جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ , 29 Mar 2024
تاریخ انتشار :سه شنبه ۹ اسفند ۱۳۹۰ ساعت ۱۷:۵۲
کد مطلب : 3757
تحلیلی بر انتخابات ریاست جمهوری روسیه

رویای پوتین برای روسیه نوین

"ما به هیچ کسی اجازه دخالت در امور خود را نمی دهیم و نخواهیم گذاشت که اراده دیگران برما تحمیل شود زیرا ما خود دارای اراده هستیم. ما ملتی پیروزیم. این در خون ماست."
رویای پوتین برای روسیه نوین

اظهارات فوق متعلق به سیاستمداری است که پس از دو دوره ریاست جمهوری از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۸، هم اکنون سمت نخست وزیری روسیه را بر عهده دارد و بار دیگر نامزد حزب "روسیه متحد" در انتخابات ریاست جمهوری ۴ مارس ۲۰۱۲ (۱۴ اسفند) است.
ولادیمیر پوتین در حالی در اوایل اسفند در استادیوم لوژنیکی مسکو در جمع ۱۳۰ هزار نفر از طرفداران خود، سخنرانی می کرد که هوادارانش این تجمع را تحت شعار "دفاع از کشور" و هم زمان با سالگرد روز موسوم به "مدافعان سرزمین پدری" تشکیل داده بودند.

ولادیمیر پوتین خطاب به هوادارانش در استادیوم لوژنیکی گفت که روسیه در معرض خطر مداخله قرار دارد.

وی همچنین گفت: "ما به هیچ کسی اجازه دخالت در امور خود را نمی دهیم و نخواهیم گذاشت که اراده دیگران برما تحمیل شود زیرا ما خود دارای اراده هستیم. ما ملتی پیروزیم. این درخون ماست."

حال چرا پوتین موضوع دخالت بیگانگان را در امور روسیه به عنوان یکی از ابزارهای جلب حمایت مردمی برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری قرار داده است، به تظاهرات مخالفان وی در اواسط بهمن در مسکو و چند شهر دیگر روسیه باز می‌گردد که به باور حامیان پوتین از سوی برخی کشورها به ویژه آمریکا برای ایجاد تنش در این کشور در پی برگزاری انتخابات پارلمانی مهندسی و اجرا شد که باعث شد حزب پوتین- روسیه متحد- با کسب اکثریت آرا راهی پارلمان شود،. مخالفان پوتین که با شعار تقلب در انتخابات، وجود فساد گسترده و درخواست ایجاد اصلاحات در خیابانها حضور پیدا کردند شرایطی را رقم زدند که دیمیتری میدویدیف رئیس جمهوری این کشور را وادار به دیدار با رهبران مخالفان برای آرام کردن اوضاع کرد.

پوتین اعتراضات صورت گرفته علیه دولت خود را به عنوان اینکه از سوی آمریکا طراحی شده تا انقلاب نارنجی نظیر آنچه که باعث سرنگونی دولت اوکراین شد، در روسیه شکل گیرد، رد کرد. نخست وزیر ۵۹ ساله روسیه که کشورش دوره رشد اقتصادی، حضور قدرتمند در اقتصاد جهان به همراه سیاست خارجی تاثیرگذار را سپری می کند، اکنون چشم امید طرافدارانش است و آنها بر این باورند که رای به پوتین رای به "ثبات" است.

حال اگر پوتین به ریاست جمهوری روسیه دست یابد که البته کارشناسان در انتخاب وی به مقام ریاست جمهوری روسیه در ۴ مارس ۲۰۱۲ تردیدی ندارند، پیروزی وی چه پیامد‌هایی برای سیاست داخلی روسیه و جهان و در عین حال ایران خواهد داشت؟ در این یادداشت سعی شده است به این پرسش از منظر سیاست خارجی مد نظر پوتین و موضوعاتی که وی برای پیشرفت روسیه در ذهن دارد پرداخته شود.



