شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ , 20 Apr 2024
تاریخ انتشار :سه شنبه ۵ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱۵:۰۲
کد مطلب : 15715
به رغم گرمی اخیر روابط روسیه و ترکبه، این اندیشه که اختلاف نظرهای جدیدی بین آنها ایجاد نمی شود ساده اندیشانه است. در حال حاضر، جدی ترین مسائل مطرح شده بین آنکارا و مسکو مربوط به خاورمیانه است. در عین حال، کماکان اختلافاتی در زمینه منطقه قراباغ کوهستانی نیز به چشم می خورد. با تشدید مناقشه قراباغ کوهستانی در اوایل آوریل 2016، اردوغان از باکو حمایت کرد... هیچ یک از سران سیاسی دیگر از جمله رئیس جمهور روسیه در آن زمان تنها از یک طرف مناقشه حمایت نکرد. با وجود این، تصور وجود عادی سازی روابط نیز بهتر از درگیری است. مصالحه این دو قدرت اوراسیایی را باید گام مهمی در جهت حل و فصل مشکلات منطقه قفقاز و خاورمیانه و همچنین در کل، بهبود نظام سیاسی بین الملل قلمداد کرد
سرگئی مارکدونوف: پویایی کنونی روابط مسکو و آنکارا لزوماً به معنای همکاری آنها در زمینه ایجاد ائتلاف جدید نیست
سرگئی مارکدونوف، دانشیار دانشگاه دولتی علوم انسانی روسیه (مسکو) و پژوهشگر مدعو سابق مرکز مطالعات استراتژیک و بین­ الملل آمریکا، در گفتگو با ایراس، به پرسش ها در مورد بحران قراباغ و به ویژه درگیریهای آوریل 2016 پاسخ داده است. وی در این گفتگو  به پرسش­های دیگر ایراس پیرامون طرح های روسیه در زمینه این مناقشه و پیامدهای بهبود روابط مسکو ـ آنکارا در محیط امنیتی منطقه نیز جواب داده است.


 
ایراس: از سال 1994، جنگ چهار روزه قراباغ بزرگترین مورد نقض آتش بس بین دو کشور همسایه ارمنستان و جمهوری آذربایجان محسوب می شود. پیامدهای سیاسی و عملیاتی این درگیری در این دو کشور و منطقه محصور در خشکی بحث برانگیز قراباغ کوهستانی را چگونه ارزیابی می کنید؟
 
سرگئی مارکدونوف: از بسیاری جهات، انتظار وقوع مجدد رویارویی در منطقه قراباغ کوهستانی می رفت. هر دو طرف این مناقشه بدون اتخاذ تصمیمی مبنی بر مصالحه بر سر مسائل اصلی ـ یعنی وضعیت قره باغ کوهستانی و برخی مناطق مجاور جمهوری آذربایجان تحت کنترل نیروهای ارمنی و همچنین مشکل آوارگان  ـ سال 2016 را آغاز کردند. در واقع، حوادث نظامی متعددی در این منطقه درگیری به علاوه نشانه هایی از به کارگیری قدرت آتش و تجهیزات نظامی قدرتمندتر از جمله خمپاره انداز و تانک ملاحظه می شد. علاوه بر این، حوادث نظامی در امتداد مرزهای دو طرف و همچنین خارج از قره باغ کوهستانی در امتداد مرز ارمنستان و جمهوری آذربایجان روی داده بودند. به عبارت دیگر، موارد نقض آتش بس از سال 1994 به طور مستمر روند تصاعدی داشته است. از این رو، تشدید درگیری­ها در آوریل سال گذشته چندان تعجب آور نبود. گرچه، این واقعه بزرگ ترین مورد نقض آتش بس از ماه مه 1994 محسوب می شود که توافق آتش بس اجرایی گردید.
 
