به گزارش بنیاد مطالعات قفقاز به نقل از گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، دکتر سیدمهدی حسینی تقیآباد، مدیر عامل سابق بنیاد مطالعات قفقاز دانشگاه تهران و کارشناس مسائل اوراسیای مرکزی طی یادداشتی به موضوع شورش گروه شبه نظامی واگنر علیه نیروهای ارتش روسیه پرداخته، آن را از زوایای گوناگون مورد بررسی قرار داده و نقطه نظرات خود درباره پیامدهای آن را طرح کرده است.
متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:
گروه واگنر ارتش خصوصی است که در رأس آن یوگنی پریگوژین از نزدیکان سابق پوتین قرار دارد. این گروه که ظاهراً در 2014 تأسیس شده است سابقه حضور نظامی در درگیریهای 2014 در دُنباس، لیبی، سودان، بحران سوریه و البته جنگ اخیر در اوکراین را دارد و نام آن با وقایع مهمی در عرصه جنگ در اوکراین گره خورده است از جمله در نبردها برای تسلط بر شهر راهبردی باخموت که بعد از 321 روز محقق شد. پیروزی پرهزینهای که روسیه در ابتدای خردادماه سال جاری حاصل کرد و نیروهای واگنر که شمار آنها 25 هزار نفر تخمین زده میشود نقش کلیدی در آن داشتند. بلافاصله پس از تسلط نیروهای روسیه بر باخموت، پریگوژین از خروج نیروهای واگنر از این شهر و تحویل آن به ارتش روسیه سخن گفت و برخی شواهد حاکی از عدم تمدید قرارداد همکاری این گروه با ارتش روسیه بود.
از مدتی پیش میان رئیس این گروه و ارتش روسیه در جنگ اوکراین اختلافات جدی بروز کرده بود و کار به آنجا رسید که ارتش روسیه آنها را به فروش اطلاعات جنگی در ازای پول به ارتش اوکراین متهم کرد که بخشی از این اتهام متوجه پناهندگی یکی از فرماندهان گروه واگنر به نروژ بود و این گمانهها که اطلاعاتی که او در اختیار غربیها قرار داده در ضد حمله ناتو در جبهه اوکراین مورد استفاده قرار گرفته، و در مقابل آنها نیز ارتش روسیه را به فریب پوتین در رابطه با آمار و پیشرفتهای جنگی در اوکراین متهم کردند. در ماههای گذشته بخشی از اخبار مربوط به گروه واگنر به انتقادات پریگوژین از ارتش روسیه و بهویژه شایگو، وزیر دفاع و البته نقدهای غیر مستقیم نسبت به پوتین بازمیگشت. آنجا که وی از عملکرد ارتش روسیه در جبهههای اوکراین و طرحهای عملیاتی آن و نوع اعزام و چینش و حتی آموزش نیروها ابراز نارضایتی میکرد. البته گلایههایی از این دست محدود به پریگوژین نبوده است و شاهد بودهایم که رمضان قادراف نیز که نیروهایش در جبهههای اوکراین حضور پرسروصدایی داشته و دارند در برهههایی زبان به انتقاد از استراتژی نظامی ارتش روسیه گشوده است. میزان نزدیکی این دو نفر به پوتین احتمالاً سبب میشد که این نوع انتقادات به معنای مخالفت یا نشانههای خفیف گرایش به تمرّد تلقی نشود که البته در مورد قادراف همین طور بوده است. در مورد نزدیکی پریگوژین به پوتین گمانهها متفاوت است. لوموند، 19 روز قبل از شورش وی، در یادداشتی با عنوان «واگنر: رئیسِ مزدور، یوگنی پریگوژین به دنبال چیست؟» در توصیف شرایط وی نوشته بود: «پریگوژین مشکلات زیادی دارد، او دسترسی مستقیم به پوتین ندارد، فاقد جایگاه رسمی در دولت است و حامیان زیادی هم در دولت ندارد». واقعیت این است که مدتهاست سروصدای اختلافات پریگوژین با شایگو توجه غربیها را به خود جلب کرده است.
در شرایطیکه در فضای عملیات روانی رسانههای غربی از ابتدای جنگ اوکراین، همواره از کودتای قریبالوقوع علیه پوتین سخن گفته میشد، به نظر میرسد که شورشی که پوتین آنرا محصول جاهطلبی از حد گذشته و یک خیانت آشکار دانسته است توسط کسی به راه افتاد که انتظارش دشوار بود. پریگوژین که مدعی هدف قرار گرفتن نیروهایش توسط ارتش از پشت جبهه و تلفات دو هزار نفری نیروهایش در نتیجه موشکباران ارتش روسیه شده است، ادعایی که توسط ارتش روسیه رد شده است، در جمعه 23 ژوئن 2023 سر به شورش برداشت. او خبر طغیان را از طریق چند کانال تلگرامی به این شرح اعلام کرد: شورای فرماندهان شرکت نظامی خصوصی واگنر تصمیم گرفته است «شرّی که رهبری نظامی کشور به ارمغان میآورد را متوقف سازد». در ادامه، یکی از کانالهای تلویزیونی حاشیهای با نام «دُم کینو» (سینما خانه) که به پخش فیلم اختصاص دارد دقایقی هک شد و پیام پریگوژین را که از مردم روسیه خواست به خیابانها بیایند در آن منتشر شد. برخی منابع در فضای مجازی هم شروع به دعوت مردم به نافرمانی کردند. در پی این رویداد سرویس امنیت فدرال روسیه (FSB) علیه پریگوژین به اتهام «تحریک به شورش مسلحانه» اقامه دعوا کرد.
در ادامه خبرهایی دال بر سقوط شهر رستوف دُن در نزدیکی مرز اوکراین، که یکی از شهرهای راهبردی روسیه در جبهه درگیری این کشور در دُنباس است، منتشر شد. هرچند پریگوژین در سخنانش حملاتش را متوجه شایگو، وزیر دفاع کرده بود و در دیدار با معاون وزیر دفاع، یونسبیک یفکوروف که جهت مذاکره با وی به روستوف رفته بود خواستار استعفای شایگو شده بود، اما اقدامات نظامی گروه واگنر و خلع سلاح شماری از نیروهای نظامی و امنیتی روسیه در روستوف نشانههای تمرد آشکار نظامی و اقدام علیه امنیت ملی را داشت. نکته شایان توجه در اعزام یفکوروف برای مذاکره با پریگوژین این بود که یفکوروف که سالها ریاست جمهوری اینگوش را عهدهدار بود، با قادراف که در رأس جمهوری همسایه، چچن قرار داشت، دچار اختلاف شدید شد که در نهایت با تصمیم مسکو، ریاست اینگوش را ترک گفت و به معاونت وزارت دفاع منصوب شد. سوابق نظامی یفکوروف در بالکان و قفقاز شمالی و ترور منجر به جرح شدید او در 22 ژوئن 2009 وی را بهعنوان یک مقام سیاسی ـ نظامی روسیهای اینگوش، به گزینهای خاص برای مذاکره با پریگوژین، آنهم در روستوف که در واقع میتوان آنرا منتهیالیه شمال غربی قفقاز شمالی خواند مبدل کرد.
روستوف موقعیت جغرافیایی بسیار مهمی دارد؛ هم در جوار مرز اوکراین قرار دارد و هم در یک سویِ شمالیترین نقطه دریای سیاه در خاک روسیه واقع شده، که در سوی دیگرش، آستاراخان در منتهیالیه حاشیه خزر در روسیه واقع است و در جوارش مرزهای قزاقستان قرار دارد. روستوف در یک رأس باریکهای واقع است که فاصله میان اوکراین و قزاقستان بهمنزله یکی از نقاط مهم ژئوپلیتیک مورد توجه غرب برای قطع ارتباط میان قفقاز شمالی و امتداد آن در خطهها و استانهای استاوروپل و کراسنودار و روستوف و قلماقستان و آستاراخان با هسته اصلی روسیه محسوب میشود. هر نوع ناآرامی و بیثباتی در این منطقه، را میتوان یک تهدید راهبردی برای روسیه محسوب کرد. در 23 و 24 ژوئن 2023 (دوم و سوم تیرماه 1402) مسکو با یک شورش نظامی با شعارهای میهنی توسط نیروهایی که تا چندی پیش بهعنوان قهرمانان جنگ اوکراین مورد تمجید و تشویق بودند، مواجه شد. نیروهایی که کانون تجمعشان در روستوف قرار داشت.
ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه در جریان موضعگیری رسمی خویش در سخنرانی که قبل از ظهر شنبه 24 ژوئن انجام داد گفت: «آنچه امروز با آن روبرو هستیم خیانت داخلی است. آنها از پشت به ما خنجر زدند و این مستحق مجازات است». در واکنش به این سخنان پوتین، یوگنی پریگوژین، پیام صوتیای در تلگرام منتشر کرد و گفت: همه ما آماده مرگ هستیم. همه 25 هزار نفر و سپس 25 هزار دیگر. او در ادامه مدعی شد که این اقدام برای «مردم روسیه» انجام شده است و رئیسجمهور در خائن خواندن او «عمیقاً اشتباه کرده است». وی افزود: «هیچکس به درخواست رئیسجمهور پوتین خود را تسلیم نمیکند... ما نمیخواهیم کشور در فساد و دروغ به زندگی ادامه دهد». پریگوژین در پایان گفت: «ما میهنپرست هستیم. ما نمیخواهیم روسیه بیشتر از این در سایه فساد و دروغ بماند». وی افزود: «اینکه پوتین ما را به خیانت متهم میکند یک اشتباه است».
در شرایطیکه پریگوژین برای نخستینبار بدینگونه پوتین را مخاطب قرار داد و نشان داد که سطح مواجههاش از سرگئی شایگو وزیر دفاع و والری گراسیموف رئیس ستاد کل نیروهای مسلح روسیه و معاون اول وزیر دفاع به شخص اول روسیه انتقال یافته است، در ادامه اخبار حاکی از ساقط شدن دست کم یک بالگرد ارتش روسیه و یک هواپیمای نظامی ایلوشین 22، توسط پدافند گروه واگنر منتشر شد و البته هدف قرار گرفتن کاروان نیروهای واگنر در اطراف روستوف و شایعاتی حاکی از پیشروی آنها به سمت وارونژ توجهها را به خود جلب کرد. صبح شنبه 24 ژوئن (3 تیرماه) بزرگراه موسوم به اِم _ 4 که روستوف را به وارونژ و در ادامه به مسکو متصل میکند با ترافیک شدید مردمی که روستوف را ترک میکردند مواجه بود، هرچند که بعد از ظهر شنبه نقشهها نشانگر باز بودن و عدم وجود ترافیک در مسیر چهارده ساعته زمینی روستوف ـ مسکو بود. در این شرایط همانطور که انتظار میرفت مقامات ارشد روسیه به اعلام موضع و دفاع از پوتین پرداختند. اسقف اعظم کِریل اول، رهبر کلیسای ارتدوکس روسیه خواستار وحدت مردم این کشور در قبال این تهدیدات شد. رئیس شورای فدراسیون روسیه، والنتینا ماتوینکو، اعلام کرد این شورا کاملا از پوتین حمایت میکند. مدودیف، معاون شورای امنیت روسیه و نخست وزیر و رئیس جمهور سابق این کشور، از همه روسیه خواست که حول رئیس جمهور متفق شوند و بر این گسست فائق آیند. سرگئی منیایلو رئیس اوستیای شمالی ـ آلانیا از اوسِتهای عضو گروه واگنر خواست که از دستورات پریگوژین تبعیت نکنند. رمضان قادراف رئیس چچن گفت: من کاملاً از تک تک کلمات ولادیمیر ولادیمیرویچ پوتین حمایت میکنم. من از مبارزان و میهنپرستانمان درخواست میکنم که اسیر تحریکات نشوید. مهم نیست که چه وعدههایی به شما داده شود، امنیت دولت و انسجام جامعه روسیه در چنین لحظهای بالاتر از هر چیز دیگری است! ببینید دشمنان ما در غرب چگونه از این موقعیت سوءاستفاده میکنند. چقدر دروغ، چه بسیار ادعاهای کذب که شهروندان ما را میهراساند، ما اکنون در معرض خطر بیثباتی قرار داریم، و اینها پیامدهای مورد انتظار اقدامات خائنانه پریگوژین است. اتفاقی که افتاده اولتیماتوم به وزارت دفاع نیست. این یک چالش برای دولت است و در برابر این چالش لازم است که حول رهبر ملی متحد شویم: ارتش، نیروهای امنیتی، فرمانداران و مردم غیرنظامی، جنگندههای وزارت دفاع و گارد روسیه در جمهوری چچن هماکنون عازم مناطق تنش شدهاند. ما برای حفظ وحدت روسیه و حفاظت از کشور هر کاری انجام خواهیم داد. شورش باید سرکوب شود، و اگر لازمه این کار، اقدامات سخت است، ما آمادگی انجام آنرا داریم.
در ادامه اخبار و تصاویری از اعزام نیروهای چچن به سمت روستوف که در فاصله 800 کیلومتری گروزنی واقع است منتشر شد.
همزمان اخبار در مورد گفتگوهای تلفنی بین پوتین با رؤسای جمهور بلاروس، قزاقستان، ازبکستان، ترکیه و جمهوری اسلامی ایران منتشر شد. تماسهایی که از اهمیت بالایی برخوردار بودند. در سوی دیگر ماجرا اکانتهای منسوب به نهادهای سیاسی و نظامی اوکراین محتواهایی نظیر اینکه ما در حال تماشا هستیم و یا در دعوا میان پریگوژین و شایگو، پریگوژین راست میگوید و یا منتظر وقوع جنگ داخلی و تجزیه روسیه در دو روز آینده هستیم منتشر شد.
وضعیت در عصر شنبه به گونهای بود که به نظر میرسید آخرین امیدهای مسکو جهت ختم مسالمتآمیز ماجرا و جلوگیری از درگیری میان نیروهای امنیتی ـ نظامی این کشور و اعضای وفادار به پریگوژین در گروه واگنر در حال رنگ باختن است، هرچند که کماکان نشانههایی دال بر تمایل مسکو به کاربست دیپلماسی برای ختم غائله مشاهده میشد. جمعه و در ساعات ابتدایی شوروش پریگوژین، سرگئی سوروویکین، فرمانده نیروی هوافضای روسیه در پیامی خطاب به اعضای گروه واگنر گفته بود: «ما از یک خون هستیم، ما رزمنده هستیم. دشمن منتظر است که اوضاع سیاسی در داخل متشنج شود. شما نباید بازیچه دشمن شوید.» پیامی که نشان از تلاش مسکو از همان ساعات نخستین برای مهار بحرانی داشت که بهظاهر از اختلافات شخصی و سلیقهای شروع شده بود، اما به زودی نشان داد که ابعاد امنیتی ـ نظامی جدی دارد.
شنبه سوم تیرماه تمرکز اصلی رسانههای دنیا به درگیریهای حاصل از شورش و از کنترل خارج شدن یکی از ابزارهای مهم و قدرتمند روسیه در جنگ اوکراین معطوف بود. دولتهای غربی در شرایطیکه رضایتشان از شورش واگنر قابل کتمان نبود، همچون روال معمول موضعگیریهای خود را در لفافه نگرانیهای انسانی و با چاشنی طعنههای متنوع نسبت به دولت پوتین عرضه کردند و چهرههایی نظیر ایلان ماسک که از نخستین روزهای جنگ در اوکراین در جهت تقویت دولت زلنسکی به ایفای نقش پرداخته بود، ساکت نماندند. وی در توییتی طعنهآمیز خطاب به روسیه نوشت: «به هیچکس اعتماد نکن، حتی به خودت»، طعنهای که از سویی عمق تلخی شورش نیروهای ورزیده و جنگدیده و مجهز واگنر علیه دولت روسیه را برای پوتین به نمایش گذاشت و از سوی دیگر شعف حامیان زلنسکی از اقدامات پریگوژین را آشکار ساخت. یکی از اخبار شایان توجه در رابطه با کنشگری آشکار آمریکا در فضای رسانهای معطوف به شورش واگنر خبر روزنامه «وال استریت ژورنال» به نقل از منابع آگاه بود مبنی بر اینکه واشنگتن قصد دارد وضع تحریمهای جدید علیه گروه واگنر را به دلیل شورش «یوگنی پریگوژین» رهبر این گروه علیه کرملین به تاخیر بیندازد. یکی از منابع مورد استناد این روزنامه آمریکایی ادعا کرد، بهانه آمریکا برای اتخاذ این تصمیم، نگرانی از آن است که این تحریمها در نهایت به ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه کمک کند و در ضمن واشنگتن نمیخواهد این طور به نظر برسد که در این مناقشه جانب یکی از طرفها را میگیرد. پیداست که دولت آمریکا نخواست حتی در ظاهر، رضایت و البته حمایتش از طغیان یوگنی پریگوژین را کتمان کند.
پوتین در سخنرانیاش شورش گروه واگنر را «تهدیدی مرگبار و اردوکشی تبهکارانه و ماجراجویانه» و «خنجری از پشت» بر پیکر روسیه نامید و تأکید کرد که هر کاری برای دفاع از کشورش انجام خواهد داد و اجازه وقوع «جنگ داخلی» را نخواهد داد. او این شوروش را خیانت به آرمان نیروهایی معرفی کرد که در نبرد اوکراین جان خود را از دست دادهاند و یادآوری کرد که این رویداد یادآور خیانتی است که در بحبوحه جنگ جهانی اول در شرایطیکه روسیه در آستانه پیروزی قرار داشت انجام گرفت و تحقق پیروزی را سلب کرد.
