آمریکا بخش بزرگی از بازیاش در سوریه را باخته است، سیاست واشنگتن بیثباتسازی در آسیای مرکزی در دوره انتقال قدرت است
گفتوگوی حاضر با تحلیلگر روسیهای حوزه سیاست خارجی، ولادیمیر یفسییف درباره مسایل خاورمیانه و آسیای مرکزی در دوشنبه 22 آذرماه 1395 انجام شده است و در شماره دیماه 1395 ماهنامه همشهری دیپلماتیک منتشر شده است.
ولادیمیر یفسییف (Vladimir Yevseyev) یکی از تحلیلگران شاخص مسایل خاورمیانه و حوزه مشترکالمنافع (CIS) در روسیه است.
مشاغل فعلی وی عبارت است از: معاونت انستیتو کشورهای مشترکالمنافع، ریاست بخش همگرایی اوراسیایی و سازمان همکاری شانگهای انستیتو کشورهای مشترکالمنافع، ریاست مرکز تحقیقات سیاست عمومی روسیه.
مشاغل سابق ولادیمیر یفسییف عبارت بوده است از: دستیار معاون دومای روسیه و رئیس کمیته دفاعی دومای دولتی، نیکلای بزبوروداف (Nikolay Bezborodov) از 2004 تا 2007 و مدیر بخش برنامه منع گسترش سلاحهای هستهای در مرکز کارنگی مسکو از 2004 تا 2006.
* نظر شما در مورد تحولات میدانی در سوریه بهویژه با توجه به آزادسازی حلب چیست؟
یفسییف: به نظر من در سوریه وضعیت در مجموع به نفع ایران و روسیه تغییر کرده است، البته این بدان معنا نیست که کلیه شرایط در جهت مطلوب قرار دارد. برای مثال وضعیت پالمیرا نشان داد که داعش کماکان قدرت مانور و جنگندگی دارد. چنانکه مثلا وقتی نیروهای حاضر در پالمیرا به جبهه نبرد حلب انتقال داده میشوند داعش موفق میشود پالمیرا را مجددا اشغال کند. این یک مثال است از وضعیتی که میتواند مشکلساز شود و نشانگر این است که با کمبود نیرو مواجه هستیم. در مورد چشماندازِ پس از آزادسازی حلب، از دید من عمدهی جهتگیری ارتش سوریه به سمت مناطق واقع در غرب حلب خواهد بود و اولویت، پاکسازی استان حلب از افراطگرایان مسلح خواهد بود. بهعلاوه تخلیه استانهای حماه و لاذقیه با هدف محاصره افراطگرایان در ادلب، که مطلوبی استراتژیک است، دنبال خواهد شد. باید دالانی که غوطه را به ادلب متصل میسازد قطع شود و با قطع ارتباط میان افراطگرایان، باید آنها را به سوی ادلب رانده و با مجتمع کردن آنها در ادلب، آنها را به سوی ترکیه راند. از منظر من میتوان با ترکیه توافق کرد که این افراد را به اروپا روانه کند و بدین شکل اروپا هدیهای از روسیه و ایران و ترکیه دریافت خواهد کرد که مشتمل بر افراطگرایان و خانوادههای آنها خواهد بود و البته این خانوادهها خود معضلی خواهند بود. نباید از خاطر برد که فرزندان آن خانوادهها، فرزندان افراطگرایان هستند! بدین شکل مشکلات به سوی اروپا شیفت خواهد شد.
