شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ , 20 Apr 2024
تاریخ انتشار :دوشنبه ۹ آبان ۱۳۹۰ ساعت ۱۶:۴۵
کد مطلب : 2478
رفتارهای ضد و نقیض ترکیه در قبال شرایط جدید منطقه بویژه سوریه باعث شد که سیاست این کشور را در به صفر رساندن تنش ها با همسایگان زیر سئوال ببرد و این موضوع موجب نگرانی در جهان اسلام و داخل ترکیه شود که علت اصلی آن این است که مقامات حزب عدالت و توسعه ترکیه که در حال حاضر سکان هدایت این کشور را در دست دارند فکر می‌کنند كه زمان ايجاد هژموني اصلي آنها و تبديل شدن اين كشور به قدرت منطقه ای حتی جهانی فرارسيده که این احساس با پیروزی سومین بار حزب عدالت و توسعه در انتخابات خرداد امسال افزایش یافته است و این غرور کاذب که نمود آن در سیاست خارجی ترکیه مشهود است ممکن است هزینه های سنگینی برای ترکیه به بار بیاورد.
رفتارهای ضد و نقیص ترکیه در قبال مسائل منطقه

حزب اسلام‌گراي عدالت و توسعه در سال ۲۰۰۰ در انتخابات مجلس کبیر ترکیه پیروز شد و توانست در طی ۱۱ سال گذشته سنگر به سنگر تمام پست های سیاسی را در ترکیه فتح نماید و امروز حرف اول را در ترکیه بزند
یکی از آرمان های اصلی ترک ها در ۲۰ سال گذشته پیوستن به اتحادیه اروپا می باشد که تاکنون با کارشکنی ها و سنگ اندازی های بعضی از کشورها محقق نشده است و این موضوع به عقده ای برای مقامات ترکیه اعم از لائیک و اسلام گرا تبدیل شده است تاجائیکه این مسئله برای ترک ها حالت حیثیتی پیدا کرده است و همین مسئله یکی از دلایل اصلی اتخاذ رویکرد جدید در سیاست خارجی ترکیه با روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه شده است ، بر اساس بعضی از تفکرات موجود در اتحادیه اروپا که بیشتر از طرف فرانسه پشتیبانی می شود ، اتحادیه اروپا یک اتحادیه متشکل از کشورهای مسیحی می باشد و ورود ترکیه به عنوان یک کشور مسلمان به این اتحادیه با توجه به قانون اروپا (تعداد نمایندگان به ازای جمعیت) باعث به هم خورد تعادل و توازن در ساختارهای این اتحادیه خواهد شد ، لذا این اتحادیه از دهه پیش با مطرح کردن استانداردهایی ، شروطی را برای ورود ترکیه مشخص کرد که ترکیه از آن زمان به بعد در جهت فراهم کردن زمینه برای تامین شرایط مورد نظر اتحادیه اروپا حرکت کرد ، اما هر بار با جواب های تحقیرآمیز این اتحادیه مواجه شد .
با روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه ، مقامات این حزب به این نتیجه رسیدند که ترکیه با جایگاه و نقش ضعیف اش نمی تواند به این اتحادیه بپیوندد و اگر ترکیه به یک کشور قدرتمند منطقه ای و جهانی تبدیل شود و توازن قوا در منطقه به نفع ترکیه تغییر کند ، دیگر اروپائیها خواهند بود که به دنبال ترکیه برای عضویت به راه می افتند.
بر همین اساس ترک ها به این نتیجه رسیدند که اگر نمی توانند نفر آخر اتحادیه اروپا باشند ولی می توانند نفر اول جهان اسلام باشند از اینرو سیاست های این کشور در جهت نزدیکی با جهان اسلام و کنترل روابط با رژیم صهیونیستی به مرحله اجرا در آمد.
