روابط ایران و ترکمنستان در دوره اخیر، نمایشی از قبضوبسطهای متناوب بوده است. افتتاح راهآهن ۹۲۰ کیلومتری قزاقستان ـ ترکمنستان ـ ایران در سال 1393 بهعنوان کریدور ریلی شمالی ـ جنوبی شرق دریای خزر که نزدیک به 700 کیلومتر آن در خاک ترکمنستان واقع شده است، امیدهای بسیاری را برای توسعه بیش از پیش همکاری ایران با این همسایه شمالی ایجاد کرد. نمایشگاههای متنوعی با هدف معرفی ظرفیتهای اقتصادی و خدماتی ایران در ترکمنستان برپا شده و ایران نیز میزبان طرف ترکمنی در برخی نمایشگاههای خود بود. دیدار بردی محمداف، رئیسجمهور ترکمنستان با رهبر و ریاستجمهوری ایران نیز، تأکید دوبارهای بود بر اهمیت روابط بین دو کشور. دعوت از وزیر دفاع ایران و بررسی فرصتهای همکاری دفاعی در مبارزه با تروریسم نیز یکی دیگر از فرازهای تعاملات بین ایران و ترکمنستان محسوب میشود. با وجود این، نمونههای مذکور، گویای تمام جوانب روابط فیمابین نبوده و میبایست به برخی چالشها نیز اشاره شود.
بروز برخی اختلافها در دریای خزر، کارشکنی در عبور و مرور مسیرهای ترانزیتی و اقدام ناگهانی در قطع کردن گاز صادراتی به ایران که به ترتیب موجب تنش محدود در روابط بین دو کشور، اختلال در سیستم حملونقل بار در مرزهای باجگیران، اینچهبرون و سایر مرزهای مشترک و در نهایت، ایجاد مشقت برای ساکنان استانهای مصرفکننده گاز ترکمنستان و حتی ایجاد دشواریهایی برای دولت در تأمین گاز این مناطق شد، نمونههایی است که در بررسی سیر روابط ایران و ترکمنستان در دوره اخیر، غیر قابل چشمپوشی است. با وجود این، در همین دوره ترکمنستان بیشترین مراودات تجارت خارجی ایران با آسیای مرکزی را به خود اختصاص داده است. بنا بر برخی آمارها، 7/3 میلیارد دلار از مجموع 5 میلیارد دلار تجارت ایران با آسیای مرکزی، مربوط به ترکمنستان بوده است.
روابط ایران و ترکمنستان از پویشهای سطح منطقهای و بینالمللی نیز بیتأثیر نمانده است. در سطح منطقهای شاید مهمترین عامل مؤثر وضعیت افغانستان است. علاوه بر آن، مناسبات بین کشورهای آسیای مرکزی و سازوکارهای اقتصادی و امنیتی حاضر در این منطقه نیز تأثیرگذار بوده است. وضعیت امنیتی افغانستان و تحولات مربوط به ظهور و افول جریانات افراطگرا و تروریستی در این کشور، از آنجا که یکی از مسیرهای تجاری جنوبی پیش روی ترکمنستان، افغانستان است، بر کم و کیف روابط با ایران بیتأثیر نیست. بازتعریف مسیرهای سنتی مبادلات تجاری در منطقه، اعم از مسیرهای تاجیکی و ازبکی نیز بر امنیت بازرگانی خارجی ترکمنستان مؤثر است که در مجموع، بر کاهش و یا افزایش وزن ژئوپلیتیکی ایران بهعنوان فراهم آورنده حاشیه امن تجارت خارجی این همسایه شمال شرقی، تأثیر میگذارد. در سطح بینالمللی نیز، توسعه استراتژی آسیایی چین و نگاه ویژه به منطقه آسیای مرکزی، به ویژه در بخش تأمین نیازهای انرژی و تبدیل شدن به بزرگترین خریدار منابع هیدروکربنی این کشورها از یک سو و حضور محسوس ایالات متحده در قالب سازوکارهایی مانند 5 + 1 (پنج کشور آسیای مرکزی به علاوه آمریکا) از سوی دیگر، همه، بر حدود و ثغور نقشآفرینی ایران در این منطقه و تعریف جایگاه ایران در چشمانداز استراژیهای کلان این کشورها نقشآفرین است. بازخیزش روسیه برای حضور مؤثرتر در آسیای مرکزی و حتی بازیگری در تحولات افغانستان، خود عامل مهم دیگری است که نمیتوان از آن چشم پوشید.