* کدام مناطق سوریه عرصه همکاریهای ممکن میان روسیه و ایالات متحده در دولت ترامپ خواهند بود؟
یفسییف: در شمال و غرب سوریه همکاریای میان امریکا و روسیه وجود نخواهد داشت. به نظر میرسد که شرق و تاکید میکنم نه غرب سوریه! با محوریت جنگ با داعش و تسلط بر رقه محل همکاری طرفین خواهد بود. در حوزه جنوب نیز به نظر نمیرسد که در شرایط کنونی زمینهای برای همکاری وجود داشته باشد. در جنوب، لبنان فعال است و ما هم منابعی داریم. در جنوب میتوان به دستیابی به نوعی سازش امیدوار بود. باید توجه داشت که برای مثال در حلب صرفا راهِ حل، نظامی است اما در مناطق جنوبی سوریه میتوان احتمال مصالحه را در نظر گرفت. از منظر من اگر روند تحولات بهصورت مثبت پیش برود ما شمال و غرب سوریه را از افراطگرایان پاکسازی خواهیم کرد. در واقع ایالات متحده و متحدان آن شمال سوریه را از دست دادهاند. ما باید بر غوطه در نزدیکی دمشق مسلط شویم. پاکسازی دوما در نزدیکی دمشق اولویت دارد و تسلط کامل بر غوطه و تخلیه آن از افراطگرایان یک ضرورت است. پس از پاکسازی استان دمشق از افراطگرایان میتوان در مورد اینکه به چه صورت به مسایل جنوب سوریه پرداخته شود صحبت نمود. در آن صورت وضعیت در جنوب بهتر خواهد شد و نوبت به تعیین تکلیف داعش خواهد رسید که عرصهی همکاری روسیه با ایالات متحده و البته نه ایران خواهد بود. ایران در پشت صحنه به ایفای نقش خواهد پرداخت. این سناریویی است که در مورد رویدادهای پیشِرو در سوریه، اکنون پس از آزادسازی حلب و البته با توجه به روی کار آمدن دولت ترامپ در نظر دارم.
* در این بین ماجرای داعش در عراق و فرآیند آزادسازی موصل را چگونه میبینید؟
یفسییف: توجه کنید که عراق مسألهی روسیه نیست، لذا نمیتوان انتظار فعال شدن روسیه در عراق را داشت. روسیه نمیتواند بین شیعه و سنی قرار بگیرد. برای روسیه یاری رساندن به بغداد و اربیل ایده خوبی است اما مسکو از ورود به درگیریهای عراق اجتناب میکند. دوباره تاکید میکنم که مسأله عراق مسأله روسیه نیست. البته عراق بر وضعیت سوریه اثرگذار است، بله. اما روسیه به نبرد در سوریه ادامه خواهد داد و همزمان تلاش خود را به اجتناب از ورود به درگیریهای عراق معطوف خواهد کرد. موصل مسألهی فدراسیون روسیه نیست.
* اما موصل در اشغال داعش است، همان گروهی که روسیه در سوریه با آن در حال نبرد است و دولت عراق و نیروهای مردمی در حال نبرد برای آزادسازی موصل هستند. آیا داعش در عراق و سوریه با هم متفاوت است؟
یفسییف: درست است اما نگاه روسیه به داعش محدود به قلمرو سوریه است. من تابستان امسال از اربیل دیدن کردم. به نظرم ایده کردستان بزرگ و امتداد آن تا دریای مدیترانه از طریق لاذقیه غیر واقعبینانه است. کردها متفرق هستند، کردهای سوریه با کردهای عراق فرق دارند. در کردستان عراق نیز شاهد تشتت هستیم، تقابل اربیل ـ سلیمانیه و بارزانی ـ طالبانی را در کردستان عراق شاهدیم، حال پرسش این است که چگونه میتوان از تحقق ایده کردستان بزرگ در حالیکه این قدر تشتت و تفرق میان کردها وجود دارد سخن گفت؟ به همین دلیل میگویم که ایده کردستان بزرگ غیرواقعبینانه است. در پایان دوباره تاکید میکنم که روسیه در عراق دخالت جدی نخواهد داشت.