یکی از مسائلی که در ۱۰ ساله اخیر در خصوص حزب عدالت و توسعه گفته می شود این بود که اعضای این حزب طرفدار اسلام آمریکائی می باشند که در این خصوص باید گفت که اگر بخواهیم برای حزب عدالت و توسعه در ایران معادل سازی کنیم می توانیم بگوئیم که آنها نهضت آزادی ایران هستند که نه به آنها اسلام آمریکائی می چسبد و نه اسلام محمدی بلکه یک اسلام غیرسیاسی منافع گرا برای آنها ارزش دارد در این خصوص می توان به نوشته مهندس "مهدی بازرگان" نخست وزیر دولت موقت در اوایل انقلاب اشاره کرد ، وی در کتاب خود با نام "انقلاب ایران در دو حرکت" آورده است: "فرق من با حضرت امام (ره) بر سر یک جمله بود ، امام می خواستند از طریق ایران به اسلام خدمت کنند

و بنده می خواستم از طریق اسلام به ایران خدمت کنم " این گفته بازرگان امروزه یکی از اصول فکری مقامات حزب عدالت و توسعه می باشد یعنی استفاده از اسلام برای افزایش جایگاه ترکیه در منطقه و جهان به هر قیمت
این حزب دارای ايدئولوژي مشخصی می باشد و اعضاي اين حزب بصورت فردی انسان های معتقد و دیندار می باشند ولی آنها در دیپلماسی عملگرا هستند و برای آنها منافع ترکیه و حزب از هر چیز مهمتر می باشد و بر همین اساس است که به راحتی تاکتیک عوض می کنند.
ترکیه امروز در منطقه و جهان دیپلماسی برد- برد را در پیش گرفته است و با اروپا ، ناتو ، آمریکا ، روسیه ، جهان عرب و ایران همین دیپلماسی را پیش می برد ولی مسئله ای که در اینجا مطرح است این است که رفتار ترکیه در خروج از بازی برد- برد با ایران است که نمود عینی آن موضوع سوریه می باشد ، مسئله مهم در روابط ایران و ترکیه این است که کنترل بالا و پائین کردن روابط ایران و ترکیه در دست ترک ها بوده است و هر وقت که آنها خواسته اند آن را به نفع خود تغییر داده اند و دلیل اصلی آن این بوده است که تركيه دارای روابط خوبي با غرب می باشد و محدوديت‌هاي کمتری در مقایسه با ایران دارد و این در حالی است که جمهوري اسلامي با اروپا و آمريكا مشكلات زيادي دارد و این موضوع باعث ایجاد محدودیت در سياست خارجي ایران شده است و اینکه جمهوری اسلامی ایران در سیاست خارجی اش یک کشور اصول گرا و اسلام محور است و ترکیه یک کشور عملگرا و منافع محور می باشد.
در حال حاضر عامل اصلي که موجب به هم خوردن توازن در روابط ايران و تركيه شده است ، این است که ترک ها فکر می‌کنند كه زمان ايجاد هژموني اصلي و تبديل شدن اين كشور به قدرت منطقه ای حتی جهانی فرارسيده که این احساس با پیروزی سومین بار حزب عدالت و توسعه در انتخابات ۴ ماهه گذشته افزایش یافته است زیرا از نوع اظهارات و اقدامات رهبران حزب احساس می شود که آنها از این پیروزی مست و مغرور شده اند و در این خصوص ممکن است که اشتباهات استراتژیک زیادی نیز بکنند که نمونه بارز آن رفتار ترکیه در قبال سوریه در چند ماهه اخیر و برخورد ترکیه با ایران در خصوص سناریوی جدید آمریکا با ایران می باشد.
ترك‌ها تصور مي‌كنند لحظه تعيين‌كننده براي نمایش قدرت شان بر منطقه فرا رسيده و در این راستا سعی می کنند خود را به عنوان الگویی برای جایگزینی نظام های ساقط شده عربی به دیگران بقبولاند که در این رابطه دچار اشتباه استراتژیک شده اند که نمونه مهم آن اظهارات اردوغان در طرفداری از نظام لائیک و پیشنهاد آن به مصری ها بود که با واکنش تند آنها مواجه شد.
البته ترکها در این مقطع ضمن بازیگری مستقل در قبال تحولات خاورمیانه در این خصوص با آمریکائیها نیز همکاری دارند و به نیابت از آنها نیز بازی می کنند زیرا اگر حمایت آمریکا نبود آنها به این راحتی نمی توانستند نقش آفرینی کنند ، البته آنها در بده‌بستان‌هايي كه با آمريكائیها دارند به دنبال فشار بر رقباي اروپايي خود مثل فرانسه نیز می باشند كه مانع اصلي ورود تركيه به اتحاديه اروپا هستند ولی از طرفی تلاش مي‌كند تا به آمريكا نشان دهند، مي‌تواند به جاي اروپا يك همكار اصلي براي آن كشور باشد.