اگر به عرصه جنگ در اوکراین نگاه شود در ایام اخیر شاهد عدم موفقیت ضد حمله اوکراین بودهایم که با حمایت ناتو طراحی و اجرا شده است، شکستی که با تلفات پرشمار توأم بود و در صورت گسترش و تداوم پیدا کردن شورش واگنر میشد انتظار داشت که در سایه این طغیان قرار خواهد گرفت. هرچند هزینههای جنگ اوکراین برای طرفین بسیار سنگین بوده است، اما اگر فضای رسانهای سنگین مارس 2022 را به یاد آوریم که غربیها از ناکامی سریع و قریبالوقوع روسیه و سرنگونی ولادیمیر پوتین سخن میگفتند و از طرف دیگر احتمالاً در کرملین هم محاسبات دال بر سقوط سریع کییف و پیروزی سهلالوصول مسکو بود، اکنون میتوانیم از خطاهای محاسباتی طرفین و به طول انجامیدن جنگی فرساینده که به باور مسکو حاصل توطئه غربیها و پیشروی ناتو و برادرکشی نیز است، سخن بگوییم. در این بین برگشتن نوک پیکان یکی از بازوهای قدرتمند روسیه در جبهه اوکراین به سمت مسکو را باید رویدادی بسیار مهم ارزیابی کرد که نمیتواند صرفاً از جاهطلبیهای مفرط و کینهورزیهای شخصی نشأت گرفته باشد و بعید است که برخی تحریکات داخلی و البته دست سرویسهای بیگانه و القائات بیرونی در تبدیل کردن اعتراض و نارضایتی پریگوژین و احتمالاً بخش مهمی از نیروهایش به شورش نظامی علیه دولت پوتین در کار نبوده باشد. مدودیف عصر شنبه 24 ژوئن اعلام کرد که این یک کودتای کارگردانیشده است و وزارت خارجه روسیه نیز کشورهای غربی را از هر اقدامی در جهت خدمت به اهداف روسهراسانهشان، برحذر داشت. در شرایطی که بازار اخبار و شایعات بسیار گرم بود و برخی رسانهها از نزدیک شدن برخی ستونهای گروه واگنر به مسکو خبر میدادند، حوالی ساعت 20 شنبه 3 تیرماه به وقت تهران، اخباری منتشر شد مبنی بر اینکه در پی گفتگوی لوکاشنکو، رئیس جمهور بلاروس با پریگوژین که سابقه دوستی 20 ساله دارند و دریافت تضمینهایی مبنی بر توقف تعقیب قضایی و بسته شدن پرونده جنایی که علیه وی تشکیل شده بود و عفو نیروهای واگنر که در شورش شرکت داشتهاند، وی با ادعای اینکه بخشی از نیروهایش در دویست کیلومتری مسکو قرار دارند و با ادعای جلوگیری از ریختهشدن خون روسها، به نیروهایش دستور توقف پیشروی و بازگشت به مقرهایشان را داده است. دیمیتری پسکوف سخنگوی کرملین در این باره گفت: نیروهای واگنر به پایگاههای خود بازمیگردند و پریگوژین به بلاروس میرود. مقامات، واگنر که در شورش شرکت کردند، با توجه به خدمات آنها در خط مقدم جنگ اوکراین، تحت تعقیب قرار نخواهند داد. بخشی از سربازان واگنر که در ابتدا از شرکت در شورش خودداری کردند، با وزارت دفاع قرارداد امضا خواهند کرد. پسکوف در مورد اینکه آیا پوتین همچنان به وزیر دفاع اعتماد دارد یا خیر، گفت: من از هیچ تغییری در این زمینه اطلاعی ندارم. وی خاطرنشان ساخت که فعلاً پوتین سخنرانی جدیدی نخواهد داشت و تغییرات پرسنلی در وزارت دفاع طی مذاکرات با پریگوژین مورد بحث قرار نگرفته است. او تأکید کرد که وضعیت شورش به هیچوجه بر روند عملیات ویژه [جنگ در اوکراین] تأثیر نخواهد گذاشت. در تحلیل گفتههای پسکوف میتوان اظهار داشت که هر چند قرار داشتن پوتین در پشتِ این توافق، ضمانتکننده بندهای مربوط به گروه واگنر است، اما مقوله وزارت دفاع علامت سئوال مهم در این تحولات باقی میماند.
اکنون و در شرایطی که مهار و خاتمه شورش واگنر ظرف 24 ساعت را میتوان یک موفقیت برای پوتین عنوان کرد، گزافه است اگر این وقایع و پیامدهای آنرا بر توان و حتی استراتژیهای نظامی پیشِروی روسیه در جبهههای درگیری در اوکراین را بیتأثیر بدانیم. رسانههای روسیه در بحبوحه شورش واگنر از تدارک دولت اوکراین برای بازپسگیری باخموت که روسها آنرا آرتیومافسک میخوانند سخن میگفتند و این نگرانی در طرف روس جدی بود. باورکردنی نیست که جدای از برخی دستهای داخلی، در پَسِ انتقال بحران به داخل مرزهای روسیه و تبدیل بازوی جنگی روسیه در اوکراین به شورشیان داخلی، نیروهای دخیل در جبهه مقابل، یعنی دولت زلنسکی و متحدانش در ناتو نقشآفرین تبوده باشند. با توجه به روحیات و خلقیات و نارضایتیهای پریگوژین که اساساً شایعاتی وجود دارد که بخشی از فعالیتهای گروه واگنر با مدیریت پریگوژین در ازای بدهیای بوده که به کرملین داشته است، انتخاب وی برای تبدیل شدن به سرکرده شورش، دور از ذهن نبوده است. شهرت پریگوژین قبل از تأسیس گروه واگنر، به عنوان یک رستوراندار سرشناس و یکی از الیگارشهای روسیه بود. او که پدرش یهودی بود، در تبارشناسی کنشگران قدرت در روسیه کنونی، در کنار و نه ضرورتاً همسطح با چهرههایی نظیر نیکلای پاتروشف، سرگئی ایوانوف، سرگئی ناریشکین، دیمیتری مدودیف و ولادیمیر یاکونین و... از یاران سنپترزبورگی پوتین و با سابقه عضویت در SVR محسوب میشده است. گویا در گفتگوی لوکاشنکو با پریگوژین و حصول توافق، پاتروشف، دبیر شورای امنیت روسیه نیز حضور فعالی داشته است.
در مورد پیامدهای این شورش میتوان به موارد گوناگونی اشاره کرد. یکی از مزیتهای مهم پوتین در تمام دوران زمامداریاش مدیریت تنش در بین جناحها و کانونهای مختلف قدرت در روسیه و گرد آوردن آنها ذیل قدرت فائقه خویش بوده است. او در این سالها لیبرالها که خود به جناحهای گوناگون قانونگرا، لیبرالهای اقتصادی و افراطیون تقسیم میشوند و در سوی دیگر دولتگرایان ـ سیلاویکها (مقامات امنیتی ـ اطلاعاتی) که بخش مهمی از قدرت را در اختیار دارند و سایر گروهها از نوسنتگرایان، شامل سلطنتطلبان، نواستالینیستها تا ملیگرایان روس و اوراسیاگرایان که خود به گرایشهای مختلفی تقسیم میشوند را توانسته مدیریت کند و در چارچوب اهدافش در جایگاه عالیترین مقام کشور به کار گیرد. در حوزه امنیتی ـ نظامی نیز پوتین در مدیریت رقابتها میان دستگاههای مختلف نظیر سرویس امنیت فدرال (FSB) و اطلاعات خارجی (SVR) و اطلاعات ارتش (GRU) موفق بوده است. با چنین سوابقی در 24 ساعت شورش واگنر، ارتش خصوصی که در رأس آن یکی از نزدیکان خود وی قرار داشت با شعارهای ملیگرایانه و انتقادات بیپرده از مدیریت جنگ اوکراین دست به اقدامی زد که مقامات کرملین آنرا کودتا خواندند. اقدامیکه در صورت تداوم آن، جبهههای جنگ در اوکراین را به شدت تحتالشعاع قرار میداد، البته همین حالا نیز نمیتوان از پیامدهای شورش واگنر بر جنگ اوکراین چشم پوشید. پاسخ به این پرسش که مدیریت این پیامدها توسط پوتین به چه نحوی خواهد بود و اساساً این تهدید حاوی چه فرصتهایی برای دولت روسیه در جهت به کاربستن ابتکارعملها و اقداماتی مهم و حتی شگفتیساز خواهد بود، احتیاج به زمان و روشن شدن برخی ابعاد و زوایای پنهان این رویداد دارد.