چرا پوتین رهبر مطلوب غرب نیست؟



غرب و در راس آن آمریکا دلایل متعددی برای ابراز مخالفت با پوتین و سیاستهای وی دارند اما هیچ یک از این دلایل به اوضاع سیاسی روسیه مربوط نمی شود.

رابطه آمریکا با ولادیمیر پوتین، به عنوان مهمترین نامزد انتخابات ریاست جمهوری روسیه، به روش کاری هوشیارانه اما قابل پیش‌بینی پوتین باز می گردد. هنگامی که دستور کار و اولویتهای سیاست خارجی پوتین منطبق با دیدگاه‌های واشنگتن بود، روابط بین دو کشور دوستانه و اوضاع بر وفق مراد بود اما هنگامی که پوتین اقدام به تعیین راهبردهای خاص خود در سیاست خارجی مبتنی بر واقعیات موجود کرد و به واسطه آن ایدئولوژی‌ راضی نگه داشتن طرف مقابل را به کنار گذاشت، واشنگتن در ابراز نارضایتی خود از موضعگیری‌های وی، درنگ نکرد.

با نگاهی به جنگ موسوم علیه تروریسم می توان مشاهده کرد رئیس جمهور پوتین نخستین رهبر جهانی بود که در پی حوادث ۱۱ سپتامبر برای ابزار همدردی و حمایت خود، تلفنی با جرج بوش رئیس جمهوری وقت آمریکا سخن گفت. اظهارات پوتین به سرعت تبدیل به اقدامات عملی شد و نیروهای آمریکایی اجازه انتقال مایحتاج مورد نیز خود به افغانستان با بهره گیری از حریم هوایی روسیه را یافتند.

در این میان آمریکا برای پاسخ دادن به حسن نیت پوتین چه اقدامی کرد؟ جرج بوش اعلام کرد که آمریکا از پیمان ضد موشکهای بالستیک خارج خواهد شد؛ سندی که طی چهار دهه مانعی در برابر تهدید آغاز جنگی هسته‌ای با روسیه بود.

بوش در آن زمان در توجیه این اقدام خود گفته بود: من به این نتیجه رسیده ام که پیمان ضد موشکهای بالستیک باعث جلوگیری از توانایی دولت ما برای توسعه راههایی به منظور حفاظت از مردم آمریکا در قبال اقدامات تروریستی آتی یا حملات موشکی از سوی کشورهای یاغی خواهد شد.

و دراین جا بود که پوتین و شماری از دیگر از رهبران کشورهای جهان از جمله فرانسه و سوئ این تصمیم بوش را "اشتباه" خواندند.

دیری نپائید که آمریکا به بهانه مبارزه با طالبان در افغانستان لشکرکشی‌های خود را در مناطق مختلف جهان آغاز کرد و در ۱۸ مارس ۲۰۰۳ آمریکا با وجود مخالفتهای گسترده سازمان ملل، متحدان اروپایی و روسیه، تهاجمی نظامی علیه عراق را آغاز کرد گرچه رژیم بعثی صدام حسین هیچ نقشی در حوادث ۱۱ سپتامبر نداشت و "سلاح‌های کشتار جمعی" که اطلاعات نادرست جاسوسی، رهبران واشنگتن را در قبال آن مجاب کرده بود، هیچگاه در عراق یافت نشد، آمریکا جنگی خونین را آغاز کرد.

اختلافات روسیه و آمریکا در قبال موضوعات مختلف جهانی همچنان به قوت خود باقی است و در حال حاضر واشنگتن و مسکو در قبال تصمیم آمریکا برای ایجاد سیستم دفاع موشکی در اروپای شرقی- و البته بدون مشارکت روسیه- بشدت دچار اختلاف هستند.آمریکا از درخواست روسیه برای ارائه تضمین‌های حقوقی مبنی بر اینکه این سیستم هرگز علیه مسکو به کار گرفته نخواهد شد، امتناع می کند و اکنون نقش روسیه در مبارزه با تروریسم را نیز نادیده گرفته است.در عین حال حمایتهای واشنگتن از گرجستان که تنشهای جدی با مسکو در قبال موضوعات بسیاری دارد، پوتین را یکی از جدی‌ترین منتقدان آن کرده و وی بارها به واشنگتن در قبال حمایت‌های گسترده از گرجستان هشدار داده است.