ترکیه در خصوص رژیم صهیونیستی و مقاومت بازي‌‌اي پيچيده صورت مي‌دهد ، ترک ها از بعد حوادث غزه در سال ۲۰۰۸ سعی کردند
از موضوع فلسطین و رژیم صهیونیستی برای ارتقاء جایگاه نقش ترکیه در منطقه استفاده نمایند ، ترکها از آن زمان حس کردند گفتمان مقاومت در منطقه خواهان دارد و مردم کشورهای منطقه به رابطه با اسرائیل حساس اند به همين دليل تلاش کردند گفتمان جديدي از مقاومت در چارچوبي كه خودشان آن را رهبري کنند ، ايجاد كنند که ويژگي اصلي اين گفتمان این است که در عین مبارزه و مقاومت باید اصل موجوديت رژيم صهيونيستي را به رسميت شناخت. در این راستا از اجلاس داووس فشارهای کنترل شده ای بر اسرائیلی ها وارد کردند و برای خود توانستند وجهه خوبی در جهان بدست آورند که این موضوع باعث نارضایتی اسرائیل ها شد اما ترکها از این موضوع مطمئن اند که دست اسرائیل برای فشار بر ترکیه بسته است زیرا اگر اسرائیل بخواهد هر کاری بکند با طرف دیگر مواجه می شود برای نمونه یکی از مقامات اسرائیل گفته بود ما از کشتار ارامنه و موضوع "پ.ک.ک" حمایت می کنیم ولی آنها به خوبی می دانند حمایت از ارامنه باعث نارضایتی دوستان آذری شان می شود ، البته اسرائیلی ها سعی کرده اند با کمک یونان و قبرس جنوبی اقداماتی را علیه ترکیه انجام بدهند ولی ترکیه با قدرت جلوی آنها ایستاده است و با توازن قوایی که به نفع خود ایجاد کرده تاکنون اجازه نداده اسرائیل کار موثری انجام دهد.
در خصوص استقرار سپر دفاعی ناتو در ترکیه نیز ، آنها تلاش می کند با استقرار سپر دفاعي ناتو توازن قوا را در منطقه خاورمیانه به نفع خود تغییر دهند و جايگاه برتري در اتحاديه اروپا و ناتو پيدا كنند و اهرم جديدتری براي بده‌بستان با آمريكا بدست آورند و شكل موازنه قدرت با روسيه را به نفع خودش تغيير دهند ، زیرا روس ها نیز مانند ایران روی سپر دفاع موشكي حساس هستند به ویژه اینکه آمریکائیها پیشنهاد همکاری در خصوص رادارهای مشترک را به روس ها داده بودند ولی به یکباره ترکها در کوتاه ترین زمان با آن موافقت کردند. البته این موضوع باعث وابستگی بیشتر اسرائیلی ها به ترک می شود ، زیرا یکی از اهداف اصلی استقرار این سامانه ها از بین بردن بازدارندگی موشکی ایران در مقابل اسرائیل می باشد که در این خصوص اسرائیل مدیون ترکیه می شود حتی عدم ارسال موشک های اس ۳۰۰ روسی از طرف روس ها به ایران در راستای حفظ توازن قوا و ممانعت از افزایش قدرت ایران می باشد که این موضوع در یک توافق همه جانبه غیر رسمی بین قدرت های جهانی و منطقه ای حاصل شده است.
در خصوص سوریه ، ترکیه اختلافات عميق و تاريخي با این کشور دارد و هر چند در سال های گذشته طرفین سعی کرده بودند تا حد زیادی از این اختلافات کم کنند ولی با اینحال اختلاف ارضی ، موضوع کردهاي سوريه و اقليت تركي سوريه بعنوان مسائل اختلافی وجود دارند ، ضمن اينكه تركيه در راستای سیاست "نئوعثمانگرائی" خود که در کتاب "عمق استراتژیک" دکتر "احمد داوود اغلو" وزیر امور خارجه ترکیه نسبت به سرزمین های عثمانی سابق نگاه خاص دارد بر همین اساس ترکیه نسبت به سوریه احساس تاريخي امپراتوري عثماني را دارد.