* برویم به سراغ آسیای مرکزی، چشمانداز این منطقه را چگونه ارزیابی میکنید؟
یفسییف: در آسیای مرکزی مهمترین مسأله انتقال قدرت است. مشکلی که در حال حاضر مبتلابه ازبکستان است. شوکت میرضیایف اکنون رئیسجمهور ازبکستان شده است اما مسأله قدرت در این کشور کماکان بهطور کامل حل نشده است. ضرورت دارد که شوکت میرضیایف مشکلات با رستم عظیماف که اکنون در حصر به سر میبرد را حل کند. توجه داشته باشید که رستم عنایتاف، رئیس سرویس امنیتی ازبکستان همانند عظیماف از گروه تاشکند است و میرضیایف از گروه سمرقند است و دو گروه قدرتمند تاشکند و سمرقند در تعیین سرنوشت قدرت در ازبکستان بسیار تعیینکننده هستند. در ضمن میرضیایف کاملا ازبک نیست و دورگه ازبک ـ تاجیک است که برایش نقطه ضعف محسوب میشود و میتواند در بزنگاهها مشکلساز شود.
* با این اوصاف میرضیایف با عظیماف چه خواهد کرد؟
یفسییف: این احتمال وجود دارد که میرضیایف رستم عظیماف را به نخستوزیری منصوب کند که از دید من چنین تقسیم قدرتی نیز متضمن ثبات نخواهد بود. ما تجربه قرقیزستان را در چنین شرایطی و در پیادهسازی این الگو مشاهده کردهایم هنگامیکه باقییف رئیسجمهور و کولوف (Felix Kulov) نخستوزیر قرقیرستان بود. وضعیتی که بیش از یک و نیم سال دوام نیاورد و کولوف از قدرت به حاشیه رانده شد. نباید از خاطر ببریم که ازبکستان کشوری آسیایی است و ذاتا رهبری واحد را طلب میکند. به هر روی به نظر من در صورت تحقق یک مفاهمه کامل بین میرضیایف و عظیماف میتوان از احتمال برقراری ثبات واقعی در ازبکستان سخن گفت که البته یک شاید است.
* مولفه عنایتاف را در این میان اثرگذار نمیدانید؟
یفسییف: عنایتاف کماکان ریاست سرویس امنیتی را در اختیار دارد، وی مسن است و دیر یا زود از دنیا خواهد رفت اما پسران وی هستند و اینکه ماجرای پسران عنایتاف به کجا منتهی خواهد شد بسیار مهم است، از اینرو پرونده عنایتاف با مرگ وی بسته نخواهد شد. اما در شرایط فعلی مسأله ثبات در ازبکستان در گرو حل مسأله میرضیایف ـ عظیماف است.
* به نظر میرسد قزاقستان نیز آبستن تحولات مهمی است.
یفسییف: دقیقا. مسأله دیگر در آسیای مرکزی پرسش در مورد آیندهی قزاقستان بعد از نورسلطان نظربایف است. این پرونده از هماکنون باز است زیرا احتمالا نفر بعد از کریماف، نظربایف خواهد بود. این احتمال وجود دارد که ایالات متحده اقداماتی را برای ایجاد بیثباتی در قزاقستان صورت دهد. این بیثباتی میتواند در غرب قزاقستان و یا در آلماتی ظاهر شود اما کانالهای روسیه جلوی آنرا خواهند گرفت. جمهوری قزاقستان برای انتقال قدرت آماده شده است اما سیر وقایع در بزنگاهها کاملا قابل هدایت و یا مهار نیستند لذا روسیه در صورت ضرورت از نیروهای نظامی در قزاقستان استفاده خواهد کرد. در مجموع تاکید میکنم که روسیه ثبات در قزاقستان را تضمین خواهد کرد و از این منظر وضعیت آینده قزاقستان آنقدرها هم مبهم نمیباشد. شرایطِ کمابیش مشابهی نیز در تاجیکستان حاکم است. رحمان در حال زمینهسازی برای انتقال قدرت به فرزند خویش است. پرسش