تأثیر شبه کودتای مستعجل پریگوژین در آرایش قوای سیاسی و امنیتی این کشور نیز جدی خواهد بود. به هر روی در یک طرف این واقعه، سرگئی شایگو قرار دارد که بهعنوان وزیر دفاع روسیه از 2012 به اینسو یکی از معتمدین و نزدیکترین افراد به پوتین شناخته میشود و بر اساس گمانههای مختلف در سالهای اخیر همواره از چهرههای مؤثر در آینده روسیه قلمداد میشده است و البته دامنه ماجرا به دیگر چهرهها نظیر والری گراسیموف که او نیز از 2012 مسئولیت کنونی را عهدهدار است و فرماندهی جنگ در اوکراین را نیز برعهده دارد و از نزدیکترین یاران پوتین است و البته مرتبطین آنها و ساختارهای مربوطه کشیده میشود. تأثیر این رویداد بر آینده سیاسی شایگو و منتفعین و متضررین از آنرا نمیتوان نادیده گرفت. نباید از خاطر برد که استعفای شایگو و انتصاب سرگئی سورووکین بهعنوان وزیر دفاع جدید و فعالیت واگنر زیر نظر او، درخواست اصلی پریگوژین قبل از به تعبیر کرملین اقدام به کودتا بوده است. چنانکه پیشتر اشاره شد سورووکین از نخستین مقامات ارشد روسیه بود که از گروه واگنر خواست که به شورش پایان دهند و روسیه را دشمنشاد نکنند. ایفاگری نقش پررنگ حلقه نزدیکان سنپترزبورگی پوتین در فرونشاندن شورشی که یک سنپترزبورگی در رأس آن قرار داشت و در طرف مقابلش، شایگو بهمنزله فردی خارج از این حلقه قرار داشت، رویدادی معنادار در منظومه قدرت در کرملین است. در کنار ارزیابیهای پوتین و پشت پردههای این رویدادها، قضاوت افکار عمومی درباره قصورهای احتمالی منتسب به شایگو و گراسیموف در میدان جنگ اوکراین که در وقوع این شبه کودتا مؤثر بوده را نمیتوان نادیده گرفت.
چنانکه در روز شنبه اعلام شد، افرادی که از شورش حمایت کردهاند مورد تعقیب قرار گرفتهاند. انتظار میرود که تحقیقاتی دامنهدار توسط دستگاههای امنیتی روسیه درباره ابعاد و وجوه این شبه کودتا به انجام برسد. وجود دستهای داخلی برای تضعیف یا حذف رقبا و یا دیگر اهداف، در پَسِ چنین اقدامی را نمیتوان نادیده گرفت. نشریه نیویورکتایمز مدعی شده که سازمانهای جاسوسی آمریکا چند روز قبل از آنکه پریگوژین، علیه مسکو شورش کند، از این ماجرا بو برده بودند. این نشریه نوشته که یک روز کامل پیش از آغاز شورش واگنر، مقامات اطلاعاتی آمریکا در کاخ سفید، پنتاگون و ساختمان کنگره این کشور جلسات توجیهی برگزار کرده بودند. این نشریه مدعی شده که سازمانهای جاسوسی آمریکا بر این باورند که پوتین، دست کم یک روز پیش از وقوع شورش، از توطئهچینی پریگوژین آگاهی داشته است. هرچند این نوع خبررسانی آمریکاییها را میتوان بخشی از یک جنگ اطلاعاتی و رسانهای علیه مسکو نیز ارزیابی کرد، اما اکنون کرملین میتواند با بررسی گزارشها و تحلیلهای نهادهای مختلف اطلاعاتی این کشور، ارزیابیهایی از هشیاری و احیاناً گرایش و جانبداری دستگاههای مختلف مسئول حاصل کند. ارزیابی که میتواند پیامدهایی را برای برخی دستگاهها و مسئولان ذیربط به دنبال داشته باشد.
بیشک این شورش در فضای افکار عمومی روسیه نیز رد پای خود را بر جای خواهد گذاشت و احتمالاً اختلاف نظرهایی را در هواداری یا مخالفت با طرفهای درگیر ماجرا به دنبال خواهد داشت و در ضمن روایتهای جنگ اوکراین را نیز تحت تأثیر قرار خواهد داد. در ساعات نخستین سپری شده از شورش، فروش اینترنتی کالاها با آرم واگنر و محصولاتی که به نحوی به این گروه مرتبط بوده متوقف و ممنوع شد و اکانتهای مربوط به این گروه نیز در فضای مجازی روسیه معلق شد. اکنون و با ختم غائله و خروج پریگوژین و نیروهایش از روستوف و بازگشت آنها به پایگاههایشان، و ترک روسیه توسط پریگوژین، باید به انتظار نشست که مفاد توافقی که حاصلشده چگونه اجرا خواهد شد و چه تغییراتی در گروه واگنر پدید خواهد آمد و آیا این مجموعه با همان هویت پیشین به فعالیت ادامه خواهد داد و اساساً نقش آنان در ادامه جنگ در اوکراین چگونه خواهد بود.
دولت روسیه در شورش یکروزه واگنر علاوه بر روبروشدن با مخاطرات امنیتی ـ نظامی و برخی پیامدهای موقت اقتصادی نظیر سقوط 10 درصدی ارزش روبل، هدف عملیات سنگین رسانهای غربیها نیز قرار گرفت. چنانکه پیشتر اشاره شد وزارت خارجه روسیه در روز شنبه 3 تیرماه در بحبوحه شورش پریگوژین، به کشورهای غربی نسبت به احتمال سوءاستفاده آنها از وضعیت داخلی روسیه برای تحقق اهداف خصمانهشان هشدار داد. اما نتیجه، مهار شورشی بود که میتوانست هزینههای بسیار سنگین در پی داشته باشد. اینکه پوتین توانست مستقیم یا غیر مستقیم پریگوژین را از ادامه شورش منصرف سازد و این شبه کودتا را در اسرع وقت خاتمه دهد و جلوگیری کند از وقوع چشماندازی که انتظار میرفت به کشتار نیروهایی منجر شود که تا دیروز از منظر جامعه روسیه، رزمندگان در میدان جنگ اوکراین بودند، و در سطح کلانتر موجب جلوگیری از تحمیل تلفات سنگین بر طرفین ماجرا شود، موفقیتی چشمگیر بود. موفقیتی که بهایش اندک نبود، هر چند میتوانست بسیار سنگینتر باشد. از این پس نگاهها پریگوژین را دنبال خواهند کرد، فردی که به «خیانت» دست زد و از خط قرمز اعلامی پوتین عبور کرد، اما چنانکه برخی تحلیلگران غربی متعجب شدند، فعلاً قِسِر در رفت. بیگمان آنها که انتظار به طول انجامیدن این شورش و یا در سطح بالاتر تبدیل آن به جنگ داخلی داشتند اکنون مأیوس شدهاند.
هرچند که تهدیدات ناشی از فعالیتهای خصمانه علیه دولت در فضای مجازی مدتها است که در روسیه مورد توجه بوده و اینترنت ملی روسیه، «رونِت» از زمستان 1398 مورد بهرهبرداری قرار گرفته است و پیامرسانهایی نظیر تلگرام نیز در این کشور فیلتر هستند، اما استفاده پریگوژین از کانالهایش در تلگرام برای اطلاعرسانی و جریانسازی رسانهای در شورش اخیر، نشان داد که اقدامات صورتگرفته در جهت رفع تهدیدهایی از این دست به اندازه کافی مؤثر نبوده است. انتشار اخباری صحتآزمایینشده به نقل از پوتین مبنی بر تعیین جریمه برای استفاده از پیامرسانهای بیگانه از جمله تلگرام توسط مردم این کشور در فردای پایان شورش واگنر را میتوان از مصادیق پیامدهای آنی کودتای واگنر برشمرد.
تاریخ روسیه آکنده از شورشهایی است که از قضا قدرتمندترین زمامداران این کشور با آنها مواجه شدهاند، گویا سهم پوتین تنها فرونشاندن ناآرامی در قفقاز شمالی نبوده است و مهار این شورش مستعجل هم به کارنامه او افزوده شد. طغیانی یکروزه که پروندهای قطور خواهد یافت و تبعاتش دامنهدار و درازمدت خواهد بود. هر چند یافتن اشتراکها بین شورش پریگوژین و کودتای نیمه ژوئیه 2016 در ترکیه آسان نیست، اما احتمالاً یافتن شباهتها در خصوص پیامدهای جدی آنها در سیاست و امنیت هر یک از دو کشور، دشوار نخواهد بود. نباید از خاطر برد که پوتین با توجه به مهارتش در جودو، ذهنیتی ملهم از این ورزش دارد؛ او برای ضربه کردن حریفانش، بهینهترین استفاده را از نقاط ضعف آنها میبرد.
