علیرغم القائات برخی از رسانه ها و شخصیت های جمهوری آذربایجان مبنی بر حمایت ایران از ارمنستان در طول جنگ بیست ساله قره باغ، اکثر کارشناسان منصف جهان بخصوص در جمهوری آذربایجان به رویکرد اصولی جمهوری اسلامی ایران در حمایت از تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان و کمک های گسترده تهران به باکو در جنگ اول قره باغ اعتقاد دارند.
اسناد و شواهد تاریخی نیز نشان می دهد که ایران در تمام این سال ها تجاوز به تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان را محکوم کرده و خواهان رفع اشغال از قره باغ کوهستانی شده است. در همان سالهای اول بروز جنگ، اگر ایران نسبت به تداوم جنگ و نزدیک شدن به مرزهای ایران هشدار نداده بود، پیشروی ارمنیها در خاک آذربایجان افزایش می یافت و حتی نخجوان را هم اشغال کرده بودند. با توجه به اظهارات الهام علی اف در انتقاد از مواضع ایران که موجب تبلیغات منفی در جمهوری آذربایجان علیه کشورمان شد و برای رفع تردید نسبت به سیاست اصولی ایران درباره قره باغ ، گزارشی اجمالی از حمایت های بیدریغ ایران از جمهوری آذربایجان در بخش های سیاسی،نظامی و کمک های انساندوستانه مرقوم می گردد.
فعالیت های سیاسی- بین المللی
این بخش را با بیانات مقام معظم رهبری در مراسم گشایش هشتمین اجلاس سران کشورهای اسلامی در تاریخ ۱۸ /۰۹/ ۱۳۷۶ آغاز می کنیم. این بیانات نشان دهنده حمایت همهجانبه ایران از مردم مسلمان جمهوری آذربایجان از آغاز جنگ قره باغ است. ایشان در بخشی از این پیام میفرمایند:
" در بوسنی، در کشمیر، در سومالی، در قره باغ و در برخی نقاط دیگر، مسلمانان دچار مشکلاتند. سازمان کنفرانس اسلامی میتواند با استفاده از کمیتههای مخصوص، به این کارها همّت گمارد و با کار مؤثّری که همه اعضا در آن سهیمند، معضل را حل کند."
آیت الله خامنه ای همچنین در پیام به مناسبت ایام برگزاری مراسم حج در تاریخ هفدهم خرداد ۱۳۷۱، از سرکوب خونین و قساوتآمیز مسلمانان در سارایوو در قلب اروپای به اصطلاح متمدن و جنگهای خانگی در قرهباغ و منطقه عمومی قفقاز به عنوان شواهدی تلخ و غمانگیز از کینهی عمیق و تمام نشدنی سردمداران رژیم آمریکا به اسلام و نظام اسلامی یاد کردند.
رهبر معظم انقلاب در دیدار مسؤولان و دست اندرکاران حج در تاریخ ۱۳۷۳/۰۱/۳۱ نیز فرمودند:
" بنده امروز راجع به فجایع یوگسلاوی سابق عرض کردم؛ اما فقط آن نیست. در همین نزدیکی خودمان، آنچه که با مسلمینِ منطقهای از جمهوری آذربایجان، قره باغ میشود، مثل همان فجایع است."