در مورد موضع نخبگان در قبال این برنامه است. موضعی که یکپارچه نیست. احتمالا در تاجیکستان مشکلاتی بروز کند اما واقعیت این است که تاجیکستان به لحاظ جغرافیایی از ما فاصله دارد. البته ما در آنجا پایگاه نظامی داریم اما اولویت قزاقستان برای روسیه بسیار بالاتر از تاجیکستان است. برای روسیه ایجاد ثبات در دو کشور یک ضرورت است: ازبکستان و قزاقستان. البته ما برای کمک به تاجیکستان و قرقیزستان نیز تلاش خواهیم کرد. در قبال ترکمنستان نیز سعی خواهیم کرد که این کشور را به ارتباط بیشتر با سازمان شانگهای و ورود به همگرایی اوراسیایی ترغیب کنیم، همین سیاست را در قبال جمهوری آذربایجان نیز دنبال میکنیم. در مجموع وضعیت کنونی خیلی بد نیست اما کاملا قابل تخمین نیست. برای مثال معلوم نیست که در ازبکستان آیا توازنی میان شوکت میرضیایف و رستم عظیماف برقرار خواهد شد و یا شاهد مواجهه و نزاع خواهیم بود؟ و یا معلوم نیست که رئیسجمهور بعدی قزاقستان چه کسی خواهد بود؟ البته من بر این باورم چنین عدم قطعیتهایی را میتوان مدیریت کرد. امیدوارم که روسیه و چین و دیگر شرکا، از جمله ایران، اهتمام خویش را به ثباتسازی در منطقه معطوف کنند. امریکاییها از نفوذشان در منطقه برای کاهش ثبات استفاده خواهند کرد. این گمانه جدی است که امریکاییها از ابزارهایشان در قزاقستان در این جهت بهرهبرداری کنند. باید تلاش شود که جلوی برنامههای احتمالی امریکا برای راهاندازی چیزی نظیر انقلاب رنگین در قزاقستان گرفته شود. متاسفانه ظرفیتهای پرشماری برای انقلاب رنگین در قزاقستان وجود دارد. ایالات متحده کنترل بخشی از رسانههای جمعی قزاقستان را در اختیار دارد و شمار زیادی سمن (NGO) در قزاقستان دارد، واشنگتن سفارت بسیار فعالی در نیز در آستانه دارد و البته برای قزاقستان سناریو نیز دارد.
* با این اوصاف احتمال تحقق سناریوهای ایالات متحده در قزاقستان آنقدرها هم ضعیف نیست.
یفسییف: البته! اما باید توجه داشت که امریکاییها در این مسیر مشکلات بزرگی هم دارند. یک مشکل عمدهشان این است که سناریوهای امریکاییها تکراری است، از اینرو حدس زدن آنها و ممانعت از تحقق آنها زیاد دشوار نیست. سناریوهای امریکاییها تاکنون خیلی خلاقانه نبوده است، البته شاید سناریوهای ترامپ خلاقانه باشد. به هر روی تا پیش از ترامپ که سناریوهای آنها غیر قابل حدس زدن نبوده است و در نتیجه فعالیتهای سفارتخانه امریکا در قزاقستان تاکنون پیشبینی و خنثی شده است. طبعا به نظر نمیرسد که راهاندازی انقلاب رنگین در قزاقستان از این بعد هم ایده مناسبی برای امریکاییها باشد. به هر حال روسیه آماده خنثیسازی هرگونه بیثباتی در قزاقستان است. یادآوری میکنم که در مقایسه با قزاقستان، وضعیت ازبکستان بهتر خواهد بود. اما رقابت میان گروه تاشکندیها و گروه سمرقندیها بر وضعیت این کشور تاثیرگذار خواهد بود و همانطور که پیشتر گفتم در صورت انتصاب رستم عظیماف به نخستوزیری، پایایی توزیع قدرت میان عظیمافِ نخستوزیر و میرضیایفِ رئیسجمهور برای این کشور سرنوشتساز خواهد بود.