رویه خطرناک آمریکا در قبال موضوعات جهانی



از این رو در دیدگاه پوتین، تمایل آمریکا برای به کارگیری یکجانبه قوای نظامی برای حل هر مشکلی در جهان، تبدیل به رویه ای خطرناک شده است و در ۱۰ فوریه سال ۲۰۰۷ در سخنرانی خود در کنفرانس مونیخ با موضوع امنیت رفتار یکجانبه گرایانه واشنگتن در قبال موضوعات جهانی را بشدت و به طور مستقیم محکوم کرد.

وی خطاب به حاضران در این اجلاس گفت: امروزه شاهد به کارگیری تقریبا غیر محدود قوای نظامی در روابط بین الملل هستیم؛ قوای نظامی که در حال سوق دادن جهان به مناقشات دائمی است. البته یک کشور –آمریکا- هر روزه در حال گسترده کردن مرزهای ملی خود است.

روسیه تحت هدایت پوتین همواره از امپریالیسم غربی بشدت انتقاد کرده و نوع موضعگیری‌های پوتین در قبال اقدامات ناتو و آمریکا درباره لیبی و سوریه، از این امر حکایت دارد که پوتین همچنان یکی از منتقدان سرسخت و جدی سیاستهای آمریکاست.

موضعگیری‌های تند پوتین علیه تندروی‌ها و یکجانبه‌گری‌های آمریکا در موضوعات مختلف جهانی باعث شد که میزان انتقادات از سیاست خارجی آمریکا از سوی رهبران دیگر کشورها حتی متحدان واشنگتن نیز بشدت افزایش یافته و اینگونه بود که جریان رسانه‌ای غالب در غرب به ویژه رسانه‌های آمریکایی، موجی از حملات شدید را علیه پوتین آغاز کرده و در حالی که تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری روسیه مدت زمان کمی باقی مانده است، رسانه‌های غربی با ارائه تحلیلها و گزارش‌های یکجانبه در حال تنگ‌تر کردن فضا علیه پوتین در داخل وخارج روسیه و حمایت از مخالفان وی هستند و هر موضعی که پوتین اتخاذ می کند از سوی رسانه‌های غربی زیرذره‌بین قرار دارد و تلاش بر این است که افکار عموم در داخل روسیه بر ضد پوتین و سیاستهای وی شود که برگزاری تظاهرات مخالفت آمیز علیه وی در برخی از شهرهای روسیه به واسطه همین جریان‌سازی‌های رسانه‌ای غرب، قابل ارزیابی است.

از این رو پوتین در صورت پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری روسیه، با فضای مسموم تبلیغاتی که از سوی رسانه‌های غربی با هدف تخریب وی طراحی شده، روبرو خواهد بود و روابط مسکو و واشنگتن با وجود سابقه‌ای که از دیدگاه‌های پوتین در قبال سیاستهای آمریکا مشاهده می شود، دستخوش تغییراتی خواهد شد و رهبران کاخ سفید با روسیه‌ای روبرو خواهند شد که پوتین راهبردهایی برای تقویت جایگاه و اقتدار آن به کار خواهد گرفت و نقش و اثرگذاری مسکو در مسائل جهانی را افزایش خواهد داد؛ امری که به هیچ وجه خوشایند رهبران واشنگتن نخواهد بود و تمایلی ندارند با روسیه‌ای مقتدر و تاثیرگذار روبرو شوند.



