1- ترکیه در جریان جنگ 44روزه اخیر میان آذربایجان و ارمنستان، با حمایت از باکو تلاش کرد از حق حاکمیت یک کشور بر سرزمینش در مقابل کشور دیگر پشتیبانی کند. سخنان اخیر رجب طیب اردوغان اما در نقطه مقابل این رویکرد قرار دارد. رئیسجمهور ترکیه نمیتواند با رویکرد دوگانه، در قبال یک کشور در راستای تمامیت ارضی تلاش کند و در قبال کشور دیگر، سخنانی به زبان آورد که نقضکننده تمامیت ارضی باشد.
سخنرانی رجب طیب اردوغان در مراسم رژه نظامی در باکو، فارغ از اهمیت سیاسیاش، از بعد اقتصادی نیز دارای اهمیت است. دولت جمهوری آذربایجان قصد دارد با صرف هزینه کلان، مناطق آزاد شده را بازسازی کند و این یک فرصت و پروژه بزرگ اقتصادی است که رئیس جمهور ترکیه با توجه به بحران اقتصادی پیش آمده در این کشور، نمیتواند از آن چشمپوشی کند. او با به زبان آوردن کلماتی که اکنون مورد اعتراض مردم و دولت در ایران قرار گرفته، به زعم خود تلاش کرده کشورش را به جمهوری آذربایجان نزدیکتر کند. بنابراین، او در این مورد نه در قامت یک رئیسجمهور، بلکه در قامت رئیس یک کنسرسیوم اقتصادی رفتار کرده است. یک سیاستمدار باید بداند که مهمترین مسئله برای هر کشوری تمامیت ارضی آن است.
شعرخوانی اردوغان در باکو، حکایت از آن دارد که جنوب رود ارس به شمال آن ربط دارد، درحالیکه مرور گذشته تاریخی منطقه نشان میدهد، این شمال رود ارس است که به جنوب آن ربط دارد. براساس معاهده ترکمانچای حاکمیت بر بخشهای شمال رود ارس از سوی ایران به روسیه واگذار شد. اگر قرار بر آن باشد که حاکمیت بر منطقه به کشوری بازگردد، این سرزمین شمالی است که باید حاکمیتش به ایران بازگردد، نه برعکس.
ایران اکنون یکی از قدرتمندترین کشورهای منطقه است که با هر مختصاتی باید پذیرفت که قدرت آمریکا را به چالش کشیده است. بنابراین بازیگران کوچک منطقهای، بر مبنای مولفههای قدرت در جایگاهی قرار ندارند که بتوانند در حق حاکمیت ایران بر سرزمین خودش خللی ایجاد کنند. ترکیه، جمهوری آذربایجان و هر کشور دیگری باید در محاسبات خود متوجه این واقعیت باشد.
2- واکنش وزارت خارجه ایران در مورد سخنان رئیسجمهور ترکیه بجا بوده است اما با این همه، پیشنهاد میشود وزارت خارجه با صدور یک نامه رسمی اعتراضی به دولت ترکیه و جمهوری آذربایجان از هر 2کشور بخواهد ضمن عذرخواهی در مورد اتفاق رخ داده به مردم خود و مردم ایران در مورد این اشتباه توضیح دهند. ضروری است به باکو یادآوری شود که ایران در جریان جنگ قرهباغ، طبق حقوق بینالملل از بازگشت سرزمینهای تحت کنترل نیروهای ارمنستان به خاک آذربایجان حمایت کرده است و چنین پاسخی به حسن نیت ایران، شایسته نیست.
3 - ایران و ترکیه صاحب روابط فرهنگی، اقتصادی و سیاسی ریشهداری هستند. در دورههایی تنش میان تهران و آنکارا اتفاق افتاده اما هرگز به قطع روابط میان 2کشور منجر نشده است. روابط ایران و ترکیه کاملا دوطرفه است، بهعبارت دیگر، هم ترکیه به ایران نیاز دارد و هم ایران به ترکیه نیازمند است. بخش خصوصی دوطرف فعالانه با یکدیگر همکاری دارند و فارغ از کیفیت ارتباط میان دولتها، این همکاری همیشه برقرار بوده است. پیش از این در دورهای که احمد داوود اوغلو هدایت وزارت خارجه ترکیه را در دست داشت، تنشزدایی با همسایگان، اولویت سیاست خارجی این کشور اعلام شده بود. ترکیه بعد از خروج داوود اوغلو از دولت، با اغلب همسایگان و کشورهای منطقه دچار تنشهای عمیق شده است. تنشهای ایجاد شده برای ترکیه در سوریه، لیبی و دریای مدیترانه نمونهای از این وضعیت است. با این حال، نباید اتفاق اخیر به سمت و سویی برود که به یک تنش جدی و بحران میان 2کشور تبدیل شود. مرزهای ایران و ترکیه طی 300سال مرزهای باثباتی بوده و بعد از این هم باید این فضا بر روابط 2کشور حاکم باشد.
**/ همشهری /نویسنده: بهرام امیراحمدیان-کارشناس مسائل اوراسیا