او در انفرادي محبوس شد و اموالش ضبط گرديد. وي همچنين به شدت شكنجه شد. بالاخره در سپتامبر ۲۰۰۱ پس از چهار سال، از انفرادي خارج شد ولي اموال ضبط شدهاش به او بازگشت داده نشد و كسي نيز حق ملاقات با او را نداشت. وي در پيامي كه در راهپمايي روز قدس سال ۲۰۰۲ انگلستان خوانده شد چنين نوشته بود: «من هيچ تاسفي ندارم جز اينكه چرا بيرون نيستم تا بتوانم براي آزادي قدس شريف تلاش كنم. »
علی کمیلی در وبلاگ آرمان خواهی نوشت:
بعيد است كه كسي اهل تركيه يا حتي آذربايجان باشد و نامي از نورالدين شيرين نشنيده باشد چرا كه بدون استثناء پاي ثابت انواع تظاهرات ضداستكباري و ضداسرائيلي و ضد ممنوعيت حجاب و... اوست! هر جا كه ديدي در تركيه، تظاهراتي هست و پرچمي از حزبالله يا تصويري از نصرالله و امام و رهبري نيز بود، ميتواني ادعا كني كه نورالدين شيرين يا دوستانش در همان حوالي هستند!
مردي كه امروز يكي از دشمنان قطعي اسرائيل در تركيه به حساب ميآيد و به مدد تلاشهاي امثال او، امروز، مردم تركيه ماهيتي ضداسرائيلي يافتهاند، روزگاري قبل، فقط به جرم برگزاري يك همايش ساده به مناسبت روز جهاني قدس آن هم در يكي از شهرهاي تركيه به ۱۷ سال زندان محكوم شد و مردانه مقاومت كرد! در روزگاري كه لائيكها هر چه ميخواستند ميكردند و كسي جرات اعتراض نداشت، او، در اكتبر ۱۹۹۷ به همراه شهردار و كاركنان شهرداري سينكان، غريبانه گرفتار ميلههاي زندان شد و تلاشهاي فعالان حقوق بشر نيز براي آزادي او راهي از پيش نبرد و هفده و نيم سال را در زندان ماند!
حمايت جهاني از زنداني روز قدس
او در انفرادي محبوس شد و اموالش ضبط گرديد. وي همچنين به شدت شكنجه شد. بالاخره در سپتامبر ۲۰۰۱ پس از چهار سال، از انفرادي خارج شد ولي اموال ضبط شدهاش به او بازگشت داده نشد و كسي نيز حق ملاقات با او را نداشت. وي در پيامي كه در راهپمايي روز قدس سال ۲۰۰۲ انگلستان خوانده شد چنين نوشته بود: «من هيچ تاسفي ندارم جز اينكه چرا بيرون نيستم تا بتوانم براي آزادي قدس شريف تلاش كنم. »
تصاوير او را ميشد در راهپيمايي انگليسيها و جلسات اروپاييها ديد. او كه اينك به نماد مقابله با اسرائيل بدل شده بود و با وجود حضور در زندان، همچنان مردانه بر مواضه خويش پافشاري ميكرد. وي هماكنون يكي از فعالان ضداسرائيلي تركيه است تا جايي كه اسرائيليها نام او را به عنوان تروريست در سايت تروريسم نيز قرار گرفته است!
آزادي قدس بسيار نزديك است
او، پيش از اين، نويسنده روزنامه سلام تركيه بود. وي پيشتر درباره خطر اسرائيل، اشغال غيرقانوني جنوب لبنان، روابط تركيه-اسرائيل و در حمايت از فلسطينيها مطالبي را نوشته بود. وي در يكي از مقالات خود كه با عنوان مسوول جمعيت قدس در تركيه امضا شده است، درباره «روز جهاني قدس» چنين نوشته است:
ما مسلمانان تركيه، متوجه تمام مسووليت تاريخي مان و عهدمان با خدا و امت اسلامي هستيم و در روز جهاني قدس بيرون ميآئيم و بر اين باوريم كه آزادي قدس از هميشه نزديكتر است. صهيونيستها چهل سال قبل فرياد برآوردند كه محمد«ص» مرد! ولي ما امروز بعنوان امت محمد«ص» بازگشتهايم. ما ارتش محمد«ص» هستيم و به سوي قدس حركت خواهيم كرد. ما مقاومتايم و مقاومت را تا پيروزي آخرين قطعه از زمينهاي مسلمين ادامه خواهيم داد .... به فجر قسم كه پيروزي قدس خيلي نزديك است «أليس الصبح بقريب»
ما در انتهاي ماه مبارك رمضان، ماه رحمت و بركت و ماهي كه نزول قرآن و شب قدر كه بالاتر از هزار ماه است در آن است، هستيم و به مناسبت روز قدس به امت اسلامي اعلام ميكنيم كه ملاقات همه ما در قدس آزاد خواهد بود انشاء الله
برگزاري همايشي كه به دستگيري منجر شد
آنچه در ادامه ميآيد بخشي از روايت خود او از ماجراي برگزاري همايش روز قدس و دستگيري اوست كه در زندان بانديرماي شهر باكيسير تركيه نگاشته شده است.