با این وجود، وضعیت منطقه مربوطه تغییر چندان زیادی نکرد. طرفین منازعه محدودیت­های یکدیگر را محک زدند، لیکن تغییر سیاسی مهمی ایجاد نگردید. ارمنستان در مورد شناسایی استقلال جمهوری قراباغ کوهستانی تحت نظارت خود عجله­ ای به خرج نداد. جمهوری آذربایجان نیز نتوانست بخش قابل توجهی از خاک اشغال شده خود توسط نیروهای ارمنی را پس بگیرد و در واقع فقط به نمایش توان نظامی خود پرداخت که مؤید قدرت بسیار بیشتر آن به نسبت اوایل دهه 1990 بود. اما این مورد بیشتر نتیجه روانشناختی محسوب می­شود تا سیاسی. چهارچوب مذاکرات، گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا و همچنین رویکردهای اساسی آن نیز حفظ شدند. گرچه، این بدان معنا نیست که این مناقشه به زودی برطرف می­شود. برعکس، اختلافات طرفین تشدید نیز شده اند.
 
ایراس: با توجه به سطح و شدت مناقشه قراباغ کوهستانی در سال 2016، پیش بینی شما در مورد این مناقشه در سال 2017 چیست؟
 
سرگئی مارکدونوف: مناقشه قراباغ کوهستانی کماکان یکی از خطرناک ترین چالش های منطقه قفقاز باقی می ماند. احتمال وقوع مجدد خشونتی که در اوایل آوریل 2016 در قره باغ شاهد آن بودیم در هر لحظه می رود. حوادث روی داده در امتداد مرز ارمنستان و جمهوری آذربایجان در اواخر دسامبر مؤید این امر است. نیروهای حافظ صلح در این منطقه درگیری حضور ندارند و آتش بس نیز تاکنون تنها به دلیل وجود موازنه نیروها حفظ شده است که امکان دارد این وضعیت در آینده تغییر کند. ایروان و باکو، هر دو، کماکان از خواسته ­های حداکثری خود برای حل این مناقشه کوتاه نیامده­اند و سه رؤسای مشترک گروه مینسک ـ فرانسه، روسیه و ایالات متحده ـ که میانجی این مناقشه محسوب می شوند نیز از ابزار وادارسازی طرفین به مصالحه با یکدیگر برخوردار نیستند.
 
گرچه، بعید است «جنگ چهار روزه» آوریل کاملاً تکرار شود. نخست، باید نقش ویژه روسیه در تشنج زدایی این رویارویی را در نظر گرفت. مسکو توانسته است نفوذ سیاسی خود بر طرفین مناقشه را افزایش دهد و هر دو طرف نیز این مسأله را پذیرفته اند. غرب نیز مخالف ابتکارات روسیه در زمینه پیشبرد روند صلح قراباغ کوهستانی نیست. مسکو به وضوح این مسأله را نشان داد که علاقه ای به نقض وضع موجود و روند مذاکرات ندارد. دوم، ایروان و باکو، هر دو، به دلیل آگاهی از خطرات غیرقابل کنترل احتمالی ناشی از این مناقشه، از درگیری در جنگ تمام عیار واهمه دارند. در صورت تداوم عادی سازی روابط روسیه و ترکیه، این امر به عامل تضمین دیگری برای جلوگیری از درگیری طرفین متعارض و جلوگیری از تشدید مجدد مناقشه مبدل می شود. از این رو، ظاهراً وضعیت موجود پویا محتمل ترین وضعیت این مورد در سال 2017 محسوب می­شود. تهدید به تشدید مجدد مناقشه و حوادث نظامی در کنار دورهای جدید مذاکرات و ابتکارات دیپلماتیک به چشم می خورند. احتمال دارد وضعیت کنونی «نه صلح، نه جنگ» برای سالیان متمادی ادامه پیدا کند.
 
