این اثر دربرگیرنده 307 صفحه و 3 بهره با عنوانهای «روسیه و خاورمیانه؛ تحول در رویکردها و رفتارها»، «روسیه و اسرائیل» و «فدراسیون روسیه و جمهوری اسلامی ایران» است. این کتاب شماری از موضوعات بسیار مهم در سیاست خاورمیانهای روسیه بهویژه از منظر منافع و ملاحظات جمهوری اسلامی ایران را مورد توجه قرار داده است و این مزیت مهمی برای آن است.
بهره نخست این کتاب شامل یک فصل با عنوان «تحول در سیاست خاورمیانه ای روسیه» است، شامل 66 صفحه است که در دو بخش «زمینههای دگرگونی» و «اصول و هدفهای سیاست خاورمیانهای روسیه» سازماندهی شده است.
بهره دوم این کتاب شامل 4 فصل با عناوین «یهودیان روسیه، پیش و پس از انقلاب اکتبر 1917»، «اتحاد شوروی و اسرائیل، رویکردها و روابط»، «توسعه روابط فدراسیون روسیه و اسرائیل و پیامدهای آن برای جمهوری اسلامی ایران» و «عوامل توسعۀ روابط روسیه و حماس» است که با دربرگرفتن 160 صفحه، بیش از نصف حجم کتاب را به خود اختصاص داده است. چنانکه دکتر کولایی در مقدمه کتاب خاطرنشان ساختهاند این کتاب را از وجهی میتوان ادامه تحقیقات ایشان در موضوع روابط روسیه و اسرائیل و دغدغه پژوهشی ایشان در این موضوع بسیار مهم و بنیادی بهویژه برای تحلیل سیاست خاورمیانهای فدراسیون روسیه دانست.
درباره اهمیت روابط روسیه و اسرائیل نباید از خاطر برد که هر چند شوروی با محوریت استالین در بزنگاهی تاریخی در پی پایان یافتن جنگ دوم بینالملل نقش مهمی در تأسیس اسرائیل و صدور قطعنامه ۱۸۱ مجمع عمومی سازمان ملل متحد موسوم به طرح تقسیم فلسطین در 29 نوامبر 1947 داشت، اما به فاصله کوتاهی استالین دریافت که از صهیونیستها و غربیها رودست خورده است و انتظاراتش از دولت صهیونیستی برآورده نخواهد شد و در همان دورۀ نخستین سفیر رژیم اسرائیل در شوروی، یعنی گلدا مئیر (1948- ده مارس 1949) روابط طرفین رو به تیرگی گذاشت و شوروی در برابر رژیم اسرائیل قرار گرفت و کشورهای بلوک شرق از به رسمیت شناختن اسرائیل اجتناب کردند و در نقاط عطفی نظیر بحران سوئز و جنگ اعراب و اسرائیل، شوروی در جبهه اعراب و در برابر اسرائیل قرار گرفت و به رغم تماسها و ارتباطات طرفین، تشنج و تیرگی در تعاملات تا آخر عمر شوروی تداوم یافت و در واقع یکی از منتفعان از فروپاشی شوروی، رژیم اسرائیل بود.
در فضای پساشوروی الیگارشهای یهودی درصد بسیار چشمگیری را به نسبت جمعیت خود در روسیه تشکیل دادند؛ در میان الیگارشهای برآمده در پی فروپاشی شوروی چهرههای مشهوری نظیر بوریس برزوفسکی، میخاییل خودورکوفسکی، رومن آبراموویچ به منزله روسی ـ یهودیها به ایفای نقشهای مهم سیاسی و اقتصادی پرداختند، اما این به معنای ارتقای چشمگیر روابط روسیه و رژیم اسرائیل در دهه نود و خروج کامل از سایه سنگین تنشها در دوره شوروی نبود.
ارزیابیها حاکی از خیز روابط روسیه و اسرائیل در پی وقوع یک تقارن تاریخی است آنجا که ولادیمیر پوتین بهمنزله فردی که در سوابق او هیچگاه موضع منفی در قبال اسرائیل وجود نداشت و مایل به ارتقای تعاملات با رژیم اسرائیل بود در 2000 در روسیه و در 2001 آریل شارون در اسرائیل به قدرت رسید. پدر شارون یهودی اهل برست لیتوفسک (واقع در بلاروس کنونی) و مادر او یهودی روس بودند. آنها در تفلیس با هم آشنا شده بودند و در 1922 در پی تحولات ناشی از انقلاب اکتبر از روسیه به فلسطین مهاجرت کرده بودند. شارون یکی از نمادهای اسرائیلیها با تبار روسی بود. مردمی که جمعیت چشمگیری از یهودیان ساکن در سرزمینهای اشغالی را شامل میشوند و شماری از تندروترین احزاب صهیونیست نظیر «اسرائیل بیتنو» بهسرکردگی آویگدور لیبرمن توسط آنها تاسیس شده است.
بررسی روابط روسیه و رژیم اسرائیل در دو دهه اخیر حاکی از افزایش همکاریها و هماهنگیهای طرفین است که این موضوع با توجه به پیچیدگیهای غرب آسیا و اهمیت روزافزون کنشگری مسکو در این منطقه شایان توجه است.