رئیس جمهور شدن پوتین و پیامدهای آن برای ایران



اکنون این پرسش مطرح است که پوتین در صورتی که به ریاست جمهوری روسیه دست یابد، روابط با ایران را در چه مسیری هدایت خواهد کرد؟

ولادیمیر پوتین در سال ۲۰۰۷ برای شرکت در نشست دوره‌ای رهبران کشورهای حوزه دریای خزر به ایران سفر کرد. وی نخستین رئیس جمهور روسیه است که پس از سفر استالین، رهبر شوروی سابق در سال ۱۹۴۳ برای شرکت در "کنفرانس تهران"، از ایران دیدن و با رهبران آن دیدار و گفتگو کرد. پوتین در دیداری که با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب داشت، در سخنانی گفت: منافع ملت روسیه در وجود یک ایران قوی و مؤثر در عرصه بین المللی نهفته است و مسکو درخصوص همکاریهای خود با تهران هیچ محدودیتی قائل نیست و در حال و آینده بدون هیچ تردیدی در این مسیر حرکت خواهد کرد.

وی همچنین افزود: روسیه برای موضع ایران درخصوص مسئله هسته‌ای احترام قائل است و استفاده صلح آمیز از انرژی هسته‌ای را حق ایران می‌داند ضمن آنکه با هرگونه تحمیل بر ضد ایران مخالف است.{همشهری آن‌لاین ۲۴ مهر ۱۳۸۶}

برخی از کارشناسان روسیه از جمله النا دونایوا، کارشناس ارشد بخش ایران مرکز شرق‌شناسی علوم روسیه بر این باور هستند که احراز مقام ریاست جمهوری روسیه توسط پوتین به نفع جمهوری اسلامی ایران است.

وی در این رابطه می‌گوید: «با روی کار آمدن پوتین امکان همکاری بیشتر نظامی ایران و روسیه وجود داد. مسئله تحویل سامانه‌ی موشکی اس ۳۰۰ هم ممکن است با روی کارآمدن پوتین به ایران حل شود، زیرا روسیه هیچوقت اعلام نکرد که مناسبات نظامی کشورش با ایران قطع شده و مقام‌های روسی فقط گفتند تحویل موشک‌های اس ۳۰۰ به تعویق افتاده و حالا با رئیس جمهور شدن پوتین بازهم این مسئله مطرح خواهد شد و همکاری در این زمینه ادامه پیدا خواهد کرد.»

النا دونایوا معتقد است که رویدادهای "بهارعربی"، روسیه و ایران را به هم بسیار نزدیک کرده است. وی یادآور می‌شود که انتخاب پوتین پیامدهای رضایت‌بخشی برای ایران و رهبران آن خواهد داشت.

به نظر وی ادامه پشتیبانی روسیه از ایران در سازمان ملل متحد، مخالفت با تشدید تحریم‌ها علیه ایران و همچنین مانع شدن از حمله احتمالی علیه ایران از جمله پیامدهای مثبت انتخاب پوتین به ریاست جمهوری روسیه برای ایران خواهد بود.

در این میان آلکساندر راهر، کارشناس شورای روابط خارجی آلمان و مولف کتاب "پوتین بعد از پوتین" می‌گوید موضع روسیه در خصوص ایران و غرب فقط نقش میانجی است و این موضع با انتخاب پوتین به مقام ریاست جمهوری روسیه ادامه خواهد یافت.

وی می افزاید: «پوتین قصد دارد یک میانجی واقعی باشد. در دکترین او ایران از جایگاه مهمی برخوردار است و پوتین تلاش می‌کند بازار ایران را از دست ندهد و قصد دارد دیپلماسی متعادلی را بین ایران و آمریکا حفظ کند.»

به گقته وی، پوتین به عقیده‌ بسیاری از کارشناسان از یک جهان چندقطبی حمایت می‌کند.

راهر اینگونه نتیجه می‌گیرد: «پوتین برای مدرن‌سازی روسیه نیاز شدیدی به غرب دارد و علیه غرب اقدامی نخواهد کرد. اما وی مخالف هرگونه جنگی علیه ایران است و میان ایران و غرب میانجیگری خواهد کرد.»