ایراس: در طول دو سال گذشته، روسیه دیپلماسی فعال تری را با هدف حل مناقشه قراباغ کوهستانی اتخاذ کرده است. برخی تحلیلگران معتقدند مسکو مشغول تهیه پیش نویس طرح صلح بر اساس اصول مادرید و طرح کازان است که انتظار می رود در چند سطح اجرا گردد. نظر شما در مورد طرح روسیه چیست؟  
 
سرگئی مارکدونوف: در واقع، روسیه دیپلماسی فعالی را برای حل و فصل این مناقشه اتخاذ کرده است. گرچه، این دیپلماسی حاصل کار دو یا سه سال اخیر نیست. حل و فصل مناقشه قراباغ کوهستانی معمولاً یکی از اولویت­های سیاست خارجی مسکو محسوب می­شود و تشدید رویارویی عامل بسیار مخاطره ­آمیزی از نظر تهدید هر دو مورد چشم­انداز همگرایی اوراسیا و امنیت مرزهای جنوبی این کشور محسوب می شود.
 
روسیه نقش تعیین کننده ­ای در توافق آتش بس سال 1994 ایفا نمود. چهارچوب مذاکرات سه جانبه (روسیه ـ جمهوری آذربایجان ـ ارمنستان) از مدت­های مدیدی پیش از سال 2016 وجود داشت. در این شرایط، بیانیه 2008 مایندورف در ذهن تداعی می­شود. در طی سالیان 2012- 2008، رؤسای جمهور ارمنستان، جمهوری آذربایجان و روسیه 10 جلسه برگزار کردند که متأسفانه دستاورد قابل ملاحظه­ای در این جلسات به دست نیامد. گرچه، تنها مقصر دانستن مسکو به عنوان عامل عدم کسب نتیجه در این مذاکرات، ساده اندیشانه است، چرا که چهارچوب سه جانبه این مذاکرات مورد حمایت دو کشور دیگر در سمت روسای مشترک در گروه مینسک ـ ایالات متحده و فرانسه ـ نیز قرار داشت. علاوه بر این، ایالات متحده و اتحادیه اروپا دیگر طرح­های کارامدی متمایز از اصول مادرید ارائه ندادند.
 
مسأله طرح جامع صلح برای روسیه دل­مشغولی ایجاد نمی­کند. علاوه بر این، تمام افرادی که به گمانه زنی درباره به اصطلاح طرح لاوروف می­پردازند می توانند عین عبارات را نقل و حتی محل دقیق آنها را مشخص کنند. مسکو موازنه سنجیده ­ای بین طرفین مناقشه ـ ارمنستان و جمهوری آذربایجان ـ ایجاد کرده است و در عین حال از حمایت سیاسی یا ایدئولوژیک از جمهوری مورد شناسایی قرار نگرفته قراباغ کوهستانی اجتناب می­نماید. ایروان در این زمینه متحد نظامی مسکو و یکی از شرکت کنندگان در طرح های همگرایی اوراسیا به شمار می­ آید، در حالی که باکو شریک اقتصادی مهم مسکو قلمداد می­شود. علاوه بر این، بخشی از مرز زمینی داغستان بین روسیه و جمهوری آذربایجان مشترک است که منطقه حیاتی برای امنیت هر دو کشور محسوب می شود. مسکو تمام مشکلات مربوط به نقض وضع موجود و تشدید درگیری نظامی را درک می­کند و به همین دلیل است که بی اعتمادی بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان را در نظر می­گیرد و به دنبال تسریع اجرای هرگونه برنامه صلحی نیست و استراتژی گام به گام را ترجیح می­دهد. به گفته ولادیمیر پوتین، بهترین طرح برای حل این مناقشه راه حل «برد ـ برد» است. اما آیا طرفین منازعه آمادگی اعمال چنین راه ­حلی را دارند؟ گمان می­کنم چنین نباشد. از این رو، امروزه کاهش حوادث بسیار مهم­تر از انجام هر گونه مذاکره در زمینه طرح­های صلحی است که کاملاً هم سنجیده و بی طرف نیستند.
 