جمهوری اسلامی ایران در سطوح بین المللی بخصوص در سازمان ملل متحد و سازمان کنفرانس اسلامی بارها از تمامیت ارضی آذربایجان حمایت کرده و مرحوم حیدر علی اف رئیس جمهور سابق آذربایجان با اعتراف و تقدیراز موضع ایران می گوید:
"جمهوری اسلامی ایران از زمان آغاز تجاوز ارمنستان به آذربایجان تاکنون موضعی بسیار اصولی و صحیح اتخاذ کرده است ما همیشه با خشنودی ذکر کردهایم که ایران بطور دایم تجاوز ارمنستان به آذربایجان را محکوم کرده و هیچگاه موضع خود را تغییر نداده است. در ماه دسامبر سال 1997 نشست نوبتی سران سازمان کنفرانس اسلامی در تهران برگزار شد. من نیز در نشست سران شرکت کرده بودم. امروز با رضایت کامل بیان میکنم که در نشست سران سازمان کنفرانس اسلامی چندین سند بسیار ارزشمند در رابطه با آذربایجان به امضاء رسید از آن جمله در بیانیه تهران سازمان کنفرانس اسلامی از تمامیت ارضی آذربایجان دفاع و حمایت شد. تجاوز ارمنستان به آذربایجان محکوم و آزادی هرچه سریعتر اراضی اشغالی آذربایجان خواسته شد. ما اینها را بسیار ارزشمند میدانیم." (کتاب حیدر علی اف و دیدگاه دوستی دائمی ایران و آذربایجان)
آقای حیدر علیاف همچنین در همین رابطه می گوید:
" در مناقشه ارمنستان – آذربایجان که از مشکلات پیچیده جامعه بینالمللی است، ایران همواره از موضع عادلانه آذربایجان حمایت کرده است. در نشست تهران، سازمان کنفرانس اسلامی سه قطعنامه در خصوص ارمنستان به تصویب رسیده است، همه کشورهای اسلامی از ما حمایت کردهاند. جمهوری اسلامی ایران نیز حمایت کرده است. بدین خاطر نیز مجددا اظهار تشکر میکنم. چند سال است که ایران کمکهایی برای آوراگان ما ارسال میکند و مردم از این کمک استفاده میکنند. برای این هم سپاسگزاریم." (همان)
آقای یاسر هاشمی در یادداشتی در روزنامه شرق به برخی از اقدامات آیتالله هاشمیرفسنجانی رئیس جمهور وقت اشاره کرده و می گوید: «آنچه در ذیل میآید، کلمه به کلمه سخنان و گام به گام اقدامات آیتالله هاشمیرفسنجانی در اوج مشغلههای سیاسی و سازندگی یک رییسجمهور است که تلخیهای تاریخی مردم قرهباغ و منطقه را شیرین کرده بود.»
اهم مطالب این خاطرات در ارتباط با میانجیگری ایران عبارتند از:
یکشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۷۰: با آقای [حسن] حسناف، نخستوزیر آذربایجان ملاقات داشتم. خیلی صریح و بیپرده، مشکلات خودشان و سایر جمهوریها را گفت. از جنگ با ارمنستان خیلی ناراحتند و شدیدا خواستار میانجیگری هستند. احساس ضعف دارند. مدعیاند روسها اسلحه زیاد به ارمنستان دادهاند و به آذربایجان ندادهاند.
دوشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۷۰: [آقای ایاز مُطلّباف]، رییسجمهور آذربایجان آمد. از درگیری با ارامنه اظهار نگرانی کرد و مدعی حمایت روسیه از ارمنستان شد.
پنجشنبه ۲۲ اسفند ۱۳۷۰: ظهر آقای [حسن] حسناف، نخستوزیر آذربایجان تلفن کرد. از فشار ارامنه مضطرب بود و گفت بخشی از شهر آغدام آذربایجان را گرفتهاند و باز هم به پیش میروند. از من خواست که با روسای جمهور ارمنستان و روسیه، برای حل مشکل صحبت کنم و در سازمان ملل فعال شویم. با پطروسیان، رییسجمهور ارمنستان صحبت کردم، منکر تصرف آغدام شد و پذیرفت که کنترل کند.
شنبه ۱ فروردین ۱۳۷۱: آتشبسی که به ابتکار ایران در منطقه قرهباغ، برقرار شده است، نسبتا مراعات میشود ولی رسانههای غربی مایل نیستند آن را به نام ایران مطرح کنند.
جمعه ۱۴ فروردین ۱۳۷۱: عصر با اصرار وزارت امور خارجه، تلفنی با آقای [هلموت] کهل، صدراعظم آلمان [غربی] درباره هماهنگی در میانجیگری در منطقه قرهباغ و ضرورت توازن در مبادلات دو کشور مذاکره کردم.
پنجشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۷۱: هیات آذری برای دور دوم مذاکرات آمد. بیانیههای همکاری بین ایران و آذربایجان را امضا کردیم. پانصد میلیون دلار اعتبار برای خرید کالاهای ایران به آنها دادیم. نخستوزیر آذربایجان از باکو تلفن کرده و با آقای نهاوندیان، سفیرمان صحبت کرده و خبر داده بود که امروز صبح، ارامنه از چند جناح به شهر شوشا حمله کردهاند و پیش میروند. خواسته بود که من به ارامنه بگویم تا جلوی آنها را بگیرند. قول دادم برای توقف درگیری به سرعت اقدام کنم. سپس مساله را با ارامنه در میان گذاشتم؛ کمی شرمنده شدند و گفتند احتمالا شروع از طرف آذریها بوده است و اظهار بیاطلاعی کردند. فورا با ایروان تلفنی صحبت کردند و درخواست توقف جنگ را کردند. اصل درگیری تایید شد، ولی نه به آن وسعت؛ نکته مهم تعجب و تحسین آنها از صبر و حوصله من بود که ساعتها مذاکرات خستهکننده را تحمل و نظرات متضاد را به هم نزدیک کردم.
یکشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۷۱: آقای [محمود] واعظی را برای میانجیگری به آذربایجان و ارمنستان فرستادم.
چهارشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۷۱: [آقای توفیق قاسماوف]، وزیر امور خارجه جمهوری آذربایجان آمد. از موضع ضعف خواستار همکاری بیشتر شد. احساس پشیمانی از مواضع غیردوستانه اخیرشان (مواضع ضدایرانی پان آذریستها) را بروز میداد و اظهار میداشت که خواهان ادامه جنگ با ارمنستان نیستند و به راهحل سیاسی معتقدند. از موضع بالا گفتم آماده کمک به شما هستیم؛ نوع و زمان آن با خودتان.
دوشنبه ۲۳ فروردین ۱۳۷۲: [آقای پناه حسین اف]، قائممقام رییسجمهور آذربایجان آمد. نامه رییسجمهورشان را آورده بود. قبلا دکتر حبیبی گزارش کوتاهی از مذاکرات داده بود. بر اثر شکستهای اخیرشان از ارمنستان، خیلی ناراضیاند. در موضع ضعف، تقاضای کمک نظامی، غذایی و سیاسی دارند و به اشتباه جبهه خلق در اتخاذ مواضع ضدایرانی اعتراف میکنند؛ در مجموع خام و ناپختهاند. هم وعده کمک دادم و هم نصیحت به اتحاد داخلی کردم.
شنبه ۲۹ خرداد ۱۳۷۲: در گزارشها فرار ایلچیبیگ از آذربایجان مهم است. آقای واعظی تلفنی خبر داد که به خواست حیدرعلیاف به ارمنستان تذکر داده که در قرهباغ از فرصت شلوغی آذربایجان سوءاستفاده نکند و آنها قبول کردهاند.
سهشنبه ۴ آبان ۱۳۷۲: به سوی باکو پرواز کردیم و حدود ساعت پنج بعدازظهر رسیدیم. در فرودگاه استقبال گرمی داشتند. جمع زیادی از مردم جمهوری آذربایجان و ایران هم در فرودگاه شعار میدادند. بیرون فرودگاه، جمعیت فراوانی با پلاکارد و عکس اجتماع کرده بودند و شعار اللهاکبر میدادند. بعد از شام خصوصی (حیدر علی اف) گفت که در ارسال سلاحهای خریده شده از تهران تعجیل شود و نیز اسلحههایی که فراریان از جنگ به ایران بردهاند، به آذربایجان ارجاع شود؛ گفتم فورا اقدام کنند. آقای علیاف گفت، خبر میدهند ارس طرف منطقه زنگلان، زیر آتش انبوه ارامنه است و مردم برای فرار به ایران از رود ارس عبور میکنند و تلفات میدهند. عاجزانه استمداد کرد.
دکتر ولایتی در همان جلسه با معاون وزیر امور خارجه ارمنستان تماس گرفت و پیام مرا برای رییسجمهور ارمنستان منتقل کرد که گفتم در تلفن قبلیمان قرار شد، ارامنه از حدود فعلی دیگر پیشرفت نکنند و عملیات چند روز اخیر، نقض آن قرار است و با لحنی آرام، نوعی تهدید کردیم. چهارشنبه ۸ تیر ۱۳۷۳: برای استقبال از رییسجمهور آذربایجان، به فرودگاه [مهرآباد] رفتیم. همراه هیات سنگینی با دو هواپیما رسیدهاند. مراسم تشریفات نظامی و مصاحبه دو نفرمان و حرکت به سوی اقامتگاه سعدآباد انجام شد. ساعت ۵ برای مذاکره آمدند. آنها بر تداوم فروش سلاح با وام ۵۰ میلیون دلاری ما و زیر پوشش گرفتن تعداد بیشتری آواره جنگ و اتصال گاز ایران به نخجوان تاکید داشتند؛ گفتم مجموعه با هم اجرا شود.
این فعالیت ها نشان می دهد جمهوری اسلامی ایران از آغاز بحران در اولین سال های دهه ۹۰ میلادی قرن گذشته با تمام توان برای جلوگیری از پیشروی های ارتش ارمنستان و تهدید نخجوان و باکو به کمک این کشور شتافت و یک دیپلماسی فعال برای خاتمه بحران را در دستور کار قرار داد.
* تحلیلگر مسائل بین الملل و سفیر اسبق ایران در باکو