روز قدس نزديك بود. شهرداري سينكان (از مناطق شهر آنكاراي تركيه) در آخرين جمعة رمضان هر سال مراسمي را براي اين روز برگزار ميكند. امسال من قرار بود در اين مراسم سخنراني كنم. چند روز قبل از مراسم، يك نوار ويدئويي شامل جنايات اسرائيليها در فلسطين را با پوسترهايي از شهداي فلسطين، از جمله شهيد دكتر فتحي شقاقي و سيد عباس موسوي و سيد يحيي عياشي براي برگزاركنندگان همايش ارسال كردم.
روز مراسم فرا رسيد. به سالن همايش رفتم. پوسترهايي كه فرستاده بودم، بر روي در و ديوار نصب شده بود. شهردار سينكان و سفير ايران در تركيه نيز جزء سخنرانان بودند و فيلم هم پخش شد. جمعيت خوبي آمده بودند. جلسه هم با آرامش برگزار شد. اما از فرداي آن روز مطبوعات سكولار تركيه شروع به جنجال كردند. تيترهاي «رسوايي بزرگ!»، «گرد پاي ايران در سينكان»، «تلاش براي شورش عليه دوست!»، «اينجا تركيه است يا ايران!» در همين راستا انتخاب شده بودند. چند روز بعد در اقدامي تهديدآميز تانكهاي ارتش در خيابانهاي سينكان رژه رفتند!
دستگيري مجري برنامه روز قدس!
هر روز منتظر بودم تا به سراغم بيايند. روزنامهها چنان جوّي راه انداخته بودند كه انگار يك كودتا عليه دولت تركيه صورت گرفته است. دانيل پايپز، نويسنده صهيونيست آمريكايي گفت: واكنش به اين گردهمايي جزء وظايف پيمان همكاري نظامي تركيه و اسرائيل است! بالاخره آمدند. دادگاه امنيت ملي آنكارا، دستور جلب من، شهردار سينكان و همه كارمندان شهرداري را صادر كرده بود و مأموران آمدند و ما را دست بسته به زندان بردند.
نوح ستينكايا، دادستان دادگاه امنيت ملي آنكارا، من را متهم كرد كه از طرف سازمان حزبالله كه آنها آن را گروهكي تروريستي ميخواندند، مأمور شدهام تا در تركيه اخلال ايجاد كنم و زمينههاي تشكيل يك حكومت اسلامي را مهيا سازم. او در بخشي از اتهاماتي كه به من وارد كرد، گفت: «متهم در سخنرانيهاي قبلي خود در زمان و مكانهاي مختلف، ارادت و وفاداري خود به امام خميني و حزبالله را ثابت كرده است». و بعد هم من را عضو حزبالله خواند و مستوجب مجازات دانست!
دفاع از قدس در دادگاه ظالم!
دادگاه ما، در حالي تشكيل شد كه هنوز مطبوعات داشتند بر دولت تركيه فشار ميآوردند تا حداكثر مجازات را اعمال نمايد. من در دادگاه با اعلام حمايت از مردم فلسطين، اسرائيل را مصداق تروريسم دولتي و غاصب حقوق مسلمانان خواندم و اين حمايت را وظيفهاي ديني دانستم. در بخشي از دفاعياتم اين چنين گفتم: «حمايت از هر فرد يا جامعهاي كه مورد حمله يا ستم قرار گرفته، وظيفهاي اسلامي است و علت علاقه وافر من به سيد عباس موسوي، رهبر حزبالله، مبارزه او با اسرائيل است.»
با وجود فشارهاي بسيار زيادي كه بر من آورده بودند، كوتاه آمدن يا مسامحه را روا ندانستم و با اطمينان كامل به آرمانهاي دينيام، از عقايدم دفاع كردم: «من همچنين از جمهوري اسلامي ايران حمايت ميكنم و پيرو راه امام خميني هستم؛ راهي كه به همه مسلمانان جهان توصيه كردند؛ زيرا جمهوري اسلامي ايران تنها حكومتي است كه از زمان رسولالله(ص) با انقلاب مردمي تأسيس شده است. اما حمايتهاي من به معناي تقليد از ايران نيست.»
هفده و نيم سال زندان، جريمه حمايت از قدس
آخرين جملاتي را كه به من اجازه دادند بگويم، به محكوم كردن اسرائيل اختصاص دادم و اعلام كردم كه تا زنده هستم براي آزادي قدس مبارزه خواهم كرد.
در اسنادي كه به دادگاه ارائه دادم، ثابت كردم كه تركيه از منافع اسرائيل حمايت ميكند و آن را «قيموميت اسرائيل بر تركيه» نام نهادم. در بازجوييها هم آرمان پيشروي همه مسلمانان جهان را حذف اسرائيل و تشكيل حكومت جهاني اسلام معرفي كردم.
بالاخره دادگاه حكم خودش را اعلام كرد و من به هفده سال و شش ماه زندان محكوم شدم! ديوان عالي تركيه نيز اين حكم را تأييد كرد و من به جرم پيگيري اهداف جهاني انقلاب اسلامي ايران كه به گفته آنها سرنگوني رژيم سكولار تركيه، يكي از آنهاست، زنداني شدم و اينك در زندان به سر ميبرم و البته هرگز از عملكرد خودم پشيمان نيستم و به اين مبارزه ادامه خواهم داد