ایراس: با توجه به واکنش­های مختلف صورت گرفته در قبال استقرار نیروهای حافظ صلح روسیه در منطقه قره باغ کوهستانی، طرح استقرار نیروهای روسیه در این منطقه تا چه حد عملی است و منافع احتمالی این طرح برای منطقه چیست؟
 
سرگئی مارکدونوف: تصور نمی­ کنم مسأله نیروهای حافظ صلح، اولویت اصلی در دستور کار روسیه باشد. مسکو از واقعیات ژئوپلتیک منطقه مربوطه آگاه است و نمی­ خواهد تعصبی بیش از خود کشورهای ارمنستان یا آذربایجان نسبت به این مسأله نشان دهد. روسیه خواستار این نیست که باعث ایجاد مخاطرات بیشتری به واسطه حضور ارتش خود گردد. گمان می کنم مسأله استقرار نیروها تنها پس از رسیدن به حداقل مصالحه بین ایروان و باکو و نه زودتر از آن، مورد بحث قرار گیرد.
 
ایراس: تأثیر جوانب مثبت و منفی بهبود روابط ترکیه و روسیه بر محیط امنیتی منطقه قفقاز را چگونه ارزیابی می کنید؟
 
سرگئی مارکدونوف: با توجه به توسعه روابط روسیه و ترکیه در 25 سال گذشته، روشن است که فراز و نشیب­هایی در رابطه آنها در زمینه منطقه قفقاز به چشم می­خورد. دوره­های واگرایی شدید در طی مرحله نظامی شدن مناقشه قره باغ کوهستانی (1994-1991) و همچنین در طول کمپین روسیه برای مخالفت با جدایی طلبی در چچن (1996-1994) وجود داشت. اما دوره­های مصالحه و شناسایی وضعیت موجود جدید در منطقه قفقاز شمالی به مانند اوایل دهه 2000 و پس از سال 2008 در مورد منطقه قفقاز جنوبی (به طور کلی، به نفع روسیه) نیز در روابط آنها به چشم می­خورد. به رغم اختلاف­های موجود بین ترکیه و مسکو در زمینه وضعیت تمامیت ارضی آبخازیا و اوستیای جنوبی یا گرجستان، آنکارا از رویارویی مستقیم با روسیه بر سر این موضوع خودداری کرد. در واقع، پراکندگی اقوام گوناگون آبخازیا در ترکیه و ارتباطات تجاری بین شهروندان ترک آبخازی تبار و سرزمین اجدادی آنها موجب تنوع بیشتر سیاست آنکارا گردید.
 
اما به رغم گرمی روابط، این اندیشه که اختلاف نظرهای جدیدی بین آنها ایجاد نمی­شود ساده اندیشانه است. در حال حاضر، جدی ترین مسائل مطرح شده بین آنکارا و مسکو مربوط به خاورمیانه است. در عین حال، کماکان اختلافاتی در زمینه منطقه قره باغ کوهستانی نیز به چشم می­خورد. با تشدید مناقشه قره باغ کوهستانی در اوایل آوریل 2016، رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه، از باکو حمایت نمود و به خانواده­های نظامیان آذری که در جنگ کشته شده بودند تسلیت گفت. هیچ یک از سران سیاسی دیگر از جمله رئیس جمهور روسیه در آن زمان تنها از یک طرف مناقشه حمایت نکرد. با این وجود، تصور وجود عادی سازی روابط نیز بهتر از درگیری است. مصالحه این دو قدرت اوراسیایی ـ روسیه و ترکیه ـ را باید گام مهمی در جهت حل و فصل مشکلات منطقه قفقاز و خاورمیانه و همچنین در کل، بهبود نظام سیاسی بین­ الملل قلمداد کرد. این امر تصادفی نیست که سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، در اکتبر گذشته به نقش مثبت احتمالی ترکیه در روند صلح قره باغ کوهستانی اشاره کرد. گرچه، پویایی کنونی بین مسکو و آنکارا لزوماً به معنای همکاری آنها در زمینه ایجاد ائتلاف جدیدی نیست.
 
  https://ccsi.ir//vdciwyaz.t1awz2bcct.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

عضويت در خبرنامه