با تمام این اوصاف و بهرغم چالشهای مذکور، سفر اخیر (فروردین 1396) وزیر امور خارجه ایران به عشقآباد، مهم است. دیدار مقامات دو کشور در حاشیه نشست سران اکو در اسلامآباد (اسفند 1395)، دعوت دوباره از بخشهای اقتصادی ایران برای مشارکت در نمایشگاههای ترکمنستان، افزایش شمار تماسهای مقامات و ابراز علاقمندی سران دو کشور برای احیا و گسترش روابط بین دو همسایه، نویدبخش ورق خوردن صفحات تازهای در روابط دوجانبه ایران و ترکمنستان است. اما دلیل این چرخشها در رفتار سیاست خارجی ترکمنستان چیست و علل فراز و فرودهای دورهای رفتار این کشور به ویژه در قبال ایران کدام است؟
نخستین ترس بزرگ ترکمنستان در سالهای پس از استقلال، تداوم سیطره روسیه و تعیینکنندگی مسکو در مقدرات اقتصادی این کشور بود. بنابراین، چندگانهسازی مسیرهای انتقال انرژی و کاستن وابستگی به مسیرهای روسی در سرلوحه برنامههای ترکمنستان قرار گرفت. تاسیس مسیر ایران (کرپجه ـ کردکوی) در دهه 1990، تلاش برای عملیاتی کردن مسیرهای ترانس خزر و خط لوله تاپی (TAPI) در این راستا بود. اما تا نزدیک به دو دهه پس از استقلال و احداث مسیر شرقی به سمت چین، سایه وابستگی به مسیرهای روسی همچنان باقی ماند. با ورود چین، از بار سنگین روسیه کاسته شد اما مدتی نگذشت که خود چین نیز، ترسهایی را در دل رهبران منطقه برانگیخت. این بار، برنامهریزیهای جدیدی برای کاستن از نقش تعیینکننده مسیرهای چینی به دغدغه جدید این کشورها، به ویژه برای ترکمنستان تبدیل شد. در ادامه، تلاشهای مشخصتری برای عملیاتی کردن تاپی و مسیر غربی از دریای خزر صورت گرفت. اما این مسیرها نیز مشکلات خاص خود را داشتهاند. تاپی، با دیوار بلند ناامنی در افغانستان و بیثباتی در روابط پاکستان و هند روبرو است و ترانس خزر نیز، علاوه بر تأثیرگذاری وضعیت رژیم حقوقی خزر و مناسبات قدرتها در قفقاز جنوبی، مشکلات فنی ـ مهندسی و نیز مسائل زیست محیطی این دریا را پیش روی خود دارد. مسیر روسی نیز همچنان نامطلوب است و به نظر میرسد روسیه نیز رغبتی برای احیای این بخش از روابط با ترکمنها ندارد. در این وضعیت، بازهم تنها گزینه سهلالوصول که پیش روی ترکمنستان است، مسیر ایرانی است که با مزیتهای ژئواکونومیک و ویژگیهای ژئوپلیتیک خاص خود، از چشمانداز تامینکنندگی امنیت صادرات انرژی توجیهپذیر بوده و در چارچوب عقلانیت اقتصادی، غیر قابل چشمپوشی است.
بنابراین، خیزهای اخیر ترکمنستان برای ترمیم روابط و گسترش تعاملات سیاسی و اقتصادی با ایران، علاوه بر ابتکار عمل دستگاه سیاست خارجی و کارآمدی نسبی سیاستهای منطقهای در حوزه شمال شرقی، متأثر از وضعیت گریزناپذیری ژئوپلیتیک ترکمنستان و اهمیت مسئله امنیت صادرات انرژی برای این کشور است. فارغ از رفتارهای غیرقابل پیشبینی گاه و بیگاه این همسایه شمال شرقی، به نظر میرسد که ترکمنستان هیچگاه قادر نخواهد بود از مزیتهایی که ایران ارائه میکند چشم پوشیده و برای مدتی طولانی نسبت به جغرافیای غیر قابل تغییر خود بیتفاوت باشد. این گریزناپذیری ژئوپلیتیک، نه تنها در بحث صادرات انرژی و مسیرهای انتقال، بلکه، احتمالا در همکاریهای امنیتی و انتظامی مانند مقابله با تروریسم و مبارزه با قاچاق مواد مخدر و سایر جرایم سازمانیافته نیز خود را نشان خواهد داد. نیازی به تصریح نیست که این وضعیت، فرصتهای جدیدی را برای سیاست خارجی و منطقهای جمهوری اسلامی ایران فراهم خواهد کرد.
*پژوهشگر مسائل آسیای مرکزی
منبع: همشهری دیپلماتیک، نشریه سیاسی ـ تحلیلی، دوره جدید، شماره 98، اردیبهشت و خرداد 1396، ص 57-56.