اما موضوعی که وجود دارد ترک ها زمانی که تحولات در کشورهای عربی شروع شد و به سوریه رسید فکر می کردند جنس تحولات سوریه از نوع تحولات موجود در دیگر کشورهای عربی می
باشد لذا در یک اشتباه استراتژیک اقدام به دخالت در امور داخلی سوریه و میزبانی مخالفان سوری کردند و خط قرمز روابط با سوریه را زیر پا گذاشتند ، اما با گذشت زمان آن چیزی را که بدنبالش بودند محقق نشد و از این موضوع احساس خطر کردند زیرا ترکیه در منطقه اگر سه تا شریک استراتژیک داشت یکی اسرائیل بود که روابط دو طرف از مدت ها متشنج می باشد ، روابط با سوریه که با دخالت ترکیه به دشمنی تبدیل شد و روابط با ایران که تحت تاثیر دخالت های ترکیه در سوریه و مسئله استقرار سپر دفاع ناتو قرار گرفته است و در بقیه جاها نیز ارمنستان ، یونان و قبرس جنوبی در حال دشمنی می باشند لذا ترک ها به این نتیجه رسیده اند که اگر این سیاست شان جواب ندهد جایگاه و وضعیت خود را در منطقه تخریب کردند و اگر سوریه بتواند این بحران را پشت سر بگذارد و بر اوضاع مسلط شود دیگر سوریه آن کشوری نخواهد بود که روابط عادی با ترکیه داشته باشد و در مورد ایران نیز آنها می دانند اگر سوریه سربلند بیرون بیاید موفقیت خود را مدیون حمایت های ایران می باشد لذا این موضوع باعث نزدیکی بیشتر ایران و سوریه خواهد شد که این موضوع باعث به هم خوردن توازن قوا در منطقه به ضرر ترکیه و افزایش قدرت ایران می شود که این مسئله برای ترکیه خیلی خطرناک می باشد
البته ترکها بدنبال حمله به سوریه نمی باشند اگرچه ترکیه در نوار مرزی با سوریه تجمع نیرو کرده و اقدام به برگزاری مانور می نماید اما این به معنای آمادگی برای حمله نمی باشد ، زیرا اگرچه ترکیه دومین ارتش بزرگ ناتو را در اختیار دارد ولی به این امر واقف است که با توجه به ملاحظات داخلی و منطقه ای و امکانات محدودش از توانائی لازم برای اداره وضعیت غیرقابل پیش بینی در سوریه برخوردار نیست ، زیرا افکار عمومی مردم ترکیه حاضر نیستند بهای آن را بپردازند و مقامات حزب عدالت و توسعه از عواقب چنین جنگی آگاهی دارند البته اگر ناتو بخواهد مداخله نماید ترکیه به عنوان عضوی از ناتو شاید وارد عمل شود ولی همانطور که گفته شد حزب عدالت و توسعه یک حزب مردمی می باشد که پشتیبان اصلی آن اقشار مردم می باشند و قطعاً مردم ترکیه از همکاری کشورشان با ناتو برای حمله به سوریه حمایت نمی کنند و این موضوع می تواند برای حزب در عرصه داخلی چالش ایجاد نماید زیرا تمام احزاب مخالف حزب عدالت و توسعه مخالف سیاست های ترکیه در قبال سوریه و مداخله نظامی هستند و این برای دولت ترکیه ایجاد محدودیت می کند.
جمهوری اسلامی نیز تاکنون سعی داشته ترکیه را بعنوان متحدی در جهان اسلام برای خود نگه دارد و بعضی از جاها با ترکیه بده بستان های داشته باشد که نمونه بارز آن پرونده هسته ای بود ، ولی ترک ها با شرایط جدید سعی دارند به نحو دیگری حرکت نمایند که این مسئله باعث رقابت و تنش بین طرفین می شود به همين دليل است که ترکیه همزمان‌‌درصدد تضعيف سوريه و تغيير زبان مقاومت است تا ايران را تضعيف كند ، البته آنها منافع زيادي در همكاري با ايران دارند و به نوعی سعی می کنند شرایط طوری مدیریت نمایند که با ایران مواجه نشوند ولی نوع بازی آنها چه بخواهند و چه نخواهند باعث تضاد منافع می شود ، در حال حاضر مسئله ای که باعث بیشتر شدن تضادها با ترکیه می شود این است که آنها بر اساس منافع خودشان حرکت می کنند و سقفی برای منافعشان در نظر نگرفته اند ، در خصوص سناریوی جدید آمریکا علیه ایران نیز این موضوع به نفع ترک ها می باشد و می تواند باعث مشغول شدن ایران و فرصت بهتری برای آنها می شود.

https://ccsi.ir//vdcc.mqia2bq04la82.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

عضويت در خبرنامه