هر چه اطلاع رسانی توسط رسانه ها دقیق تر، مستقل تر و پررونق تر باشد، به همان اندازه در تصمیم گیری اهل سیاست و سران دولتها تأثیر می گذارد، عکس آن نیز صادق است، هرچه اخبار و اطلاعات غیردقیق و غیرمستقل باشد، تأثیری منفی و تخریبی در سرنوشت ملت ها و دولت ها و حتی اشخاص خواهد داشت. یکی از شاخصه های عصر ما که عصر اطلاعات است، تأثیر در هدایت افکار عمومی یعنی جنگ نرم می باشد که به نوعی بر جنگ سخت ترجیح دارد و امروز رسانه ها ابزار جنگ نرم شده اند. دنیز: با توجه به فرا رسیدن روز خبرنگار در کشورمان ایران شما نقش رسانه ها را در ایجاد و گسترش مناسبات بین دو کشور همسایه ایران و جمهوری آذربایجان چگونه میبینید؟ پاکآیین: بنده این روز مهم تاریخی را به شما و همه اهل رسانه و روزنامه نگاران عزیز کشورمان تبریک گویم و یاد خبرنگار شهید زنده یاد صارمی و دیپلماتهای شهید ایرانی را که در مزار شریف افغانستان به دست تروریستهای طالبان به شهادت رسیدند، گرامی می دارم. میدانیم که عصر فعلی، عصر اطلاعات است و نشر اطلاعات در مسیر تحقّق اهداف مهم کشورها و دولت هاست. لذا هرچه اطلاع رسانی توسط رسانه ها دقیقتر، مستقلتر و پررونقتر باشد، به همان اندازه در تصمیم گیری اهل سیاست و سران دولتها تأثیر میگذارد، عکس آن نیز صادق است، هرچه اخبار و اطلاعات غیردقیق و غیرمستقل باشد، تأثیری منفی و تخریبی در سرنوشت ملتها و دولتها و حتی اشخاص خواهد داشت. یکی از شاخصه های عصر ما که عصر اطلاعات است، تأثیر در هدایت افکار عمومی یعنی جنگ نرم میباشد که به نوعی بر جنگ سخت ترجیح دارد و امروز رسانه ها ابزار جنگ نرم شدهاند. دنیز: میزان بهره گیری قدرتهای بزرگ از توانمندی رسانه ها را چگونه ارزیابی میکنید؟ پاکآیین: امروز رسانه ها زمینه ساز تحقق اهداف سیاسی و نظامی و اقتصادی و فرهنگی دولتهاهستند؛ قدرتهای بزرگ هم برای اینکه افکار عمومی دنیا را با خود همراه کنند، تلاش میکنند ابزار جنگ نرم یعنی رسانه ها را در اختیار خود بگیرند. برای مثال آمریکا قبل از حمله به افغانستان، توانست از طریق رسانه ها و مطبوعات، افکار عمومی را در موضوع ساختگی 11 سپتامبر 2001 با خود همراه نماید و با طرح موضوع مبارزه با تروریسم در رسانه ها، افکار عمومی آمریکاییها از تصمیم دولت جورج بوش در هجوم نظامی به افغانستان استقبال کردند. گرچه اصل موضوع 11 سپتامبر صحنه سازی و نمایش بود، ولی دولت آمریکا به اهداف سیاسی خود دست یافت. اما در عراق موفق نشد به اهدافش دست یابد چون نتوانست افکار عمومی را با خود همراه کند، نتوانست مطبوعات و رسانه ها را در اختیار خود بگیرد یعنی موفق نشد ثابت کند که عراق بمب هسته ای دارد، و چون رسانه های مستقل با او همگامی نکردند، افکار عمومی هم با او همراه نشد. بعدها هم افشای زندانهای گوانتاناما و ابوغریب و ... توسط رسانه های مستقل، آمریکا را در رسیدن به اهدافش در عراق ناکام گذاشت و مجبور شد عراق را ترک کند. بنابراین رسانه ها قویترین ابزار جنگ نرم و تسخیر دژهای افکار و دلهای عموم مردم هستند که دولتها و قدرتهای بزرگ سعی میکنند از این طریق، قبل از همه چیز در جنگ نرم پیروز شوند. دنیز: از دیدگاه شما نقش رسانه ها در منطقه و تحقق اهداف سیاسی دولتهای منطقه چیست؟ پاکآیین: ببینید وقتی من به عنوان سفیر ایران در سال 2012 (مهر 1391) به جمهوری آذربایجان آمدم، برخی رسانه های دو کشور نقش مهم و سازنده و مستقل خود را به نحو احسن ایفا نمیکردند، و رسانه های فرامنطقه ای و صهیونیستی افکار عمومی منطقه را شکل میدادند و برخی رسانه های منطقه ای و محلی به شکل داوطلبانه در مسیر آنها قرار گرفته بودند، رسانه های صهیونیستی و وابسته به آمریکا همواره تلاش میکردند دولتها و ملتهای همسایه را از جمهوری اسلامی ایران دور کنند. اسراییل درچنین شرایطی با ترفندهای رسانهای و دیپلماسی عمومی، مناسبات ایران و آذربایجان را تخریب میکرد و رسانه های محلی را در مسیر تحقق اهداف خود در منطقه با خود همراه کرده بود. برای مثال روابط نظامی و تسلیحاتی خود با آذربایجان را از طریق رسانه ها بزرگتر و غیرواقعی تر نشان میداد و تهدید نظامی علیه ایران را با تبلیغات رسانه ها بزرگتر مطرح می کرد تا افکار عمومی را تحت تأثیر قرار دهد. گرچه دولت آذربایجان میگفت ما اجازه نمیدهیم کسی از خاک ما علیه ایران دست به اقدام نظامی بزند، ولی افکار عمومی از تبلیغات رسانه ای صهیونیستها متأثر میشد و در ایران نیز قدرت اسرائیل را چندین برابر بزرگتر از آنچه هست مطرح میکردند؛ در نتیجه رسانه های ما آذربایجان را به عنوان تهدید تلقی میکردند. مجموع این مسائل که ریشه در دیپلماسی رسانه ای و تبلیغی رژیم صهیونیستی داشت، باعث میشد روابط ایران و جمهوری آذربایجان سرد شود. دنیز: برگزاری برنامه مسابقات موسیقی اروپایی (یورو ویژن) سال 2012 در باکو هم باعث سردی روابط شد، ظاهراً چندان هم با رسانه ها مرتبط نبود؟ پاکآیین: چرا، در آن برنامه هم شیطنت رسانه های اروپا باعث بروز تنش در روابط شدند، چون یکی از انجمن های همجنسگرا در اروپا اعلام کرد که قصد دارد در جریان مسابقات موسیقی یورو ویژن، رژه ای از همجنسگراها در باکو راه بیندازد که البته خود دولت آذربایجان این خبر را تأیید نکرد. اما رسانه های اروپایی این موضوع را تکرار و بزرگنمائی کردند. پدیده همجنسگرایی یکی از منفورترین پدیده ها در نظر آذری هاست و اراده ای برای انجام رژه همجنسگراها در باکو وجود نداشت. اصلاً یکی از شرایط عضویت آذربایجان در اتحادیه اروپا، مجوز فعالیت همجنسگرایان در این کشور است که مقامات آذری آن را قبول نکرده اند و موضوع رژه همجنسگراها را هم دولت آذربایجان ردّ کرد، ولی اروپاییها موضوع را در بوق و کرنای رسانه ها گذاشتند که باعث شد رسانه های ایران هم متاثر شده و این خبر را اشاعه دهند، از طرفی برخی روحانیون محترم در ایران نسبت به اجرای این برنامه در کشور شیعی آذربایجان، نگران و حساس شدند و نهایتا مردم متدین ناراضی شده و تجمعاتی اعتراضآمیز در مقابل سرکنسولگری آذربایجان در تبریز انجام دادند. متقابلاً تجمعی از سوی آذری ها در جلو سفارت ایران در باکو رخ داد که همه اینها ناشی از ترفندهای رسانه ای غرب بود تا شکاف سیاسی بین ایران و جمهوری آذربایجان را بیشتر کنند و متأسفانه موفق هم شدند. دنیز: آیا تحرکات ضد ایرانی گروههای قومیت گرا در جمهوری آذربایجان و امکان بروز و ظهور و فعالیت آنها در این کشور، به نوعی اهرم فشار علیه ایران و تشویش اذهان عمومی بر ضد جمهوری اسلامی نیست؟ پاکآیین: گروهکهای قومیت گرا در جمهوری آذربایجان نه جایگاه دولتی و سیاسی دارند نه پایگاه مردمی؛ آنها مخالف دولت آذربایجان هم هستند. دولت آذربایجان از آنها علیه ایران نه بهره سیاسی میبرد، نه استفاده ابزاری و نه از آنها حمایت میکند، بلکه فعالیت آنها را هم ممنوع کرده است. حتی بعد از سفر آقای دکتر روحانی به جمهوری آذربایجان، هر دو طرف، فعالیت گروه های مخالف دو کشور را در کشورشان ممنوع کردند. جالب است بدانید که اخیراً در درون گروهک های قومیت گرای مخالف ایران در آذربایجان، اختلاف و رسوایی بزرگی پیدا شده و خودشان آمدند و افشا کردند که رهبرانشان پول هایی را که از سناتورهای آمریکایی گرفته بودند، در بین اعضایشان درست تقسیم نکرده اند. دنیز: جناب سفیر، معمولاً موضوع رابطه ایران با ارمنستان خوراکی برای تبلیغ سوء علیه ایران در جمهوری آذربایجان شده و نزدیک به 25 سال است که مدام این موضوع علیه ایران تبلیغ میشود. پاکآیین: ما و ارمنستان همسایه هستیم کما اینکه با جمهوری آذربایجان هم همسایه ایم، روابط ما با ارمنستان روابط عادی است و هیچگاه این رابطه علیه جمهوری آذربایجان یا یک دولت ثالث دیگر نبوده و نخواهد بود. ما در سازمان ملل و سازمان کنفرانس اسلامی با جمهوری آذربایجان بوده و هستیم و از تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان حمایت کرده ایم و در دوره جنگ به جمهوری آذربایجان کمک کردیم. بنابراین متهم کردن ایران به حمایت از ارمنستان علیه جمهوری آذربایجان یک ادعای نادرست است که برخی رسانه ها و گروهک ها به آن دامن میزنند و مقامات دولت آذربایجان و روشنفکران و اهل سیاست هم واقعیت امور را خوب میدانند. دنیز: اعزام مستمر گروههای رسانه ای آذربایجان به ایران در یک سال گذشته به ابتکار جنابعالی بود، لطفاً هدف از این اقدام را توضیح بفرمایید. پاکآیین: ببینید، وقتی من به جمهوری آذربایجان آمدم ( مهر1391) برخی رسانه های دو طرف در مسیر توسعه روابط نبودند، در واقع در مسیر انجام وظیفه اصلی و ملی خود نبودند، و شاید در مسیر سرد کردن روابط و ایجاد تنشهای سیاسی قرار داشتند. حتی بعضی از همکاران به من توصیه میکردند که با رسانه ها کمتر ارتباط داشته باشم. من صبح روز اولی که به فرودگاه باکو رسیدم، تعدادی از رسانه ها منتظر بودند. از همان لحظه ورود، همکاری و تعامل با رسانه ها را شروع کردم. رسانه ها مدام سؤال میکردند که چرا در ایران آذریها نمیتوانند به زبان ترکی صحبت کنند یا کتاب و نشریه منتشر نمایند یا در شبکه های رادیو و تلویزیون برنامه هایی به زبان مادری داشته باشند. ما ضمن اینکه پاسخ میدادیم و واقعیتها را میگفتیم، تصمیم گرفتیم که خود اصحاب رسانه را به صورت مستمر و متناوب و به شکل گروهی از همه مطبوعات و رسانه ها و کانالهای تلویزیونی به ایران اعزام نماییم تا با مردم و مراکز دولتی و مقامات و گروه های فرهنگی و دانشگاهی و شرکتها