نباید از خاطر برد که شوروی بهصورت سنتی روابط راهبردی با دشمنان اسرائیل نظیر سوریه و عراق داشت و اکنون در حالیکه روابط خود با سوریه را در بالاترین سطح حفظ کرده و اقدام نظامی آن در حمایت از دولت اسد هم یکی از موفقترین اقدامات برونمرزی مسکو در دوره پساشوروی بوده است، و در دو دهه اخیر تلاش روسیه معطوف به ارتقای روزافزون روابط با عراق اشغالشده توسط امریکا نیز بوده است، اما از افزایش همکاریها با اسرائیل نیز غافل نبوده است و اتفاقا یکی از مصادیق همین پیچیدگیها در کنش خاورمیانهای روسیه، همکاری نظامی با جمهوری اسلامی ایران در سوریه و همزمان هماهنگی با رژیم اسرائیل بوده است.
روابط روسیه و رژیم اسرائیل از چنان استحکامی برخوردار است که متأثر از تنشها در روابط مسکو با غربیها که اسرائیل در بلوک آنها قرار دارد نمیشود. تجربه نشان داده است که اوجگیری تنشهای مسکو ـ واشنگتن تأثیری چشمگیر بر همکاریهای روسیه و اسرائیل نمیگذارد و حتی در بحرانی نظیر اوکراین که به یک صفبندی کلان بین روسیه و غرب منتهی شد، اسرائیل موضعی بیطرف اتخاذ کرد و با اینکه مولفه یهود در اوکراین از اهمیت بالایی برخوردار است اما رژیم اسرائیل از ایفای نقشی آشکار که حساسیت مسکو یا واشنگتن را برانگیزد اجتناب کرد.
از طرف دیگر یهودیها نیز به نوبه خود در فضای سیاسی داخل روسیه کنش جدی داشته و دارند و جدای از آنکه در تعامل با سرزمینهای اشغالی باشند یا نباشند، در چارچوب هویت دوگانه روسی ـ یهودی خود در دستگاه حکومتی روسیه صاحب نقش و اثرگذارند و طبعاً در روابط خارجی این کشور و حتی اجرایی شدن توافقات با دیگر کشورها در سطح عملیاتی صاحب نقش هستند.
این تصویر نشانگر اهمیت مطالعه و شناخت لایهها و ابعاد مختلف روابط روسیه و رژیم اسرائیل بهویژه با توجه به جمعیت یهودی روسیه و ساکنان روسی الاصل و حتی بهتر است گفته شود شورویالاصل سرزمینهای اشغالی است. موضوع مهمی که در این کتاب به آن توجه شده است.
گفتنی است کتاب علل و پیامدهای توسعه روابط فدراسیون روسیه و اسراییل (با نگاهی به جمهوری اسلامی ایران) به انضمام تحول در سیاست خاورمیانهای به قلم دکتر الهه کولایی توسط انتشارات دانشگاه تهران در سال 1383 به چاپ رسیده بود.
ایشان یادآوری کرده است که با گردآوری مقالههای جدیدی که در مورد سیاست روسیه در خاورمیانه، با ادامۀ پژوهش در این زمینه آماده و منتشر کرده بود و نیز اضافه کردن منابع جدید علمی به مطالبی که پیشتر منتشر شده بود و همچنین با بهروز کردن مطالب کتاب پیشین و مقالههای منتشرشده، این کتاب را برای درک بهتر تحولات روسیه در غرب آسیا و به ویژه روابط آن با جمهوری اسلامی ایران برای صاحبنظران، پژوهشگران و دانشجویان علاقمند، تألیف و تنظیم کرده است. بیگمان این بهره از کتاب، یکی از محتواهای قابل اتکا در پژوهشهای علمی در حوزه روابط روسیه و اسرائیل به زبان فارسی است.
بهره چهارم این کتاب شامل 4 فصل با عنوانهای «روابط ایران و روسیه تداوم یا تغییر؟»، «علل و انگیزههای عملیات نظامی روسیه در سوریه»، «همکاریهای ایران و روسیه در اوراسیا» و «روسیه، ایران و تندروی اسلامی؛ از تعارض تا همکاری» است که در هشتاد صفحه مسایل و محورهای اصلی روابط ایران و روسیه در سالهای اخیر را در چارچوبی علمی به مخاطب ارائه کرده است.
در شرایطی که روسیه در سالهای اخیر و به ویژه پس از تحولات شمال افریقا و خاورمیانه عربی، تحرکات خاورمیانهای خویش را افزایش داده و بهویژه با حضور رسمی نظامی در بحران سوریه و در ادامه در چارچوب ابتکار آستانه، نقش مهمی در مهار و مدیریت یکی از مهمترین بحرانهای غرب آسیا در دهههای اخیر داشته است و از عملکرد و حضور فزایندۀ خود در غرب آسیا در چارچوب افزایش توان بازیسازی خود در سطح منطقه و جهان استفاده کرده است و از طرف دیگر پویاییهای روابط و همکاریهای جمهوری اسلامی ایران و روسیه نیز اهمیتی بیش از پیش یافته است و در آنسو نیز روابط عمیق و همکاریهای دامنهدار روسیه با اسرائیل یکی از شالودههای سیاست خاورمیانهای مسکو بوده است و همزمان مسکو نگاه خویش را به ارتقای همکاریها با کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس به ویژه عربستان سعودی نیز معطوف داشته است، شناخت عمیقتر و دقیقتر لایههای مختلف نگرش روسیه به غرب آسیا و سیاست آن در قبال این منطقه از اهمیت روزافزونی برای دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و همچنین دانشگاهها و مراکز مطالعاتی مرتبط با حوزه سیاست خارجی، روابط بین الملل و مطالعات منطقهای برخوردار شده است و از اینرو انتشار کتاب زمینهها، عاملها و پیامدهای تحول در سیاست خاورمیانهای روسیه (مجموعه مقالهها) از اهمیتی بیشتر برخوردار میشود. امید که مورد استفاده مناسب مخاطبان قرار گیرد.