نویسنده: دکتر سیدمهدی حسینی تقیآباد، مدیر عامل سابق بنیاد مطالعات قفقاز دانشگاه تهران و کارشناس مسائل اوراسیای مرکزی
متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:
گروه واگنر ارتش خصوصی است که در رأس آن یوگنی پریگوژین از نزدیکان سابق پوتین قرار دارد. این گروه که ظاهراً در 2014 تأسیس شده است سابقه حضور نظامی در درگیریهای 2014 در دُنباس، لیبی، سودان، بحران سوریه و البته جنگ اخیر در اوکراین را دارد و نام آن با وقایع مهمی در عرصه جنگ در اوکراین گره خورده است از جمله در نبردها برای تسلط بر شهر راهبردی باخموت که بعد از 321 روز محقق شد. پیروزی پرهزینهای که روسیه در ابتدای خردادماه سال جاری حاصل کرد و نیروهای واگنر که شمار آنها 25 هزار نفر تخمین زده میشود نقش کلیدی در آن داشتند. بلافاصله پس از تسلط نیروهای روسیه بر باخموت، پریگوژین از خروج نیروهای واگنر از این شهر و تحویل آن به ارتش روسیه سخن گفت و برخی شواهد حاکی از عدم تمدید قرارداد همکاری این گروه با ارتش روسیه بود.
از مدتی پیش میان رئیس این گروه و ارتش روسیه در جنگ اوکراین اختلافات جدی بروز کرده بود و کار به آنجا رسید که ارتش روسیه آنها را به فروش اطلاعات جنگی در ازای پول به ارتش اوکراین متهم کرد که بخشی از این اتهام متوجه پناهندگی یکی از فرماندهان گروه واگنر به نروژ بود و این گمانهها که اطلاعاتی که او در اختیار غربیها قرار داده در ضد حمله ناتو در جبهه اوکراین مورد استفاده قرار گرفته، و در مقابل آنها نیز ارتش روسیه را به فریب پوتین در رابطه با آمار و پیشرفتهای جنگی در اوکراین متهم کردند. در ماههای گذشته بخشی از اخبار مربوط به گروه واگنر به انتقادات پریگوژین از ارتش روسیه و بهویژه شایگو، وزیر دفاع و البته نقدهای غیر مستقیم نسبت به پوتین بازمیگشت. آنجا که وی از عملکرد ارتش روسیه در جبهههای اوکراین و طرحهای عملیاتی آن و نوع اعزام و چینش و حتی آموزش نیروها ابراز نارضایتی میکرد. البته گلایههایی از این دست محدود به پریگوژین نبوده است و شاهد بودهایم که رمضان قادراف نیز که نیروهایش در جبهههای اوکراین حضور پرسروصدایی داشته و دارند در برهههایی زبان به انتقاد از استراتژی نظامی ارتش روسیه گشوده است. میزان نزدیکی این دو نفر به پوتین احتمالاً سبب میشد که این نوع انتقادات به معنای مخالفت یا نشانههای خفیف گرایش به تمرّد تلقی نشود که البته در مورد قادراف همین طور بوده است. در مورد نزدیکی پریگوژین به پوتین گمانهها متفاوت است. لوموند، 19 روز قبل از شورش وی، در یادداشتی با عنوان «واگنر: رئیسِ مزدور، یوگنی پریگوژین به دنبال چیست؟» در توصیف شرایط وی نوشته بود: «پریگوژین مشکلات زیادی دارد، او دسترسی مستقیم به پوتین ندارد، فاقد جایگاه رسمی در دولت است و حامیان زیادی هم در دولت ندارد». واقعیت این است که مدتهاست سروصدای اختلافات پریگوژین با شایگو توجه غربیها را به خود جلب کرده است.
در شرایطیکه در فضای عملیات روانی رسانههای غربی از ابتدای جنگ اوکراین، همواره از کودتای قریبالوقوع علیه پوتین سخن گفته میشد، به نظر میرسد که شورشی که پوتین آنرا محصول جاهطلبی از حد گذشته و یک خیانت آشکار دانسته است توسط کسی به راه افتاد که انتظارش دشوار بود. پریگوژین که مدعی هدف قرار گرفتن نیروهایش توسط ارتش از پشت جبهه و تلفات دو هزار نفری نیروهایش در نتیجه موشکباران ارتش روسیه شده است، ادعایی که توسط ارتش روسیه رد شده است، در جمعه 23 ژوئن 2023 سر به شورش برداشت. او خبر طغیان را از طریق چند کانال تلگرامی به این شرح اعلام کرد: شورای فرماندهان شرکت نظامی خصوصی واگنر تصمیم گرفته است «شرّی که رهبری نظامی کشور به ارمغان میآورد را متوقف سازد». در ادامه، یکی از کانالهای تلویزیونی حاشیهای با نام «دُم کینو» (سینما خانه) که به پخش فیلم اختصاص دارد دقایقی هک شد و پیام پریگوژین را که از مردم روسیه خواست به خیابانها بیایند در آن منتشر شد. برخی منابع در فضای مجازی هم شروع به دعوت مردم به نافرمانی کردند. در پی این رویداد سرویس امنیت فدرال روسیه (FSB) علیه پریگوژین به اتهام «تحریک به شورش مسلحانه» اقامه دعوا کرد.
در ادامه خبرهایی دال بر سقوط شهر رستوف دُن در نزدیکی مرز اوکراین، که یکی از شهرهای راهبردی روسیه در جبهه درگیری این کشور در دُنباس است، منتشر شد. هرچند پریگوژین در سخنانش حملاتش را متوجه شایگو، وزیر دفاع کرده بود و در دیدار با معاون وزیر دفاع، یونسبیک یفکوروف که جهت مذاکره با وی به روستوف رفته بود خواستار استعفای شایگو شده بود، اما اقدامات نظامی گروه واگنر و خلع سلاح شماری از نیروهای نظامی و امنیتی روسیه در روستوف نشانههای تمرد آشکار نظامی و اقدام علیه امنیت ملی را داشت. نکته شایان توجه در اعزام یفکوروف برای مذاکره با پریگوژین این بود که یفکوروف که سالها ریاست جمهوری اینگوش را عهدهدار بود، با قادراف که در رأس جمهوری همسایه، چچن قرار داشت، دچار اختلاف شدید شد که در نهایت با تصمیم مسکو، ریاست اینگوش را ترک گفت و به معاونت وزارت دفاع منصوب شد. سوابق نظامی یفکوروف در بالکان و قفقاز شمالی و ترور منجر به جرح شدید او در 22 ژوئن 2009 وی را بهعنوان یک مقام سیاسی ـ نظامی روسیهای اینگوش، به گزینهای خاص برای مذاکره با پریگوژین، آنهم در روستوف که در واقع میتوان آنرا منتهیالیه شمال غربی قفقاز شمالی خواند مبدل کرد.
روستوف موقعیت جغرافیایی بسیار مهمی دارد؛ هم در جوار مرز اوکراین قرار دارد و هم در یک سویِ شمالیترین نقطه دریای سیاه در خاک روسیه واقع شده، که در سوی دیگرش، آستاراخان در منتهیالیه حاشیه خزر در روسیه واقع است و در جوارش مرزهای قزاقستان قرار دارد. روستوف در یک رأس باریکهای واقع است که فاصله میان اوکراین و قزاقستان بهمنزله یکی از نقاط مهم ژئوپلیتیک مورد توجه غرب برای قطع ارتباط میان قفقاز شمالی و امتداد آن در خطهها و استانهای استاوروپل و کراسنودار و روستوف و قلماقستان و آستاراخان با هسته اصلی روسیه محسوب میشود. هر نوع ناآرامی و بیثباتی در این منطقه، را میتوان یک تهدید راهبردی برای روسیه محسوب کرد. در 23 و 24 ژوئن 2023 (دوم و سوم تیرماه 1402) مسکو با یک شورش نظامی با شعارهای میهنی توسط نیروهایی که تا چندی پیش بهعنوان قهرمانان جنگ اوکراین مورد تمجید و تشویق بودند، مواجه شد. نیروهایی که کانون تجمعشان در روستوف قرار داشت.
ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه در جریان موضعگیری رسمی خویش در سخنرانی که قبل از ظهر شنبه 24 ژوئن انجام داد گفت: «آنچه امروز با آن روبرو هستیم خیانت داخلی است. آنها از پشت به ما خنجر زدند و این مستحق مجازات است». در واکنش به این سخنان پوتین، یوگنی پریگوژین، پیام صوتیای در تلگرام منتشر کرد و گفت: همه ما آماده مرگ هستیم. همه 25 هزار نفر و سپس 25 هزار دیگر. او در ادامه مدعی شد که این اقدام برای «مردم روسیه» انجام شده است و رئیسجمهور در خائن خواندن او «عمیقاً اشتباه کرده است». وی افزود: «هیچکس به درخواست رئیسجمهور پوتین خود را تسلیم نمیکند... ما نمیخواهیم کشور در فساد و دروغ به زندگی ادامه دهد». پریگوژین در پایان گفت: «ما میهنپرست هستیم. ما نمیخواهیم روسیه بیشتر از این در سایه فساد و دروغ بماند». وی افزود: «اینکه پوتین ما را به خیانت متهم میکند یک اشتباه است».
