایران و جمهوری آذربایجان از ۵۰۰ میلون دلار فراتر نمی رود؟

دکتر کاظمی: پاسخ روشن است چون آمریکا و رژیم صهیونیستی در جمهوری آذربایجان نفوذ کرده اند و آنها این رویکرد را دارند که سطح مبادلات تجاری ایران و جمهوری آذربایجان ، باید در حد کنترل شده ای حفظ شود؛ بعبارت دیگر نباید از سطح پانصد میلیون دلار افزایش یابد . اگر در ماه های اخیر تغییراتی در رویکرد اقتصادی جمهوری آذربایجان نسبت به ایران مشاهده شده و فضا اندکی بازتر شده، یکی به دلیل محدودیت هایی است که در حوزه انرژی باکو در این اواخر با آن مواجه شده و موجب کاهش بودجه این کشور گردیده است.
 ضمن اینکه این دیدگاه هم وجود دارد که طرح دشمنان برای نفوذ (اقتصادی) در ایران در پس از برجام -که مقام معظم رهبری نیز نسبت به آن هشدار داده اند-  بطور جدی مطرح است. بالطبع نباید انتظار داشت، این نفوذ مستقیما از سوی کشورهایی که آشکارا عناد با ایران دارند، اجراء گردد، چون در چنین حالتی مسلما جمهوری اسلامی در قبال آن جبهه گیری خواهد کرد. بنظر می رسد چنین نفوذی از کانالی و با واسطه ای صورت می گیرد که انتظارش نمی رود مانند جمهوری آذربایجان که ما همواره به اندک بودن حجم مناسبات اقتصادی با آن اعتراض داشته ایم. ممکن است این احتمال دور از ذهن تلقی شود، اما با توجه به روند ها و رویکردهایی که از جمهوری آذربایجان در قبال ایران طی سال های گذشته شاهد آن بودیم، منطق حکم می کند چنین احتمالی را هم در نظر داشته باشیم.
در پایان تاکید روی این نکته ضرورت دارد که به دلایلی که ذکر شد ، اهمیت دارد رسانه های کشورمان در اخبار و تحلیل های خود توجه  بیشتری به تحولات جمهوری آذربایجان و قفقاز داشته باشند.


منبع: مشرق نیوز


کد مطلب: 17953

آدرس مطلب :
https://www.ccsi.ir/fa/news/17953/12-راهبرد-ضد-ایرانی-صهیونیست-ها-جمهوری-آذربایجان

قفقاز
  https://www.ccsi.ir