بر خلاف راهر، النا دونایوا کارشناس ارشد بخش ایران مرکز شرق‌شناسی علوم روسیه براین باور است که انتخاب پوتین چشم‌انداز خوبی برای مناسبات ایران و روسیه خواهد داشت. اما این کارشناس تاکید دارد در نظریه سیاست خارجی روسیه فدراتیو نوشته شده، مهم‌ترین هدف روسیه میل به روابط خوب و استراتژیک با ایالات متحده آمریکا و اروپای غربی است.

دونایوا می‌‌افزاید: «ایران برای روسیه هم اهمیت دارد. در ظرف ۶ ماه گذشته تماس‌های روسیه با ایران گسترش پیدا کرده و بازدیدها، مبادلات و کنفرانس‌ها بیشتر شده و هر دو کشور دررفع اختلافات در خاورمیانه، قفقاز و آسیای میانه تشریک مساعی می‌کنند، به‌طوری‌که برخی از محافل سیاسی ایران حتی در مورد امکانات همکاری استراتژیک روسیه و ایران صحبت می‌کنند.»

آلکسی موخین، مدیر"مرکز مطالعات سیاسی در مسکو" و مولف "زندگینامه ولادیمیر پوتین" هم پیش‌بینی می‌کند که پوتین رئیس جمهور روسیه خواهد شد و تغییری در سیاست خاورمیانه‌ای روسیه ایجاد نخواهد شد. وی می‌گوید: پوتین قصد ندارد ایران و سوریه را از دست بدهد و تعادل انرژی در اروپا نیز به هم بخورد. وی علاقه‌ ویژه‌ای به ایران و سوریه دارد و مسائل مربوط به ایران را به دقت دنبال می‌کند.

آلکسی موخین خاطرنشان می‌کند: «پوتین توجه ویژه آمریکا به ایران را هم درک می‌کند. وی خود از سیاست‌های آمریکا رضایتی ندارد و این مسئله در سخنان ضدآمریکایی او انعکاس می‌یابد.»

پوتین در جدیدترین موضعگیری خود درباره ایران که طی چند روز اخیر در رسانه‌های جهان بازتاب یافت اعلام کرد که آمریکا با دستاویز قرار دادن برنامه هسته‌ای ایران، تغییر حکومت این کشور را در دستور کار قرار داده و سیاست خارجی آمریکا از جمله سیاستهای آن در قبال خاورمیانه، پرهزینه، ناکارآمد و عمدتا غیر قابل پیش‌بینی است.



افزایش قدرت دفاعی روسیه

نخست وزیر روسیه در مقاله‌ای که اخیرا در روزنامه روسیسکایا گازتا منتشر کرد نوشت که این کشور باید توانایی دفاعی خود را برای مقابله با تهدیدات آنی و آتی علیه امنیت خود، توسعه دهد.

وی در این یادداشت که ایده‌های خود را برای توسعه قدرت دفاعی روسیه ارائه داده با اشاره به خطرات غیر قابل پیش‌بینی در دوران معاصر هشدار می دهد که بازیگران خارجی در عرصه ژئوپولیتیک ممکن است بر آن شوند که مشکلات خود را با بهره‌گیری از نیروی نظامی و پرداخت هزینه‌های آن از سوی دیگران، حل و فصل نمایند.

پوتین در این راستا هشدار می دهد که روسیه نباید در موقعیتی قرار گیرد که ضعفهایش باعث وسوسه دیگران شود و به همین دلیل روسیه تحت هیچ موقعیتی اجازه نخواهد داد که قدرت بازدارندگی راهبردی آن تضعیف شود.

وی در عین حال تصریح می کند که احتمال وقوع جنگی هسته‌ای بشدت پائین است چرا که وقوع چنین سناریویی به منزله پایان تمدن بشری خواهد بود.