در شرایطیکه پریگوژین برای نخستینبار بدینگونه پوتین را مخاطب قرار داد و نشان داد که سطح مواجههاش از سرگئی شایگو وزیر دفاع و والری گراسیموف رئیس ستاد کل نیروهای مسلح روسیه و معاون اول وزیر دفاع به شخص اول روسیه انتقال یافته است، در ادامه اخبار حاکی از ساقط شدن دست کم یک بالگرد ارتش روسیه و یک هواپیمای نظامی ایلوشین 22، توسط پدافند گروه واگنر منتشر شد و البته هدف قرار گرفتن کاروان نیروهای واگنر در اطراف روستوف و شایعاتی حاکی از پیشروی آنها به سمت وارونژ توجهها را به خود جلب کرد. صبح شنبه 24 ژوئن (3 تیرماه) بزرگراه موسوم به اِم _ 4 که روستوف را به وارونژ و در ادامه به مسکو متصل میکند با ترافیک شدید مردمی که روستوف را ترک میکردند مواجه بود، هرچند که بعد از ظهر شنبه نقشهها نشانگر باز بودن و عدم وجود ترافیک در مسیر چهارده ساعته زمینی روستوف ـ مسکو بود. در این شرایط همانطور که انتظار میرفت مقامات ارشد روسیه به اعلام موضع و دفاع از پوتین پرداختند. اسقف اعظم کِریل اول، رهبر کلیسای ارتدوکس روسیه خواستار وحدت مردم این کشور در قبال این تهدیدات شد. رئیس شورای فدراسیون روسیه، والنتینا ماتوینکو، اعلام کرد این شورا کاملا از پوتین حمایت میکند. مدودیف، معاون شورای امنیت روسیه و نخست وزیر و رئیس جمهور سابق این کشور، از همه روسیه خواست که حول رئیس جمهور متفق شوند و بر این گسست فائق آیند. سرگئی منیایلو رئیس اوستیای شمالی ـ آلانیا از اوسِتهای عضو گروه واگنر خواست که از دستورات پریگوژین تبعیت نکنند. رمضان قادراف رئیس چچن گفت: من کاملاً از تک تک کلمات ولادیمیر ولادیمیرویچ پوتین حمایت میکنم. من از مبارزان و میهنپرستانمان درخواست میکنم که اسیر تحریکات نشوید. مهم نیست که چه وعدههایی به شما داده شود، امنیت دولت و انسجام جامعه روسیه در چنین لحظهای بالاتر از هر چیز دیگری است! ببینید دشمنان ما در غرب چگونه از این موقعیت سوءاستفاده میکنند. چقدر دروغ، چه بسیار ادعاهای کذب که شهروندان ما را میهراساند، ما اکنون در معرض خطر بیثباتی قرار داریم، و اینها پیامدهای مورد انتظار اقدامات خائنانه پریگوژین است. اتفاقی که افتاده اولتیماتوم به وزارت دفاع نیست. این یک چالش برای دولت است و در برابر این چالش لازم است که حول رهبر ملی متحد شویم: ارتش، نیروهای امنیتی، فرمانداران و مردم غیرنظامی، جنگندههای وزارت دفاع و گارد روسیه در جمهوری چچن هماکنون عازم مناطق تنش شدهاند. ما برای حفظ وحدت روسیه و حفاظت از کشور هر کاری انجام خواهیم داد. شورش باید سرکوب شود، و اگر لازمه این کار، اقدامات سخت است، ما آمادگی انجام آنرا داریم.
در ادامه اخبار و تصاویری از اعزام نیروهای چچن به سمت روستوف که در فاصله 800 کیلومتری گروزنی واقع است منتشر شد.
همزمان اخبار در مورد گفتگوهای تلفنی بین پوتین با رؤسای جمهور بلاروس، قزاقستان، ازبکستان، ترکیه و جمهوری اسلامی ایران منتشر شد. تماسهایی که از اهمیت بالایی برخوردار بودند. در سوی دیگر ماجرا اکانتهای منسوب به نهادهای سیاسی و نظامی اوکراین محتواهایی نظیر اینکه ما در حال تماشا هستیم و یا در دعوا میان پریگوژین و شایگو، پریگوژین راست میگوید و یا منتظر وقوع جنگ داخلی و تجزیه روسیه در دو روز آینده هستیم منتشر شد.
وضعیت در عصر شنبه به گونهای بود که به نظر میرسید آخرین امیدهای مسکو جهت ختم مسالمتآمیز ماجرا و جلوگیری از درگیری میان نیروهای امنیتی ـ نظامی این کشور و اعضای وفادار به پریگوژین در گروه واگنر در حال رنگ باختن است، هرچند که کماکان نشانههایی دال بر تمایل مسکو به کاربست دیپلماسی برای ختم غائله مشاهده میشد. جمعه و در ساعات ابتدایی شوروش پریگوژین، سرگئی سوروویکین، فرمانده نیروی هوافضای روسیه در پیامی خطاب به اعضای گروه واگنر گفته بود: «ما از یک خون هستیم، ما رزمنده هستیم. دشمن منتظر است که اوضاع سیاسی در داخل متشنج شود. شما نباید بازیچه دشمن شوید.» پیامی که نشان از تلاش مسکو از همان ساعات نخستین برای مهار بحرانی داشت که بهظاهر از اختلافات شخصی و سلیقهای شروع شده بود، اما به زودی نشان داد که ابعاد امنیتی ـ نظامی جدی دارد.
شنبه سوم تیرماه تمرکز اصلی رسانههای دنیا به درگیریهای حاصل از شورش و از کنترل خارج شدن یکی از ابزارهای مهم و قدرتمند روسیه در جنگ اوکراین معطوف بود. دولتهای غربی در شرایطیکه رضایتشان از شورش واگنر قابل کتمان نبود، همچون روال معمول موضعگیریهای خود را در لفافه نگرانیهای انسانی و با چاشنی طعنههای متنوع نسبت به دولت پوتین عرضه کردند و چهرههایی نظیر ایلان ماسک که از نخستین روزهای جنگ در اوکراین در جهت تقویت دولت زلنسکی به ایفای نقش پرداخته بود، ساکت نماندند. وی در توییتی طعنهآمیز خطاب به روسیه نوشت: «به هیچکس اعتماد نکن، حتی به خودت»، طعنهای که از سویی عمق تلخی شورش نیروهای ورزیده و جنگدیده و مجهز واگنر علیه دولت روسیه را برای پوتین به نمایش گذاشت و از سوی دیگر شعف حامیان زلنسکی از اقدامات پریگوژین را آشکار ساخت. یکی از اخبار شایان توجه در رابطه با کنشگری آشکار آمریکا در فضای رسانهای معطوف به شورش واگنر خبر روزنامه «وال استریت ژورنال» به نقل از منابع آگاه بود مبنی بر اینکه واشنگتن قصد دارد وضع تحریمهای جدید علیه گروه واگنر را به دلیل شورش «یوگنی پریگوژین» رهبر این گروه علیه کرملین به تاخیر بیندازد. یکی از منابع مورد استناد این روزنامه آمریکایی ادعا کرد، بهانه آمریکا برای اتخاذ این تصمیم، نگرانی از آن است که این تحریمها در نهایت به ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه کمک کند و در ضمن واشنگتن نمیخواهد این طور به نظر برسد که در این مناقشه جانب یکی از طرفها را میگیرد. پیداست که دولت آمریکا نخواست حتی در ظاهر، رضایت و البته حمایتش از طغیان یوگنی پریگوژین را کتمان کند.
پوتین در سخنرانیاش شورش گروه واگنر را «تهدیدی مرگبار و اردوکشی تبهکارانه و ماجراجویانه» و «خنجری از پشت» بر پیکر روسیه نامید و تأکید کرد که هر کاری برای دفاع از کشورش انجام خواهد داد و اجازه وقوع «جنگ داخلی» را نخواهد داد. او این شوروش را خیانت به آرمان نیروهایی معرفی کرد که در نبرد اوکراین جان خود را از دست دادهاند و یادآوری کرد که این رویداد یادآور خیانتی است که در بحبوحه جنگ جهانی اول در شرایطیکه روسیه در آستانه پیروزی قرار داشت انجام گرفت و تحقق پیروزی را سلب کرد.