و مدارس و رسانه ها و متن جامعه ایرانی بی واسطه دیدار و گفتگو داشته باشند و واقعیتها را از نزدیک ببینند و لمس کنند و چون برگشتند آنها را آنگونه که دیده اند، منعکس نمایند که چنین هم شد. تاکنون 9 گروه رسانه ای به استانهای مختلف ایران از جمله آذربایجان غربی، شرقی، اردبیل، گیلان، گلستان، مازندران و کیش اعزام کردیم . از ایران هم یک گروه رسانه ای و چند نفر روزنامه نگار به صورت منفرد آمدند و با مسئولان و رسانه ها ی آذربایجان دیدار و گفتگو کردند و یک تعامل سالم رسانه ای بین ایران و جمهوری آذربایجان پیدا شد که انشاءالله ادامه خواهد داشت. در سایه فعالیت این گروههای رسانه ای بسیاری از واقعیت های ایران در جمهوری آذربایجان برای مردم و مقامات روشن شد و ابهامات و شایعاتی که رسانه های خارجی بدخواه و صهیونیستی پراکنده بودند، خود به خود از بین رفت و فضای سیاسی شفافتر شد. علاوه بر اینها، دفتر برخی از رسانه های آذری از جمله خبرگزاری «ترند»، «آینس» (تلویزیونی) و «آذرتاج» در تهران مستقر و فعال شد، از ایران هم نمایندگی خبرگزاری ایرنا و دفتر صدا و سیمای جمهوری اسلامی در باکو فعالند. اخیرا مجوز فعالیت خبرگزاری آپا در ایران هم صادرشده، با این وصف دیگر رسانه های دشمنان و بدخواهان نمیتوانند به آسانی از طریق ترفندهای شیطانی، روابط ایران و آذربایجان را تیره یا سرد نمایند ، یا فضای سیاسی را آلوده کنند. من جا دارد در همین جا از رویکرد جدید و سازنده شبکه سحر تشکر کنم که رویکردی واقع بینانه و سازنده است. دنیز: نظرتان در مورد نشریه دنیز چیست؟ پاکآیین: از نشریه «دنیز» و سایت « دنیز نیوز» هم تشکر و قدردانی میکنم که در سالهای اخیر با موضعگیریهای خوب و بجا و روشنگر خود در توسعه روابط دو کشور و اعتمادسازی بین طرفین و تعامل با رسانه های آذری، روشی مناسب و رویکردی قابل تحسین و واقع بینانه داشته و در آذربایجان مورد توجه است، حتی مطالب آن در باکو بازنشر میشود و مورد استناد قرار میگیرد. در سایه چنین فعالیتهای متعهدانه رسانه ای و ایجاد تعامل سالم با مطبوعات و اصحاب رسانه دو طرف، نیروهای ثالث بدخواه و اختلاف انداز ، خنثی و ابهامات برطرف میشود و بر اعتمادسازی طرفین کمک میکند. نقش رسانه ها و خبرنگاران و تحلیلگران رسانه ای در ایجاد و توسعه روابط بین کشورها بسیار مؤثر و تعیین کننده است. در دنیای معاصر هر جا صلح و دوستی باشد نقش رسانه هست، هرجا جنگ و درگیری رخ دهد باز هم بی گمان پای رسانه در میان است. دنیز: همکاری صدا و سیمای ایران و جمهوری آذربایجان در چه حد است؟ پاکآیین: هنوز به حد مطلوب نرسیده ولی یک روند رو به جلو دنبال میشود. آقای ضرغامی رئیس سابق سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در آخرین ماه های مسئولیتش به آذربایجان آمد و قرار شد کمیته همکاریهای دو کشور تشکیل شود. قراردادهایی در زمینه تبادل فیلم و نمایش امضا شد. کمیته مشترک تشکیل و شبکه سحر 24 ساعته شد که یکی از مفاد قرارداد بود و بر اساس این قرارداد، تلویزیون جمهوری آذربایجان فیلمهای ایرانی را بازپخش و از قطعات تولیدی ایران خریداری و استفاده خواهد کرد. اخیراً آقای اخگری معاون صدا و سیمای ایران به همراه مدیر شبکه سحر آقای بحرالعلومی به باکو آمدند و رئیس صدا و سیمای باکو هم به تهران رفت و در زمینه پخش فیلم و گزارش و مستند، مذاکرات و توافقاتی به عمل آمد که به تدریج عملی میشود. دنیز: مناسبات سیاسی ایران و جمهوری آذربایجان در شرایط فعلی چگونه است؟ پاکآیین: مناسبات سیاسی ما با جمهوری آذربایجان خوب است، در این مدت سه ساله، سفرهای متقابل مقامات ارشد دو طرف، سفرهای رؤسای جمهور، دیدارهای متعدد رسمی (43 دیدار) مسئولان عالیرتبه و... نشان میدهد که روابط روند مطلوبی دارد. کمیسیون مشترک ایران و آذربایجان که چهارسال وقفه داشت بعد از سفر آقای الهام علی یف به ایران در فروردین ماه 93 فعال شد و امسال دهمین اجلاس کمیسیون مشترک را برگزار کردیم. در زمینه های انرژی فعالیتهایی داریم که بعد از رفع تحریمها، شاهد رشد آن خواهیم بود. دنیز: در زمینه روابط جمهوری آذربایجان و اسرائیل نظرتان چیست؟ پاکآیین: روابط جمهوری آذربایجان و اسرائیل، روابط عادی است نه استراتژیک، علیرغم تبلیغات خاصی که اسرائیل در زمینه روابطش با آذربایجان دارد و بزرگنمایی میکند و اساسی و استراتژیک قلمداد میکند، یک رابطه عادی است. این رابطه تابع روابط جمهوری آذربایجان با غرب و اروپاست. جمهوری آذربایجان هنوز در تل آویو سفارت ندارد. هرگاه روابط آذریها با غرب سرد میشود، بر روابط با اسرائیل هم تاثیر می گذارد. اخیراً هم روابط غرب با آذربایجان بر سر مسابقات ورزشی اروپا در آذربایجان (باکو2015) سرد شده است چرا که در مدتی که مسابقات ورزشی اروپا با هزینه های بسیار سنگین جمهوری آذربایجان در باکو برگزار میشد، اتحادیه اروپا مدام به بهانه نقض حقوق بشر و نبود آزادی بیان علیه آذربایجان بیانیه صادر میکرد و به جای تشکر از آذربایجان، این کشور و دولت را در موضع اتهام قرار میداد حتی سران دول اروپایی هم علیرغم دعوت، در مراسم افتتاح مسابقات در باکو شرکت نکردند که مجموع این ها موجب سردی روابط و دل آزردگی دولت آذربایجان از اروپاییها شد. آذریها در این جریان، تکبر اروپاییها را بهتر شناختند. دلیل این بی مهری اروپاییها نسبت به آذریها در مقابل خدمتی که دولت آذربایجان به ورزش اروپا کرد، داشتن روابط خوب آذربایجان با دو همسایه قدرتمندش یعنی ایران و روسیه است. غرب از رابطه حسنه آذربایجان با ایران و روسیه ناراحت است، ولی آذربایجان کشوری مستقل است و تابع غرب نیست. دنیز: گاهی مطالب و مسائلی دنبالهدار مربوط به تاریخ گذشته و جغرافیای تاریخی دو کشور در رسانهها و حتی در کتب درسی و نهادهای رسمی و دولتی آذربایجان مطرح میشود که به نظر میرسد بوی ادعای ارضی از آن به مشام میرسد و وقایع تاریخی را وارونه جلوه میدهد، گاهی مطالب غیر واقعی در حد جعل هویت به نسل جدید القا می شود، مثل مولد و منسوبیت حکیم نظامی و اخیراً حاکمیت نادرشاه افشار و ... که نتیجه اش جز ایجاد اختلاف در بین دو ملت نمیتواند باشد، شما چه برخوردی در چنین مواردی با طرفهای آذری داشته اید و دارید؟ پاکآیین: طبعا اگر مطلبی خلاف مصالح ملی و تاریخی ما از سوی اشخاص و نهادهای رسمی به صورت علنی مطرح گردد، من به عنوان نماینده نظام و سفیر کشورم اعتراض میکنم، گاهی یادداشت اعتراض می دهیم، گاهی موضوع را در ملاقات به مقامات رسمی جمهوری آذربایجان میرسانم و پاسخ می گیرم و اگر صلاح باشد از طریق رسانه ها هم مطرح میکنم. به نظر من دو کشور دارای مشترکات تاریخی در موضوعات فرهنگ و دین و سیاست و جغرافیاهستند، آذربایجان یک زمان در حوزه تمدنی ایران قرار داشته، بعدها هم در ترکیب شوروی قرار گرفت و امروز هم کشوری مستقل است و ایران هم بعد از فروپاشی شوروی، استقلال آذربایجان را به رسمیت شناخته است، مورخان و تاریخ شناسان به صورت علمی و مستند در باره تاریخ گذشته اظهار نظر می کنند، البته با شایعه پراکنی و اظهار نظرهای غیر علمی و مبتنی بر تحریف با اهداف سیاسی در مطبوعات و رسانه های جمعی یا صنفی یا در مراکز خاص، نمیتوان حقیقتی را جعل و وارونه کرد، در مورد مسائل تاریخی با مستندات محکم و تأیید نهادهای بین المللی مثل سازمان یونسکو باید صحبت کرد. میتوان قضاوت و رفع اختلاف کرد. درباره نادر شاه افشار هم راه درست قضاوت همین است. ولی گاهی افرادی با انگیزه های سیاسی وارد میدان میشوند و مسئله ای را مطرح میکنند که البته صحیح نیست. وقتی مطالبی از رونمایی کتابی در باره نادرشاه در برخی رسانه ها از زبان افراد رسمی و دولتی منتشر شد، من رفتم و با مقامات رسمی حرف زدم که البته ایشان آن مطالب را انکار کردند و گفتند چنین مطالبی در این کتاب نبوده و ساخته و پرداخته برخی رسانه هاست. من یادم هست که یک بار آقای الهام علیف رئیس جمهور آذربایجان گفت «باید مسائل تاریخ را به مورخان و عالمان تاریخ سپرد.» به نظر من این حرف منطقی است. بهتر است در مسائل تاریخی میزگردهایی با حضور دانشمندان منصف و بیغرض و اساتید تاریخ دانشگاه های دو کشور تشکیل شود و مسائل اختلافی از جمله نادرشاه یا شاه اسماعیل مورد بحث علمی قرار گیرد و در هر مورد با ارائه مستندات و شواهد علمی و قطعی، رفع ابهام شود، اساتید تاریخ برادرانه و عالمانه و بدون حرص و جوش در کنار هم بنشینند و مذاکرات علمی و مستند کنند و حقایق تاریخی روشن و ابهامات برطرف گردد. این راهی درست است و حقایق را روشن میکند؛ اهل سیاست هم نباید وارد این عرصه تخصصی شوند. نباید اشتراکات فرهنگی و تاریخی مثل حکیم نظامی موجب اختلاف شود، حکیم نظامی بزرگترین میراث مشترک فرهنگی ملت دو کشور و یکی از بزرگترین شاعران زبان فارسی و شخصیتی جهانی و فراتر از محدوده های قومی و جغرافیایی است، نباید این موضوع به یک منازعه فرهنگی تبدیل شود. سیاست یونسکو هم این است که مفاخر فرهنگی در انحصار یک کشور نباشند هر چه کشورهای بیشتری در حول محور میراث فرهنگی جمع شوند، گستره و عظمت آن نیز بیشتر و جهانی تر میشود مثل «عید نوروز» که ده کشور از جمله ایران و آذربایجان و افغانستان و ... در آن متحد شدند. دنیز: به نظر می رسد دیپلماسی شما معطوف به تهران – باکو و منحصر به پایتخت دو کشور نمیشود و فعالیت خود را در گسترش روابط به همه جای دو کشور مخصوصاً استانهای همجوار معطوف کرده اید و با سفرهای مکرر به مراکز استهانهای مرزی مخصوصاً آذربایجان غربی و شهر ارومیه و ارتباط مستمر با استانداران و ائمه جمعه و مراکز علمی و فرهنگی و تجاری و تجار و اهل فرهنگ و رسانه، بابی جدید در روابط ایران و آذربایجان می گشایید و خیلی مبارک است، ممکن است در این باره توضیح دهید؟ پاکآیین: من به استانهای آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، اردبیل و گیلان چندین بار سفر کرده و معتقدم ظرفیتهای متنوع اقتصادی و فرهنگی در استانهای همجوار جمهوری آذربایجان میتواند نقش مهمی در توسعه روابط تهران-باکو ایفا کند. آمادگی استانها برای برگزاری نمایشگاه بینالمللی، همکاری در مناطق آزاد بخصوص مناطق آزاد ارس، ماکو و انزلی، ایجاد تسهیلات درمانی و گردشگری و فعال سازی بازارچههای مرزی وجود دارد و همه امکانات برای توسعه روابط اقتصادی و فرهنگی با کشور آذربایجان فراهم است. اراده مسئولین ذیربط از جمله استانداران، روسای اتاقهای بازرگانی، فرمانداران، نمایندگان مجلس و دیگر مسئولین شهرهای مرزی بر همکاری همه جانبه برای توسعه مناسبات با جمهوری آذربایجان استوار است. دنیز: جایگاه فعالیت های فرهنگی و تبادل فرهنگ و هنر را در بین استانهای همجوار به ویژه استان آذربایجان غربی با جمهوری آذربایجان و نقش رایزنی فرهنگی کشورمان را چگونه ارزیابی می کنید؟ پاکآیین: در سفر به آذربایجان غربی و دیدار با آقای سعادت استاندار و دیگر مسئولین استان، با توانمندیهای منحصر به فرد استان در توسعه مبادلات تجاری و اقتصادی با جمهوری آذربایجان بخصوص جمهوری خودمختار نخجوان آشنا شده و امیدوارم جمهوری آذربایجان هرچه بیشتر از این توانمندیها استفاده کند. افزایش صدور محصولات کشاورزی، نمایشگاه توانمندیهای استان در باکو ونخجوان که اخیرا برگزار شد، ایجاد تسهیلات بیشتر در پایانه های مرزی برای تردد گردشگران آذری و اجرای پروژههای مشترک در دستور کار طرفین میباشد.تلاش میکنیم تا با کمک رایزنی فرهنگی برای رشد و گسترش مناسبات و توسعه ارتباطات فرهنگی جمهوری آذربایجان با استان آذربایجان غربی برنامهریزیهای عملی داشته باشیم و در چارچوب دیپلماسی فرهنگی، برنامههای فرهنگی و هنری کوتاهمدت و بلندمدت را در عرصههای مختلف ادبی، علمی، موسیقی، فیلم و ... اجرا كنیم. همکاری با استانهای همجوار و استفاده از ظرفیتهای دستگاههای فرهنگی استانها، از اولویتهای ايران در آذربايجان است و مراکز فرهنگی این استان از جمله حوزه هنری میتوانند نقشی اساسی در تقویت مناسبات فرهنگی بین دو کشور ایفا كنند.ما با همکاری همدیگر میتوانیم گوشهای از توانمندیهای فرهنگی و هنری میهن اسلامیمان را به مردم و مسئولین جمهوری آذربایجان نشان دهیم.فعالیت های مشترکی نیز انجام شده که از میان آنها می توان به ترجمه و چاپ آثار حسین جاوید از جمله به ترجمه کتابهای «منظومه پیغمبر (ص)» و نمایشنامه «شیخ صنعان» اشاره کرد. برگزاری شبهای شعر و موسیقی به ویژه موسیقی عاشیقها که از میراثهای فرهنگی مشترک هر دو کشور است و نیز برگزاری هفتههای فرهنگ استان در باکو نیز در دست برنامهریزی می باشد. منبع: نشریه دنیز (در ارومیه)، شماره 77، 28 مرداد 1394