* مولفه خانواده کریماف، گلناره و لولا و همچنین پسر گلناره، اسلام مقصودی (کریماف)، که موضعگیری وی در 23 نوامبر 2016 در رد شایعات مربوط به مرگ مادرش خبرساز شد، را در تحولات سیاسی ازبکستان چگونه ارزیابی میکنید؟
یفسییف: از نظر من آنها تاثیر جدی ندارند اما میتوانند بهمنزلهی کارتهایی برای بازی مورد استفاده قرار گیرند. برای مثال ایالات متحده در صورت ضرورت از کارت تبت در مناسباتش با چین بهره میجوید، از این منظر احتمال دارد که امریکاییها در الگویی مشابه از کارت گلناره و یا پسرش برای پیشبرد منافع خویش در ازبکستان استفاده کنند، اما گلناره و یا پسرش برای ایجاد بیثباتی در ازبکستان کافی نیستند. واقعیت این است که و لو از این کارتها برای کلید زدن بیثباتی در ازبکستان استفاده شود اما برای ادامهی بیثباتی، پیشرانی در این کشور وجود ندارد، در ازبکستان اپوزیسیون موثر و متشکل وجود ندارد. اپوزیسیون مدنی در خارج از کشور به سر میبرند. یکی از دوستانم از من پرسید که اپوزیسیون ازبکستان چند نفرند؟ پاسخ دادم که 35 نفر! اپوزیسیون اسلامگرا چند نفرند؟ بین 8 تا 10 هزار نفر. کجا هستند؟ در خارج از ازبکستان پراکندهاند. مشاهده میکنیم که اپوزیسیون فعال در داخل ازبکستان حضور ندارد و رسانههای جمعی مستقل در این کشور وجود ندارند، در نتیجه زمینهای برای بیثباتسازی موجود نیست! اجازه دهید که به زبان مطایبه بگویم که در ازبکستان شرایط با ثبات خواهد بود زیرا دموکراسی وجود ندارد و مشکلی هم برای مردم پیش نخواهد آمد!
* در مورد قزاقستان چه؟
یفسییف: وضعیت قزاقستان قدری متفاوت خواهد بود زیرا در این کشور دموکراسی بیشتری وجود دارد.
* آیا دریغه نظربایوا، دختر ارشد نورسلطان نظربایف شانسی برای دستیابی به کرسی پدرش دارد؟
یفسییف: این احتمال ضعیف است. بیشتر تحلیلگران بر این باورند که جانشین نظربایف نه از خانواده وی بلکه یکی از دولتمردان قزاقستان خواهد بود. به نظر میرسد که نخستوزیر سابق قزاقستان که اکنون رئیس سرویس امنیتی این کشور است [کریم ماسیماف (Karim Massimov)، نخستوزیر قزاقستان در دو دوره از 10 ژانویه 2007 تا 24 سپتامبر 2012 و 2 آوریل 2014 تا 8 سپتامبر 2016، وی در فاصله دور اول و دوم نخستوزیریاش رئیس اداره اجرایی نهاد ریاست جمهوری قزاقستان بوده است. وی در حال حاضر رئیس کمیته امنیت ملی جمهوری قزاقستان (NSC) است] در روند انتقال قدرت در قزاقستان نقش کلیدی ایفا خواهد کرد که یکی از اهداف آن تامین امنیت خانواده نظربایف است.
* به نظر میرسد که از دیدگاه شما افراطگرایی اسلامی در آسیای مرکزی تهدیدی جدی نیست. آیا این ارزیابی درست است؟
یفسییف: به نظر من افراطگرایی اسلامی در آسیای مرکزی برای بیثباتسازی در این منطقه کفایت نمیکند اما شاید در فرآیندهای انتقال قدرت مورد استفاده قرار گیرد که البته جلو آن سد خواهد شد، لذا انتظار موفقیت آن نمیرود، اما احتمال بازیگری و اثرگذاری آن هست. در مورد قزاقستان همانطور که پیشتر اشاره کردم کانونهای مستعد بیثباتی در این کشور منطقهای هستند. یکی در غرب و دیگری در جنوب قزاقستان که شامل آلماتی میشود. مشکل در آلماتی ناشی از حضور پرشمار گروههای تبهکار و همچنین افراطگرایان اسلامی است اما یادآوری میکنم که روسیه به همراه چین از ظرفیتها و آمادگی کافی برای دفع تحرکات آنها برخوردار هستند.
گفتوگو از سیدمهدی حسینی تقیآباد
منبع: همشهری دیپلماتیک، ماهنامه سیاسی ـ تحلیلی، شماره 95، دیماه 1395، ص 48-46.