اگر به عرصه جنگ در اوکراین نگاه شود در ایام اخیر شاهد عدم موفقیت ضد حمله اوکراین بودهایم که با حمایت ناتو طراحی و اجرا شده است، شکستی که با تلفات پرشمار توأم بود و در صورت گسترش و تداوم پیدا کردن شورش واگنر میشد انتظار داشت که در سایه این طغیان قرار خواهد گرفت. هرچند هزینههای جنگ اوکراین برای طرفین بسیار سنگین بوده است، اما اگر فضای رسانهای سنگین مارس 2022 را به یاد آوریم که غربیها از ناکامی سریع و قریبالوقوع روسیه و سرنگونی ولادیمیر پوتین سخن میگفتند و از طرف دیگر احتمالاً در کرملین هم محاسبات دال بر سقوط سریع کییف و پیروزی سهلالوصول مسکو بود، اکنون میتوانیم از خطاهای محاسباتی طرفین و به طول انجامیدن جنگی فرساینده که به باور مسکو حاصل توطئه غربیها و پیشروی ناتو و برادرکشی نیز است، سخن بگوییم. در این بین برگشتن نوک پیکان یکی از بازوهای قدرتمند روسیه در جبهه اوکراین به سمت مسکو را باید رویدادی بسیار مهم ارزیابی کرد که نمیتواند صرفاً از جاهطلبیهای مفرط و کینهورزیهای شخصی نشأت گرفته باشد و بعید است که برخی تحریکات داخلی و البته دست سرویسهای بیگانه و القائات بیرونی در تبدیل کردن اعتراض و نارضایتی پریگوژین و احتمالاً بخش مهمی از نیروهایش به شورش نظامی علیه دولت پوتین در کار نبوده باشد. مدودیف عصر شنبه 24 ژوئن اعلام کرد که این یک کودتای کارگردانیشده است و وزارت خارجه روسیه نیز کشورهای غربی را از هر اقدامی در جهت خدمت به اهداف روسهراسانهشان، برحذر داشت. در شرایطی که بازار اخبار و شایعات بسیار گرم بود و برخی رسانهها از نزدیک شدن برخی ستونهای گروه واگنر به مسکو خبر میدادند، حوالی ساعت 20 شنبه 3 تیرماه به وقت تهران، اخباری منتشر شد مبنی بر اینکه در پی گفتگوی لوکاشنکو، رئیس جمهور بلاروس با پریگوژین که سابقه دوستی 20 ساله دارند و دریافت تضمینهایی مبنی بر توقف تعقیب قضایی و بسته شدن پرونده جنایی که علیه وی تشکیل شده بود و عفو نیروهای واگنر که در شورش شرکت داشتهاند، وی با ادعای اینکه بخشی از نیروهایش در دویست کیلومتری مسکو قرار دارند و با ادعای جلوگیری از ریختهشدن خون روسها، به نیروهایش دستور توقف پیشروی و بازگشت به مقرهایشان را داده است. دیمیتری پسکوف سخنگوی کرملین در این باره گفت: نیروهای واگنر به پایگاههای خود بازمیگردند و پریگوژین به بلاروس میرود. مقامات، واگنر که در شورش شرکت کردند، با توجه به خدمات آنها در خط مقدم جنگ اوکراین، تحت تعقیب قرار نخواهند داد. بخشی از سربازان واگنر که در ابتدا از شرکت در شورش خودداری کردند، با وزارت دفاع قرارداد امضا خواهند کرد. پسکوف در مورد اینکه آیا پوتین همچنان به وزیر دفاع اعتماد دارد یا خیر، گفت: من از هیچ تغییری در این زمینه اطلاعی ندارم. وی خاطرنشان ساخت که فعلاً پوتین سخنرانی جدیدی نخواهد داشت و تغییرات پرسنلی در وزارت دفاع طی مذاکرات با پریگوژین مورد بحث قرار نگرفته است. او تأکید کرد که وضعیت شورش به هیچوجه بر روند عملیات ویژه [جنگ در اوکراین] تأثیر نخواهد گذاشت. در تحلیل گفتههای پسکوف میتوان اظهار داشت که هر چند قرار داشتن پوتین در پشتِ این توافق، ضمانتکننده بندهای مربوط به گروه واگنر است، اما مقوله وزارت دفاع علامت سئوال مهم در این تحولات باقی میماند.
اکنون و در شرایطی که مهار و خاتمه شورش واگنر ظرف 24 ساعت را میتوان یک موفقیت برای پوتین عنوان کرد، گزافه است اگر این وقایع و پیامدهای آنرا بر توان و حتی استراتژیهای نظامی پیشِروی روسیه در جبهههای درگیری در اوکراین را بیتأثیر بدانیم. رسانههای روسیه در بحبوحه شورش واگنر از تدارک دولت اوکراین برای بازپسگیری باخموت که روسها آنرا آرتیومافسک میخوانند سخن میگفتند و این نگرانی در طرف روس جدی بود. باورکردنی نیست که جدای از برخی دستهای داخلی، در پَسِ انتقال بحران به داخل مرزهای روسیه و تبدیل بازوی جنگی روسیه در اوکراین به شورشیان داخلی، نیروهای دخیل در جبهه مقابل، یعنی دولت زلنسکی و متحدانش در ناتو نقشآفرین تبوده باشند. با توجه به روحیات و خلقیات و نارضایتیهای پریگوژین که اساساً شایعاتی وجود دارد که بخشی از فعالیتهای گروه واگنر با مدیریت پریگوژین در ازای بدهیای بوده که به کرملین داشته است، انتخاب وی برای تبدیل شدن به سرکرده شورش، دور از ذهن نبوده است. شهرت پریگوژین قبل از تأسیس گروه واگنر، به عنوان یک رستوراندار سرشناس و یکی از الیگارشهای روسیه بود. او که پدرش یهودی بود، در تبارشناسی کنشگران قدرت در روسیه کنونی، در کنار و نه ضرورتاً همسطح با چهرههایی نظیر نیکلای پاتروشف، سرگئی ایوانوف، سرگئی ناریشکین، دیمیتری مدودیف و ولادیمیر یاکونین و... از یاران سنپترزبورگی پوتین و با سابقه عضویت در SVR محسوب میشده است. گویا در گفتگوی لوکاشنکو با پریگوژین و حصول توافق، پاتروشف، دبیر شورای امنیت روسیه نیز حضور فعالی داشته است.
در مورد پیامدهای این شورش میتوان به موارد گوناگونی اشاره کرد. یکی از مزیتهای مهم پوتین در تمام دوران زمامداریاش مدیریت تنش در بین جناحها و کانونهای مختلف قدرت در روسیه و گرد آوردن آنها ذیل قدرت فائقه خویش بوده است. او در این سالها لیبرالها که خود به جناحهای گوناگون قانونگرا، لیبرالهای اقتصادی و افراطیون تقسیم میشوند و در سوی دیگر دولتگرایان ـ سیلاویکها (مقامات امنیتی ـ اطلاعاتی) که بخش مهمی از قدرت را در اختیار دارند و سایر گروهها از نوسنتگرایان، شامل سلطنتطلبان، نواستالینیستها تا ملیگرایان روس و اوراسیاگرایان که خود به گرایشهای مختلفی تقسیم میشوند را توانسته مدیریت کند و در چارچوب اهدافش در جایگاه عالیترین مقام کشور به کار گیرد. در حوزه امنیتی ـ نظامی نیز پوتین در مدیریت رقابتها میان دستگاههای مختلف نظیر سرویس امنیت فدرال (FSB) و اطلاعات خارجی (SVR) و اطلاعات ارتش (GRU) موفق بوده است. با چنین سوابقی در 24 ساعت شورش واگنر، ارتش خصوصی که در رأس آن یکی از نزدیکان خود وی قرار داشت با شعارهای ملیگرایانه و انتقادات بیپرده از مدیریت جنگ اوکراین دست به اقدامی زد که مقامات کرملین آنرا کودتا خواندند. اقدامیکه در صورت تداوم آن، جبهههای جنگ در اوکراین را به شدت تحتالشعاع قرار میداد، البته همین حالا نیز نمیتوان از پیامدهای شورش واگنر بر جنگ اوکراین چشم پوشید. پاسخ به این پرسش که مدیریت این پیامدها توسط پوتین به چه نحوی خواهد بود و اساساً این تهدید حاوی چه فرصتهایی برای دولت روسیه در جهت به کاربستن ابتکارعملها و اقداماتی مهم و حتی شگفتیساز خواهد بود، احتیاج به زمان و روشن شدن برخی ابعاد و زوایای پنهان این رویداد دارد.