نامزد انتخابات ریاست جمهوری روسیه با اشاره به اینکه ارتش روسیه می بایست به توسعه‌ خود در دیگر حوزه‌های تحقیقاتی ادامه دهد می نویسد که سلاحهای بسیار دقیق دوربرد و دارای چاشنی‌های متعارف به ابزارهای دستیابی به پیروزی قطعی در مناقشات از جمله مناقشات جهانی بدل خواهد شد.

اولویتهای پوتین برای رشد و توسعه روسیه

پوتین در یادداشتی که با عنوان "برقراری عدالت: سیاستی اجتماعی برای روسیه" که در روزنامه کومسومولسکیا پراودا به چاپ رسید، اولویتهای خود را در قبال عدالت اجتماعی در روسیه در صورت انتخاب شدن به عنوان رئیس جمهوری روسیه ارائه کرد و با اشاره به اینکه روسیه کشوری ثروتمند است، می بایست حمایت از فقرا و ایجاد موقعیتی برابر برای آحاد جامعه را در دستورکار قرار دهد؛ سیاستی که وی در نخستین دوره ریاست جمهوری خود در سال ۲۰۰۰ نیز قول پیگیری آن را داده بود.

پوتین امروزه سیاستهای خود را با چالشهای جدیدی که در برابر کارگران قرار دارد نظیر دانش محوری و عوامل تاثیرگذار در اقتصاد جهانی منطبق کرده است و از شرکتها و طبقه کارگری در روسیه خواسته است که با مقتضیات روز همسو شده و با تکنولوژی‌های امروزی آشنا شده و آنها را به کار گیرند.

نخست وزیر روسیه که محبوبیتش با فراز ونشیبهایی همراه بوده، در قبال توجه به معلمان، بهداشت و کودکان به همراه تامین مسکن برای مردم نیز راهکارهایی را مد نظر قرار داده است که به واسطه تجربیات ارزنده‌ای که در امر مدیریت در حوزه سیاست داخلی و خارجی کسب کرده، تبدیل به گزینه‌ای جدی برای کسب کرسی ریاست جمهوری این کشور شده است.

مردم روسیه در دوران ریاست جمهوری پوتین به لطف قیمتهای بالای نفت شاهد رشد اقتصادی قابل توجه کشورشان، کاهش دیون خارجی به کمتر از ۳۰ درصد تولید ناخالص ملی و تاثیرگذاری مسکو در بسیاری از موضوعات بین المللی بودند گرچه در دوران وی بود که تنشها با برخی کشورهای نزدیک نظیر گرجستان و اوکراین افزایش یافت تا جایی که دولت وی، توقف عرضه منابع طبیعی نظیر نفت و گاز را به عنوان اهرمی در سیاست خارجی خود در قبال آنها به کار گرفت.

با این حال کارشناسان بر این باورند که پوتین در صورتی که به مقام ریاست جمهوری روسیه دست یابد که البته به دور دوم کشیده شدن انتخابات نیز وی را تهدید می کند، مجبور با تامین نظر مردمی است که سهم بیشتری از حکومت روسیه می خواهند. قطعا پوتین در سومین دور ریاست جمهوری خود با چالشهای جدی روبرو خواهد بود.

آیا اصلاح قانون اساسی روسیه برای افزایش دوره ریاست جمهوری از ۴ سال به ۶ سال، فرصت لازم را به وی خواهد داد تا برنامه‌های مدنظر خود و وعده‌هایی را که به مردم داده است، محقق کند؟ آینده مشخص خواهد کرد.



یادداشت از: حامد شهبازی

منابع:

۱-سایت شبکه تلویزیونی راشا تودی

۲-سایت شبکه تلویزیونی دویچه وله آلمان

۳-الجزیره

۴-روزنامه نیویورک تایمز

۵-بی‌بی‌سی

https://ccsi.ir//vdcd.k0s2yt055a26y.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

عضويت در خبرنامه