تأثیر شبه کودتای مستعجل پریگوژین در آرایش قوای سیاسی و امنیتی این کشور نیز جدی خواهد بود. به هر روی در یک طرف این واقعه، سرگئی شایگو قرار دارد که بهعنوان وزیر دفاع روسیه از 2012 به اینسو یکی از معتمدین و نزدیکترین افراد به پوتین شناخته میشود و بر اساس گمانههای مختلف در سالهای اخیر همواره از چهرههای مؤثر در آینده روسیه قلمداد میشده است و البته دامنه ماجرا به دیگر چهرهها نظیر والری گراسیموف که او نیز از 2012 مسئولیت کنونی را عهدهدار است و فرماندهی جنگ در اوکراین را نیز برعهده دارد و از نزدیکترین یاران پوتین است و البته مرتبطین آنها و ساختارهای مربوطه کشیده میشود. تأثیر این رویداد بر آینده سیاسی شایگو و منتفعین و متضررین از آنرا نمیتوان نادیده گرفت. نباید از خاطر برد که استعفای شایگو و انتصاب سرگئی سورووکین بهعنوان وزیر دفاع جدید و فعالیت واگنر زیر نظر او، درخواست اصلی پریگوژین قبل از به تعبیر کرملین اقدام به کودتا بوده است. چنانکه پیشتر اشاره شد سورووکین از نخستین مقامات ارشد روسیه بود که از گروه واگنر خواست که به شورش پایان دهند و روسیه را دشمنشاد نکنند. ایفاگری نقش پررنگ حلقه نزدیکان سنپترزبورگی پوتین در فرونشاندن شورشی که یک سنپترزبورگی در رأس آن قرار داشت و در طرف مقابلش، شایگو بهمنزله فردی خارج از این حلقه قرار داشت، رویدادی معنادار در منظومه قدرت در کرملین است. در کنار ارزیابیهای پوتین و پشت پردههای این رویدادها، قضاوت افکار عمومی درباره قصورهای احتمالی منتسب به شایگو و گراسیموف در میدان جنگ اوکراین که در وقوع این شبه کودتا مؤثر بوده را نمیتوان نادیده گرفت.
چنانکه در روز شنبه اعلام شد، افرادی که از شورش حمایت کردهاند مورد تعقیب قرار گرفتهاند. انتظار میرود که تحقیقاتی دامنهدار توسط دستگاههای امنیتی روسیه درباره ابعاد و وجوه این شبه کودتا به انجام برسد. وجود دستهای داخلی برای تضعیف یا حذف رقبا و یا دیگر اهداف، در پَسِ چنین اقدامی را نمیتوان نادیده گرفت. نشریه نیویورکتایمز مدعی شده که سازمانهای جاسوسی آمریکا چند روز قبل از آنکه پریگوژین، علیه مسکو شورش کند، از این ماجرا بو برده بودند. این نشریه نوشته که یک روز کامل پیش از آغاز شورش واگنر، مقامات اطلاعاتی آمریکا در کاخ سفید، پنتاگون و ساختمان کنگره این کشور جلسات توجیهی برگزار کرده بودند. این نشریه مدعی شده که سازمانهای جاسوسی آمریکا بر این باورند که پوتین، دست کم یک روز پیش از وقوع شورش، از توطئهچینی پریگوژین آگاهی داشته است. هرچند این نوع خبررسانی آمریکاییها را میتوان بخشی از یک جنگ اطلاعاتی و رسانهای علیه مسکو نیز ارزیابی کرد، اما اکنون کرملین میتواند با بررسی گزارشها و تحلیلهای نهادهای مختلف اطلاعاتی این کشور، ارزیابیهایی از هشیاری و احیاناً گرایش و جانبداری دستگاههای مختلف مسئول حاصل کند. ارزیابی که میتواند پیامدهایی را برای برخی دستگاهها و مسئولان ذیربط به دنبال داشته باشد.
بیشک این شورش در فضای افکار عمومی روسیه نیز رد پای خود را بر جای خواهد گذاشت و احتمالاً اختلاف نظرهایی را در هواداری یا مخالفت با طرفهای درگیر ماجرا به دنبال خواهد داشت و در ضمن روایتهای جنگ اوکراین را نیز تحت تأثیر قرار خواهد داد. در ساعات نخستین سپری شده از شورش، فروش اینترنتی کالاها با آرم واگنر و محصولاتی که به نحوی به این گروه مرتبط بوده متوقف و ممنوع شد و اکانتهای مربوط به این گروه نیز در فضای مجازی روسیه معلق شد. اکنون و با ختم غائله و خروج پریگوژین و نیروهایش از روستوف و بازگشت آنها به پایگاههایشان، و ترک روسیه توسط پریگوژین، باید به انتظار نشست که مفاد توافقی که حاصلشده چگونه اجرا خواهد شد و چه تغییراتی در گروه واگنر پدید خواهد آمد و آیا این مجموعه با همان هویت پیشین به فعالیت ادامه خواهد داد و اساساً نقش آنان در ادامه جنگ در اوکراین چگونه خواهد بود.
دولت روسیه در شورش یکروزه واگنر علاوه بر روبروشدن با مخاطرات امنیتی ـ نظامی و برخی پیامدهای موقت اقتصادی نظیر سقوط 10 درصدی ارزش روبل، هدف عملیات سنگین رسانهای غربیها نیز قرار گرفت. چنانکه پیشتر اشاره شد وزارت خارجه روسیه در روز شنبه 3 تیرماه در بحبوحه شورش پریگوژین، به کشورهای غربی نسبت به احتمال سوءاستفاده آنها از وضعیت داخلی روسیه برای تحقق اهداف خصمانهشان هشدار داد. اما نتیجه، مهار شورشی بود که میتوانست هزینههای بسیار سنگین در پی داشته باشد. اینکه پوتین توانست مستقیم یا غیر مستقیم پریگوژین را از ادامه شورش منصرف سازد و این شبه کودتا را در اسرع وقت خاتمه دهد و جلوگیری کند از وقوع چشماندازی که انتظار میرفت به کشتار نیروهایی منجر شود که تا دیروز از منظر جامعه روسیه، رزمندگان در میدان جنگ اوکراین بودند، و در سطح کلانتر موجب جلوگیری از تحمیل تلفات سنگین بر طرفین ماجرا شود، موفقیتی چشمگیر بود. موفقیتی که بهایش اندک نبود، هر چند میتوانست بسیار سنگینتر باشد. از این پس نگاهها پریگوژین را دنبال خواهند کرد، فردی که به «خیانت» دست زد و از خط قرمز اعلامی پوتین عبور کرد، اما چنانکه برخی تحلیلگران غربی متعجب شدند، فعلاً قِسِر در رفت. بیگمان آنها که انتظار به طول انجامیدن این شورش و یا در سطح بالاتر تبدیل آن به جنگ داخلی داشتند اکنون مأیوس شدهاند.
هرچند که تهدیدات ناشی از فعالیتهای خصمانه علیه دولت در فضای مجازی مدتها است که در روسیه مورد توجه بوده و اینترنت ملی روسیه، «رونِت» از زمستان 1398 مورد بهرهبرداری قرار گرفته است و پیامرسانهایی نظیر تلگرام نیز در این کشور فیلتر هستند، اما استفاده پریگوژین از کانالهایش در تلگرام برای اطلاعرسانی و جریانسازی رسانهای در شورش اخیر، نشان داد که اقدامات صورتگرفته در جهت رفع تهدیدهایی از این دست به اندازه کافی مؤثر نبوده است. انتشار اخباری صحتآزمایینشده به نقل از پوتین مبنی بر تعیین جریمه برای استفاده از پیامرسانهای بیگانه از جمله تلگرام توسط مردم این کشور در فردای پایان شورش واگنر را میتوان از مصادیق پیامدهای آنی کودتای واگنر برشمرد.
تاریخ روسیه آکنده از شورشهایی است که از قضا قدرتمندترین زمامداران این کشور با آنها مواجه شدهاند، گویا سهم پوتین تنها فرونشاندن ناآرامی در قفقاز شمالی نبوده است و مهار این شورش مستعجل هم به کارنامه او افزوده شد. طغیانی یکروزه که پروندهای قطور خواهد یافت و تبعاتش دامنهدار و درازمدت خواهد بود. هر چند یافتن اشتراکها بین شورش پریگوژین و کودتای نیمه ژوئیه 2016 در ترکیه آسان نیست، اما احتمالاً یافتن شباهتها در خصوص پیامدهای جدی آنها در سیاست و امنیت هر یک از دو کشور، دشوار نخواهد بود. نباید از خاطر برد که پوتین با توجه به مهارتش در جودو، ذهنیتی ملهم از این ورزش دارد؛ او برای ضربه کردن حریفانش، بهینهترین استفاده را از نقاط ضعف آنها میبرد.
نویسنده: دکتر سیدمهدی حسینی تقیآباد، مدیر عامل سابق بنیاد مطالعات قفقاز دانشگاه تهران و کارشناس مسائل اوراسیای مرکزی